افراطگرایی در هر زمینهای مذموم و بعضاً چالشانگیز و فسادزاست حتی در مقوله دوستداری وطن و سرزمین، که در مازندران سالهاست موجب تنش و هدررفت ظرفیت و استعدادهای مازندرانی شده و آنان را قربانی زیادهخواهی گروهی با اندیشههای ارتجاعی و منجمد کرده است.
۴
به گزارش بلاغ؛ سالهاست در مازندران عدهای عصبی و پرخاشگر، مازندران را از نعمت استعدادهایش در حوزه منابع انسانی و نیروهای کاردان و شایسته محروم ساخته و بتدریج این ضربالمثل در میان مردم جای خود را در باور عموم محکم کرده که: مازندرانیها بجای دست، پای یکدیگر را میگیرند و مانع از رشد نیروهای خود در جایگاههای مسئولیتی میشوند.
این معضل، پدیده نوظهوری نیست که این سالهای اخیر گریبان مازندران عزیز را گرفته، بلکه از ابتدای انقلاب، مانع استفاده انقلاب اسلامی از نیروهای مستعد و نافذ خود در این استان متدین و ولایی بوده و هست.
انحراف این اندیشه آنچنان نزد مردم فهیم مازندران بویژه جوانان خوشفکر و بلندنظر این استان آشکار و منفور است که فارغ از حرف و حدیث کجاندیشان وحدتگریز، بدون کوچکترین نگاه شوونیستی (ناسیونالیسم افراطی) در کنار هم صرفنظر از اینکه دوست و هم استانیاش از کدام شهر است، به رفع دغدغههای استان و کشور میپردازند، اما وقتی حتی در تغییر اخیر معاون سیاسی امنیتی استان، که همواره از معاون قبلی بدلیل اینکه از یک استان دیگر بود، انتقاد میشد که مگر در مازندران "قحطالرجال" هست که معاون سیاسی امنیتی را از همدان آوردهاید؟!، حال که فردی مازندرانی با مدیریتی موفق در عرصههای گوناگون عهدهدار این مسئولیت شد، باز هم آنانی که در هر شرائطی بهانهای برای برهم زدن آرامش استان هستند، ساز مخالفت خود را باز هم کوک کرده و میگویند که چرا این معاون از فلان شهر مازندران است، غافل از اینکه در هر صورت هر مازندرانی در یکی از شهرها لاجرم باید زندگی کند و باز هم این انتقاد مخرب متوجه او خواهد شد.
مازندران دارای ۲۲ شهرستان است که همه نیروهای صاحب صلاحیت این شهرستانها متعلق به این کشور و این نظام هستند و نهایت بیانصافی است کسی بخواهد کشور را از وجود این نیروها محروم کند. مهمترین سرمایه نظام، نیروی انسانی است و جغرافیای کشور نیز آنچنان وسعت دارد به پهنای استعداد و نبوغ فرزندان این سرزمین. ناسیونالیسم افراطی، مستبدانه اجازه نمیدهد تا همه نیروها در خدمت کشور و انقلاب قرار بگیرند و از طایفهسالاری حمایت میکند. آنانی که از تیره و تبار شهری خاص و یا آپارتاید سیاسی برخوردارند، مورد حمایت شوونیستها یا ناسیونالیستهای افراطی قرار دارند.
اگر مازندران خواهان رشد و تعالی است که هست؛ باید با تمام قامت و بدون رودربایستی، در مقابل افکار ارتجاعی و شهرپرستی عدهای متحجر و جمودالفکر بایستد و با این اندیشههای انحرافی برخورد قضایی کند.
مسئولان استانی بویژه شخصیتهای شاخص، باید هوشیارتر از همیشه خود را از تاثیرپذیری این اندیشهها و هوچیگران بدور بدارند و به طناب پوسیده این افراد توجه نکنند بلکه به مبارزه با آنها بپردازند.
این نوع نگاه فقط وفقط در یک شهر استان ماوجودداره وهمه ی هم استانیهامونم میدونند که کدوم شهره ولذا همه ی استان هم با مردم ومسئولین این شهر که بیشترین آشنابازی رو در ادارات استان دارند،مشکل دارند.
همون شهری که کلیه امکانات دانشگاهی و اموزشی وبیشترین اعتبارات استانی را از آن خود کرده توسط لابی های متعدد در سطح ادارات کل و وزارتخانه ها.