دسترسی آمریکا به برجام پس از لغو تحریمها و اخذ تضمین
یکی از ضرورتهای توافق خوب در زمینه احیای برجام این است که لغو تضمین شده تحریمها و راستیآزمایی آن، قبل از اجازه دادن ایران به آمریکا برای بازگشت به توافق باشد.
علت این ضرورت آن است که آمریکا قبلا عهدشکنی به خرج داده و اکنون که به اراده خود از برجام خارج شده، باید شرط بازگشتش به توافق و دسترسی به مکانیسم ماشه (امکان احیای خودکار تحریمهای شورای امنیت)، لغو پیشاپیش و تضمینشده تحریمها باشد. در غیر این صورت، مجدداً عایدی آمریکا نقد و برگشتناپذیر اما عایدی ایران موکول به اما و اگر و قابل نقض یا دور زدن خواهد بود.
گفتنی است دیروز شبکه الجزیره ادعا کرد: «پیشنهاد اروپا برای احیای توافق هستهای شامل ۴ مرحله و دو دوره زمانی است که هرکدام از آنها ۶۰ روز طول خواهد کشید. از روز نخست پس از امضای توافق، تحریم ۱۷ بانک و ۱۵۰ مؤسسه اقتصادی برداشته خواهد شد و تهران بازگشت تدریجی از گامهای هستهایاش را آغاز خواهد کرد. اجرای توافق همزمان با آزادسازی ۷ میلیارد دلار از پولهای بلوکهشده ایران در کره جنوبی خواهد بود. ظرف ۱۲۰ روز از امضای توافق، ایران
۰ میلیون بشکه نفت بهعنوان سازوکار راستیآزمایی صادر خواهد کرد. این پیشنهاد شامل صدور روزانه ۲.۵ میلیون بشکه نفت پس از ۱۲۰ روز از امضای توافق است این پیشنهاد تأکید دارد در صورتی که واشنگتن بار دیگر از توافق هستهای خارج شود، جریمه مالی بپردازد».
درباره این پیشنهاد گفتنی است که بدهی 7 میلیارد دلاری کره جنوبی به ایران، حق پایمالشده ایران است و نمیتواند بخشی از توافق برجامی برای تضمین حقوق ایران در آینده در زمینه لغو تحریمها باشد. جالب این که دولت آمریکا بیش از 18 ماه است با این موضوع بازی میکند و هر چندماه یکبار خبرهایی درباره آزادی قریبالوقوع مبلغ بلوکهشده منتشر میشود. این گروگانگیری هم خود دال بر بیصداقتی آمریکا درباره اهتمام به احیای برجام است، ضمن این که حداقل برآورد درباره خسارت ایران ناشی از عهدشکنی آمریکا، بالغ بر 200 میلیارد دلار است.
در عین حال باید توجه داشت که آزادی 7 میلیارد دلار، معطوف به بخشی از حقوق نقضشده ما در گذشته است، نه معطوف به حال و آینده توافق.
از سوی دیگر معلوم نیست براساس نظر اروپا، تکلیف اتفاقات پس از 120 روز چیست و آیا قرار است مجدداً بعد از چهار ماه، به همان خانه اول بازی مار و پله برگردیم.
آرمان: آمریکا نه تضمین میدهد نه تحریمهای پسابرجامی را برمیدارد
یک روزنامه غربگرا نوشت آمریکا تحریمهای روی کاغذ را برمیدارد اما در عمل آنها را حفظ میکند و تضمین پایداری هم ارائه نمیدهد. بنابراین، انعطافی برای احیای برجام نشان نمیدهد.
