تاریخ انتشارچهارشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۰۴:۱۲
کد مطلب : ۴۷۰۰۳۷
۰
plusresetminus
۳ خبر تحلیلی و منتخب چهارشنبه ۶ اردیبهشت
سرکرده آشوب علیه رای مردم طرفدار و طلبکار جمهوریت شد!
رئیس‌شورای مرکزی مجمع روحانیون بر خلاف مشی طیف متبوع خود مدعی شد نگران جمهوریت است.
خاتمی در جمع عده‌ای از سیاسیون و فعالان رسانه‌ای گفته است:
« -جمهوری معنی و تاریخ دارد و آن اسلامی که در انقلاب ۵۷ در کنار جمهوریت قرار گرفت، اسلامی بود که باید خود را با جمهوریت سازگار می‌کرد.
- جمهوری، تاریخ و معنا و لوازمی دارد. از دوران روم باستان، یونان و تا به امروز جمهوری به‌اشکال مختلف وجود داشته و توسعه یافته است و امروز‌اشکالی از آن در جهان وجود دارد و در حکمرانی موفق بوده‌اند.
- اینکه جمهوری اسلامی در ایران معنا دارد یا ندارد، باید در مورد آن بحث شود اما شخصا معتقدم نسخه اسلام سازگار با عرف،‌اشکالی را ایجاد نمی‌کند.
- متاسفانه اولین بار من از مفهوم مردم‌ سالاری دینی استفاده کردم، اما منظور ما از مردم سالاری همان دموکراسی و از دینی بودن همان اخلاق دینی سازگار با عرف بود. امروز شاهدیم جمهوری اسلامی به سمت حکومت اسلامی تمایل پیدا کرده است، در حالی که منظور موسسان از جمهوری اسلامی، حکومت آخوندی نبود.
- یکی از فرماندهان ارتش در همان روزهای ابتدایی بعد از پیروزی انقلاب- که فکر می‌کنم تیمسار مصطفی رحیمی بود- نگران کلمه جمهوری اسلامی بود و به امام نامه نوشت و نگرانی خود را با ذکر دلایلی ابراز کرد. من شخصا پیگیر نامه بودم و می‌خواستم بدانم حضرت امام چه نظری دارند. از مرحوم احمد آقا [سید احمد خمینی] پرسیدم چه شد. سید احمد آقا به من گفت، امام نه یک بار که دوبار نامه را مطالعه کرد و گفت به رحیمی بگویید منظور از جمهوری اسلامی، حکومت آخوندی نیست، این مردم نگرانند اسلام با جمهوری سازگار نباشد.
- مردم در همه‌پرسی تعیین نظام به کدام جمهوری اسلامی رای دادند؟ اگر همان زمان می‌گفتیم که قرار است با اسلامیتش تو سرتان بزنیم، آیا کسی به آن رای می‌داد؟
- می‌گویند اگر زنی روسریش تا نصفه عقب باشد،‌اشکالی ندارد و بچه‌های خودمان هستند، اما اگر روسری افتاد و چهار تار مو بیشتر آشکار شد، دیگر بچه‌های خودمان نیستند. بله اسلام نسبت به بی‌حجابی محض حرف دارد و البته اختلاف نظرها هم زیاد است، ولی اسلام دین رکود نیست بلکه برای زمان و مکان انعطاف دارد.
-برانداز می‌گوید این نظام باید برود، تفکر اصلاح‌طلبی مبنا را بر تغییرات و اصلاحات کم هزینه می‌گذارد. من معتقدم اگر زندگی و آزادی می‌خواهید آن را در براندازی و انقلاب جست‌وجو نکنید، در صورتی که آن اتفاق حادث شود، ایران روزگار خوبی نخواهد داشت، اگر «زن، زندگی، آزادی» می‌خواهیم باید بدانیم، براندازی زندگی مردم را بهتر نخواهد کرد.
- در مورد اینکه ترکیب «جمهوری اسلامی» معنا دارد یا خیر، باید بحث شود. مدافعان آن دلایلی دارند و معتقدان به ضدیت عرف و دین نیز برای خود فکت و استدلال دارند، اما شخصا معتقدم می‌توان اسلام را چنان دید و شناخت که جایگاه «عرف» را در عرصه حیات اجتماعی به رسمیت بشناسد، چنان‌که امام برای آن جایگاه مهمی قائل بودند، و در شرایط خاص در فرآیند راهبردن جامعه بر نقش آن از نظر اسلام صحه گذاشتند.
