به گزارش بلاغ، در شرایطی که ۲۰ ماه وقتکشی و خلفوعده سه کشور اروپایی حتی صدای مقامات دولتی را هم درآورده و روحانی، اروپاییها را ترسو نامیده است، روزنامه اصلاحطلب اعتماد روز گذشته در سرمقاله خود، ضمن تبرئه اروپاییها، جمهوری اسلامی ایران را مقصر اجرای مکانیسم ماشه توسط تروئیکای اروپایی خواند و نوشت: «رویکرد اروپا نسبت به گذشته تا حدودی متفاوت شده است؛ علت آن هم این است که از اردیبهشتماه ایران هر ۶۰ روز یک گام را در راستای کاهش تعهدات برجامی خود برمیداشت و گام پنجم ایران قدم بزرگی بود که کلیه محدودیتهای ایران تحت برجام را از میان برداشت و طبیعتاً باید اروپاییها یک عکسالعمل نسبت به این موضوع انجام میدادند!»
گفتنی است از همان ابتدا، یک ایراد منتقدان به برجام، همین مکانیسم شکایتی بود که وزارت خارجه بهعنوان نقطه قوت و امتیاز یاد میکرد. اما متأسفانه در عمل دیدیم قادر به شکایت موثر نیستند و نگرانند که در صورت شکایت جدی، به ضرر خودش تمام شود و تحریمها به شکل اتوماتیک بازگردد.
تیم مذاکرهکننده هستهای این مسئله را رد میکرد. اما اکنون بهجای اینکه ما شاکی بدعهدی آمریکا و اروپا باشیم، آنها طلبکاری میکنند. دولت آخرین بار و بهعنوان گام پنجم کاهش تعهدات برجامی، صرفا یک کار نمادین کرد، بیآنکه عملاً قدمی بردارد.با این وجود، اروپا و آمریکا نگران تأثیر منفی عبرتهای برجام بر انتخابات ایران هستند. آنها همچنین شهادت مظلومانه سردار سلیمانی و حماسه باشکوه تشییع در کنار انتقام موشکی را تقویتکننده این روند میدانند و بنابراین، بیآنکه روند یکطرفه برجام را بههم بزنند، دست به ارعاب زدهاند.
این وسط، یک حقیقت تلخ وجود دارد. دولت، هشت ماه اخیر را با خیال وساطت فرانسه و سپس ژاپن سپری کرد و عوام و خواص را سرگرم هیجانی دروغ کرد که کانال اینستکس به کجا میرسد، فرانسه برای بازگرداندن آمریکا به توافق چگونه عرق میریزد، ژاپن قرار است چه کاری بکند و یا سوئیس و عمان و پاکستان چه میکنند؟ در همین دوره، دولت و برخی رسانهها در حال بزک FATF بودند و حال آنکه غرب در تدارک اقدام تروریستی بود. تلقی یا تلقین دولت و وزارت خارجه در این دوره، مصداق همان است که حافظ گفت «شیوه چشمش فریب جنگ داشت- خود غلط کردیم و صلح انگاشتیم.» آیا زمان آن نرسیده تا کمیتهای قضایی- امنیتی به بررسی ابعاد و خسارات این خطای بزرگ انسانی بپردازد؟
هجمه به شورای نگهبان برای مأیوس کردن مردم و سرپوش گذاشتن بر کارنامه
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «پس از کش و قوسهاي فراوان بالاخره نتيجه بررسي صلاحيت نامزدهاي انتخابات مجلس يازدهم مشخص شد و همانطور که انتظار ميرفت رد صلاحيتهاي گستردهاي از نامزدهاي طيف اصلاحطلب شکل گرفت و حتي برخي کانديداهاي مستقل و تعدادي از نمايندگان فعلي مجلس نيز تاييد صلاحيت نشدند. با اين رويکرد تقريبا تکليف اصلاحطلبان براي انتخابات پيشرو مشخص شد و اين مهم آشکار گشت که گويا قرار نيست که اصلاحطلبان در مجلس آينده سهم قابل توجهي داشته باشد و شرايط بهگونهاي پيش ميرود که جريان مقابل در انتخابات پيروز شود».
