به گزارش
بلاغ، ساعت 21 پنجشنبه 17 تیرماه تعدادی افراد با هویت نامعلوم با در دست داشتن پلاكاردهایی با مضمون اعتراض به توقیف «سلام» در مقابل سینمای كوی دانشگاه تجمع كردند و با تحریك دانشجویان و پخش اعلامیه جرقههای اولیه آشوب را ایجاد كردند و این عده با گذشت كمتر از یك ساعت با خروج از كوی اقدام به تجمع غیرقانونی و سردادن شعار در خارج از كوی كردند و با حمله به تعدادی خودرو، فضای رعب و وحشت ایجاد كردند.
نیمه شب 18 تیرماه، تشنج در خیابانهای اطراف كوی شدیدتر شد، شكستن شیشههای مهدكودكی در مقابل كوی، آتش زدن لاستیك و حمله به خودروها و بستن معابر و هجوم به ناجا و گروگان گرفتن سه سرباز نیروی انتظامی چاشنی درگیریهای 18 تیر شد و تا صبح ادامه داشت و سخنرانیهای تحریكآمیز اعضای انجمن اسلامی دانشجویان بر آتش آشوبها میافزود.
گروگان گرفتن سرباز ناجادر ساعت 30 دقیقه بامداد آقای سلیمانی معاون امور دانشجویی و فرهنگی دانشگاه تهران و عضو علی البدل شهر تهران در جمع دانشجویان حضور یافت و از آنها حمایت کرد. وی با اصرار فراوان از دانشجویان خواست که به کوی برگردند ولی از آنها حمایت میکند. درگیریها با گروگان گرفتن یک سرباز ناجا شدت بیشتری به خود گرفت ولی همچنان عدهای نقابدار شروع به فحاشی کرده و به فرمانده ناجا توهین ناموسی کردند درگیری تا ساعت 2:30 ادامه یافت. در حدود ساعت 3 درگیری ها به قدری زیاد شد که ناجا تصمیم گرفت به داخل کوی برود.
دانشجویان از داخل کوی 4 کوکتلمولوتوف پرتاب کردند که چند سرباز به شدت دچار حریق شدند. همین مسئله و فحاشی معترضان سبب شد ناجا وارد کوی شده و چند دانشجو را نیز دستگیر کند ولی در هنگام خروج اخلالگران سه سرباز را گروگان گرفتند و به زیر زمین ساختمان شماره 14 منتقل کردند. درگیری ها و ضد و خورد تا ساعت 6 صبح ادامه می یابد بسیاری از خودرو های پارک شده، مهد کودک امیر و بسیاری از شیشه های منازل شکسته و تخریب شد. حضور عده ای در میان تجمع کنندگان به عنوان لیدر ، نشان می دهد که این جریان توسط یک گروه زبده و آموزش دیده هدایت میشود. موضوعی که به احتمال فراوان بسیاری از دانشجویان حاضر در این تجمع از هویت آنان اطلاعی ندارند.
ناجا تا ساعت 7 صبح در مقابل کوی دانشگاه می ماند ولی به دلیل خستگی شدید و خواب آلودگی بسیار و جهت تجدید قوا به سمت چهارراه جلال آل احمد عقب نشینی می کند. دانشجویان با دیدن عقب نشینی ناجا به داخل کوی می روند و با آتش زدن چند موتور سیکلت و تخریب امول کوی دانشگاه خسارات بسیاری را به بار می آورند.
وقتی دولت اصلاحات در نقش محرک آشوب عمل میکنددر این میان اظهارنظرهای بیمنطق و بعضا تحریکآمیز برخی مسوولان مانند تاجزاده و سلیمانی معاون دانشجویی وزیر علوم، در ملتهب کردن اوضاع و تحریک دانشجویان علیه نظام، بسیار تاثیرگذار است. مصطفی معین وزیر علوم نیز در اقدامی مشکوک و تأملبرانگیز، استعفای خود از وزارت را اعلام میکند که در آن شرایط، هیچ تاثیری غیر از ملتهب کردن اوضاع ندارد. شرایطی بهوجود میآید که تصور میشود دولتیها در یک طرف ایستادهاند و بهجای آرام کردن اوضاع، با اقدامهای خود بر تنش میافزایند.
