تاریخ انتشارچهارشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۲ - ۰۰:۱۵
کد مطلب : ۴۸۲۸۸۹
مادران این سرزمین برای جوانانشان خنچه عروسی طبل و دهل و سرنا آماده کرده‌اند تا خوش آمد بگویند به استخوانهایی که پلاک‌های شناسایی‌شان را برای گمنامی به خاک سپرده بودند.
۱
plusresetminus
برکت مهمانی آلاله‌های زهرایی
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی بلاغ؛ در مهمانی آلاله ها همه میزبانند از کودک حلوا به دست، که تمام تلاشش را می کند تا از تشیع جنازه عقب نماند، تا جانباز عصا به دستی که برای استقبال از همرزمانش آمده است.
اینجا همگان آمده اند، از خانواده هایی که علی‌رغم سرما کودکان خردسالشان را برای تشیع آورده اند، تا کسانیکه کسی انتظار حضورشان را در این مراسم نداشتند. شاید کسی انتظار این استقبال بی نظیر را برغم تبلیغات دشمنان نداشتند، اما همه آمده بودند. اینجا همه دعوت شده بودند تا جوان ۲۱ساله ای را تشیع کنند که از جانش برای حفظ هویت وطنش گذشته بود.
 
آری همگان آمده بودند تا بار دیگر بیعت کنند با شهدا و بگویند: ما قدردان زحمات شما هستیم. آمده بودند به احترام جوانی که به دیار ۱۷۰۰آلاله آمده بود.
آری مادران این سرزمین برای جوانانشان خنچه عروسی طبل و دهل و سرنا آماده کرده‌اند تا خوش آمد بگویند به استخوانهایی که پلاک‌های شناسایی‌شان را برای گمنامی به خاک سپرده بودند .
 
در این مراسم گویی همه خویشاوند شهیدند. یکی به یاد مادر شهید گریه می کند و دیگری، باخواهر شهید هم نوایی می کند، هرچند که دانشجویان در این مراسم در خط مقدم استقبال هستند، اما اینجا کسی با شهید بیگانه نیست. از جوان ۱۸ساله تا پیرزن ۸۰ساله ای که با گلاب به استقبال شهید آمده بودند.
اینجا هرکسی با هر هدفی برای تشیع آمده بود تا به شهید ادای احترام کند. اینجا دگر فرمانده و سردار و دکتر و مهندس معنایی ندارد. اینجا همگان با خلوص نیت برای تشیع شهید آمده‌اند تا به مهمانی که از سرزمین جنوب به شمال آمده بود، خوش آمد بگویند .

اینجا نه برای کسی کارت دعوتی داده شده بود و نه حق ماموریتی برای حضور، بلکه همگان آتش به اختیار آمده بودند تا با اسپند و گلاب از شهید استقبال کنند. اینجا بدون آنکه از قبل چیزی هماهنگ شده باشد، همه چیز زنجیروار برای مراسم استقبال آماده شده بود تا غربت فاطمه در خوشنامی این شهید دیده‌تر شود .
محل تدفین دانشگاه فرهنگیان شهید رجایی شهرستان بابل است. طی مسیر با شمع و گل و گلاب آراسته شده است. صبا، ارمغان آلاله را به خاک دانشگاه می‌دهد. حال دانشگاه به خود می بالد؛ که قرار است میزبان مهمان ۲۱ساله ای از دیار قربت باشد. جوانی که پدر و مادرش برایش چه آرزوها داشتند، جوانی که چه نگاه‌های نگرانی را از سرگذرانده است تا برای حفاظت از تمامیت ارضی کشورش ایران همه چیز را نادید بگیرد و لباس رزم بپوشد.
زمان تدفین مراسم فرارسیده است، زمان تبرک گرفتن از عزیزی که شفا بخش روح و جان‌هاست. زمان سپردن یادگاری از دفاع مقدس به خاک وطن، به خاکی که جوانان این مرزوبوم خونشان را نثارش کردند تا یک وجبش را به دشمن ندهند، تا کشور دلیران، ایران و ایرانی آباد آزاد بماند. تا شعار زن، زندگی، آزادی و مرد، میهن، آبادی که هویتش برای این مرز وبوم است، برای جهانیان به نمایش گذاشته شود، تا به تمام مستکبرین جهان و غاصبان بگوید که مردانگی به قدرت و زر و زیور نیست، بلکه مردانگی از خود گذشتگی شهدایی است که آرزوهایشان را به باد سپردند.
صدیقه قربان‌نیا
انتهای پیام/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

کتاب و کتابت از نـگاه قـرآن
دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۲۸
چشم زخم؛ خرافات یا حقیقت؟
يکشنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
برنامه ملی سلامت خانواده زیر ذره‌بین
يکشنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۷
شهید شیرودی، مالک اشتر دفاع مقدس
شنبه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۱
پرستاران سر دو راهی خانه‌نشینی و تغییر شغل
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۲۳