این روزها و پس از اعلام نتایج بررسی صلاحیت کاندیداهای مجلس شورای اسلامی، طیف مدعی اصلاحات هجمه گستردهای علیه شورای نگهبان ترتیب دادهاند. این در حالی است که اولا شورای نگهبان، قانون را اجرا کرده است. ثانیا نظارت استصوابی، روندی رایج و بدیهی در دیگر کشورهای جهان است. مدعیان اصلاحات هیچگاه به منافع ملی و عزت مردم ایران توجه نمیکنند. هجمههای اخیر به شورای نگهبان نیز با هدف مأیوسسازی مردم و فرار از پاسخگویی درباره گزارش عملکرد صورت میگیرد.
حالا که رد صلاحیت شدهایم؛ مردم مشارکت نمیکنند!
روزنامه سازندگی در یادداشتی به قلم یکی از اعضای شورای مرکزی حزب کارگزاران نوشت: «اعلام نتایج بررسی صلاحیت کاندیداهای انتخابات مجلس یازدهم از سوی شورای نگهبان بسیار شوکهکننده بود.»
در این مطلب آمده است: «افرادی که در سوابق خود مناصب مهم سیاسی و امنیتی را در ۱۰ سال گذشته داشتهاند را هم رد صلاحیت کردهاند. بهعنوان مثال شخصی که در قامت استاندار یا معاونت وزیر بوده و یا حتی مناصب حساستری هم داشته نتوانسته از فیلتر شورای نگهبان عبور کند به همین دلیل بهنظر من فضا بسیار ناامیدکننده است».
سازندگی نوشته است: «بهنظر نمیرسد بتوانیم با این شرایط لیست جامعی برای انتخابات ارائه بدهیم... و من فکر نمیکنم با این شرایط مجموعه اصلاحطلبان برای ارائه یک لیست انتخاباتی موفق شوند.» نویسنده افزوده است: «بهنظر من با این شرایط سطح و میزان مشارکت میان مردم هم حتماً پایین خواهد آمد. مردم وقتی نمیتوانند انتخاب دقیقی داشته باشند و یا میان کاندیداها نمایندهای که بتواند حرف و دغدغههای آنان را نمایندگی کند نمیبینند حتماً وارد این بازی هم نخواهند شد و مشارکت نخواهند کرد.»
در پایان این مطلب آمده است: «اگر به هر نوعی راهی مشارکت سد و در مسیر آن مانعتراشی شود ناگزیر هستیم آنها را رها کنیم. راه دیگری نخواهیم داشت.» رفتار قبیلهای و هجمه هماهنگ روزنامههای زنجیرهای علیه شورای نگهبان در حالی است که چند ده نفر از داوطلبین این جریان در سراسر کشور رد صلاحیت شدهاند. مدعیان اصلاحات سعی میکنند خود را سخنگوی مردم جا بزنند و با گروکشی با این گزاره که «مشارکت پایین خواهد بود» شورای نگهبان را تحت فشار قرار دهند.
