بسیار ضروری است نسبت به شفافیت مالی و پشتپرده مدیریتی نشریات موسوم به اصلاحطلبی، اقدامات اساسی صورت گیرد. عقبه فکری و فرهنگی این جریان نباید در پشت نقاب ایرانیت و اصلاحات و هر عنوان دیگری بیش از این منافع ایران را فدای منافع صهیونیسم کنند.
۰
به گزارش بلاغ؛ همکاری با دشمنان کشور و ملت آشکارتر از اقدامات اخیر برخی از اشخاص و سلبرتیها و جریان موسوم به اصلاحات داخلی، کاملاً محرز و مسلم است و هرکسی غیر از این به نتیجه برسد، خود را به نادانی و بیخیالی زده و برای چنین افرادی حتی از دست رفتن کشور نیز چندان اهمیتی ندارد تا آنکه بلیهای همچون داعش بر آنها مسلط شود تا آنگاه بفهمند به چه نتیجه ناشکری گرفتار شدهاند و آرزوی مرگ برای خود، دعای هر لحظهشان خواهد شد.
ایرانیان، مقاوم در مقابل دشمن و آسیبپذیر در قبال نفاق و چندچهرهها
کار ملت ایران و انقلاب اسلامی این ملت در مواجهه با دشمنان آشکار خود، چندان مشکل نیست و ایرانیان در مواجهه با یورش دشمنان هرچند قوی خود، از اتحاد و انسجام ملی خود استفاده کرده و بینی ابرقدرت متجاوز را به خاک میمالند و دنیا را دچار شگفت زدگی میکنند، که در دفاع مقدس این واقعیت خود را به اثبات رساند؛ اما آنچه که به هر ملتی بویژه به ملت بزرگ ایران آسیب جدی و هزینههای جبرانناپذیر را تحمیل کرد، جریان نفاق و چندچهرهها و نان به نرخ روز خورها بوده و هستند، که منافقین و سازمان مرگبار آنها وقتی که به خدمت بیگانگان و دشمنان این ملت درآمدند، مصداق رسواشده آن است، اما آنانی که زیرکانه ماندند و در چهارچوبهای نظام اسلامی مشغول فعالیتهای منافقانه با چهرههای بظاهر آراسته، مهمترین خطر امروز برای ایران هستند و در عین حالی که بهترین امید برای دشمنان این ملت.
توجه به چند نکته در این زمینه ضروری و خالی از لطف نیست:
کار به شدت دشوار ملت ایران
یکی از عقبههای سخت مؤمنین مبارزه با نفاق است. در واقع این مبارزه، جنگ با زرنگها و زرنگیهای مردمان بیدینی است که افراد بیاطلاع را وسیله قرار میدهند. این جنگ از پیکار با کفر به مراتب سختتر است؛ چرا که جنگ با کفر مبارزه با یک جریان آشکار و بیپرده است اما مبارزه با نفاق، در حقیقت مبارزه با کفر پنهان و بعضاً ظاهر فریب است. نفاق دو رو دارد، یک رو ظاهر، که اسلام است و مسلمانی و یک رو باطن، که کفر است و شیطنت، و درک آن برای اقشاری از مردم عادی بسیار دشوار و گاهی غیرممکن است.
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در نامهای به محمد بن ابیبکر میفرمایند: پیغمبر(ص) به من گفت من بر امتم از مؤمن و مشرک نمیترسم. زیرا مؤمن را خداوند به سبب ایمانش باز میدارد و مشرک را به خاطر شرکش خوار میکند، و لکن بر شما از هر منافق دلِ دانا زبان میترسم که آنچه را میپسندید میگوید و آنچه را ناشایسته میدانید، میکند.