روزنامه آرمان از قول کارشناس خود نوشت: مذاکرات هستهای ایران من را همواره به یاد یک طنز به نسبت تلخ میاندازد . اینکه در ایام جوانی برخی تلاش میکنند که قفل فرمان بخرند و سپس خودرو انتخاب کنند. وقتی ما می گوییم که مذاکرات به نتیجه رسیده و رو به پیشرفت است ولی دو بحث تحریمها و تضمینها مانده مثل این است که بگوییم ما یک قفل فرمان خریدهایم و میخواهیم برای آن یک ماشین تهیه کنیم. در ارتباط با پرونده هستهای چه آمریکاییها و چه ایرانیها هدفگذاریهای معناداری کردند که بر اساس آن وارد میز مذاکره شدند. آمریکاییها گفتهاند اجازه نمیدهیم ایران به بمب هستهای دست پیدا کند در حالیکه ایران بارها اعلام کرده که به سمت بمب هستهای نمیرود. ایران غنیسازی اورانیوم در داخل کشور را خواسته که آن را در برجام به دست آورده است. بعد برجام شکل میگیرد و ایران شروطی برای پیاده شدن برجام دارد و آمریکاییها در هدفگذاری خود برای آغاز مذاکرات در زمان اوباما مطلبی را اضافه میکنند. برجام به عنوان یک توافقنامه امضا میشود اما آمریکاییها از برجام خارج میشوند. با وجود اینکه اتفاقهای بسیار فاحش من جمله خروج آمریکا از برجام صورت میپذیرد و هنوز مذاکره در وین ادامه دارد.
آنچه که در رابطه با اهداف ایران مطرح است ایران گفته همه تحریمها برداشته شود و بعد از امضای برجام ۹ شرطی که مقام معظم رهبری مطرح کرد در آنجا هم صحبت از برداشتن همه تحریمها نه تحریمهای هستهای که تحریمهای مرتبط با بسیاری از پروندههای دیگر ایران مطرح بوده است. اکنون به ظاهر تنها تحریمهایی برداشته میشود که موجب میشود ایران در یک وضعیت بسیار بد اقتصادی قرار بگیرد نه به بهبود اقتصادی بازگردد. چرا که تحریمهای ترامپی با وجود گزارش پولیتیکو برداشته نمیشود بلکه کمرنگ میشود.
صحبت از ۳ ماه شش ماهه و اکنون یک ساله است. در عمل تا زمانی که چماق تحریمها بالای سر ایران باشد هیچ شرکت بزرگی با شرکتهای ایرانی برای یک سال سرمایهگذاری نمیکند و در عمل اتفاقی رخ نخواهد داد فقط در روی کاغذ تحریمها برای یک سال برداشته میشود حتی اگر برای ۴ سال باشد. چون تنها یک سال طول میکشد حداقل ارتباط میان شرکتها برقرار شود. تازه آیا شرکتهای گوناگون حاضر هستند در مسائل اساسی در ایران سرمایهگذاری کنند.
در زمینه ارائه تضمین، تضمینها تنها در بالاترین میزان احتمال تا زمان ریاست جمهوری بایدن است. تمام ادله موجود تمایل بسیار زیاد به یک دورهای شدن بایدن دارد. نه بایدن که حزب دموکرات نیز در مخاطره به سر میبرد و در کاندیداهای موجود حزب دموکرات وزن برابر با جمهوریخواهان در وضعیت کنونی دیده نمیشود. این احتمال بالاست که کنگره آمریکا یکدست جمهوری خواه شود و رئیسجمهور بعدی نیز جمهوریخواه باشد.
۲ سال برای برداشتن تحریمها در حد همین توافقنامه هم یک زمان فرسایشی است. حداقلی که در زمینه توافق مردم خواهانند اثر یک توافق در سفرههای آنان است.
در زمینه انعطاف، انعطافی از آمریکاییها دیده نمیشود. اینکه بگوییم انعطاف؛ انعطاف تعریفپذیر میشود. آمریکا میگوید ما به برجام برمیگردیم اما تحریمهای پسابرجام را برنمیدارد این آیا انعطاف است؟ تحریمهای دوره ترامپ بعد از امضای توافق برجام در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵ شکل گرفته است. آیا وقتی آمریکا به برجام بازمیگردد و میتواند مکانیسم ماشه را فعال کند و تحریمهای دوره ترامپ حتی یک تحریم را نگه دارد آیا از خود انعطاف نشان داده است؟ پس بهتر است که انعطاف را تعریف کنیم.
دنده عقب اصلاحطلبان توقع چندانی از برجام نداشته باشید(!)
