تاریخ انتشاردوشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۹ - ۰۰:۰۰
کد مطلب : ۴۳۸۹۱۱
۰
plusresetminus
تازه‌ترین 5 خبر ویژه امروز دوشنبه 1399/7/14
رای‌الیوم: ترامپ نمیر تا آمریکا زودتر نابود شود!
یک تحلیلگر ارشد منطقه‌ای در روزنامه رای‌الیوم از ترامپ خواست نمیرد و زودتر خوب شود تا نابودی آمریکا به دست او زودتر اتفاق بیفتد!
عبدالباری عطوان سردبیر رای‌الیوم در یادداشتی با اشاره به ابتلای ترامپ به کرونا نوشت: عده‌ای معتقدند این اتفاق از جهت کاهش شانس ترامپ برای پیروزی در انتخابات می‌تواند یک فاجعه برای او باشد؛ چرا که رئیس جمهور آمریکا پیش از این کسانی را که از ماسک استفاده کرده و به اقدامات پیشگیرانه در مقابل کرونا پایبند بودند به تمسخر می‌گرفت و می‌گفت این ویروس به زودی از بین می‌رود. در مقابل برخی معتقدند که شاید ابتلای ترامپ به کرونا احساس همدردی با وی را در میان رای‌دهندگان افزایش داده و فرصتی برای پیروزی او در انتخابات باشد.
در این میان عده‌ای می‌گویند ترامپ یک دروغگوی حرفه‌ای است و شاید این نمایش را برای جلب توجه رای‌دهندگان و نیز فرار از مناظره با رقیب انتخاباتیش «جو بایدن» که در مناظره قبلی برتری چشمگیری نسبت به ترامپ داشت،‌ به راه انداخته است. در این زمینه روزنامه واشنگتن پست، 3 هزار دروغ به دونالد ترامپ نسبت داده که 1000 دروغ آن در زمینه کرونا است. ترامپ 34 بار در توئیت‌ها و سخنرانی‌ها و مناظره‌های خود گفته بود که کرونا در ماه آوریل 2020 خود به خود نابود می‌شود؛ اما اکنون بعد از گذشت چندین ماه از این تاریخ شمار مبتلایان به کرونا در ایالات متحده به 7 میلیون نفر و جان‌ باختگان به بیش از 200 هزار تن رسیده و آمریکا در صدر تلفات و آمار این ویروس در جهان قرار دارد.
رای‌دهندگان آمریکایی در انتخابات پیش رو به خوبی می‌دانند که نوع تعامل دونالد ترامپ با ویروس کرونا واقعا شرم‌آور بود. آنها هرگز فراموش نمی‌کنند ترامپ چگونه از مبتلایان به این ویروس می‌خواست تا مواد ضدعفونی‌کننده مانند «دتول» را بنوشند تا خوب شوند. امیدوارم ترامپ خوب شود. این آرزو به دلیل عشق ما به ترامپ نیست؛ بلکه می‌خواهیم او بهبود یابد تا بتواند مسیر نابودی آمریکا و به پایین کشیدن جایگاه این کشور را کامل کند البته در صورت شکست ترامپ در انتخابات هم احتمالا آتش جنگ داخلی در این کشور برافروخته خواهد شد!

تقلید حزب اشرافی از خوارج همه باید عذرخواهی کنیم(!)
عضو مرکزیت حزب اشرافی کارگزاران می‌گوید: همه باید از مردم عذرخواهی کنیم.
جهانبخش خانجانی به نامه‌نیوز گفت: اگر تحلیلگر منصفی باشیم باید بپذیریم که اصلاح‌طلبان در دوره‌هایی که مسئولیت داشته‌اند از تراز بالایی از عملکرد مطلوب برخوردار بودند. در دولت میرحسین موسوی، مرحوم هاشمی و محمد خاتمی عملکرد اصلاح‌طلبان مناسب و معقول و در عین حال در حد متوسط به بالا بوده است و عملکرد دولت روحانی را نباید صرفا به حساب اصلاح‌طلبان نوشت. روحانی در شرایطی ریاست‌جمهوری را در اختیار گرفت که تعداد زیادی از اصلاح‌طلبان تاثیرگذار با ممنوعیت و محدودیت مواجه بودند.
