تاریخ انتشارچهارشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۲ - ۰۰:۰۰
کد مطلب : ۴۶۹۵۶۹
غضب که در فارسی از آن به خشم یاد می‌شود، دو کاربرد متفاوت در فرهنگ قرآن دارد. گاه خشم در‌باره حالت نفسانی انسانی به کار رفته و گاه دیگر این واژه به خداوند نسبت داده می‌شود. تفاوت معنایی میان دو کاربرد وجود دارد، هر چند که متشابهات معنایی میان دو کاربرد زیاد است.
۱
plusresetminus
از خشم خداوندی تا خشم انسانی

به گزارش بلاغ؛ خشم حالتی نفسانی است که با به هیجان آمدن عواطف و احساسات و هجوم خون به قلب همراه است. چنین حالت هیجانی به طور طبیعی تعادل رفتاری را در آدمی به هم می‌ریزد و کنش و  واکنش‌های تندی را سبب می‌شود. اما هنگامی که خشم را به خدا نسبت می‌دهیم هرگز این معنا را قصد نمی‌کنیم؛ زیرا خدا از انفعال و متاثر شدن پاک و منزه است، در حالی که خشم و غضب بیانگر تاثر و انفعال شدید آدمی است. بر این اساس هر گاه غضب و خشم به خداوند نسبت داده می‌شود مراد از آن، عقاب الهی یا در نهایت انتقام وی می‌باشد. 

نویسنده در این مطلب با نگاهی به علل و آثار خشم در انسان و عوامل بروز غضب الهی‌، راه‌های رهایی و مهار خشم در خود و دیگران را بیان کرده است. 
***
گستره معنایی غضب
غضب که در فارسی از آن به خشم یاد می‌شود، دو کاربرد متفاوت در فرهنگ قرآن دارد. گاه خشم در‌باره حالت نفسانی انسانی به کار رفته و گاه دیگر این واژه به خداوند نسبت داده می‌شود. تفاوت معنایی میان دو کاربرد وجود دارد، هر چند که متشابهات معنایی میان دو کاربرد زیاد است.
راغب اصفهانی، قرآن‌شناس بنام ایرانی، در کتاب مفردات الفاظ قرآن کریم، در تبیین معنای غضب می‌نویسد: غضب عبارت از به هیجان آمدن خون قلب برای گرفتن انتقام است. مراد از غضب الهی‌، تنها انتقام می‌باشد.(مفردات، ص 608‌، ذیل واژه غضب)
در حدیثی از امام باقر‌(ع) غضب الهی به عقاب الهی تفسیر شده (تفسیر نور الثقلین‌، ج 3‌، ص 386‌، حدیث 62) که در لسان العرب همین معنا برای غضب الهی مورد توجه قرار گرفته است.(لسان العرب، ابن منظور، ج 10‌، ص 78) این بدان معناست که نمی‌توان همان مفهومی که برای غضب در انسان به کار می‌رود برای خداوند به کار برد؛ زیرا خشم در انسان حالتی نفسانی است که همراه با به هیجان آمدن احساسات و عواطف می‌باشد و هجوم خون به قلب را به همراه داشته و چهره را بر افروخته می‌سازد. این در حالی است که خداوند از انفعال و تاثر به دور است و نمی‌توان چنین حالتی را به خداوند نسبت داد.
ناگفته نماند که در کاربردهای علمی و اصطلاحات اخلاقی هنگامی که سخن از خشم است، به حالتی نفسانی اطلاق می‌شود که مبدا آن اراده انتقام است. به این معنا که انتقام عامل به جوش آمدن خشم آدمی است. بر این اساس می‌توان ارتباط تنگاتنگی میان خشم و انتقام یافت و علت تفسیر راغب از خشم الهی به انتقام را به دست آورد.
علمای علم اخلاق معتقدند که غضب با سه حالت افراط‌، تفریط و اعتدال همراه است. در حالت افراط غضب‌، انسان از پیروی عقل و شریعت خارج می‌شود و نمی‌تواند رفتاری عقلانی و قانونی و متعادل از خود بروز دهد. از این رو، در چنین حالتی به جای آنکه خشم‌،عامل مفید و سازنده‌ای باشد، عامل فروپاشی شخصیت و به هم ریختگی و عدم تعادل رفتار می‌شود و آدمی را به کارهای نابهنجار و خلاف عقل و قانون و شریعت سوق می‌دهد.
در حالت تفریط، شخص در موردی که باید به حکم شریعت و یا عقل از خود واکنشی شدید و هیجانی نشان دهد و خشمگین شود، از خود خشمی بروز نمی‌دهد. 