با تورق روزانه اغلب روزنامههای موسوم به اصلاحات و گوش کردن به رادیوها و شبکههای تلویزیونی و سایتهای خبری صهیونیستهای حاکم بر آمریکا و تطبیق این نگاهها، میتوان بسادگی از همسویی این روزنامهها با سیاستهای شیطانی صهیونیستها پی برد که در این مجال کوتاه نمیتوان به ارائه شاهد مثالها اشاره کرد که این مهم، باید در فرصتی دیگر مورد دقت قرار گیرد. اساساً در کشورمان وزارت فرهگ و ارشاد اسلامی متکفل چنین مسئولیت خطیری است که بعلت غفلت مطلق این وزارتحانه از این مهم، که با فکر و روج و روان مردم سروکار دارند، معضل رسانههای غربگرا تا به بحرانهای امنیتی منجر نشود، کسی غیر از نهادهای امنیتی بسراغشان نمیرود و همین ترک فعل وزارت فرهنگ و ارشاد است که سرزمین سوختهای را بجا میگذارد که قربانی این جنگ شناختی کسی جز جوانان و نوجوانان کشور نیستند و مسئولان قدرتپرست و اغواگر، که از دولت قبل اکثرشان در قدرت باقی ماندهاند، مقصر اصلیاند و قوه قضائیهای در تراز انقلاب اسلامی را میطلبد تا چوب عدالت را برای مجازات مجرمان بلند کند و بیمحابا بر سر آنان قاطعانه و سازشناپذیرانه فرود بیاورد.
تردیدی نیست تبرئه جاسوس خبرنگاران روزنامههای زنجیرهای و رد بیانیه نهادهای اطلاعاتی رسمی کشور از سه حال و فرض خارج نیست؛
فرض اول؛ برفرض محال برخی مدیران روزنامههای زنجیرهای، خودشان عضو نهادهای امنیتی هستند و طبق اطلاعات دقیق از دروغگویی! بخشی از نهادهای امنیتی پرده برداری میکنند که البته با توجه به سوابق و عملکرد سربازان گمنام امام زمان(عج) و در مقابل عملکرد و شخصیت زنجیرهایها تردیدی نیست که این گزاره غلط و غیر قابل اعتنا میباشد.
فرض دوم؛ برخی از مدیران این نشریات نیز آلوده به جاسوسی و همکاری با سرویسهای امنیتی صهیونیستی – آمریکایی هستند.
و فرض سومی که قابل تصور است، این است که زنجیرهایها سادهلوح و بیغرض و مرض باشند که صد البته با توجه به شواهد و زرنگیها و تلونهای این قماش غلط بودن آن اَظهرُ من الشمس است.
با رد دو فرض اول و سوم فرضیهی جاسوسی برخی از مدیران نشریات زنجیرهای قوت میگیرد و لازم است با توجه به این مسئله نهادهای امنیتی در مواجهه با این افراد حساسیتهای لازم را مدنظر داشته باشند. لذا پیشنهاد میشود نسبت به شفافیت مالی و پشتپرده مدیریتی این نشریات، اقدامات اساسی صورت گیرد. عقبه فکری و فرهنگی این جریان نباید در پشت نقاب ایرانیت و اصلاحات و هر عنوان دیگری بیش از این منافع ایران را فدای منافع صهیونیسم کنند. تبیین و شفافیت در این مورد میتواند جلوی تربیت نیرو برای سرویسهای جاسوسی را بگیرد.
طی سالهای اخیر اغلب خبرنگاران و نویسندگان این روزنامهها، که با عنوان اصلاحطلب فعالیت میکردند و پس از اوج ضربهزدنهایشان وقتی مورد پیگرد قضایی و امنیتی قرار میگرفتند، از کشور متواری شده و امروز بخش اعظمی از مجریان، تحلیلگران رسانهها و شبکههای صهیونیستی در کشورهای اروپایی و آمریکایی را تشکیل میدهند که سخن در این باب فراوان است.
برای یکبار برای همیشه، سران سه قوه دور هم گرد آیند و برای شفافسازی عقبه لجستیکی و حامیان مالی این رسانهها اقدامات هماهنگی را به انجام رسانند تا قویترین ابزار جنگ شناختی دشمن در درون کشورمان از تولید آتش و تهیه باز ایستد و مردم بویژه نوجوانان و جوانان کشور از کمینگاههای مهلک این جنگ معرفتی و شناختی نجات یابند. به نظر میرسد بجای برخورد با سرشاخهها، باید با ریشهها جنگید که پیروزی کم هزینه در آنجا نهفته است.