فقر اقتصادی کمر فقیر و ملت فقیر را میشکند؛ زیرا فقر به ستون فقراتی آسیب میرساند که موجب ایستادن شخص و انسان است؛ یعنی همانطوری که ستون فقرات موجب میشود تا انسان بایستد، فقدان آن موجب میشود تا ناتوان از ایستادن باشد و به دیگری تکیه کند.
اصولا خلقت انسان بر این ساختار است که فقر هویتی و ماهیتی داشته باشد؛ زیرا انسان بلکه همه هستی در ایجاد و بقای خویش، دائم نیازمند تفضلات الهی در وجود و بقا است و دمبهدم میبایست خدا عنایت کند تا حیات و بقای انسان و هر مخلوقی ادامه یابد. البته از آنجا که خداوند، غنی حمید است، بیدرخواست و سؤال میبخشد و حیات و عامل بقای حیات را میدهد.(فاطر، آیه 15)
از نظر قرآن، فقر اقتصادی آن چیزی است که کمر شخص یا ملتی را میشکند و همانند «فاقره» عمل میکند؛ یعنی همان طوری که عذابهای اخروی کمرشکن (فاقره) است(قیامت، آیه 25)، همچنین فقر اقتصادی اینگونه عمل میکند؛ از همینرو به این نیازمندی انسان اصطلاح«فقر و فقیر» داده شده است؛ زیرا از نظر قرآن، اقتصاد و مال و ثروت، برای شخص و اجتماع عامل «قیام» است که بهوسیله آن انسان و اجتماع میتواند بایستد.(نساء، آیه 5)
دستیابی به مال و ثروت یا همان غنایی که موجب قیام شخص یا امت شود، نیازمند اموری است که در اینجا به برخی از مهمترین آنها اشاره میشود:
1. دعا و خواستن از خدای غنی حمید: از نظر اقتصادی انسان هرگز غنی مطلق نخواهد شد؛ زیرا غنای انسان در عرصه اقتصادی نیز بسته به تفضلات الهی است. بنابراین، انسان باید تلاش کند تا به خدای غنی حمید وصل شده و از تفضلات او بهرهمند شده و خیری از سوی خدا به او برسد تا از فقر رها شود. البته از نظر قرآن برای رهایی از فقر اقتصادی در گام نخست انسان باید در مقام خواستن و دعا کردن برآید و از خدا آن را بخواهد؛ چنانکه حضرت موسی(ع) میفرماید: رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ؛ پروردگارا من به هر خیرى که به سویم بفرستى سخت نیازمندم.(قصص، آیه 24)
2. فراهمآوری اسباب: در کنار دعا و خواستن، انسان باید تلاش کند و اسباب مناسب را فراهم آورد. از جمله اسباب میتوان به اسباب مادی و غیرمادی همچون صدقه دادن، استغفار کردن، امانتداری، توسل به نماز و دعای معصومان(ع) و صله رحم و مانند آنها و نیز کار و تلاش و حتی مهاجرت به مناطق دیگر اشاره کرد که در آیات و روایات بسیاری به آنها اشاره شده است.(مریم، آیه 25؛ مائده، آیه 64؛ منافقون، آیه 10؛ مدثر، آیات 43 تا 47)
امیرمومنان علی(ع) میفرماید: اذا أملقتم فتاجروا الله بالصدقه؛ هر گاه تنگدست شدید با دادن صدقه با خدای تعالی معامله کنید(نهجال
بلاغه، کلمات قصار 250) بنابراین، صدقهای که فقیر میپردازد از دردهایش میکاهد؛ زیرا این کار به او میفهماند که کسانی فقیرتر و ضعیفتر از او نیز هستند.
فرمایش امام علی(ع) است که فرمود: استنزلوا الرزق بالصدقه؛ روزی را با صدقه دادن فرود آورید(همان، کلمات قصار 132)؛ زیرا هرکس مالی را در راه خدا میبخشد هرچند اندک باشد خدای تعالی پاداش او را فراوان خواهد داد. امام علی(ع) درباره نقش امانت نیز میفرماید: اداء الامانه مفتاح الرزق؛ امانتداری کلید روزی است(شرح نهجال
بلاغه، ج20، ص318، حدیث650) ایشان همچنین در جایی دیگر میفرماید: و الامانه تجرّ الرزق و الخیانه تجرّ الفقر؛ امانتداری روزی را بهدنبال دارد و خیانت مایه فقر و تنگدستی است.(تحفالعقول، ص255) همچنین آن حضرت میفرماید: و خداوند استغفار(آمرزش خواستن) را سبب فراوانی روزی قرار داده است(نهجال
بلاغه، خطبه 143) قرآن درباره نقش مهاجرت در کسب روزی و رهایی از فقر میفرماید: «و من یهاجر فی سبیل الله یجد فی الارض مراغما کثیرا وسعه» هرکس که در راه خدا مهاجرت کند در روی زمین برخورداریهای بسیار و گشایش خواهد یافت.(نساء، آیه 100)