تاریخ انتشاريکشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۰۰:۰۶
کد مطلب : ۴۶۹۸۵۵
امام خمینی(ره) اطاعت از آیت‌الله بروجردی را به عنوان ولی امر مسلمین و شیعه بر خودشان لازم می‌دانستند و چیزی که موجب تضعیف در ریاست و قدرت ایشان شود، به هیچ وجه جایز نمی‌دانستند.
۰
plusresetminus
التزام عملی امام خمینی(ره) به اصل ولایت فقیه

به گزارش بلاغ؛ آیت‌الله مصباح یزدی در مورد عدم استقبال آیت‌الله‌العظمی بروجردی(ره) از برنامه اصلاحات حوزه و عکس‌العمل کاملاً محترمانه و حساب‌شده امام خمینی در برابر ایشان، موضوع را به اعتقاد راسخ امام به ولایت فقیه و تبعیت از زعیم شیعه مرتبط می‌داند و با تعریض به برخی مدعیان تئوری‌پردازی در باب ولایت فقیه که در عمل مقابل امام ایستادند، چنین می‌گوید: 

«برداشت ما این بود که با وجود مرحوم آیت‌الله بروجردی که ریاست مطلقه شیعه را داشتند، ایشان صحیح نمی‌دانستند برای خودشان مستقلاً اقدام کنند و این یکی از اصول ایشان بود که واقعاً به مسئله ولایت فقیه و حکومت ولیّ امر مسلمین و لزوم اطاعت از ولی امر مسلمین عملاً پای‌بند بودند.

گاهی ممکن است افرادی در باب ولایت فقیه کتاب هم بنویسند و داد سخنی هم بدهند. ولی عملاً خودشان چندان التزامی نداشته باشند؛1 ولی ایشان قبل از این‌که بحث کنند و کتاب بنویسند عملاً ملتزم بودند و اطاعت از آیت‌الله بروجردی را به عنوان ولی امر مسلمین و شیعه بر خودشان لازم می‌دانستند و چیزی که موجب تضعیف در ریاست و قدرت ایشان شود، به هیچ وجه جایز نمی‌دانستند. ولو این‌که نسبت به بعضی از رفتارهای ایشان اعتراض هم داشتند و به‌طوری منعکس می‌کردند و نظراتشان را به خود مرحوم آیت‌الله بروجردی می‌رساندند، ولی عملاً وقتی [آیت‌الله بروجردی] تصمیمی می‌گرفتند ایشان [امام خمینی] مخالفت نمی‌کردند و اجازه نمی‌دادند حرکتی علیه ولی مسلمین انجام شود.»2 
«یادم می‌آید که داماد ایشان، مرحوم آقای شهاب الدين اشراقی، نقل می‌کردند که من تازه داماد ایشان شده بودم؛ ولی هنوز عروسی نکرده بودیم. تابستانی بود و ایشان در همدان بودند. من از قم به آن‌جا رفته بودم. خدمت ایشان رسیدم و طبعاً مرسوم است که از تازه داماد پذیرایی گرم می‌کردند. ما علاوه‌ بر این‌که داماد ایشان بودیم، پدرم و امام با هم سابقه رفاقت و روابط عاطفی و دوستانه داشتند. آقای اشراقی گفتند ما رفتیم آن‌جا و امام مشغول مطالعه بودند و خیلی احترام به ما کردند و با ما سلام و احوال‌پرسی کردند.

 برای این‌که به ما احترامی شده باشد، از ما سؤال کردند قم چه خبر. ما هم که طلبه جوان و پرشوری بودیم، به مقداری از مسائل حوزه اعتراض داشتیم؛ مثلاً اعتراض به بیت آیت الله بروجردی. خواستیم که یک اشاره‌ای بکنیم که مثلاً بعضی کارها انجام می‌گیرد که صحیح نیست. ایشان قیافه خود را درهم کشیدند و گفتند از این صحبت‌ها نکنید، ایشان مرجع تقلید هستند و رئیس‌شیعه هستند و هر کاری صلاح بدانند می‌کنند. حالا عین عبارت را یادم نیست، چیزی به این مضمون بود. من از روی جوانی خواستم به حرفم ادامه بدهم و بگویم حرف بی‌حساب نمی‌زنم. ایشان مجدداً با قیافه عبوس فرمودند نگویید آقا! باز ما به غرور جوانی‌مان برخورد. از یک طرف هم تازه داماد هستیم، از یک طرف هم جوان روشنفکر حوزه هستیم و از یک طرف هم پدرمان در مرجعیت آقای بروجردی نقش مهمی داشت. خلاصه نمی‌خواستیم به این آسانی از حرف خود عقب‌نشینی کنیم. آمدیم ادامه سخن بدهیم که ما این قدرها هم از مسائل ناآگاه نیستیم و ما چیزهایی می‌دانیم که شما هم می‌دانید و کارهایی انجام می‌گیرد که صحیح نیست. تا خواستم دفعه سوم سخن را تکرار کنم ایشان فرمودند: راضی نیستم در منزل من این حرف‌ها زده شود، و ایشان خیلی جدی مشغول مطالعه شدند. دیدم فایده ندارد. ما کوتاه آمدیم و دنبال کار خودمان رفتیم»3
توجه ویژه آیت ‌الله مصباح به مسئله ولایت فقیه و تأکید بر التزام عملی به آن، امر بسیار مهمی است که در سلوک سیاسی خود ایشان نیز به تمام معنا متجلّی بود.

