به گزارش بلاغ، روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «پس از گذشت سه سال از هشدارهای گروه اقدام ویژه مالی (FATF) به ایران و تمدید پیاپی ضربالاجل این نهاد بینالمللی برای تصویب کنوانسیونهای پالرمو و CFT، سرانجام دوم اسفند سال جاری، نام ایران در لیست سیاه این گروه مالی کنار کره شمالی قرار گرفت. این در حالی است که دولت و مجلس این لوایح را تهیه و تنظیم کرده بودند، اما مجمع تشخیص مصلحت نظام بهعنوان تصمیمگیر نهایی به این لوایح بیاعتنایی نشان داد تا درعمل فرصت همکاری با FATF از بین برود. پیش از این اقتصاددانان بارها هشدار داده بودند که با قرارگرفتن در لیست سیاه این نهاد، امکان همکاری با شرکای تجاری نظیر روسیه، چین و عراق هم از بین میرود و بازارهای مختلف هم موج جدید افزایش قیمت را تجربه میکنند، اما حالا با شیوع کرونا در کشور شاهد روی جدیدی از تبعات پشتکردن به نهادهای بینالمللی هستیم» مدعیان اصلاحات همچنان دو رویکرد غلط را دنبال میکنند. اول گره زدن معیشت مردم به سیاست خارجی و دوم، کاسبی سیاسی در مواقع خاص.
این طیف پیش از این دوگانه دروغین «هستهای-معیشت» را مطرح کرد و مدعی شد که در صورت امضای توافق هستهای، ضمن لغو یکباره تمامی تحریمها، کلیه مشکلات اقتصادی کشور نیز رفع میشود.
اما همانطور که منتقدان به درستی و با دلایل فنی و کارشناسی از همان ابتدااشاره کرده بودند، برجام نه تحریمها را لغو کرد و نه گشایش اقتصادی ایجاد کرد. امضای توافق هستهای، دامنه تحریمها را گستردهتر کرد و ارزش پول ملی نیز کاهش یافت. حالا مدعیان اصلاحات با موج سواری بر وضعیت ویژه کشور در مقابله با بحران کرونا در پی تحمیل لوایح خسارت بار مرتبط با FATF و تکرار دوگانه خسارت بار معیشت- هستهای هستند.
فرافکنی مدعیان اصلاحات درباره بیاعتمادی مردم به دولت
روزنامه اعتماد روز گذشته گفتوگویی با حسین انصاریراد از چهرههای اصلاحطلب که در مجلس شورای اسلامی دوره ششم، ریاست کمیسیون اصل ۹۰ را برعهده داشته منتشر کرد که وی میگوید بیاعتمادی مردم به اخبار کرونا، ماحصل ۴ دهه گذشته است. او در اظهارات سیاسی مدعی شده که خودداری از اعلام تعداد دقیق جانباختگان اعتراضات از دی ۹۶ تا آبان ۹۸ یکی از مواردی است که به لحاظ بازه زمانی نزدیک و در حافظه تاریخی مردم ثبت شده پس در میزان اعتماد عمومی تاثیرگذار است.
این روحانی اصلاحطلب حتی پا را فراتر از این نیز گذاشته و بازگشایی دوباره پرونده و داستان متهمان ترور دانشمندان هستهای که مدتی پیش در مورد آن افشاگریهایی صورت گرفت را نیز مصداق دیگری برای مدعای خود میداند. جالب آنکه این فعال اصلاحطلب ردصلاحیتهای انتخاباتی را هم دلیل دیگری برای بیاعتمادی بیان کرده است.
گفتنی است اصلاحطلبان از هر ابزاری برای تسویه حساب سیاسی سوءاستفاده میکنند. یکروز بر ویرانههای زلزله پایکوبی کرده و به مسکن مهر حمله میکنند و دیگر روز بر خون جانباختگان سانحه هواپیمایی را به ابزار تسویه حساب تبدیل کرده و با اندوه مردم کاسبی میکنند.