اصلاحطلبان در حالی که تا همین چند هفته قبل، مجددا مشغول روایت درآمدهای نجومی از بابت احیای برجام بودند، اکنون میگویند باید واقعگرایی در پیش گرفت و انتظارات از احیای برجام را کاهش داد.
در اینباره روزنامه آرمان در تیتری با عنوان «لزوم کاهش انتظارات از برجام احیاشده»، از قول دیاکو حسینی نوشت: بعد از بازگشت به برجام شاید بایدن هم از برجام خارج شود.
تحريمهاي اوليه موثر بوده و هستند و دامنه آنها در طول زمان افزايش هم پيدا کرده و بيشتر شده است. ميتوان دامنه تحريمهاي اوليه را هم کم کرد اما در شرايطي که اين آمادگي نزد طرفين براي مذاکره فارغ از پرونده هستهاي در زمينه نگرانيهاي مشترک وجود داشته باشد. مشخص نيست امکان رسيدن به نتيجه مشترک وجود داشته باشد اما ميتوان اين مسير را رفت تا نگرانيهاي دو طرف به اشتراک گذاشته شود و راهحلهاي احتمالي بررسي تا برخي نگرانيها رفع شود در ازاي آن تحريمها مرتبط با آن حوزه هم رفع شود. البته اين مورد راه طولانياي است و مستلزم اراده دو طرف است که در حال حاضر وجود ندارد. بنابراين با توجه به اين واقعيت انتظارات از برجام بايد در اندازه همان برجام باشد.
وی میافزاید: به علت دوقطبيها و تغييرات احتمالي در ساختار قدرت در آمريکا، اين احتمال وجود دارد که عمر برجام احيا شده هم بسيار کمتر از گذشته باشد. در اين صورت برجام آنقدر هم که از سال 94 تا 97 براي ايران بازدهي اقتصادي داشت، به همان مقدار هم نميتواند در اين دولت بازدهي داشته باشد. از اين رو کاهش انتظارات از برجام احيا شده بسيار مهم است. البته ميشود عمر برجام احياشده را تقويت کرد به شرط آنکه ارادهاي در تهران و واشنگتن در اين ارتباط وجود داشته باشد تا موضوعات فراتر از هستهاي مورد گفت و گو قرار گيرد. اين موارد اين شانس را به برجام خواهد داد که عمر طولانيتري داشته باشد.
حسینی در عین حال گفت: قطعنامه 2231 در شوراي امنيت به تصويب رسيد و از حمايت از برجام لازمالاجرا بود. اما زماني که آمريکا از برجـام خارج شد نسبت بـــه همين قطعنامه اهميتي قائل نبود و ساير کشورها هم به خاطر وجود اين قطعنامه بـــه تحریمهاي ايالات متحده بياعتنايي نشان ندادند. تجربه برجام در اين ارتباط وجود دارد آمريکا حتي به قطعنامههاي شـوراي امنيت بياعتنايي کرد. آمريکاييها بارها و بارها در امور مختلف دست به اين اقدام زدهاند و در ارتباط با برجام هم اين کار را کردند و در آينده هم باز دست به اين اقدامات خواهند زد. کشورهايي که قدرتمندتر هستند و بنيان مالي قوي دارند، تخلفات بيشتري در امور بينالمللي دارند و هزينه کمتري هم پرداخت مي کنند. اين مورد ماهيت و سرشت قدرت در جهان است. بنابر اين نميتوان قدرتهاي بزرگ را وادار به ماندن در توافقي کرد.
از سوی دیگر علی ربیعی ضمن یادداشتی در روزنامه اعتماد خاطرنشان کرد: این تصور که صرفا امضای برجام همه مسائل کشور را بهبود خواهد بخشید تصور نادرستی است. این دامی است که نباید در آن گرفتار شد. به تعبیری برجام برداشتن مانع برای حرکت رو به جلویی است که تمهیدات و سیاستگذاریهای درست و کارآمدیهای اجرایی را میطلبد. بنابراین آماده ساختن نظام بانکی، حل مسئله FATF ایجاد ظرفیتپذیری جذب سرمایه، تقویت بخش خصوصی و مواردی از این دست ضروری است.