سومین حالت که از آن به حالت اعتدال یاد می‌شود، انسان به سبب آنکه از سلامت عقل و دین و حالت اعتدال شخصیتی برخوردار است، واکنش‌های مدیریت شده‌ای از خود بروز می‌دهد. این‌گونه است که هر جا سزاوار است خشم می‌گیرد و هر جا سزاوار نیست خشم خود را کنترل می‌کند.(جامع السعادات، نراقی، ج 1‌، صص 321 و 322)
با توجه به تفسیری که از خشم در منابع قرآنی و اسلامی بیان شده می‌توان دریافت که خشم می‌تواند به عنوان امری ناپسند و یا پسندیده مطرح باشد؛ بلکه حتی می‌توان گفت که در برخی از موارد اصولا نیاز است که چنین حالتی وجود داشته باشد، زیرا خشم و غضب یکی از عوامل حفاظتی انسان در برابر تهدیدات به شمار می‌رود. 
در فرهنگ قرآنی، برای بیان حالت خشم‌، افزون بر واژه غضب‌، واژگانی چون بطش‌، سخط‌، غیظ و مانند آن به کار رفته است.
عوامل غضب الهی
عواملی که خشم انسانی را بر می‌انگیزد می‌تواند امور بسیاری باشد که از جمله آنها مخالفت دیگری با خواسته‌ها، نیازها، توقعات و انتظارات و مانند آن است. تجاوز و ظلم به حقوق دیگری و یا نادیده گرفتن حقوق دیگری و مانند آن نیز می‌تواند از عوامل خشم انسانی باشد.
اما آنچه در این‌جا نخست مورد توجه و تاکید است، عواملی است که غضب الهی را بر می‌انگیزد، زیرا با شناخت این علل و عوامل می‌توان به عوامل واقعی خشم و غضب در انسان نیز توجه یافت. به این معنا که اگر انسان مومنی بخواهد نسبت به امری خشم معتدل داشته و از افراط و تفریط به دور باشد، باید به اموری توجه یابد که به عنوان علل و عوامل غضب الهی مطرح است. به سخن دیگر، علل و عوامل بسیاری می‌تواند خشم آدمی را بر انگیزد و او را به سوی هیجانات ویژه خشم سوق دهد، ولی انسان معتدل و مومن کسی است که خشم اعتدالی داشته باشد و در جایی که سزاوار است خشم گیرد و در جایی که سزاوار نیست خود را کنترل کند هر چند که به طور طبیعی واکنشی هیجانی از خود بروز می‌دهد. برای دستیابی به چنین حالتی از اعتدال لازم است که انسان خشم خویش را مرتبط با علل و عواملی قرار دهد که موجبات خشم الهی را فراهم می‌آورد تا این‌گونه انسانی خدایی شود.
بنابراین‌، مقتضای خدایی شدن و قرار گرفتن در شرایط انسان سالم و کامل آن است که به علل و عواملی واکنش نشان دهد که همان عوامل خداوند را به خشم می‌آورد. این‌گونه است که امام کامل امیر مومنان‌(ع) خشم خود را الهی می‌گرداند و تنها برای او خشم می‌گیرد. وقتی پهلوان عرب بر او آب دهان می‌اندازد‌، حضرت از سینه اش بر می‌خیزد و پس از فرو بردن خشم خویش تنها به انگیزه انتقام و عقاب الهی جان دشمن را می‌ستاند تا اخلاص را در عمل خویش همچنان برای وجه الله حفظ کرده باشد. 
خداوند نسبت به بنده‌ای به علل و عوامل چندی خشم می‌گیرد که می‌توان آن را به دو دسته عقیدتی و رفتاری تقسیم کرد. از جمله علل و عوامل عقیدتی خشم الهی می‌توان به تکذیب آیات الهی (اعراف آیات 70 و 71)‌، ارتداد و‌پرستش غیر خدا (اعراف آیات 150 و152 و نحل آیه 106 و طه آیه 86 و محمد آیات 25 و28 ) شرک و بت‌پرستی (اعراف آیات 70 و 71 و 152 و فتح آیه 6) کفر به آیات خداوند(بقره آیات 61 و 90 و آل عمران آیه 112 و نحل آیه 106) و گوساله‌پرستی و دیگر نمادهای باطل خداپرستی (اعراف آیه 152 و طه آیه 86) اشاره کرد.