داوود سلیمانی عضو حزب مشارکت که در آن زمان معاون دانشجویی دانشگاه بود، روز هجدهم تیرماه به میان دانشجویان رفت تا فضا را قدری آرام کند اما صحبت هایی را مطرح کرد که بلافاصله با واکنش تند دانشجویان منجر شده و فضا را تندتر کرد . او به جای اینکه فضا را آرام کند، خطاب به دانشجویان گفت :«اینها ما را که نشستهایم کتک میزنند، وای به حال شما که ایستادهاید!»
عزت الله سحابی نیز با حضور در جمع دانشجویان از آنها درخواست می کرد که به داخل دانشگاه رفته و این حرکتها را بصورت دوره ای انجام دهند! نقش فائزه هاشمی و همسر کروبی همانند فتنه 88 در راستای ایجاد آشوب بسیار گسترده و مشخص بود.
بار دیگر گروه هایی سازمان یافته از محوطه کوی خارج شده و در خیابان کارگر ضمن ضرب و شتم مردم و ایراد خسارت به اموال عمومی، درگیریهای پراکندهای را با نیروهای انتظامی مستقر در اطراف کوی دانشگاه شکل میدهند.
تاج زاده خطاب به فتنه گران: شما چرا آمده اید اینجا؟ اینجا که مال شماست. شما باید جای دیگری بروید و درب آنجا را بکنید!تاجزاده نیز در روز 18 تیر چند روز به عنوان معاون سیاسی وزیر کشور دائما سوار ترک موتور بین وزارت کشور و کوی در حال رفت و آمد بود. این تصاویر از تاج زاده که چندین بار از سوی بسیاری از شاهدان عینی آن زمان تایید شده ، حاکی از خبری بود که بعدها توسط تعدادی از صاحبنظران و نمایندگان مجلس بیان شد : «حوادث کوی دانشگاه از داخل وزارت کشور هدایت می شد.»
سید احسان قاضیزاده هاشمی عضو شورای مرکزی و دبیرکل وقت "جامعه اسلامی دانشجویان" در گفت و گویی از مشاهدات خود از اقدامات تاجزاده بیان کرده است :«ما با اینها (دانشحویانی که برای تسخیر وزارت کشور به سمت خیابان فاطمی رفته بودند) به سمت فاطمی رفتیم و من مشاهده کردم که این افراد درب بزرگ آهنی وزارت کشور را از جا کندند که "آقای تاجزاده آمد در وسط حیاط وزارت کشور یک صندلی گذاشت و یک جمله کلیدی گفت که نمیدانم چرا بعدا بررسی نشد". تاجزاده به این جماعت که حدودا 500 الی 600 نفری میشدند گفت: «شما چرا آمده اید اینجا؟ شما چرا درب وزارت کشور را از جا میکنید؟ اینجا که مال شماست. شما باید جای دیگری بروید و درب آنجا را بکنید.» و پای بلندگوی دستی مدام میگفت: «اینجا متعلق به خود شماست و شما اشتباهی آمدهاید.»
بعد ها خبرهایی در خصوص دستورات تلفنی تاجزاده برای به حرکت درآوردن جمعیت از مناطق مختلف به سمت خیابان جمهوری رسید اما متأسفانه هیچ گاه دادگاهی برای تاجزاده در این خصوص تشکیل نشد.
پروژه کشته سازی، سناریوی همیشگی اصلاح طلباندر ساعت 13 مجددا تجمع برگزار میشود. در آنجا شایعه می شود که در حدود 25 نفر در شب گذشته کشته شدهاند! و این شایعه به سرعت در تهران می پیچد و دانشگاههای شهید بهشتی، خواجه نصیرالدین طوسی، امیرکبیر، شریف و علم وصنعت با نصب پلاکارد و گذاشتن نوار قرآن به این شایعه قوت دادند. درگیریها میان نیروهای امنیتی و حاضرین در تجمع در طول روز ادامه یافت و با فرا رسیدن شب درگیری ها به شدت به خشونت کشیده شد.