وی افزود: نباید به توقعات فزاینده دامن زد در غیر این صورت اقدامات تودهستایانه ناشی از درآمدهای ارزی در ظرف مدت دو سال نهتنها آثار کوتاهمدت اقتصادی را خواهد زدود، خود تبدیل به عاملی برای تشدید نارساییهای اقتصادی- اجتماعی از قبیل تورم، افزایش نقدینگی، فساد مالی و اداری و... خواهد شد.
برکنار شد وگرنه دریاچه ارومیه را احیا میکرد(!)
رسانههای زنجیرهای به جای مؤاخذه معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان محیط زیست در دولت روحانی، او را در جایگاه کارشناس منتقد نشانده و درباره سرنوشت دریاچه ارومیه هشدار دادند.
روزنامه سازندگی، بخشهایی از اظهارات عیسی کلانتری در گفتوگو با سایت انعطاف نیوز را تبدیل به تیتر یک خود کرده و ضمن گزارشی نوشت: سخنان عیسی کلانتری دبیر پیشین ستاد احیای دریاچه ارومیه بازتابهای وسیعی داشت و توجهات را به خشک شدن این دریاچه معطوف کرد. عیسی کلانتری میگوید: «اگر دریاچه ارومیه احیا نشود، پیامد امنیتی خواهد داشت. دریاچه ارومیه احیا نشود، هیچ حکومتی نمیتواند در کشور دوام بیاورد. شما نمیتوانید برابر سیل مهاجرت میلیونها نفر مقاومت کنید. ولی دریاچه ارومیه باید با آب حوزه خودش احیا شود.» کلانتری کمتر از یک ماه پیش از عضویت در ستاد دریاچه ارومیه برکنار شد.
کلانتری در روزهایی این هشدارها را داده است که به گفته مسئولان، بزرگترین دریاچه داخلی آب شور کشور نفسهایش به شماره افتاده است.
در حالی که مسئولان مشغول هشدار دادن هستند، دریاچه ارومیه در حال جان کندن است و آنچه از تصاویر ماهوارهای برمیآید، سطح عرصه آبی دریاچه ارومیه نسبت به سال گذشته 31 درصد کاهش یافته و به نظر میرسد که این عدد نشانگر این است که سطح آب دریاچه ارومیه نسبت به پارسال، به یک سوم خود کاهش یافته است.
در این میان ستادی که با عنوان ستاد احیای دریاچه ارومیه سال 1394 و در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی به راه افتاد و توانست موفقیتهایی هم در این زمینه به دست آورد، حالا با تغییر دولت و احتمالاً رویکردها نسبت به حفاظت از محیط زیست دیگر نمیتواند رسالت خود را در راستای حفظ این دریاچه ارزشمند به نتیجه برساند.»
این گزارش تبلیغاتی روزنامه سازندگی برای عیسی کلانتری در حالی است که او پس از 7 سال ریاست در ستاد احیای دریاچه ارومیه و بودجهای بالغ بر 15 هزار میلیارد تومان، باید پاسخگو باشد، نه اینکه ادعا شود در دوره او موفقیت معمایی هم به دست آمد و حالا با تغییر دولت، این ستاد احتمالاً دیگر نمیتواند رسالت خود را به نتیجه برساند.
یادآور میشود کلانتری تا 29 تیر ماه امسال (یک ماه قبل) در ریاست ستاد یاد شده حضور داشت. او همچنین به مدت چهار سال، در دولت دوم روحانی، معاون رئیسجمهور و رئیسسازمان محیطزیست بود. مشاور معاون اول رئیسجمهور در امور آب، کشاورزی و محیطزیست، از دیگر عناوین شغلی کلانتری در دولت یازدهم و دوازدهم بوده است.
جاسوس از آب درآمدن معاون سازمان محیطزیست (کاوه مدنی) و شناسایی و انهدام چند شبکه جاسوسی مرتبط با این سازمان، از جمله اتفاقات قابل تأمل سازمان محیط زیست، در دولت قبل بوده است.