بخش دوم که موجبات خشم الهی را بر می‌انگیزد، رفتارهای اجتماعی و ضد هنجاری و قانونی است که انسان‌ها مرتکب می‌شوند. این دسته از رفتارهای ضد عقل و عقلا و شریعت موجب می‌شود که خداوند نسبت به بنده‌ای و یا گروهی از بندگان خشمگین شود و آنان را به انتقام و عقاب شدید بگیرد و از میان بردارد.
ازجمله این رفتارهای نابهنجار می‌توان به اسراف در خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها(طه آیه 81) اشاره کرد که موجب خشم الهی می‌شود.
اطاعت و پیروی از شیطان و فریب‌های او و عمل بر اساس خواسته‌ها و رضای شیطان (محمد آیات 25 و 28)، افترا به خداوند و دیگران(اعراف آیه 152) جدال در آیات الهی و حقایق هستی (غافر آیه 35 و شوری آیه 16)‌، حرام خواری (طه آیه 81) حسد ورزی (بقره آیه 90) خیانت در امانت(آل عمران آیات 161 و 162) رابطه با طاغوت‌ها و کافران و پذیرش ولایت و حکومت آنان (مائده آیات 79 و 80)‌، زنا (نور آیه 9)، سکوت در برابر منکرات و زشتی‌ها(مائده آیات 79 و 80)، سوء ظن (فتح آیه 6) شکنجه مومنان (بروج آیه 10 و 12) ظلم و تجاوز به حقوق دیگران(بقره آیه 61 و آل عمران آیه 112) علم بی‌عمل (صف آیات 2 و3) فرار از جهاد و دفاع از عرض و مال و دین و جان مردم (انفال آیات 15 و 16) قتل بی‌گناهان (بقره آیه 61 و آل عمران آیه 112 و نساء آیه 93) گناه و عصیان (بقره آیه 61 و آل عمران آیه 112) و نفاق (محمد آیه 28 و فتح آیه 6) از مهم‌ترین علل و عواملی است که خشم الهی را بر می‌انگیزد.
بنابراین می‌توان گفت که انسان معتدل کسی است که خشم وی نیز این‌گونه باشد و هر آنچه خشم الهی را بر می‌انگیزد همان چیز خشم او را نیز بر انگیزد.
آثار خشم الهی
خشم الهی که به شکل عقاب و انتقام خودنمایی می‌کند، می‌تواند در دنیا و آخرت باشد. به این معنا که خشم الهی موجب انتقام گیری و عقاب الهی در قیامت با آتش دوزخ شود(طه آیه 81‌، بروج آیات 10 و 12 و نیز دخان آیه 16) ویا آثار و پیامدهای بسیاری در دنیا به دنبال داشته باشد.
خداوند در آیات 59 و 60 سوره مائده و آیه 81 سوره طه خشم الهی را مایه سقوط آدمی از منزلت خویش می‌شمارد به‌طوری که او را از بلندای انسانیت به حضیض کالانعام بل هم اضل‌، می‌کشاند. 
بسیاری از مردمان و یا جوامع و امت‌ها به سبب همین خشم و غضب الهی از شکوفایی تمدنی و قدرت و شوکت و عزت و اقتدار فرو افتادند و به ذلت و خواری گرفتار شدند.
آیه 152 سوره اعراف خشم الهی را مایه ذلت و خواری انسان در دنیا معرفی می‌کند. این بدان معناست که بسیاری از گرفتاری‌ها و ذلت‌های شخصی یا اجتماعی انسان و جوامع به سبب آن است که با رفتارهای نابهنجار خویش خشم خداوند را برانگیخته‌اند. همچنین آیه 81 سوره طه هلاکت آدمی را به سبب خشم الهی می‌داند و به انسان‌ها هشدار می‌دهد که برای رهایی از هلاکت به سوی خداوند بازگردند و رفتارهای خود را اصلاح کنند. 
در تحلیل بسیاری از گرفتاری‌ها و مشکلات از جمله ذلت و خواری و مشکلات و تنگناها و بلایای طبیعی و زلزله‌ها و سیل‌ها و مانند آن باید به عواملی توجه کرد که خشم الهی را موجب می‌شود.
مسخ شدن آدمی به شکل میمون و خوک و مانند آن از دیگر پیامدهای غضب الهی است که آیه 60 سوره مائده به آن اشاره می‌کند، چنان‌که غضب الهی موجب گمراهی (همان) و کیفر سخت در دنیا و آخرت (همان و بروج آیه 12 ) حتی محو اعمال خوب آدمی می‌شود (محمد آیه 28) به‌طوری که هر آنچه ‌اندوخته است در اثر گناهی خشم‌آور از دست می‌دهد و چیزی برای خود باقی نمی‌گذارد.
