به گزارش
بلاغ؛ حکومت اسلامی با مردمیترین شکل نظام یافته در قالب جمهوری اسلامی، بزرگترین و سرنوشت سازترین پدیده قرون اخیر است که توانست دگردیسی تمدن شیطانی غرب بر پایه لیبرال دموکراسی را بدهم بزند و با تشکیل مترقی ترین نظام سیاسی بر مبنای مشارکت گسترده مردم، نقطه عطفی را در نظام سازی قرون اخیر بوجود آورد که بی نظیرترین نظام سیاسی جهت حفظ استقلال و اعمال اراده عمومی در ساختار حکومتی است.
نظامی که حیرت آفرین شد
از روز نخست پیروزی انقلاب، که با حفظ ریشههای ارتباطی خود با ۱۵خرداد سال ۱۳۴۲، توانسته بود به رغم اراده سلطه گران جهانی، مجوز شکل گیری خود بصورت گام بگام را از سوی مردم خود بدست آورد، کمتر ناظر جهانی امید به دوام و قوام این نظام نوظهور حتی برای یکسال را داشت.
رویارویی و درگیر شدن با نظام دو قطبی جهان برای هیچ تئوریسین سیاسی قابل تصور نبود تا چه رسد به تصدیق و تایید آن،
جهان دو قطبی زیر چنگال قدرتمند دو ابرقدرت شرق و غرب، هرگونه آزادیخواهی و استقلال را غیر قابل دسترس میدانست. کشورهای جهان بین دو ابرقدرت شرق (اتحاد جماهیر شوروی با مرام مارکسیست – لنینیستی) و ابرقدرت غرب (آمریکا با مرام لیبرال دموکراسی و سرمایهداری) تقسیم شده بودند و در تیول این دو ابرقدرت، حق هیچ استقلال و خوداتکایی بویژه در عرصه سیاسی را نداشتند.
15 خرداد و بزرگمرد آن(امام خمینی ره) توانست مردم را آنچنان وارد صحنه کند که اراده ملی آنان نظام 2500 ساله شاهنشاهی را که بدنبال محو ارزشهای دینی و الهی و حاکم کردن سکولاریسم در جامعه بود را از بین ببرد و به شاه محوری و رابطه ارباب و رعیتی میان شاه و مردم پایان دهد.
15 خرداد، بسترساز فروپاشی ظالمترین نظام موروثی
نتیجه خونهای پاک 15 هزار مومن دلداده به اسلام و ایران در 15 خرداد سال 42 به رهبری امام خمینی(ره)، فروپاشی رژیم شاهنشاهی را فراهم آورد.
دهها سال آمریکاییها با همراهی رژیم پهلوی، شکستناپذیری رژیم 2500 ساله شاهنشاهی را تبلیغ میکردند و برای اثبات آن، شدیدترین برخورد و شکنجههای قرون وسطایی را اعمال کرده بودند که تنها با روخوانی یک مورد نوشته آقای عزت شاهی یکی از مبارزان مسلمان، میتوان از این روایت مجمل، حدیث مفصل را خواند: شما معنای جنایت را نمیتوانید بفهمید مگر اینکه به آن دچار شده باشیداین شعر یادتان باشد، «به دریا رفته میداند مصیبتهای طوفان را.»
آب در ۱۰۰ درجه به نقطه جوش میرسد و دمای سیگار ۴۰۰ درجه سانتی گراد است. بدن من پر از جای سیگار است، هنوز سیاهی برخورد سیگار بر بدنم پاک نشده است.
وقتی سیگار روی بدن من روشن میکردند و صدایی بدتر از حیوان از من خارج میشد.*
حدود ۴۴ سال از سالهایی که شکنجه میشدم، میگذرد. الان که حضور شما نشسته ام خدا را گواه میگیرم که ضربات کابل آن چنان رگهای پای من را پاره پاره و متلاشی کرده است الان هم پاهایم میسوزد.