وی افزود: صرف‌نظر از انتقادات جدی به دولت روحانی، مشکلات کشور مربوط به شخص روحانی، دولت او و اصلاح‌طلبان نیست، بلکه ساختار رفتار حاکمیت به‌گونه‌ای است که برای حفظ ارزش‌های نظام، اقداماتی انجام می‌شود که برای ما محدودیت‌هایی ایجاد می‌کند.
وی مدعی شد: هر دانش‌آموخته‌ سطح نازل سیاسی می‌داند که مشکلات ربطی به دولت روحانی ندارد بلکه مربوط به موانع داخلی و خارجی دولت است.
وی با بیان اینکه نباید مشکلات کشور را بر دوش یک جناح بیندازیم، گفت: همه ما و کل حاکمیت باید از مردم عذرخواهی کنیم که نتوانسته‌ایم وعده‌های نظام و انقلاب را محقق کنیم.
درباره این اظهارات شایان ذکر است؛ اولاً بالاترین رکوردهای تورمی به میزان 49/5 درصد و بالای 50 درصد، مربوط به دولت‌های سازندگی(هاشمی) و اعتدال(روحانی) است.
دولت خاتمی هم آنقدر منزجرکننده بود که مردم در سال‌های 84 و 88 حاضر نشدند به نامزدهای آنها (هاشمی، کروبی، معین و موسوی) رای بدهند.
ثانیاً ادعای اینکه «روحانی در شرایطی رئیس‌جمهور شد که تعداد زیادی از اصلاح‌طلبان تاثیرگذار با ممنوعیت و محدودیت مواجه بودند»، خلاف واقع است. طیف مذکور هم در سال 92 و هم سال 96، عارف و جهانگیری را در میان نامزدها داشتند اما در نظرسنجی‌ها یقین کردند که نامزد آنها بیش از 8 تا 10 درصد رای ندارد. ضمن اینکه همین طیف سال 96 گفتند ما تضمین وعده‌های روحانی هستیم. آیا بعد از 4 سال نمی‌دانستند که نباید وعده جدید بدهند؟! آن روز امثال آقای خانجانی کجا بودند؟! چرا آن روز نگفتند مشکلات مربوط به روحانی نیست و موانع داخلی و خارجی نمی‌گذارد دولت کار کند؟ چرا برجام خلاف منافع ملی تنظیم کردند و خسارت‌بارتر، اجرا کردند به نحوی که نه بتوانند حق ایران را بگیرند و نه از اجرای تعهدات یکطرفه سر باز بزنند!
ثالثاً خوارج نیز وقتی آدرس مذاکره و صلح با اردوگاه استکبار معاویه را می‌دهند، گوش‌شان به هشدارها و نصیحت‌های امیر مومنان علیه‌السلام بدهکار نبود اما وقتی نتایج خیانت سران این گروه آشکار شد و معلوم گردید معاویه و عمرو عاص کلاهبرداری کرده و کلاه بر سر مذاکره‌کننده تحمیلی خوارج (ابوموسی اشعری) گذاشته، گفتند یا علی ما اشتباه و توبه کردیم، تو هم باید توبه بکنی، چرا که همگی با هم اشتباه کردیم.
حالا حکایت خبط‌ برخی مدعیان اصلاح‌طلبی و خیانت برخی دیگر از آنها در دادن آدرس اعتماد به آمریکاست که پس از آشکار شدن خسارت‌ها می‌گویند همه ما و کل حاکمیت باید عذرخواهی کنیم.

کنایه بنیاد امید به اصلاح‌طلبان؛ باید پاسخگوی‌اشتباه سال 92 باشید
سایت رسمی بنیاد «امید ایرانیان» وابسته به محمدرضا عارف تصریح کرد اصلاح‌طلبان باید پاسخگوی ناکامی‌های دولت روحانی و هدر دادن فرصت‌ها توسط این دولت باشند.
در حالی که محمدرضا عارف چند ماه قبل به خاطر فشارهای اصلاح‌طلبان و به نشانه اعتراض، از ریاست شورای سیاستگذاری این طیف استعفا کرد، سایت امید نامه در یادداشتی نوشت: در کمتر از 9 ماه مانده به انتخابات ریاست‌جمهوری گمانه‌زنی درباره کاندیداهای احتمالی این انتخابات از سوی رسانه‌ها و فعالان رسانه‌ای و سیاسی مطرح می‌شود.