تفرقهافکنان مدعی اصلاحات، پیادهنظام روباه پیر
روزنامه دولتی ایران دیروز نوشت: «اگر محور اصلی و مهم خطبههای روز گذشته را بخواهیم تعیین کنیم، تأکید بر قوی شدن مردم و کشور و ایران است؛ قدرت نظامی، اقتصادی و سیاسی. با هیچ یک از این مؤلفهها به تنهایی نمیتوان موفقیت و پیروزی را به دست آورد و این مهمترین نکتهای بود که خواب تندروهای داخلی را تعبیر نکرد. آنان انتظار داشتند که بتوانند از خطبههای دیروز مستمسکی را برای سیاستهای تفرقهافکن خود به دست آورند. امیدواریم که این خطبهها توانسته باشد که آنان را در مسیر درست هدایت کند.» البته تفرقهافکن؛ عناصر متظاهر به اصلاحطلبیاند که همزمان با فتنهگری و قدارهکشی علیه نظام در سال 88، در نهایت وقاحت، تحریم ملت را از دشمن خواستند و طی سالهای اخیر نفوذ منطقهای ایران و نقشآفرینی ثباتزا و امنیتآفرین مجاهدان فیسبیلالله و مدافعان حرم را آماج حملات کینهتوزانه خود قرار داده و با القای وجود تشتت و دوگانگی در کشور به بیرون، زمینهساز ترور وحشیانه و دزدانه سردار والامقام مقاومت شدند. این طیف وطنفروش حتی پس از این واقعه جانکاه نیز در اطاعت از نقشه همیشگی روباه پیر و سروران خبیث انگلیسی خود، دست از تفرقهافکنی برنداشت و در لزوم عقلی و بدیهی انتقام خون سیدالشهدای مقاومت سنگاندازی کرد اما امروز با روشن شدن پلشتی کنشهای خائنانهاش، فرافکنی میکند. مدعیان اصلاحات همیناند.
بهانه دادن به وزیرخارجه آمریکا از آداب جمهوری است؟
علی ربیعی، سخنگوی دولت دیروز در روزنامه ایران ضمن حمله به نظارت استصوابی به سیاق مدعیان اصلاحات، نوشت: «در پاسخ به بیان رئیسجمهوری، در کمال تأسف و شگفتی، سخنگوی شورای نگهبان از جایگاهی ناهمتراز با عالیترین مقام انتخابی با رأی مستقیم و پاسدار قانون اساسی، رئیسجمهوری را به اقدام (پروژه) ضدملی متهم کرد و او نیز تیری دیگر به پیکر وحدت ملی و آداب جمهوری نشاند. دولتها میآیند و میروند آنچه مهم است حفاظت و حفظ کرامت نهاد دولت است.» آیا نادیده گرفتن موضوع رد صلاحیتها از هر دو جناح و جانبداری رئیسجمهور از یک طیف متهم به خیانت با هجمه مکرر به شورای نگهبان و دادن بهانه به وزیر خارجه لمپن آمریکا برای حمله به انتخابات، از آداب جمهوری است؟ چنین امری کرامت دولت را مخدوش نمیکند؟ آیا لازم نیست رئیسجمهور از این کنشهای پسند دشمن خودداری کنند؟
اصرار بر وابستگی به غرب با کلیدواژه «تعامل با جهان»!
روزنامه اصلاحطلب شرق روز گذشته در یادداشتی با عنوان «رشد اقتصادی بدون تعامل با جهان؟» نوشت: «ایجاد رونق در اقتصاد داخلی در گرو حل مشکلات با جهان خارج و دورشدن از تنشها و تشنجات در عرصه سیاست خارجی است. این سخن نه به معنی «وادادن» است و نه میتوان از آن تمایل به وابستگی و از دست دادن استقلال کشور یا نداشتن حمایت ملی را برداشت کرد. مخالفان دولت اگر واقعاً باور دارند که بدون تعامل مثبت با جهان میتوان مشکلات اقتصاد داخل را حل کرد، بهتر است تا زمان انتخابات ریاستجمهوری آتی و با امید تکیهزدن بر کرسی ریاست صبر نکنند و با آموختن شیوههای بدیع کشورداری به دولت فعلی، وظیفه ملی خود را انجام بدهند، تا دولت بتواند در عین تشدید تنش با جهان خارج، به اقتصاد ملی هم رونق ببخشد؛ همان کاری که رئیسجمهور اعلام کرد نه تنها دولتش چنین کاری را بلد نیست، بلکه هیچ اقتصاددانی هم چنین دانش غریبی در اختیار ندارد!».