یکی از ضرورتهای توافق خوب در زمینه احیای برجام این است که لغو تضمین شده تحریمها و راستیآزمایی آن، قبل از اجازه دادن ایران به آمریکا برای بازگشت به توافق باشد.
علت این ضرورت آن است که آمریکا قبلا عهدشکنی به خرج داده و اکنون که به اراده خود از برجام خارج شده، باید شرط بازگشتش به توافق و دسترسی به مکانیسم ماشه (امکان احیای خودکار تحریمهای شورای امنیت)، لغو پیشاپیش و تضمینشده تحریمها باشد. در غیر این صورت، مجدداً عایدی آمریکا نقد و برگشتناپذیر اما عایدی ایران موکول به اما و اگر و قابل نقض یا دور زدن خواهد بود.
گفتنی است دیروز شبکه الجزیره ادعا کرد: «پیشنهاد اروپا برای احیای توافق هستهای شامل ۴ مرحله و دو دوره زمانی است که هرکدام از آنها ۶۰ روز طول خواهد کشید. از روز نخست پس از امضای توافق، تحریم ۱۷ بانک و ۱۵۰ مؤسسه اقتصادی برداشته خواهد شد و تهران بازگشت تدریجی از گامهای هستهایاش را آغاز خواهد کرد. اجرای توافق همزمان با آزادسازی ۷ میلیارد دلار از پولهای بلوکهشده ایران در کره جنوبی خواهد بود. ظرف ۱۲۰ روز از امضای توافق، ایران
۰ میلیون بشکه نفت بهعنوان سازوکار راستیآزمایی صادر خواهد کرد. این پیشنهاد شامل صدور روزانه ۲.۵ میلیون بشکه نفت پس از ۱۲۰ روز از امضای توافق است این پیشنهاد تأکید دارد در صورتی که واشنگتن بار دیگر از توافق هستهای خارج شود، جریمه مالی بپردازد».
درباره این پیشنهاد گفتنی است که بدهی 7 میلیارد دلاری کره جنوبی به ایران، حق پایمالشده ایران است و نمیتواند بخشی از توافق برجامی برای تضمین حقوق ایران در آینده در زمینه لغو تحریمها باشد. جالب این که دولت آمریکا بیش از 18 ماه است با این موضوع بازی میکند و هر چندماه یکبار خبرهایی درباره آزادی قریبالوقوع مبلغ بلوکهشده منتشر میشود. این گروگانگیری هم خود دال بر بیصداقتی آمریکا درباره اهتمام به احیای برجام است، ضمن این که حداقل برآورد درباره خسارت ایران ناشی از عهدشکنی آمریکا، بالغ بر 200 میلیارد دلار است.
در عین حال باید توجه داشت که آزادی 7 میلیارد دلار، معطوف به بخشی از حقوق نقضشده ما در گذشته است، نه معطوف به حال و آینده توافق.
از سوی دیگر معلوم نیست براساس نظر اروپا، تکلیف اتفاقات پس از 120 روز چیست و آیا قرار است مجدداً بعد از چهار ماه، به همان خانه اول بازی مار و پله برگردیم.
آرمان: آمریکا نه تضمین میدهد نه تحریمهای پسابرجامی را برمیدارد
یک روزنامه غربگرا نوشت آمریکا تحریمهای روی کاغذ را برمیدارد اما در عمل آنها را حفظ میکند و تضمین پایداری هم ارائه نمیدهد. بنابراین، انعطافی برای احیای برجام نشان نمیدهد.