درخصوص کاندیداهای جریان اصلاحات برای حضور در انتخابات 1400 تاکنون درهیچ نهاد رسمی اجماع ساز این جریان بحث و تصمیم‌گیری صورت نگرفته است و اسامی مطرح شده صرفاً گمانه‌زنی رسانه‌ای و یا تمایلات شخصی و حزبی می‌باشد.
سایت بنیاد امید می‌افزاید: آنچه که قطعی است این است که جریان اصلاح‌طلب به هیچ وجه از کاندیدای نیابتی و غیراصلاح‌طلب حمایت نخواهد کرد. دولت آقای روحانی اگر چه دستاوردهای قابل اعتنایی در بخشی از حوزه‌ها داشته، اما به دلیل سوء عملکرد و استفاده نکردن از ظرفیت نخبگان، سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان را که در حمایت از این دولت خرج شده متاسفانه به هدر داده و جریان اصلاح‌طلب اکنون باید پاسخگوی حمایت خود از دولتی باشد که نسبتی با گفتمان اصلاح‌طلبی از حیث عملکرد نداشته است. از همین رو حضور در عرصه انتخابات 1400 بدون در نظر گرفتن برخی ملاحظات از جمله عملکرد دولت فعلی تا حدودی غیرمنطقی به نظر می‌رسد. این سایت با دفاع تلویحی از نامزدی عارف نوشت: هر چند گمانه‌زنی‌هایی که از سوی رسانه‌ها و فعالان سیاسی درخصوص کاندیدای احتمالی انتخابات 1400 مطرح می‌شود محترم است اما باید این نکته را در نظر داشت که برای کاندیدا‌سازی حداقل کارنامه مدیریتی و عملکردی افراد در دهه‌های مختلف می‌بایست با یکدیگر مقایسه شود. بی‌تردید فردی می‌تواند در انتخابات 1400 به عنوان کاندیدا جریان اصلاحات معرفی شود که سابقه و تجربه مدیریتی کلان، پاک دستی و موفق بودن در بحران‌های متعدد و تعامل با ارکان مختلف حاکمیت را در کارنامه عملکردی خود داشته باشد. تجربه انتخابات سال 92 نشان داد که جریان اصلاح‌طلب نباید تسلیم برخی نظرسنجی‌ها (بخوانیم نظرسازی‌ها شود) از این رو با درس گرفتن از این تجربه افق انتخابات 1400 از این حیث تا حدودی مشخص و روشن است به همین دلیل اظهارنظرهایی که درخصوص احتمال حمایت از کاندیدای نیابتی و غیراصلاح‌طلب می‌شود صرفاً اظهارنظر شخصی افراد می‌باشد و قابلیت اعتنا ندارد.
بند آخر این یادداشت، ناظر به نظرسنجی شورای منتخب اصلاح‌طلبان سه روز مانده به انتخابات سال 92 است که طی آن اعلام شد روحانی 11 درصد و عارف 8 درصد رأی دارد و بنابراین اصلاح‌طلبان، عارف را مجبور کردند از نامزدی انصراف دهد.

شانتاژ سیاسی برای فرار از وعده‌هایی که وارونه از آب درآمد
اصلاح‌طلبان همواره حضور در قدرت را با دست پس زده و با پا پیش کشیده‌اند. همواره سهم گرفته اما هنگام ناکامی‌هایی که در آن مسئولیت داشته‌اند، در موضع اعتراض نشسته‌اند.
روزنامه جوان با اشاره به رفتار دوگانه و ریاکارانه مدعیان اصلاح‌طلبی با روحانی نوشت: اصلاح‌طلبان از ایستادن پای یک دولت ناکارآمد خسته شده‌اند، می‌خواهند بروند و دیواری جدید برای یادگاری نوشتن بسازند، اما با دیواری که ۹۲ و ۹۶ دور خود کشیده‌اند و راه‌شان را از همه سو بسته‌اند، چه کنند؟ استعفا، عبور از رئیس جمهور، سخن از توهمی به نام دولت پنهان، موج‌سازی با بهانه‌ای به نام «نمی‌گذارند کار کنیم»، اردوکشی خیابانی، تحصن، جنجال‌های رسانه‌ای و .... اصلاح‌طلبان نشان داده‌اند راه‌های مختلفی برای زدن زیر میز بازی بلد هستند تا بی‌هزینه برای خود، از بار مسئولیت فرار کنند.