- من از شعار زن، زندگی، آزادی به عنوان یک شعار زیبا تعبیر کردم، اما معتقدم اگر زندگی می‌خواهیم، زندگی در براندازی پیدا نمی‌شود؛ چرا که در آن صورت ایران روزگار خوبی نخواهد داشت و آشوب و ناآرامی‌های سنگینی را در پی خواهد داشت. اصلاح‌طلبان می‌گویند وضع امروز مساوی با جمهوری اسلامی نیست و باید با روش‌های مسالمت‌آمیز اصلاح شود، اما براندازان می‌گویند جمهوری اسلامی همین است و باید برانداخته شود».
گفتار خاتمی درباره احترام به جمهوریت، صددر صد مخالف مشی وی و برخی افراطیون مدعی اصلاحات است. آنها در انتخابات سال 1388 نه تنها علیه اسلامیت بلکه علیه جمهوریت و رای محترم اکثریت مردم، آشوبی را ساماندهی کردند که مرحله به مرحله، دیکته سرویس‌های جاسوسی آمریکا و انگلیس و اسرائیل بود.
تاسف‌بار این که بهانه اصلی تدارک آشوب توسط باند خاتمی و موسوی و احزابی مثل مشارکت و کارگزاران، ادعای تقلب در انتخابات بود و حال آن که تاج زاده اذعان داشت امکان ندارد 11 میلیون رای تقلب و جا به جا شود؛ و خاتمی فقط در پستو و در جمع‌های خصوصی اذعان می‌کرد باور ندارد در انتخابات تقلب شده، اما در خیابان و در فضای سیاسی، در کنار موسوی، شورش علیه جمهوریت برای تعطیلی انتخابات و تضییع رای اکثریت 24 میلیون نفری را مدیریت می‌کرد. سقوط شخصیتی و انحطاط اخلاقی و انسانی، از این بدتر؟ خاتمی اکنون با چه رویی نام جمهوریت را بر زبان می‌راند و حال آن که بازیچه‌اشرافیت سیاسی اقتصادی غربگرا در شورش علیه جمهوریت بوده است؟!
ثانیا خاتمی به عنوان حامی دو دولت روحانی، گندم‌نمایی و جو فروشی کرده و همانند خیانت‌هایی که در دولت خود در حق نظام و مردم مرتکب شد، ناقض حقوق برآمده از جمهوریت و اسلامیت است. تحمیل تورم‌های هفتصد تا هزار درصدی در اقلام مختلف به مردم، یکی از چندین جفای وی در حق جمهور و به نفع‌اشرافیت فاسد است.
ثالثا مردم سالاری دینی، ادبیات رهبر معظم انقلاب و برآمده از اسلام ناب است و قطعا با رویکرد عناصر لیبرال هرهری مذهب و ‌اشرافیت غربگرا تباین دارد. به همین دلیل هم مورد بغض و عداوت طیف مذکور قرار گرفته است. تخطئه حکومت آخوندی -به سیاق ادبیات رادیو اسرائیل- در حالی است که خاتمی لااقل بر حسب ظاهر، هم خود آخوند است که سالها در مسند وزارت و ریاست جمهوری و... حضور داشته و هم از مسندداری کسانی مانند مرحوم‌هاشمی و حسن روحانی حمایت کرده است! بنابراین این بخش از سخن وی هم گزافه‌گویی است.
رابعا در فتنه و آشوب سال 1388، گروهک‌ها و آشوبگران موتلف خاتمی، روی جمهوری اسلامی خط کشیدند و به احکام اسلامی و ساحت حضرت سید‌اشهدا‌(ع) جسارت کردند، بنابراین ادعای دغدغه‌مندی برای جمهوری اسلامی، به این همبازی سازمان تروریستی منافقین و فسیل‌های سلطنت طلب و عناصر ملحد بهائیت و... نمی‌آید. خدماتی که خاتمی و برخی هم‌طیفانش به گروهک‌های ورشکسته و منحله کردند، اجازه نمی‌دهد که او خود را اصلاح‌طلب معتقد به جمهوری اسلامی و دارای مرزبندی با براندازان جا بزند.
خامسا در موضوع حجاب، حدود شرعی آن مشخص است و بد حجابی و بی‌حجابی هم تعریف روشنی دارد. در این میان، قطعا نظام میان فرد غافل با فرد معاند تفاوت قائل است، در عین حال که بر الزام شرعی و قانونی حجاب تاکید دارد. منتها نظام بر خلاف برخی افراطیون اطراف خاتمی، قائل به پونز زدن به سر افراد بی‌حجاب و... نیست. و البته بر اساس فرمایش امیر مومنان‌(ع) که متناسب مشی برخی چپ نماهای انقلابی پشیمان است،: «جاهل را نمی‌بینی مگر در حال افراط یا تفریط».