چنین ادعایی از سوی این روزنامه اصلاحطلب در حالی است که پاسخ نمیدهند مگر کسی گفته است ما نباید با دنیا ارتباط داشته باشیم؟! دولتهای پیش از این مگر نفت نمیفروختند؟! مگر واردات و صادرات اجناس پیش از این دولت انجام نمیشده است؟! حتی در همان سالهایی که این جریان مدعی است ما بدترین روابط خارجی را داشتیم، به لحاظ واردات و صادرات کارها در حال انجام بود و رابطه با جهان خارج حتی در حد جذب سرمایه و انجام پروژههای مشترک دنبال میشد. البته نکتهای که باید مدنظر قرار داد این است که احتمالا منظور این طیف از جهان تنها آمریکا باشد که آن بحث دیگری است.
در حالی که در سال 94، دولتمردان و فعالین اصلاحطلب تأکید داشتند که اگر در پرونده هستهای با آمریکا به توافق برسیم، ضمن لغو شدن یک باره تمامیتحریمها، مشکل گرانی، رکود، بیکاری و حتی مشکل آب خوردن مردم رفع شده و آنچنان رونقی ایجاد میشود که مردم دیگر نیازی به یارانه نخواهند داشت. مذاکرات هستهای انجام شد و در نهایت، توافق هستهای امضا و اجرا شد. طبق برجام، صنعت هستهای ایران با محدودیتهای گسترده مواجه شد. اما در مقابل، تحریمها نه تنها لغو نشد بلکه دامنه گستردهتری نیز پیدا کرد.
کار به جایی رسید که روحانی، مذاکره با آمریکا را دیوانگی نامید و ظریف تأکید کرد که توافق با آمریکا به اندازه جوهر روی کاغذ هم ارزش ندارد و عراقچی نیز صراحتا اعلام کرد که نتیجه برجام، تحریمهای بیشتر بود. حالا روزنامه شرق که تیتر تاریخی «امضای کری تضمین است، اطمینان تهران از اجرای برجام» را در کارنامه خود دارد، همچنان بر رویه خسارتبار خود اصرار دارد. لازم به ذکر است که پیش از این مدیرمسئول این روزنامه اعتراف کرده بود که آن تیتر تاریخی، صرفا برای بزک برجام و با هدف عبور توافق از سد افکار عمومی انجام شده بود! در روزهای گذشته، 24 اقتصاددان در نامهای به رئیسجمهور، به ارائه 10 راهکاری پرداختند که بدون کمک خارجی میتواند اقتصاد ایران را نجات دهد.
گفتنی است از همان ابتدا، یک ایراد منتقدان به برجام، همین مکانیسم شکایتی بود که وزارت خارجه بهعنوان نقطه قوت و امتیاز یاد میکرد. اما متأسفانه در عمل دیدیم قادر به شکایت موثر نیستند و نگرانند که در صورت شکایت جدی، به ضرر خودش تمام شود و تحریمها به شکل اتوماتیک بازگردد.
تیم مذاکرهکننده هستهای این مسئله را رد میکرد. اما اکنون بهجای اینکه ما شاکی بدعهدی آمریکا و اروپا باشیم، آنها طلبکاری میکنند. دولت آخرین بار و بهعنوان گام پنجم کاهش تعهدات برجامی، صرفا یک کار نمادین کرد، بیآنکه عملاً قدمی بردارد.با این وجود، اروپا و آمریکا نگران تأثیر منفی عبرتهای برجام بر انتخابات ایران هستند. آنها همچنین شهادت مظلومانه سردار سلیمانی و حماسه باشکوه تشییع در کنار انتقام موشکی را تقویتکننده این روند میدانند و بنابراین، بیآنکه روند یکطرفه برجام را بههم بزنند، دست به ارعاب زدهاند.