این جماعت دست حضور در حاکمیت را پس می‌زنند و با پا ستاد‌های انتخاباتی جدید می‌زنند و با همه وجود برای حضور در حاکمیت تلاش می‌کنند.
آنها بیش از 7 سال در قدرت بودند و اجازه مذاکره گرفته و وعده‌های پر و پیمان دادند و برای برجام هورا کشیدند اما نتیجه چه شد؟ ضمناً دلار و طلا و مسکن و خودرو کجاست؟
اصلی‌ترین ایده دولتی که آنان با حمایتی صددرصدی بر سر کار آوردند، شکست خورد؛ حال چگونه می‌توان از این جماعت، نسخه‌پیچی مجدد را پذیرفت؟ خصوصاً که مشکلات به وجود آمده از نسخه‌پیچی قبلی‌شان با شدت تمام در جریان و پابرجاست.
آنها گفتند ما تضمین وعده‌های روحانی هستیم اما حالا از او می‌خواهند استعفا دهد. این رسم همیشه اصلاح‌طلبان است؛ در پیروزی‌ها سهم می‌خواهند و در شکست‌ها، خود مدعی اعتراض می‌شوند، گویی نمی‌دانند مخاطب اعتراض آنهایند. در مثل مناقشه نیست، همچون دزدی می‌مانند که وقتی مردم فریاد آی دزد سر می‌دهند، خود او هم می‌دود و فریاد می‌زند دزد را بگیرید که کسی شک نکند مسبب همه اعتراض و فریاد‌ها و آی دزد گفتن‌ها خود اوست!
‌اصلاح‌طلبان برای زنده ماندن نیاز به قربانی دارند؛ اگر روحانی استعفا دهد و مقصر قلمداد شود که قربانی خوبی است و اصلاح‌طلبان در سنگر افتخار ناشی از اینکه «ما گفتیم روحانی برود» برای نفس کشیدن دوباره قدرت می‌گیرند و یا روحانی استعفا می‌دهد و قهرمانانه کنار می‌کشد و تقصیر‌ها گردن دیگرانی می‌افتد که مثلاً نگذاشتند روحانی کار کند. رسم اصلاح‌طلبان زنده ماندن به کمک غوغاسالاری است. آن‌ها در هیاهو و جنجال زیست می‌کنند و سابقه سیاسی و رسانه‌ای‌شان هم آن را تأیید می‌کند.

بهزادیان: دولت سوءمدیریت خود را گردن تحریم‌ها نیندازد
نایب‌رئیس اسبق اتاق بازرگانی معتقد است دولت فاقد تیم اقتصادی منسجم است اما ناکارآمدی خود را با تحریم‌ها توجیه می‌کند.
محمدرضا بهزادیان که خود از حامیان دولت به شمار می‌رود، به روزنامه اقتصادی تعادل گفت: دولت آقای حسن روحانی، از یک تیم اقتصادی هماهنگ و منسجم برخوردار نیست. به ویژه از ابتدای دوره دوم دولت روحانی شاهد هیچ‌گونه طرح یا راهبردی در سطح کلان نبودیم که بتواند گره از مشکلات اقتصادی بگشاید. دوره نخست دولت هم تمامی امیدها به توافق برجام گره خورد. در پرتو آن تصویر از اقتصادی ترسیم شد، که همه چیز سروسامان خواهد گرفت. اما متاسفانه هیچ پیش‌بینی برای وضعیتی غیر از آن در دستور کار قرار نگرفت.
وی افزود: الان هم شاهد نظرات متضاد و بعضا متناقض در کابینه دولت هستیم. ضمن اینکه عموم مردم و نخبگان جامعه نیز بر این نکته تاکید دارند که هیچ راهبرد مشخصی در دولت آقای روحانی در بخش اقتصادی وجود ندارد. حتی در همین مدت باقی‌مانده هم نمی‌توان گفت که دولت قرار است چه راهی را پیش ببرد.