برخورد منافقانه حزب اشرافی با حکم اسلامی و قانونی حجاب
رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران، الزام قانونی و شرعی حجاب را تندروی وانمود کرد.
در حالی که دبیرکل این حزب در گذشته، کارگزاران را حزب «لیبرال مسلمان» خوانده، برخی اعضای آن درباره اجرای احکام اسلامی، رویکرد هرهری مسلکی داشته‌اند.
در همین حال محسن هاشمی در گفت‌وگو با روزنامه سازندگی اظهار داشت: رئیس جمهور مخالف برخوردهای تند و سلبی درباره حجاب است اما جرأت نمی‌کند نظرش را به صراحت بیان کند.
وی گفت: من از صحبت‌های رئیس‌جمهور این‌طور برداشت می‌کنم که ایشان با روش اتخاذی برای مقابله با بی‌حجابی آن‌طور که بعضی تندروها و افراطیون داخلی دنبال می‌کنند، موافق نیست. طبیعی است که ایشان هم مانند سایر دولتمردان قدرت و جرأت لازم برای اینکه نظرشان را اعلام کند، ندارد اما در لفافه صحبت‌هایی می‌کند که از این جهت بنده معتقدم که با روش‌های فعلی موافق نیست.
محسن هاشمی در ادامه ضمن خلط چند موضوع با هم گفت: ایشان در شب ۲۱ رمضان گفتند که «برخی تصور می‌کنند که تنها جلوه نهی از منکر، حجاب است.» در حالی که باید در همه مسائل حساسیت داشته باشند. بنده این پرسش برایم پیش می‌آید که منظور از «برخی» چه کسانی است؟ احتمالاً منظور از برخی همان تندروهای داخلی هستند اما ایشان جسارت اینکه بگوید «برخی» چه کسانی هستند را ندارد.
در ادامه خبرنگار سازندگی، انجام ماموریت قانونی از سوی پلیس را تندروی جا می‌زند و می‌پرسد: اما در حال حاضر پلیس وارد میدان شده است؛ به گفته شما رئیس‌جمهور نیز در لفافه بارها گفته‌اند که موافق نیستند، پس پلیس با اتکا بر چه قدرتی این فرآیند را آغاز کرده است؟».
محسن هاشمی: بنده برداشتم از سخنان ایشان را گفتم و اینکه حالا این نهاد از کجا دستور می‌گیرد را باید رسانه‌ها روی آن کار کنند. در طول این سال‌ها یکی از سلاح‌هایی که دشمن علیه ما به کار گرفته، ترویج بی‌حجابی است، ما باید به‌گونه‌ای عمل کنیم که بیشترین تاثیر را در مقابل این سلاح داشته باشد. بهترین راه هم این است که مسئولیت را از روی دوش رهبران دینی و مسئولان فرهنگی برنداریم و آن را روی دوش نیروی انتظامی بگذاریم. باید آنها به وظیفه‌شان عمل کنند.
وی همچنین گفت: « باید چیزی که واقعیت دقیق احکام اسلامی است، اجرا شود؛ نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر. باید سعی شود این پدیده از حالت سیاسی دربیاید و چیزی که دقیقاً اسلام درباره حجاب می‌گوید اجرا شود و درباره‌اش نه تندروی و نه کندروی شود. اسلام می‌گوید زنان از سنی بالاتر که مویشان سفید شده یا یائسه شدند، حجاب لازم ندارند ولی این موضوع در قانون مدنظر قرار نگرفته است و باید برای این موضوع فکری شود.
اگر به احکام واقعی دین عمل شود، مردم جامعه قبول می‌کنند. لازم نیست فقه تعریف جدیدی از حجاب بدهد و آنچه که واقعیت احکام دینی است را بگوید. در حال حاضر در موضوع تندروی صورت گرفته و سیاسی شده و باید آن را از حالت سیاسی خارج کنند و به واقعیت عمل کنند تا به نتیجه برسند و قطعاً جامعه هم می‌پذیرد. جامعه ما یک جامعه دین‌دار است.
درباره این اظهارات مخدوش گفتنی است: اولاً اجرای حکم قانون و شرع، تندروی نیست بلکه مخالفت با اجرای آن، قانون‌شکنی و هرج و مرج‌طلبی و بسترسازی برای تندروی است.