این وسط، یک حقیقت تلخ وجود دارد. دولت، هشت ماه اخیر را با خیال وساطت فرانسه و سپس ژاپن سپری کرد و عوام و خواص را سرگرم هیجانی دروغ کرد که کانال اینستکس به کجا میرسد، فرانسه برای بازگرداندن آمریکا به توافق چگونه عرق میریزد، ژاپن قرار است چه کاری بکند و یا سوئیس و عمان و پاکستان چه میکنند؟ در همین دوره، دولت و برخی رسانهها در حال بزک FATF بودند و حال آنکه غرب در تدارک اقدام تروریستی بود. تلقی یا تلقین دولت و وزارت خارجه در این دوره، مصداق همان است که حافظ گفت «شیوه چشمش فریب جنگ داشت- خود غلط کردیم و صلح انگاشتیم.» آیا زمان آن نرسیده تا کمیتهای قضایی- امنیتی به بررسی ابعاد و خسارات این خطای بزرگ انسانی بپردازد؟
هجمه به شورای نگهبان برای مأیوس کردن مردم و سرپوش گذاشتن بر کارنامه
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «پس از کش و قوسهاي فراوان بالاخره نتيجه بررسي صلاحيت نامزدهاي انتخابات مجلس يازدهم مشخص شد و همانطور که انتظار ميرفت رد صلاحيتهاي گستردهاي از نامزدهاي طيف اصلاحطلب شکل گرفت و حتي برخي کانديداهاي مستقل و تعدادي از نمايندگان فعلي مجلس نيز تاييد صلاحيت نشدند. با اين رويکرد تقريبا تکليف اصلاحطلبان براي انتخابات پيشرو مشخص شد و اين مهم آشکار گشت که گويا قرار نيست که اصلاحطلبان در مجلس آينده سهم قابل توجهي داشته باشد و شرايط بهگونهاي پيش ميرود که جريان مقابل در انتخابات پيروز شود».
این روزها و پس از اعلام نتایج بررسی صلاحیت کاندیداهای مجلس شورای اسلامی، طیف مدعی اصلاحات هجمه گستردهای علیه شورای نگهبان ترتیب دادهاند. این در حالی است که اولا شورای نگهبان، قانون را اجرا کرده است. ثانیا نظارت استصوابی، روندی رایج و بدیهی در دیگر کشورهای جهان است. مدعیان اصلاحات هیچگاه به منافع ملی و عزت مردم ایران توجه نمیکنند. هجمههای اخیر به شورای نگهبان نیز با هدف مأیوسسازی مردم و فرار از پاسخگویی درباره گزارش عملکرد صورت میگیرد.
حالا که رد صلاحیت شدهایم؛ مردم مشارکت نمیکنند!
روزنامه سازندگی در یادداشتی به قلم یکی از اعضای شورای مرکزی حزب کارگزاران نوشت: «اعلام نتایج بررسی صلاحیت کاندیداهای انتخابات مجلس یازدهم از سوی شورای نگهبان بسیار شوکهکننده بود.»
در این مطلب آمده است: «افرادی که در سوابق خود مناصب مهم سیاسی و امنیتی را در ۱۰ سال گذشته داشتهاند را هم رد صلاحیت کردهاند. بهعنوان مثال شخصی که در قامت استاندار یا معاونت وزیر بوده و یا حتی مناصب حساستری هم داشته نتوانسته از فیلتر شورای نگهبان عبور کند به همین دلیل بهنظر من فضا بسیار ناامیدکننده است».
سازندگی نوشته است: «بهنظر نمیرسد بتوانیم با این شرایط لیست جامعی برای انتخابات ارائه بدهیم... و من فکر نمیکنم با این شرایط مجموعه اصلاحطلبان برای ارائه یک لیست انتخاباتی موفق شوند.» نویسنده افزوده است: «بهنظر من با این شرایط سطح و میزان مشارکت میان مردم هم حتماً پایین خواهد آمد. مردم وقتی نمیتوانند انتخاب دقیقی داشته باشند و یا میان کاندیداها نمایندهای که بتواند حرف و دغدغههای آنان را نمایندگی کند نمیبینند حتماً وارد این بازی هم نخواهند شد و مشارکت نخواهند کرد.»