بهزادیان خاطرنشان کرد: مسئله تحریم‌ها، یک توجیه بیشتر نیست که مدام از سوی دولتمردان ناکارآمد شنیده می‌شود. اینکه تصور شود تنها تحریم‌ها موجب شده که اقتصاد به این روز بیفتد، این‌گونه نیست. خیلی از تحلیلگران نیز بارها گفته‌‌اند، باید از سد خود تحریمی‌ها عبور کرد و تحریم‌های بیرونی چالش اصلی کشور نیست. عمدتا عدم مدیریت نتیجه‌اش را در اقتصاد می‌بینیم. نفس اقتصاد به صادرات بستگی دارد؛ به کسانی نیاز داریم که بتوانند کالاهای تولید داخل را در بازارهای خارجی بفروشند و ارزآوری داشته باشند، اما شما می‌بینید که بخش تجارت و بازرگانی تحت سخت‌ترین حملات و فشارها از سوی مسئولین است و در نتیجه در آمار سه ماهه امسال نسبت به مدت مشابه سال 98 آمار صادرات کشور 45 درصد سقوط کرده است.
این فعال اقتصادی با انتقاد از برخی سخت‌گیری‌های نامعقول بر بخش خصوصی می‌گوید: تصمیم‌گیران و سیاست‌گذاران باید بررسی کنند ببینند اشکال کارشان کجاست و چرا درست عمل نکردند. من بیشتر بی‌تدبیری و عدم دلسوزی مدیران را عامل اصلی می‌بینم. ما امضای مسئولیت‌دار در مقابل آن امضاهای طلایی را شاهد نیستیم. امروز مسئولی را پیدا نمی‌کنید که با جسارت به صحنه بیاید و مسئولیت بپذیرد و تصمیمات بزرگ در چهارچوب اختیاراتش بگیرد و آن را عملیاتی کند! رئیس دولت، وزیر، یا حتی مدیرکل و معاون وزیر طرحی ارائه و پای آن را امضا کند و در اجرای آن تلاش کند که باعث تقویت در آن بخش و بهبود وضعیت مردم بشود، حتما موفق خواهد شد. اما کدام مدیری را پیدا می‌کنید که مسئولیت بپذیرد و پای طرحش را امضا کند و مجری و پاسخگو باشد؟
وی معتقد است: هیچ همگرایی بین دولت و بخش خصوصی وجود ندارد؛ چرا که وقتی دولت‌ها نمی‌توانند ناکارآمدی‌های خودشان را توجیه کنند، گناه را گردن بخش خصوصی می‌اندازند.
دولت است که بخش خصوصی را مسبب همه ناکامی‌های سیاست‌های اقتصادی معرفی کرده و افکار عمومی را به این سمت سوق داده که بخش خصوصی فاسد و متخلف است. بهزادیان همچنین گفت: از سیاست‌های غلط ارزی، همین تخصیص ارز 4200 تومانی بود که به عده‌ای خاص داده شد تا کالای اساسی وارد کنند. باید مشخص شود که این‌ ارزها به چه کسانی داده شده است؟ البته آن‌قدر حلقه تخصیص را تنگ کردند و شرط گذاشتند که تنها عده‌ای خاص بتوانند از این فیلتر عبور کنند و ارز ارزان را دریافت کنند. بقیه تجاری که سال‌ها در کار کالای اساسی فعالیت داشتند هم در این فضای رانتی عملا یا بیکار شدند یا نتوانستند از موقعیت‌ها به درستی بهره ببرند. حال ببینید در شرایطی قرار گرفتیم که باید نگران صنعت مرغ و تخم‌مرغ کشور باشیم؛ چرا که ممکن است حتی به‌دلیل کمبود نهاده‌های دامی، شاهد تعطیلی مرغداری‌هایمان باشیم و برویم دنبال واردات «مرغ و تخم‌مرغ» آیا این سیاست‌گذاری درستی است که در سال جهش تولید با تاکید مقام معظم رهبری، یکی‌یکی واحدهای تولیدیمان تعطیل شود؟
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

مردم  و حق اعتراض
جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
قرآن، برای تنها تلاوت یا عمل؟
پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
پرستاران سر دو راهی خانه‌نشینی و تغییر شغل
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۲۳
آنچه خوبان همه دارند تو یک‌جا داری
يکشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۷
وعده صادق، ضربه پشیمان‌کننده و پیشگیرانه
شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۴