حالا در جدیدترین نمونه از این کاسبی، دروغ «بی اعتمادی مردم به اخبار کرونا» را به عملکرد قانونی شورای نگهبان در ردصلاحیت کاندیداهای انتخابات مجلس نسبت میدهند.
حال آنکه برخلاف ادعای اصلاحطلبان، مردم نسبت به اخبار کرونا در ایران بیاعتماد نیستند. بلکه مردم در هفتمین سال فعالیت دولت اصلاحطلبان، منتظر ارائه کارنامه و گزارش عملکرد هستند؛ مسئلهای که اصلاحطلبان به طرق مختلف در پی به حاشیه بردن آن هستند.
نگاه اصلاحطلبان به دستهای مردم آمریکا!
روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «خوف و رجای دیپلماسی 99» بار دیگر نوع نگاه نادرست طیف موسوم به اصلاحطلب را به جریانهای سیاسی آمریکا نشان داد.
در این گزارش آمده است: «همچنان یکی از سؤالات مهم سال ۹۹، رئیسجمهور آینده آمریکا خواهد بود. فعلا به نظر میرسد رئیسجمهور سال ۲۰۲۱، از بین دونالد ترامپ؛ رئیسجمهور جمهوریخواه فعلی و جو بایدن؛ گزینه قریببهیقین دموکراتها مشخص خواهد شد... میتوان امیدوار بود سیاست جو بایدن (نامزد دموکراتها در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا) در قبال ایران، طبق وعدهها و سوابقش، بهخصوص در همراهی با دولت باراک اوباما، با «فشار حداکثری» ترامپ، بسیار متفاوت باشد. دموکراتها حتی از بازگشت به برجام هم سخن گفتهاند، هرچند برای تحقق یا عدم تحقق این وعده باید منتظر شرایط در زمستان ۹۹ بود. بههرحال بایدن این سیاست را به این شکل ادامه نخواهد داد».
این روزنامه طیف موسوم اصلاحطلب در ادامه نوشت: «فاصله اندک بین انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و ایران و چشمانداز سیاسی ایران نیز نشان میدهد فرصت برای گفتوگوی دوباره تیم روحانی با دموکراتهای کاخ سفید آمریکا اندک خواهد بود... با وجود چنین تصویری، ایران قطعا میتواند به کاهش فشارهای همهجانبه آمریکایی امیدوار باشد، اما بعید است کاخ سفید جو بایدن، «کلید» حل مشکلات دیپلماتیک، موانع تجارت خارجی و به طور خاص مسئله آمریکا با ایران باشد. به تعبیر سیدحسین موسویان در گفتوگوی اخیرش با شرق، «اصل مسئله نوع رابطه آمریکا و ایران است. با این نوع رابطه، در آمریکا؛ چه دموکرات قدرت را در دست داشته باشد، چه جمهوریخواه، در ایران چه اصولگرا پیروز انتخابات باشد، چه اصلاحطلب یا اعتدالگرا، اساس مشکل باقی خواهد بود.»
نگاه طیف موسوم به اصلاحطلب گویای آن است که این جریان تا چه حد سهلانگارانه به دو جریان سیاسی آمریکا نگاه میکند. نکته قابل تامل اینکه «نوام چامسکی» نظریه پرداز مشهور آمریکایی در کتابی که از مجموعه مصاحبههای او با عنوان «جاهطلبیهای یک امپراتوری» منتشر شده میگوید جمهوری خواه و دموکرات یکی هستند و از قضا او دموکراتها را به خاطر ظاهرسازیهای فریبنده آنها بدتر میداند. طیف اصلاحطلب باید بگوید در زمان اوبامای دموکرات، آمریکا چه اندازه از تعهدات خود را ذیل توافق هستهای انجام داد؟!
همچنین در بخشی دیگر از گزارش شرق آمده: «ادعای کماثربودن تحریمها، دو متولی مهم داخل و خارج از ایران دارد. در ایران، گروههایی که در روابط خارجی چندان به تعامل باور ندارند، بسیار مدعی بودهاند که تحریمها علیه ایران اثری ندارد. آنها یا میگویند ایران در شرایط فعلی از پسِ مشکلات و مسائل خود بدون نیاز به رفع تحریم برمیآید...»