در پایان این مطلب آمده است: «اگر به هر نوعی راهی مشارکت سد و در مسیر آن مانعتراشی شود ناگزیر هستیم آنها را رها کنیم. راه دیگری نخواهیم داشت.» رفتار قبیلهای و هجمه هماهنگ روزنامههای زنجیرهای علیه شورای نگهبان در حالی است که چند ده نفر از داوطلبین این جریان در سراسر کشور رد صلاحیت شدهاند. مدعیان اصلاحات سعی میکنند خود را سخنگوی مردم جا بزنند و با گروکشی با این گزاره که «مشارکت پایین خواهد بود» شورای نگهبان را تحت فشار قرار دهند.
تفرقهافکنان مدعی اصلاحات، پیادهنظام روباه پیر
روزنامه دولتی ایران دیروز نوشت: «اگر محور اصلی و مهم خطبههای روز گذشته را بخواهیم تعیین کنیم، تأکید بر قوی شدن مردم و کشور و ایران است؛ قدرت نظامی، اقتصادی و سیاسی. با هیچ یک از این مؤلفهها به تنهایی نمیتوان موفقیت و پیروزی را به دست آورد و این مهمترین نکتهای بود که خواب تندروهای داخلی را تعبیر نکرد. آنان انتظار داشتند که بتوانند از خطبههای دیروز مستمسکی را برای سیاستهای تفرقهافکن خود به دست آورند. امیدواریم که این خطبهها توانسته باشد که آنان را در مسیر درست هدایت کند.» البته تفرقهافکن؛ عناصر متظاهر به اصلاحطلبیاند که همزمان با فتنهگری و قدارهکشی علیه نظام در سال 88، در نهایت وقاحت، تحریم ملت را از دشمن خواستند و طی سالهای اخیر نفوذ منطقهای ایران و نقشآفرینی ثباتزا و امنیتآفرین مجاهدان فیسبیلالله و مدافعان حرم را آماج حملات کینهتوزانه خود قرار داده و با القای وجود تشتت و دوگانگی در کشور به بیرون، زمینهساز ترور وحشیانه و دزدانه سردار والامقام مقاومت شدند. این طیف وطنفروش حتی پس از این واقعه جانکاه نیز در اطاعت از نقشه همیشگی روباه پیر و سروران خبیث انگلیسی خود، دست از تفرقهافکنی برنداشت و در لزوم عقلی و بدیهی انتقام خون سیدالشهدای مقاومت سنگاندازی کرد اما امروز با روشن شدن پلشتی کنشهای خائنانهاش، فرافکنی میکند. مدعیان اصلاحات همیناند.
بهانه دادن به وزیرخارجه آمریکا از آداب جمهوری است؟
علی ربیعی، سخنگوی دولت دیروز در روزنامه ایران ضمن حمله به نظارت استصوابی به سیاق مدعیان اصلاحات، نوشت: «در پاسخ به بیان رئیسجمهوری، در کمال تأسف و شگفتی، سخنگوی شورای نگهبان از جایگاهی ناهمتراز با عالیترین مقام انتخابی با رأی مستقیم و پاسدار قانون اساسی، رئیسجمهوری را به اقدام (پروژه) ضدملی متهم کرد و او نیز تیری دیگر به پیکر وحدت ملی و آداب جمهوری نشاند. دولتها میآیند و میروند آنچه مهم است حفاظت و حفظ کرامت نهاد دولت است.» آیا نادیده گرفتن موضوع رد صلاحیتها از هر دو جناح و جانبداری رئیسجمهور از یک طیف متهم به خیانت با هجمه مکرر به شورای نگهبان و دادن بهانه به وزیر خارجه لمپن آمریکا برای حمله به انتخابات، از آداب جمهوری است؟ چنین امری کرامت دولت را مخدوش نمیکند؟ آیا لازم نیست رئیسجمهور از این کنشهای پسند دشمن خودداری کنند؟
اصرار بر وابستگی به غرب با کلیدواژه «تعامل با جهان»!