عوامل و راهکارهای مدیریت خشم
از آنجا که خشم در انسان بر خلاف خداوند، متاثر از عوامل هیجانی است و به سخن دیگر انسان موجودی متاثر و منفعل می‌باشد، لازم است تا میان خشم مثبت و سازنده و خشم منفی و غیر سازنده و مفید تفاوت بگذارد. این‌جاست که مدیریت و مهار خشم به عنوان یک مسئله مهم و اساسی در جامعه پذیری و تربیت انسان سالم مطرح می‌شود.
انسان سالم و با شخصیت کامل کسی است که بتواند خشم خود را مدیریت و مهار کند و اجازه ندهد تا هر چیزی کم ارزش یا بی‌ارزش او را به هیجان آورده و مدیریت رفتاری‌اش را به دست گیرد. 
آیات 48 و 49 سوره قلم به انسانها هشدار می‌دهد تا از شتاب در غضب نسبت به مردم پرهیز کنند حتی اگر این خشم برای کسب خشنودی خدا باشد. به این معنا که حتی اگر انسان لازم است که نسبت به امری خشمگین شود و واکنش شدید از خود بروز دهد، لازم است تا این خشم به دور از هیجانات و عجله باشد. اصولا کسانی که با عجله واکنش نشان می‌دهند متاثر از خشم خویشتن هستند تا خشم الهی. از این رو برای دستیابی به اخلاص عمل لازم است تا بر هیجانات شخصی غلبه کنند، سپس اقدام به بروز خشم در مسیر تعالی و کمال نمایند. چنان‌که از رفتار امیرمومنان‌(ع) این مطلب به خوبی آشکار می‌شود.
اصولا انسان این توانایی را داراست که خشم خود را مهار کند(آل عمران آیه 134) بنابراین انسان مومن و معتدل کسی است که بتواند بر هیجانات نفسی خویش و احساسات و عواطف خود چیره شود و آن را مهار و مدیریت کند. خداوند در آیات 133 تا 136 سوره آل عمران، مهار خشم از سوی مومنان متقی را سبب بهره‌مندی آنان از پاداش‌هایی چون بهشت و مغفرت و آمرزش الهی می‌شمارد.
عوامل مهار خشم و غضب
برای مهار نفس توجه به عوامل عقیدتی ورفتاری ضروری است. برای مدیریت نفس در حوزه خشم لازم است تا آدمی همواره خداوند را در نظر داشته باشد و کارهای خویش را برای رسیدن به تقرب الهی انجام دهد.
خداوند در آیات 133 و 134 سوره آل عمران‌، تقوا را راهی برای فرو نشاندن غضب و گذشت از خطاها و اشتباهات مردمان معرفی می‌کند.
همچنین با عفو و گذشت از خطاهای دیگران یا عذرخواهی از دیگران آتش خشم مهار می‌شود.
(شوری آیات 36 و 37) توبه و بازگشت از کارهای ناپسند نیز عاملی برای مدیریت خشم و غضب دیگران است که باید از آن بهره گرفت.(اعراف آیات 150 تا 153)
بی‌گمان تحریک عواطف و احساسات مادرانه و یا برادرانه نیز راهی برای مدیریت خشم دیگران است که در آیات 150 و 154 سوره اعراف به آن توجه داده شده است.
احسان و بخشش از دیگر راه‌هایی است که موجب می‌شود تا آدمی خشم خود یا دیگران را مدیریت و مهار کند و اجازه ندهد تا خشم‌، او را از اعتدال رفتاری بیرون برد.(آل عمران آیه 134)
انسان اگر بخواهد مانع غضب الهی که موجب انتقام و عقاب در دنیا و آخرت است شود باید از هر گونه اعتقاد و باور باطل و یا رفتار ضد عقل و عقلا و شریعت پرهیز کند و در مسیر کمالی الهی حرکت نماید و نسبت به دیگران نیز مدارا کرده خشم خویش را مهار و کنترل کند و تنها برای خدا خشم گیرد و اگر مورد خشم دیگری است با توبه و بازگشت و درخواست عفو و گذشت آب بر آتش خشم وی بریزد. 
منصور حسینی
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

تاخیر در انتصابات، خسارتی جبران‌ناپذیر
شنبه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۰
مردم  و حق اعتراض
جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
شهید شیرودی، مالک اشتر دفاع مقدس
شنبه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۱
پرستاران سر دو راهی خانه‌نشینی و تغییر شغل
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۲۳
آنچه خوبان همه دارند تو یک‌جا داری
يکشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۷