روزنامه آرمان از قول کارشناس خود نوشت: مذاکرات هستهای ایران من را همواره به یاد یک طنز به نسبت تلخ میاندازد . اینکه در ایام جوانی برخی تلاش میکنند که قفل فرمان بخرند و سپس خودرو انتخاب کنند. وقتی ما می گوییم که مذاکرات به نتیجه رسیده و رو به پیشرفت است ولی دو بحث تحریمها و تضمینها مانده مثل این است که بگوییم ما یک قفل فرمان خریدهایم و میخواهیم برای آن یک ماشین تهیه کنیم. در ارتباط با پرونده هستهای چه آمریکاییها و چه ایرانیها هدفگذاریهای معناداری کردند که بر اساس آن وارد میز مذاکره شدند. آمریکاییها گفتهاند اجازه نمیدهیم ایران به بمب هستهای دست پیدا کند در حالیکه ایران بارها اعلام کرده که به سمت بمب هستهای نمیرود. ایران غنیسازی اورانیوم در داخل کشور را خواسته که آن را در برجام به دست آورده است. بعد برجام شکل میگیرد و ایران شروطی برای پیاده شدن برجام دارد و آمریکاییها در هدفگذاری خود برای آغاز مذاکرات در زمان اوباما مطلبی را اضافه میکنند. برجام به عنوان یک توافقنامه امضا میشود اما آمریکاییها از برجام خارج میشوند. با وجود اینکه اتفاقهای بسیار فاحش من جمله خروج آمریکا از برجام صورت میپذیرد و هنوز مذاکره در وین ادامه دارد.
آنچه که در رابطه با اهداف ایران مطرح است ایران گفته همه تحریمها برداشته شود و بعد از امضای برجام ۹ شرطی که مقام معظم رهبری مطرح کرد در آنجا هم صحبت از برداشتن همه تحریمها نه تحریمهای هستهای که تحریمهای مرتبط با بسیاری از پروندههای دیگر ایران مطرح بوده است. اکنون به ظاهر تنها تحریمهایی برداشته میشود که موجب میشود ایران در یک وضعیت بسیار بد اقتصادی قرار بگیرد نه به بهبود اقتصادی بازگردد. چرا که تحریمهای ترامپی با وجود گزارش پولیتیکو برداشته نمیشود بلکه کمرنگ میشود.
صحبت از ۳ ماه شش ماهه و اکنون یک ساله است. در عمل تا زمانی که چماق تحریمها بالای سر ایران باشد هیچ شرکت بزرگی با شرکتهای ایرانی برای یک سال سرمایهگذاری نمیکند و در عمل اتفاقی رخ نخواهد داد فقط در روی کاغذ تحریمها برای یک سال برداشته میشود حتی اگر برای ۴ سال باشد. چون تنها یک سال طول میکشد حداقل ارتباط میان شرکتها برقرار شود. تازه آیا شرکتهای گوناگون حاضر هستند در مسائل اساسی در ایران سرمایهگذاری کنند.
در زمینه ارائه تضمین، تضمینها تنها در بالاترین میزان احتمال تا زمان ریاست جمهوری بایدن است. تمام ادله موجود تمایل بسیار زیاد به یک دورهای شدن بایدن دارد. نه بایدن که حزب دموکرات نیز در مخاطره به سر میبرد و در کاندیداهای موجود حزب دموکرات وزن برابر با جمهوریخواهان در وضعیت کنونی دیده نمیشود. این احتمال بالاست که کنگره آمریکا یکدست جمهوری خواه شود و رئیسجمهور بعدی نیز جمهوریخواه باشد.
۲ سال برای برداشتن تحریمها در حد همین توافقنامه هم یک زمان فرسایشی است. حداقلی که در زمینه توافق مردم خواهانند اثر یک توافق در سفرههای آنان است.
در زمینه انعطاف، انعطافی از آمریکاییها دیده نمیشود. اینکه بگوییم انعطاف؛ انعطاف تعریفپذیر میشود. آمریکا میگوید ما به برجام برمیگردیم اما تحریمهای پسابرجام را برنمیدارد این آیا انعطاف است؟ تحریمهای دوره ترامپ بعد از امضای توافق برجام در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵ شکل گرفته است. آیا وقتی آمریکا به برجام بازمیگردد و میتواند مکانیسم ماشه را فعال کند و تحریمهای دوره ترامپ حتی یک تحریم را نگه دارد آیا از خود انعطاف نشان داده است؟ پس بهتر است که انعطاف را تعریف کنیم.
دنده عقب اصلاحطلبان توقع چندانی از برجام نداشته باشید(!)