رسانه های زنجیره ای روز شنبه با پیگیری سناریوی قبلی خود، آتش این معرکه را همچنان زیاد کردند و در ادامه نیز پلاکارد پنج شهید به نام های ذاکری ، سهرابی ، امامی ، رهبری و نادری ، در میان دانشجویان توزیع و دست به دست می چرخید؛ اما بر خلاف نوشته روزنامههای زنجیرهای که تیتر زده بودند:« اجساد شهدای دانشجو! را به ما تحویل دهید» هیچ فردی در شب 18 تیر کشته و یا شهید نشد! در این روز روزنامههای دوم خردادی، حتی اسامی شهدا را هم چاپ کردند.
فردی به نام احمد باطبی نیز که اصلا دانشجوی دانشگاه تهران نبود، در راستای طرحی که بخشی از پازل توطئه است و جریان کشتهسازی را دنبال میکند، با در دست گرفتن یک زیرپیراهن آغشته به رنگ ـ که بعدها اعتراف کرد در خانه با خون حیوانات، زیرپیراهن را رنگی کرده بود ـ مدعی کشته شدن دوست دانشجوی خود شد.
13زندهای که مرده معرفی و تبلیغ شدند!!عکسی از او بهطور گسترده در نشریهها منتشر شد و انعکاس گستردهای پیدا کرد و تا مدتها بهعنوان سندی مبنی بر کشتن دانشجویان ارایه میشد. درباره پروژه کشتهسازی، سیدنظام موسوی که بهواسطه حضور در بسیج دانشجویی دانشگاه تهران، از نزدیک حوادث 18 تیر را رصد کرده است، در خاطرات خود میگوید: «تحکیمیها میخواستند سوار موج شوند. یکی از ایرادهای جدی که به اینها وارد بود، این بود که به دروغ اسامی کشتهشدگان را منتشر کردند. قرار بود در اعتراض به کشتن دانشجویان، شنبه 19تیر جلو سردر دانشگاه تجمعی داشته باشند، در حالیکه تا آن زمان کسی کشته نشده بود. شورای صنفی دانشکده حقوق و علوم سیاسی، 13 نفر را بهعنوان کشتهشده مطرح کرد که همان شب رادیو اسراییل این خبر را بازتاب داد. ازقضای روزگار، برخی از این اسامی که بهعنوان کشتهشدگان مطرح شده بودند، بچههای بسیج دانشجویی بودند. بعد ما زنگ زدیم و پیگیری کردیم و دیدیم که اصلا تهران نیستند. همه آن 13 نفر را پیگیری کردیم و دیدیم دروغ است. سریع صداوسیما را در جریان گذاشتیم و صداوسیما هم اعلام کرد اسامی 13 کشته حادثه کوی دانشگاه دروغ است.»
چهرههای که هیزم فتنه را شعلهور کردندحدود ساعت 11 صبح ، بالاخره جلسه شورای تأمین استان در استانداری تشكیل می شود و حادثه شب گذشته را بررسی می نماید. حوالی ظهر روز جمعه به نیروهای انتظامی دستور داده می شود كه از صحنه خارج شوند. در این میان برخی چهره های سیاسی جهت ابراز همدردی با دانشجویان وارد كوی دانشگاه می شوند.
مجید انصاری، موسوی لاری، دكتر معین، فائزه هاشمی، خانم كروبی، مصطفی تاجزاده، عبدالله نوری، درودیان، اكبر گنجی، ابراهیم اصغرزاده و... از جمله این افراد بودند. فضای دانشگاه همچنان متشنج است و سخنان برخی از این چهرههای سیاسی كه به ظاهر برای آرام كردن دانشجویان به داخل كوی رفته بودند، شعلههای خشم آنان را شعلهورتر میسازد به گونه ای كه بار دیگر گروههایی سازمان یافته از محوطه كوی خارج شده و در خیابان كارگر ضمن ضرب و شتم مردم و ایراد خسارت به اموال عمومی، درگیریهای پراكندهای را با نیروهای انتظامی مستقر در اطراف كوی دانشگاه شكل میدهند.