باید گفت جریانی در کشور نیست که بگوید تحریمها اثری ندارند. بلکه حرف این است که اگر نگاهمان به داخل باشد و با مدیریت جهادی از داشتههایمان استفاده کنیم قطعا تهدید تحریم را میتوانیم به فرصت تبدیل کنیم. البته از طیف موسوم به اصلاحطلب که برای تغییر و تحول نگاهشان به دستهای مردم آمریکا است تا در انتخابات به چه کسی رای میدهند انتظاری جز این نیست؟
این طیف پیش از این دوگانه دروغین «هستهای-معیشت» را مطرح کرد و مدعی شد که در صورت امضای توافق هستهای، ضمن لغو یکباره تمامی تحریمها، کلیه مشکلات اقتصادی کشور نیز رفع میشود.
اما همانطور که منتقدان به درستی و با دلایل فنی و کارشناسی از همان ابتدااشاره کرده بودند، برجام نه تحریمها را لغو کرد و نه گشایش اقتصادی ایجاد کرد. امضای توافق هستهای، دامنه تحریمها را گستردهتر کرد و ارزش پول ملی نیز کاهش یافت. حالا مدعیان اصلاحات با موج سواری بر وضعیت ویژه کشور در مقابله با بحران کرونا در پی تحمیل لوایح خسارت بار مرتبط با FATF و تکرار دوگانه خسارت بار معیشت- هستهای هستند.
فرافکنی مدعیان اصلاحات درباره بیاعتمادی مردم به دولت
روزنامه اعتماد روز گذشته گفتوگویی با حسین انصاریراد از چهرههای اصلاحطلب که در مجلس شورای اسلامی دوره ششم، ریاست کمیسیون اصل ۹۰ را برعهده داشته منتشر کرد که وی میگوید بیاعتمادی مردم به اخبار کرونا، ماحصل ۴ دهه گذشته است. او در اظهارات سیاسی مدعی شده که خودداری از اعلام تعداد دقیق جانباختگان اعتراضات از دی ۹۶ تا آبان ۹۸ یکی از مواردی است که به لحاظ بازه زمانی نزدیک و در حافظه تاریخی مردم ثبت شده پس در میزان اعتماد عمومی تاثیرگذار است.
این روحانی اصلاحطلب حتی پا را فراتر از این نیز گذاشته و بازگشایی دوباره پرونده و داستان متهمان ترور دانشمندان هستهای که مدتی پیش در مورد آن افشاگریهایی صورت گرفت را نیز مصداق دیگری برای مدعای خود میداند. جالب آنکه این فعال اصلاحطلب ردصلاحیتهای انتخاباتی را هم دلیل دیگری برای بیاعتمادی بیان کرده است.
گفتنی است اصلاحطلبان از هر ابزاری برای تسویه حساب سیاسی سوءاستفاده میکنند. یکروز بر ویرانههای زلزله پایکوبی کرده و به مسکن مهر حمله میکنند و دیگر روز بر خون جانباختگان سانحه هواپیمایی را به ابزار تسویه حساب تبدیل کرده و با اندوه مردم کاسبی میکنند.
حالا در جدیدترین نمونه از این کاسبی، دروغ «بی اعتمادی مردم به اخبار کرونا» را به عملکرد قانونی شورای نگهبان در ردصلاحیت کاندیداهای انتخابات مجلس نسبت میدهند.
حال آنکه برخلاف ادعای اصلاحطلبان، مردم نسبت به اخبار کرونا در ایران بیاعتماد نیستند. بلکه مردم در هفتمین سال فعالیت دولت اصلاحطلبان، منتظر ارائه کارنامه و گزارش عملکرد هستند؛ مسئلهای که اصلاحطلبان به طرق مختلف در پی به حاشیه بردن آن هستند.
نگاه اصلاحطلبان به دستهای مردم آمریکا!
روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «خوف و رجای دیپلماسی 99» بار دیگر نوع نگاه نادرست طیف موسوم به اصلاحطلب را به جریانهای سیاسی آمریکا نشان داد.
در این گزارش آمده است: «همچنان یکی از سؤالات مهم سال ۹۹، رئیسجمهور آینده آمریکا خواهد بود. فعلا به نظر میرسد رئیسجمهور سال ۲۰۲۱، از بین دونالد ترامپ؛ رئیسجمهور جمهوریخواه فعلی و جو بایدن؛ گزینه قریببهیقین دموکراتها مشخص خواهد شد... میتوان امیدوار بود سیاست جو بایدن (نامزد دموکراتها در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا) در قبال ایران، طبق وعدهها و سوابقش، بهخصوص در همراهی با دولت باراک اوباما، با «فشار حداکثری» ترامپ، بسیار متفاوت باشد. دموکراتها حتی از بازگشت به برجام هم سخن گفتهاند، هرچند برای تحقق یا عدم تحقق این وعده باید منتظر شرایط در زمستان ۹۹ بود. بههرحال بایدن این سیاست را به این شکل ادامه نخواهد داد».
این روزنامه طیف موسوم اصلاحطلب در ادامه نوشت: «فاصله اندک بین انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و ایران و چشمانداز سیاسی ایران نیز نشان میدهد فرصت برای گفتوگوی دوباره تیم روحانی با دموکراتهای کاخ سفید آمریکا اندک خواهد بود... با وجود چنین تصویری، ایران قطعا میتواند به کاهش فشارهای همهجانبه آمریکایی امیدوار باشد، اما بعید است کاخ سفید جو بایدن، «کلید» حل مشکلات دیپلماتیک، موانع تجارت خارجی و به طور خاص مسئله آمریکا با ایران باشد. به تعبیر سیدحسین موسویان در گفتوگوی اخیرش با شرق، «اصل مسئله نوع رابطه آمریکا و ایران است. با این نوع رابطه، در آمریکا؛ چه دموکرات قدرت را در دست داشته باشد، چه جمهوریخواه، در ایران چه اصولگرا پیروز انتخابات باشد، چه اصلاحطلب یا اعتدالگرا، اساس مشکل باقی خواهد بود.»
نگاه طیف موسوم به اصلاحطلب گویای آن است که این جریان تا چه حد سهلانگارانه به دو جریان سیاسی آمریکا نگاه میکند. نکته قابل تامل اینکه «نوام چامسکی» نظریه پرداز مشهور آمریکایی در کتابی که از مجموعه مصاحبههای او با عنوان «جاهطلبیهای یک امپراتوری» منتشر شده میگوید جمهوری خواه و دموکرات یکی هستند و از قضا او دموکراتها را به خاطر ظاهرسازیهای فریبنده آنها بدتر میداند. طیف اصلاحطلب باید بگوید در زمان اوبامای دموکرات، آمریکا چه اندازه از تعهدات خود را ذیل توافق هستهای انجام داد؟!
همچنین در بخشی دیگر از گزارش شرق آمده: «ادعای کماثربودن تحریمها، دو متولی مهم داخل و خارج از ایران دارد. در ایران، گروههایی که در روابط خارجی چندان به تعامل باور ندارند، بسیار مدعی بودهاند که تحریمها علیه ایران اثری ندارد. آنها یا میگویند ایران در شرایط فعلی از پسِ مشکلات و مسائل خود بدون نیاز به رفع تحریم برمیآید...»
باید گفت جریانی در کشور نیست که بگوید تحریمها اثری ندارند. بلکه حرف این است که اگر نگاهمان به داخل باشد و با مدیریت جهادی از داشتههایمان استفاده کنیم قطعا تهدید تحریم را میتوانیم به فرصت تبدیل کنیم. البته از طیف موسوم به اصلاحطلب که برای تغییر و تحول نگاهشان به دستهای مردم آمریکا است تا در انتخابات به چه کسی رای میدهند انتظاری جز این نیست؟