اصلاحطلبان در حالی که تا همین چند هفته قبل، مجددا مشغول روایت درآمدهای نجومی از بابت احیای برجام بودند، اکنون میگویند باید واقعگرایی در پیش گرفت و انتظارات از احیای برجام را کاهش داد.
در اینباره روزنامه آرمان در تیتری با عنوان «لزوم کاهش انتظارات از برجام احیاشده»، از قول دیاکو حسینی نوشت: بعد از بازگشت به برجام شاید بایدن هم از برجام خارج شود.
تحريمهاي اوليه موثر بوده و هستند و دامنه آنها در طول زمان افزايش هم پيدا کرده و بيشتر شده است. ميتوان دامنه تحريمهاي اوليه را هم کم کرد اما در شرايطي که اين آمادگي نزد طرفين براي مذاکره فارغ از پرونده هستهاي در زمينه نگرانيهاي مشترک وجود داشته باشد. مشخص نيست امکان رسيدن به نتيجه مشترک وجود داشته باشد اما ميتوان اين مسير را رفت تا نگرانيهاي دو طرف به اشتراک گذاشته شود و راهحلهاي احتمالي بررسي تا برخي نگرانيها رفع شود در ازاي آن تحريمها مرتبط با آن حوزه هم رفع شود. البته اين مورد راه طولانياي است و مستلزم اراده دو طرف است که در حال حاضر وجود ندارد. بنابراين با توجه به اين واقعيت انتظارات از برجام بايد در اندازه همان برجام باشد.
وی میافزاید: به علت دوقطبيها و تغييرات احتمالي در ساختار قدرت در آمريکا، اين احتمال وجود دارد که عمر برجام احيا شده هم بسيار کمتر از گذشته باشد. در اين صورت برجام آنقدر هم که از سال 94 تا 97 براي ايران بازدهي اقتصادي داشت، به همان مقدار هم نميتواند در اين دولت بازدهي داشته باشد. از اين رو کاهش انتظارات از برجام احيا شده بسيار مهم است. البته ميشود عمر برجام احياشده را تقويت کرد به شرط آنکه ارادهاي در تهران و واشنگتن در اين ارتباط وجود داشته باشد تا موضوعات فراتر از هستهاي مورد گفت و گو قرار گيرد. اين موارد اين شانس را به برجام خواهد داد که عمر طولانيتري داشته باشد.
حسینی در عین حال گفت: قطعنامه 2231 در شوراي امنيت به تصويب رسيد و از حمايت از برجام لازمالاجرا بود. اما زماني که آمريکا از برجـام خارج شد نسبت بـــه همين قطعنامه اهميتي قائل نبود و ساير کشورها هم به خاطر وجود اين قطعنامه بـــه تحریمهاي ايالات متحده بياعتنايي نشان ندادند. تجربه برجام در اين ارتباط وجود دارد آمريکا حتي به قطعنامههاي شـوراي امنيت بياعتنايي کرد. آمريکاييها بارها و بارها در امور مختلف دست به اين اقدام زدهاند و در ارتباط با برجام هم اين کار را کردند و در آينده هم باز دست به اين اقدامات خواهند زد. کشورهايي که قدرتمندتر هستند و بنيان مالي قوي دارند، تخلفات بيشتري در امور بينالمللي دارند و هزينه کمتري هم پرداخت مي کنند. اين مورد ماهيت و سرشت قدرت در جهان است. بنابر اين نميتوان قدرتهاي بزرگ را وادار به ماندن در توافقي کرد.
از سوی دیگر علی ربیعی ضمن یادداشتی در روزنامه اعتماد خاطرنشان کرد: این تصور که صرفا امضای برجام همه مسائل کشور را بهبود خواهد بخشید تصور نادرستی است. این دامی است که نباید در آن گرفتار شد. به تعبیری برجام برداشتن مانع برای حرکت رو به جلویی است که تمهیدات و سیاستگذاریهای درست و کارآمدیهای اجرایی را میطلبد. بنابراین آماده ساختن نظام بانکی، حل مسئله FATF ایجاد ظرفیتپذیری جذب سرمایه، تقویت بخش خصوصی و مواردی از این دست ضروری است.