هر روز صبح که از خواب بلند میشوم باید کلی پایم را در آب سرد نگهدارم که خونهایی که کف پای من میآید، برگردد. افرادی که از شاه و هویدا دفاع میکنند این چیزها را ندیدند و اظهار نظر میکنند.
«آپولو» را ندیده اند. ظرف یا استوانه مسی بزرگ روی سر میانداختند و با چوب یا آهن به آن میزدند، به طوری که صدایی شبیه انفجار بمب اتم در گوش شما طنین افکن میشد.
*آقایانی که امروز از عملکرد رژیم گذشته دفاع میکنند به پنکه بسته نشده اند* تا ۱۰-۱۵ روز ادرارشان دست خودشان نباشد. *۶ ماه شما را حمام نبرند تا بدنتان بوی عفونت و نجاست بگیرد.
روزی هر چقدر ناله کردم که اسهال گرفته ام و نمیتوانم خودم را نگه دارم اجازه ندادند به دستشویی بروم در کاسهای مدفوع و ادرار کردم. نیم ساعت بعد در همان کاسه غذا خوردم...
هویدا مسئول مستقیم تمام شکنجهها بود. خواهر من را لخت کردند و مرا تهدید کنند که اعتراف نکنی با خواهرت چنان میکنیم. آنها ندیده اند دست بسته را از پشت ببندند و بالا بکشند و آویزان کنند. این شکنجه بیشتر از ۳۰ ثانیه انجام نمیشود، چون انسان را میکشد. سوزاندن پاها با اتوی داغ را ندیدند و نمیدانند چیست؟!
کف پای من قطرش به بیش از ۲۰ سانت میرسید حسینی شکنجه گر ساواک یا همان «استوار شعبانی معروف» برای اینکه پاهای من عفونت نکند و نیازی به بیمارستان نباشد و باز بعد هم بتواند شکنجه کند با بیش از ۱۰۰ کیلو وزنش روی جفت پای من میایستاد تا چرکها خارج شود در این وضعیت صدایی بدتر از صدای حیوان از انسان خارج میشود.
از پدرم میخواستند که من را با شلاق بزند. بعد همان شلاق را به من میدادند و میگفتند پدرت را بزن. وقتی من امتناع میکردم آن چنان مرا کتک میزنند که پدرم به من میگفت: «بزن پسر خودت را راحت کن!» در دانشکده الهیات بازداشت کردند و تا خود زندان اوین داخل ماشین کتکم میزدند.
سال ۵۴ به زور به من سم خوراندند و بلافاصله آزادم کردند. یکی، دو ساعت نگه ام داشتند بعد در خیابان رهایم کردند گوشه خیابان نشستم و خون استفراغ کردم. الان معده من یک سوم معده انسان معمولی است.
«ازغندی» سربازجوی من در زندان بود چنان با پوتین بر دهان من زد که فک من شکست و دندان هایم خورد شد (دهانش را باز میکند و میگوید) اینها که میبینید دندانهای من نیست و استخوان مصنوعی است. آقایان یادشان نیست، چون ندیدند و تجربه نکردند و امروز متاسفانه هویدا و شاه را تطهیر میکنند.
سرنگونی نظام شاهنشاهی، که توسط تمام قدرتهای جهانی مورد حمایت قرار داشت، حیرت تمامی کارشناسان و تحلیلگران را برانگیخت و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران توسط مردم به رهبری امام خمینی(ره)، موجب شد تا منافع نامشروع مادی و استراتژیک قدرتهای غرب و شرق در منطقه از بین برود.