روزنامه اصلاحطلب شرق روز گذشته در یادداشتی با عنوان «رشد اقتصادی بدون تعامل با جهان؟» نوشت: «ایجاد رونق در اقتصاد داخلی در گرو حل مشکلات با جهان خارج و دورشدن از تنشها و تشنجات در عرصه سیاست خارجی است. این سخن نه به معنی «وادادن» است و نه میتوان از آن تمایل به وابستگی و از دست دادن استقلال کشور یا نداشتن حمایت ملی را برداشت کرد. مخالفان دولت اگر واقعاً باور دارند که بدون تعامل مثبت با جهان میتوان مشکلات اقتصاد داخل را حل کرد، بهتر است تا زمان انتخابات ریاستجمهوری آتی و با امید تکیهزدن بر کرسی ریاست صبر نکنند و با آموختن شیوههای بدیع کشورداری به دولت فعلی، وظیفه ملی خود را انجام بدهند، تا دولت بتواند در عین تشدید تنش با جهان خارج، به اقتصاد ملی هم رونق ببخشد؛ همان کاری که رئیسجمهور اعلام کرد نه تنها دولتش چنین کاری را بلد نیست، بلکه هیچ اقتصاددانی هم چنین دانش غریبی در اختیار ندارد!».
چنین ادعایی از سوی این روزنامه اصلاحطلب در حالی است که پاسخ نمیدهند مگر کسی گفته است ما نباید با دنیا ارتباط داشته باشیم؟! دولتهای پیش از این مگر نفت نمیفروختند؟! مگر واردات و صادرات اجناس پیش از این دولت انجام نمیشده است؟! حتی در همان سالهایی که این جریان مدعی است ما بدترین روابط خارجی را داشتیم، به لحاظ واردات و صادرات کارها در حال انجام بود و رابطه با جهان خارج حتی در حد جذب سرمایه و انجام پروژههای مشترک دنبال میشد. البته نکتهای که باید مدنظر قرار داد این است که احتمالا منظور این طیف از جهان تنها آمریکا باشد که آن بحث دیگری است.
در حالی که در سال 94، دولتمردان و فعالین اصلاحطلب تأکید داشتند که اگر در پرونده هستهای با آمریکا به توافق برسیم، ضمن لغو شدن یک باره تمامیتحریمها، مشکل گرانی، رکود، بیکاری و حتی مشکل آب خوردن مردم رفع شده و آنچنان رونقی ایجاد میشود که مردم دیگر نیازی به یارانه نخواهند داشت. مذاکرات هستهای انجام شد و در نهایت، توافق هستهای امضا و اجرا شد. طبق برجام، صنعت هستهای ایران با محدودیتهای گسترده مواجه شد. اما در مقابل، تحریمها نه تنها لغو نشد بلکه دامنه گستردهتری نیز پیدا کرد.
کار به جایی رسید که روحانی، مذاکره با آمریکا را دیوانگی نامید و ظریف تأکید کرد که توافق با آمریکا به اندازه جوهر روی کاغذ هم ارزش ندارد و عراقچی نیز صراحتا اعلام کرد که نتیجه برجام، تحریمهای بیشتر بود. حالا روزنامه شرق که تیتر تاریخی «امضای کری تضمین است، اطمینان تهران از اجرای برجام» را در کارنامه خود دارد، همچنان بر رویه خسارتبار خود اصرار دارد. لازم به ذکر است که پیش از این مدیرمسئول این روزنامه اعتراف کرده بود که آن تیتر تاریخی، صرفا برای بزک برجام و با هدف عبور توافق از سد افکار عمومی انجام شده بود! در روزهای گذشته، 24 اقتصاددان در نامهای به رئیسجمهور، به ارائه 10 راهکاری پرداختند که بدون کمک خارجی میتواند اقتصاد ایران را نجات دهد.