وی افزود: نباید به توقعات فزاینده دامن زد در غیر این صورت اقدامات تودهستایانه ناشی از درآمدهای ارزی در ظرف مدت دو سال نهتنها آثار کوتاهمدت اقتصادی را خواهد زدود، خود تبدیل به عاملی برای تشدید نارساییهای اقتصادی- اجتماعی از قبیل تورم، افزایش نقدینگی، فساد مالی و اداری و... خواهد شد.
برکنار شد وگرنه دریاچه ارومیه را احیا میکرد(!)
رسانههای زنجیرهای به جای مؤاخذه معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان محیط زیست در دولت روحانی، او را در جایگاه کارشناس منتقد نشانده و درباره سرنوشت دریاچه ارومیه هشدار دادند.
روزنامه سازندگی، بخشهایی از اظهارات عیسی کلانتری در گفتوگو با سایت انعطاف نیوز را تبدیل به تیتر یک خود کرده و ضمن گزارشی نوشت: سخنان عیسی کلانتری دبیر پیشین ستاد احیای دریاچه ارومیه بازتابهای وسیعی داشت و توجهات را به خشک شدن این دریاچه معطوف کرد. عیسی کلانتری میگوید: «اگر دریاچه ارومیه احیا نشود، پیامد امنیتی خواهد داشت. دریاچه ارومیه احیا نشود، هیچ حکومتی نمیتواند در کشور دوام بیاورد. شما نمیتوانید برابر سیل مهاجرت میلیونها نفر مقاومت کنید. ولی دریاچه ارومیه باید با آب حوزه خودش احیا شود.» کلانتری کمتر از یک ماه پیش از عضویت در ستاد دریاچه ارومیه برکنار شد.
کلانتری در روزهایی این هشدارها را داده است که به گفته مسئولان، بزرگترین دریاچه داخلی آب شور کشور نفسهایش به شماره افتاده است.
در حالی که مسئولان مشغول هشدار دادن هستند، دریاچه ارومیه در حال جان کندن است و آنچه از تصاویر ماهوارهای برمیآید، سطح عرصه آبی دریاچه ارومیه نسبت به سال گذشته 31 درصد کاهش یافته و به نظر میرسد که این عدد نشانگر این است که سطح آب دریاچه ارومیه نسبت به پارسال، به یک سوم خود کاهش یافته است.
در این میان ستادی که با عنوان ستاد احیای دریاچه ارومیه سال 1394 و در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی به راه افتاد و توانست موفقیتهایی هم در این زمینه به دست آورد، حالا با تغییر دولت و احتمالاً رویکردها نسبت به حفاظت از محیط زیست دیگر نمیتواند رسالت خود را در راستای حفظ این دریاچه ارزشمند به نتیجه برساند.»
این گزارش تبلیغاتی روزنامه سازندگی برای عیسی کلانتری در حالی است که او پس از 7 سال ریاست در ستاد احیای دریاچه ارومیه و بودجهای بالغ بر 15 هزار میلیارد تومان، باید پاسخگو باشد، نه اینکه ادعا شود در دوره او موفقیت معمایی هم به دست آمد و حالا با تغییر دولت، این ستاد احتمالاً دیگر نمیتواند رسالت خود را به نتیجه برساند.
یادآور میشود کلانتری تا 29 تیر ماه امسال (یک ماه قبل) در ریاست ستاد یاد شده حضور داشت. او همچنین به مدت چهار سال، در دولت دوم روحانی، معاون رئیسجمهور و رئیسسازمان محیطزیست بود. مشاور معاون اول رئیسجمهور در امور آب، کشاورزی و محیطزیست، از دیگر عناوین شغلی کلانتری در دولت یازدهم و دوازدهم بوده است.
جاسوس از آب درآمدن معاون سازمان محیطزیست (کاوه مدنی) و شناسایی و انهدام چند شبکه جاسوسی مرتبط با این سازمان، از جمله اتفاقات قابل تأمل سازمان محیط زیست، در دولت قبل بوده است.