ثانیاً اگر آقای هاشمی صداقت داشته باشد، باید نظر خود را -ولو غلط- ابراز کند،‌ نه اینکه حرف خود را با تحریف و مصادره به مطلوب سخنان آقای رئیسی عنوان کند. اینکه آقای رئیسی گفته تنها جلوه نهی از منکر بی‌حجابی نیست، سخن درستی است. اما آقای هاشمی چگونه از این سخن، نتیجه گرفته که آقای رئیسی مخالف اجرای قانون حجاب و الزامات و برخوردهای ناشی از آن، ‌از جمله برخورد پلیس با متخلفان و هنجارشکنان است.
تناقض و بی‌صداقتی مدعیان در این زمینه آن است که برخوردهای خودسرانه افراد را تخطئه و محکوم می‌کنند و تندروی می‌دانند و هم قانون‌گرایی و اجرای قانون و الزامات و تکالیف آن - نظیر برخورد نیروی انتظامی با هنجارشکنان و قانون‌شکنان- را تندروی جا می‌زنند. به بیان دیگر، خروجی رویکرد امثال آقای هاشمی نفی الزام شرعی و قانونی حجاب است، هر چند که ادعا می‌کند معتقد به حکم فقهی حجاب است.
نکته مهم بعدی این است که امثال رئیس شورای اجرایی کارگزاران کمترین سررشته‌ای از فقه ندارند و با این وجود به جای علما و مراجع و حکومت اسلامی،‌ نسخه تجویز می‌کنند!
موضوع با اهمیت بعدی این است که تبدیل الزام شرعی حجاب به قانون، مطالبه حضرت امام خمینی(ره) هم به عنوان مرجع تقلید و هم به عنوان بنیانگذار جمهوری اسلامی بوده و اکنون حجاب، هم واجد الزام شرعی و هم الزام قانونی است. با این حساب امثال محسن هاشمی، نه با فلان آمر به معروف و ناهی منکر کف خیابان، یا نیروی انتظامی، بلکه با حکم حضرت امام- برآمده از حکم ضروری دین- مخالفت دارند منتها طبیعی است که جرأت ندارند با صراحت این سخن را بر زبان بیاورند و خود را در موقعیت جریان برانداز ضد دین و ضد قانون،‌ جایابی مجدد کنند.
رونق بازار بورس اعتماد مردم را احیا کرد
بازار بورس در فروردین‌ماه، شاهد بیشترین بازدهی در میان بازارهای دیگر بود.
روزنامه دنیای اقتصاد در این‌باره نوشت: عملکرد بورس تهران در اولین ماه از اولین فصل سال فوق‌العاده بود. در ماهی که گذشت شاخص‌کل بورس تهران با رشد 18/6 ‌درصدی همراه شد تا دومین ماه پرفروغ شاخص ‌کل بعد از اسفند1401 که بهترین ماه شاخص‌کل بعد از ریزش سال ‌99 بود، ثبت شود. شدت تقاضا در نمادهای با ارزش پایین بازار سبب شد تا نماگر هم‌‌‌‌‌‌‌‌‌وزن که نشانی از اثرگذاری یکسان کلیه نمادهای معاملاتی است و چهره و رخسار بازار را به نحو مطلوب‌تری نمایش می‌دهد، در فروردین جهش 30‌ درصدی را تجربه کند. فشار تقاضا در کلیت بورس تهران در ماه اول سال ‌به‌قدری بالا بود که عملکرد شاخص هم‌‌‌‌‌‌‌‌‌وزن از اسفند 1401 نیز سبقت گرفت و نماگر هم‌‌‌‌‌‌‌‌‌وزن بهترین ماه خود را به لحاظ کسب بازدهی از اردیبهشت سال ‌99 به بعد تجربه کرد. در فرابورس نیز آهنگ رشد قیمت‌ها برقرار بود و شاخص اصلی این بازار با ثبت رشد 19/7 درصد در فروردین همراه شد و برای دومین ماه متوالی بازدهی این شاخص به نزدیکی 20‌ درصد رسید. در ماهی که گذشت شاخص‌کل بورس تهران توانست سقف تاریخی 2‌ میلیون و 100‌ هزار ‌واحدی که در مرداد سال ‌99 تجربه کرده بود را پس از 31 ماه مجددا فتح کند.