پیشینه تحول در حوزه به روایت رهبر معظم انقلاب
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با مجمع نمایندگان طلاب در سال 68، به بیان پیشینه تاریخی مسئله تحول در حوزه اشاره کرده و شکست مجموعه اقدامات برخی فضلای تحول‌خواه در دهه سی و قبل از آن را چنین روایت می‌کند:
«مسئله‌ اصلاح حوزه یک چیزى نیست که در این زمان مطرح شده باشد؛ از سال‌ها پیش در قم این مسئله مطرح بود. بنده اوّلى که وارد قم شدم ‌- در سال ۳۷- فضلاى جوانى را یافتم که دُور هم می‌نشستند و این آرزوها را به زبان می‌آوردند و تلاش می‌کردند و تکرار می‌کردند؛ بعد هم براى ما معلوم شد که در دوره قبل از ما، یعنى قبل از ورود مرحوم آیت ‌الله ‌العظمى بروجردى (رضوان ا‌لله‌ علیه) به قم، همین افکار مطرح بوده و فضلاى برجسته و خوشفکر و خوشنام دنبال آن بوده‌اند؛ بعد که یک قدرى بیشتر با مسائل مربوط به حوزه‌ها آشنا شدیم، فهمیدیم ریشه‌ این قضایا حتّى قبل از این‌ها است، در نجف در زمان مرحوم آسید ابوالحسن اصفهانى (رضوان ا‌لله‌ علیه) این حرف‌ها بین طلّاب جوان و روشنفکر نجفِ آن روز مطرح بود.

جریانى را دو نفر براى من نقل کردند؛ یکى مرحوم علّامه‌ امینى (رضوان ا‌لله‌ علیه) صاحب الغدیر که ایشان براى خود من مشروحاً و مفصّلاً نقل کردند که ده نفر، دوازده نفر از فضلاى آن روزِ نجف ‌-که ایشان اسم می‌آورد که چه کسانى بودند: مرحوم آقاى میلانى، مرحوم آسید علی ‌مدد قائنى و عدّه‌اى- جمع شدند و رفتند پیش مرحوم آسید ابوالحسن و از ایشان درخواست کردند؛ عین همین قضیّه را هم مرحوم آسید حسن تهامى (رضوان ا‌لله‌ علیه) ‌-که از مجتهدین و علماى برجسته‌ کشور ما بود و سال‌هاى متمادى در بیرجند منزوى شده بود و قدرش ناشناخته ماند تا وفات کرد- در سال ۴۱ یا ۴۲ که من براى منبر به بیرجند رفته بودم، براى من نقل کرد؛ البته ایشان قبل از مرحوم آقاى امینى جزئیات قضیه را به بنده گفت که ریزِ حوادثى که ایشان نقل کردند، با تفصیل یادم است؛ حالا نمی‌خواهم آن قضیّه را بگویم.
یک سؤال پیش می‌آید: چرا یک تفکّر و ‌اندیشه‌اى که مثلاً 50 سال، 60 سال در حوزه‌هاى علمیه سابقه دارد، جامه‌ تحقّق نپوشیده؟ واقعاً این یک مسئله‌اى است. مرحوم آیت ‌الله آسید ابوالحسن اصفهانى در سال ۲۵ وفات کردند؛ این قضیه هم ممکن است 5 سال، 10 سال قبل از وفات ایشان بوده ‌- مثلاً از سال ۲٠- تا آن سال‌هایى که ما رفتیم به قم ‌-یعنى تا سال ۳۶، ۳۷- و بعد تا زمان فعلى؛ چرا آن چیزى که همیشه زبدگان و روشنفکران و فضلا و دلسوزان و دردمندان حوزه‌ها دنبال آن بودند، تحقق پیدا نکرده؟»4
پانوشت‌ها:
1. به نظر می‌رسد در این فراز، آیت ‌الله مصباح به آقای منتظری تعریض می‌زند که علی‌رغم نگارش آثار علمی در باب ولایت فقیه، عملاً به این مسئله ملتزم نماند و در مقابل امام ایستاد.
2. در تایید این مسئله می‌توان به ماجرای برخورد با عوامل فدائیان اسلام توسط بیت مرحوم آیت ‌الله بروجردی اشاره کرد که امام به هیچ وجه با حرمت‌شکنی طیفی از طرفداران شهید نواب و یا اقدامات نامتعارف که شائبه تضعیف آیت ‌الله بروجردی داشته باشد موافقت نکرد. طبق نقل آقای حجتی کرمانی برای نگارنده، در ماجرای دستگیری اعضای فدائیان اسلام که وی به اتفاق برخی دیگر از جمله آقایان گل‌سرخی و زین‌العابدین قربانی در نزد امام لب به اعتراض به آیت ‌الله بروجردی گشوده بودند و خواستار حمایت ایشان از فدائیان برای نجات از اعدام بودند، کاملاً صریح و محکم به دفاع از حریم آیت ‌الله بروجردی پرداختند و آنان را از تعیین تکلیف برای ایشان بازداشتند و به عمل به تکلیف خود دعوت کردند.
3. «از التقاط بریدیم نه از نهضت»، ماهنامه یادآور، شماره 1، خرداد 1387، ص24؛ ذوالشهادتین امام، صص87-88.
4. بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزه‌ علمیه‌ قم (1368/9/7) ر.ک: روزنامه جمهوری اسلامی، شماره 3096، 1368/11/9، ص 9.
دکتر سهراب مقدمی شهیدانی
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

آمریکا مضحکه کارشناسان جهان شد
جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۱:۰۰
عملیات وعده صادق، آغازی بر یک پایان
پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
۱۹۵ هزار فعال صنفی مازندران در خطر محرومیت
پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۰
بهار نارنج، ظرفیتی که فدای نام و نشان شد
سه شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۲
حجاب نماد سلامت و توازن
شنبه ۲۵ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۴