15 خرداد، مردمیترین قیام تاریخ معاصر
قیام خونین 15 خرداد، در حقیقت شکستن بغضهایی بود که سالها در گلوی جامعه مسلمان ایرانی پنهان شده بود. جامعهای که از خفقان استبداد داخلی و سلطه استکبار خارجی رنج برده بود و با ریشههای عمیقی که در آموزههای اسلام داشت، آرمان یک حکومت اسلامی را در سر میپروراند. فریاد امام راحل (ره)، بغضهای فروخفته جامعه را شکست و خفتگان سالم را – نه آنهایی که خود را به خواب زده بودند – هوشیار کرد. در آنها جانی دوباره دمید و راه روشن مبارزه را به آنها نشان داد. این چنین بود که پیر خمین، مراد جهان شد و امروز انقلاب بدون نام خمینی در هیچ جای جهان شناخته شده نیست.
قیام پانزده خرداد تجلی خواست واقعی یک ملت بود. نه کودتای مسلحانه بود و نه شورش اقلیتی که از خارج مرزها خط بگیرند، پانزده خرداد حرکتی بود که در عین حقانیت، صراحت پیام و مردمی بودن، از جانب رسانههای فرامرزی ضریب نیافت.
درسهایی از 15خرداد برای همه نسلها
در قیام خونین 15 خرداد، سه عنصر کلیدی مردم، رهبری و انگیزه دینی وجود داشت که نطفه انقلاب اسلامی با این سه عنصر بسته شد و در تمام طول شصت سالی که از آن قیام میگذرد، هر توفیقی که برای ملت حاصل شده از تجمیع این سه عنصر بوده است.
ملت شریف ایران در چهار دههای که از پیروزی انقلاب میگذرد، به مدد بهرهگیری از تعالیم ناب اسلام، رهبری دو حکیم فرزانه و حضور مردم در صحنههای گوناگون، به جایگاههای رفیعی دست یافته است که دوست و دشمن به آن معترفاند.
سعید جلیلی، نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی نقل میکند که «پرودی» نخستوزیر وقت ایتالیا که دارای دکتری اقتصاد و نظریهپرداز توسعه بود، در سفری که به تهران داشت، گفته بود: «سی سال است که مسائل ایران را دنبال میکنم و میبینم کشور شما در چه وضعیتی است. اما آنچه اهمیت دارد این است که شما فقط مقاومت نکردهاید، پیشرفت هم کردهاید.»
ایران، کشوری که شصت سال پیش حتی جزو 50 کشور اول دنیا در تولید علم نبود، حالا رتبه 15 جهانی را در این زمینه کسب کرده و 5 درصد مقالات داغ علمی توسط پژوهشگران ایرانی نوشته میشود.
کشوری که در دوران رژیم وابسته پهلوی، توان تعمیر قطعات جزئی هواپیماهای نظامی خودش را بدون کمک مستشاران آمریکایی نداشت، امروزه چنان در صنایع نظامی پیشرفت کرده که اخیرا وبگاه گلوبال پاور، آن را در رتبه 17 قویترین نیروهای مسلح جهان قرار داده و در برخی زمینهها نیز آن را جزو 10 ارتش برتر جهان ارزیابی کرده است. ایران که زمانی قدرتهای خارجی در مورد اینکه پادشاه آن به چه کانال رادیویی گوش دهد هم امر و نهی میکردند، به جایی رسیده که رهبرش میگوید: ترامپ (رئیسجمهور وقت آمریکا) را شایسته مبادله هیچ پیامی نمیدانم.
دستاوردهای ملت ایران همگی مبتنی بر سه عنصری است که 15 خرداد تجلی آنها بود. از آن زمان تاکنون راه درازی طی شده و نهالی که با خون شهدای آن قیام آبیاری شد، ثمرات ارزشمندی به ملت ایران، جهان اسلام و بلکه بشریت هدیه نموده است. البته فاصله تا قلههای بلند همچنان بسیار است و این فاصله دلهای آرمانخواه را رنج میدهد. اما نباید فراموش کرد این فاصله با همان عزمی که در قیام 15 خرداد وجود داشت و با استعانت از خداوند متعال طی شدنی است.
انتهای پیام/