باز‌‌‌‌‌‌‌‌‌پس‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیری قله تاریخی شاخص‌کل بورس تهران پس از 31 ماه در جریان دادوستدهای نخستین ماه از سال‌ جزو شیرین‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین اتفاقات این ماه برای سهامدارانی بود که بیش از دو سال ‌در اندیشه دستیابی مجدد به این سقف تاریخی به انتظار نشستند. عقب‌نشینی قیمت‌ها در بورس تهران از سال 1399 به بعد تا جایی پیش‌رفت که در روز 3 خرداد 1400 شاخص‌کل تا محدوده یک ‌میلیون و 95‌ هزار واحد نیز عقب نشست تا در بدترین حالت افت نماگر اصلی بورس تهران از قله تاریخی خود به 47/9‌ درصد برسد. بعد از این تاریخ بازار سهام و سهامداران بارها شانس خود را برای فتح دوباره قله تاریخی شاخص‌کل امتحان کردند که هربار عواملی از ادامه صعود شاخص‌کل ممانعت به‌عمل آوردند. بعد از ریزش تاریخی بازار سهام، تا خرداد سال‌گذشته شاخص‌کل هیچ‌وقت نتوانست جایگاه بهتری از کانال یک ‌میلیون و 600‌ هزار ‌واحدی کسب کند.
از اسفند اما رشد قیمت‌ها در بازار سهام شتاب بیشتری به خود گرفت و شاخص هم‌‌‌‌‌‌‌‌‌وزن و شاخص‌کل در اسفند سال‌گذشته سقف تاریخی سال ‌99 خود را فتح کردند. در پانزدهمین روز از فروردین‌ماه سال‌جاری نیز شاخص‌کل بورس تهران پس از 31 ماه که از محدوده 2‌ میلیون و 100‌ هزار ‌واحدی عقب‌‌‌‌‌‌‌‌‌نشینی کرده بود، مجددا توانست این محدوده و مرز روانی و مهم را فتح کند و در ادامه معاملات ماه به دو کانال 2/2 و 2/3 ‌میلیون واحدی نیز برسد که در طول تاریخ خود بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌سابقه بوده ‌است.
فعالان حقیقی بازار معمولا با مشاهده رونق معاملات در فضای بازار سهام راهی این بازار می‌شوند و با بروز و ظهور کوچک‌ترین نشانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌های رکود و افت قیمت‌ها به سمت درهای خروج بازار سهام روانه می‌شوند. بعد از ریزش تاریخی بازار سهام در سال ‌99، شاهد قهر حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها با معاملات تالار شیشه‌ای بودیم، به‌گونه‌ای که به‌جز چند ماه، در اکثر ماه‌ها شاهد تغییر مالکیت به نفع سهامداران عمده و حقوقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بازار بودیم.
به‌ نظر می‌رسد بعد از دوران تلخی که پس از ریزش تاریخی سال 99 در بازار سهام تجربه شد، با روند صعودی اخیر و سقف‌‌‌‌‌‌‌‌‌شکنی شاخص‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، مجددا بازار سهام به سمت و سوی احیای اعتماد سهامداران خرد حرکت کرده که خالص تغییر مالکیت مثبت حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها در دو ماه اخیر، تاییدی بر این مدعا است.
بازار سهام که در سال‌گذشته قافیه را به سایر بازارها واگذار کرده بود و سایه بازار سکه و دلار را به‌عنوان پرچمدار بازدهی در بالای سر خود حس می‌کرد، از اسفند سال‌گذشته ‌درصدد جبران جاماندگی خود نسبت به رقبای دیرینه برآمد و در این مدت توانست بخش‌اعظمی از عقب‌‌‌‌‌‌‌‌‌ماندگی خود نسبت به سایر بازارها را جبران و شکاف میان بازدهی شاخص‌های سهامی و دیگر بازارها را پوشش دهد. در اولین ماه از سال، بازار سهام با رشد دسته‌‌‌‌‌‌‌‌‌جمعی قیمت‌ها در تالار شیشه‌ای توانست عنوان بازار برنده و بلامنازع ماه را نصیب خود کند.
بازدهی فوق‌‌‌‌‌‌‌‌‌العاده نماگرهای بازار سهام در شرایطی حادث شد که وضعیت سایر بازارها در این ماه تعریف چندانی نداشت و وخامت اوضاع و احوال به‌قدری بود که حتی شاهد ثبت عملکرد منفی در برخی از این بازارها بودیم.
 
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

مردم  و حق اعتراض
جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
قرآن، برای تنها تلاوت یا عمل؟
پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
پرستاران سر دو راهی خانه‌نشینی و تغییر شغل
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۲۳
آنچه خوبان همه دارند تو یک‌جا داری
يکشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۷
وعده صادق، ضربه پشیمان‌کننده و پیشگیرانه
شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۴