بلاغ، تا حدود 14 سال پیش تصور میشد که رمز موفقیت انسانها به بهره هوشی افراد برمیگردد،اما پس از تحقیقات گسترده، جهان با یک واقعیت جدید مواجه شد، واقعیتی که همه را شگفتزده کرد، مطالعات نوین نشان میدهد تیزهوشی فقط 25 درصد موفقیت افراد را شامل میشود و 75 درصد دیگر به قدرت ارتباط انسانی برمیگردد.
این ارتباط در ادارات به وسیله روابط عمومی برقرار میشود، در واقع روابط عمومی یكي از عواملی است كه در سرنوشت هر مؤسسه، گروه و فرد اهميت و ارزش اساسی دارد و آنها را در نيل به هدفها ياری میدهد؛ كيفيت رابطه آنها با افراد و مؤسساتي است كه با آنها سروكار دارند و همچنين با افكار عمومی جامعهایكه در آن به فعاليت مشغولاند.
هر چقدر اين ارتباط مفیدتر و موثرتر باشد به همان اندازه آن فرد، گروه و مؤسسه برای رسیدن به اهداف خود موفقتر است، امروزه به عنوان يك نکته مهم در مديريت این امر قبول شده است كه افراد و مؤسسات براي رسيدن هرچه بهتر و راحتتر به مقاصد خود نيازمند به برقراری رابطه خوب، درك متقابل،توسعه تعامل بايكديگر و عموم مردم است.
بیتردید روابطعمومی نشاندهنده اهمیت و نقش روزافزون آن در دنیای ارتباطات است که امروزه به قلب تپنده مجموعههای مختلف تبدیل شد.
اما نکات بسیار مهمی که مسئولان روابطعمومی باید در ایجاد ارتباط با دیگران مدنظر قرار دهند این است که امروزه روابط عمومی نه به عنوان یک عنصر بلااستفاده و اجرایی بلکه به عنوان یک سامانه مشورتی و مدیریتی، در جایگاه ارتقا و پیشرفت هر سازمانی نقش مهمی دارد و قطعا بدون روابطعمومی هیچ فعالیتی انعکاس نمییابد.
همچنین روابط عمومیها نباید توجیهگر سیاست غلط باشند بلکه باید در پاسخگویی به مردم و مسئولان در برقراری ارتباط با آنها صداقت را اصل قرار دهند.
به نظر نگارنده نخستین شرط برای داشتن یک ارتباط خوب، سخن گفتن از روی علم، آگاهی و اطلاع است، در عصر حاضر روابط عمومی ابزار دست مدیریت نیست بلکه فلسفه مدیریت است، اگر ناکار آمد شود، مدیریت فرسوده و ناکارآمد میشود.
زمانی که از این عبارت نام میبریم، ممکن است تفکر شود که روابطعمومی در یک زمینه کوچک قابل اندازهگیری است و میتوان به راحتی به آن دسترسی داشت، اما واقعیت آن است که امروز به جایی رسیدهایم که این بخش فراتر از یک هنر، دانش، علم و تخصص مطرح شده و باید در چنین شرایطی با دقت از کمترین فرصتها، بیشترین بهره را برد.
فراهم آوردن حسن ارتباط متقابل ميان مردم و مسئولان از طريق برگزاری ملاقات عمومی، مصاحبه با رسانههای جمعی، برپايی سخنرانیها، بازديدها و حضور در جلسات متفاوت و دعوت از خبرنگاران نیز یکی از مهمترین وظایف مسئولان روابطعمومیها است که باید بسیار جدی به این مقوله نگریسته شود تا در کنار نگاه رقابتگونه در ادارات برای درج خبرهای مفید و امیدوارکننده، مانع از ایجاد هرگونه شائبههای احتمالی شود.
در انتها باید چنین گفت که روابط عمومی در حقيقت شبكه هوشيار، بانك اطلاعات، مغز متفكر سازمان و پل ارتباطي آن با افكار عمومی است که مخاطبان خاص و عام با نگرشها، تمايلات، عادات و سلايق متفاوت را در بر میگیرد و بايد خصلتهایی چون قانون مداری، نظم، شجاعت، ابراز عقيده، تحمل شنيدن آرای مخالفان، احترام به حقوق فردی و اجتماعي ديگران و صداقت بر پایه رشد و توسعه را مورد اهتمام دائمی خود قرار دهد.
این ارتباط در ادارات به وسیله روابط عمومی برقرار میشود، در واقع روابط عمومی یكي از عواملی است كه در سرنوشت هر مؤسسه، گروه و فرد اهميت و ارزش اساسی دارد و آنها را در نيل به هدفها ياری میدهد؛ كيفيت رابطه آنها با افراد و مؤسساتي است كه با آنها سروكار دارند و همچنين با افكار عمومی جامعهایكه در آن به فعاليت مشغولاند.
هر چقدر اين ارتباط مفیدتر و موثرتر باشد به همان اندازه آن فرد، گروه و مؤسسه برای رسیدن به اهداف خود موفقتر است، امروزه به عنوان يك نکته مهم در مديريت این امر قبول شده است كه افراد و مؤسسات براي رسيدن هرچه بهتر و راحتتر به مقاصد خود نيازمند به برقراری رابطه خوب، درك متقابل،توسعه تعامل بايكديگر و عموم مردم است.
بیتردید روابطعمومی نشاندهنده اهمیت و نقش روزافزون آن در دنیای ارتباطات است که امروزه به قلب تپنده مجموعههای مختلف تبدیل شد.
اما نکات بسیار مهمی که مسئولان روابطعمومی باید در ایجاد ارتباط با دیگران مدنظر قرار دهند این است که امروزه روابط عمومی نه به عنوان یک عنصر بلااستفاده و اجرایی بلکه به عنوان یک سامانه مشورتی و مدیریتی، در جایگاه ارتقا و پیشرفت هر سازمانی نقش مهمی دارد و قطعا بدون روابطعمومی هیچ فعالیتی انعکاس نمییابد.
همچنین روابط عمومیها نباید توجیهگر سیاست غلط باشند بلکه باید در پاسخگویی به مردم و مسئولان در برقراری ارتباط با آنها صداقت را اصل قرار دهند.
به نظر نگارنده نخستین شرط برای داشتن یک ارتباط خوب، سخن گفتن از روی علم، آگاهی و اطلاع است، در عصر حاضر روابط عمومی ابزار دست مدیریت نیست بلکه فلسفه مدیریت است، اگر ناکار آمد شود، مدیریت فرسوده و ناکارآمد میشود.
زمانی که از این عبارت نام میبریم، ممکن است تفکر شود که روابطعمومی در یک زمینه کوچک قابل اندازهگیری است و میتوان به راحتی به آن دسترسی داشت، اما واقعیت آن است که امروز به جایی رسیدهایم که این بخش فراتر از یک هنر، دانش، علم و تخصص مطرح شده و باید در چنین شرایطی با دقت از کمترین فرصتها، بیشترین بهره را برد.
فراهم آوردن حسن ارتباط متقابل ميان مردم و مسئولان از طريق برگزاری ملاقات عمومی، مصاحبه با رسانههای جمعی، برپايی سخنرانیها، بازديدها و حضور در جلسات متفاوت و دعوت از خبرنگاران نیز یکی از مهمترین وظایف مسئولان روابطعمومیها است که باید بسیار جدی به این مقوله نگریسته شود تا در کنار نگاه رقابتگونه در ادارات برای درج خبرهای مفید و امیدوارکننده، مانع از ایجاد هرگونه شائبههای احتمالی شود.
در انتها باید چنین گفت که روابط عمومی در حقيقت شبكه هوشيار، بانك اطلاعات، مغز متفكر سازمان و پل ارتباطي آن با افكار عمومی است که مخاطبان خاص و عام با نگرشها، تمايلات، عادات و سلايق متفاوت را در بر میگیرد و بايد خصلتهایی چون قانون مداری، نظم، شجاعت، ابراز عقيده، تحمل شنيدن آرای مخالفان، احترام به حقوق فردی و اجتماعي ديگران و صداقت بر پایه رشد و توسعه را مورد اهتمام دائمی خود قرار دهد.