تاریخ انتشاردوشنبه ۷ اسفند ۱۴۰۲ - ۰۰:۱۰
کد مطلب : ۴۸۴۷۰۴
وطن، ارزش فدا شدن برای او را دارد؛ چراکه دربردارنده ما، نسل‌های پیش رو و نیاکان و اجدادمان است و به ما هویت، امنیت و آرامش می‌بخشد چرا که دنیای کنونی، انتخابات را با سنجه برای ارزیابی تعهدمندی مردم هر کشور به کشورشان می‌داند و این یک واقعیت واضح و تردیدناپذیر است.
۰
plusresetminus
صیانت از وطن‌ با مشارکت حداکثری در انتخابات
به گزارش بلاغ؛ وطن چیزی نیست که بتوان بسادگی حب و علاقه ذاتی به او را انکار کرد حتی اگر از روی مزدوری بیگانگان و انکار حقیقت‌ها باشد. وطن یعنی مکانی که فرد حقیقتاً از اهالی  و یا متولد در آن باشد و وقتی در آنجا قرار می‌گیرد سکنی و آرامش می‌یابد.

وطن دوستی به واسطه‌ی مطابقت با فطرت الهی امری مطلوب محسوب می‌شود. پس ملاک خوبی هر امری، موافقت و همسویی آن با سفارشات الهی می‌باشد که این دستورات خداوند گاهی به صورت هدایت عامه‌ی الهی است مانند فطرت و گاهی به صورت هدایت خاصه‌ی الهی است مانند اوامر شریعت و دین.

پیامبر گرامی اسلام حب الوطن را از ایمان دانست بدان جهت که، دوست داشتن و عشق به وطن را خداوند مهربان در نهاد انسان‌ها سرشته و برای استقرار انسان در سرزمینی جهت رسیدن به آسایش و تشکیل خانواده، عشق به زادبوم و محل زندگی را در درون او بودیعت گذارده است.

حب‌الوطن من‌الایمان
حدیث معروف از رسول‌الله (ص):علاقه به وطن، از نشانه هاى ایمان است ، نیز در منابع مختلفى نقل شده است.

عشق و علاقه به زادگاه و وطن هم ریشه هایى در قرآن مجید دارد و هم در روایات و هم در منطق عقل. ولى این بدان معنا نیست که انسان نسبت به وطن و زادگاهش عشق کورکورانه داشته باشد و اگر فرضاً براى تکامل علمى و مادّى و معنوى هجرت از وطن ضرورت پیدا کند، متعصبانه از وطن جدا نشود، هر چند به قیمتِ عقب ماندگى و درماندگى او تمام شود.

پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله وسلم) با هجرت خود از مکّه ـ که علاوه بر تمام مزایاى معنوى، زادگاه آن حضرت بود ـ به مدینه که محیط بازترى براى نشر و پیشرفت اسلام محسوب مى شد، ثابت کرد که ماندن در وطن همیشه مطلوب نیست و استثنائاتى دارد که باید آن را پذیرفت.

مکرر در آیات قرآن آمده است که «بیرون راندن از وطن، یک ضدّ ارزش» است. مفهوم آن، این است که وطن ذاتاً یک ارزش محسوب مى شود. از جمله آیاتى که بوضوح این معنا را بیان مى کند آیات ۸ و ۹ سوره ممتحنه است، مى فرماید:(خدا شما را از نیکى کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانى که در امر دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند، نهى نمى کند; چرا که خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد. تنها شما را از دوستى کسانى نهى مى کند که در امر دین، با شما پیکار کردند و شما را از خانه هایتان بیرون راندند، یا به بیرون راندن شما کمک کردند، (نهیتان مى کند) از این که با آنها دوستى کنید. و هر کس آنها را دوست دارد، ظالم و ستمگر است).

در این دو آیه مخصوصاً مسأله اخراج از خانه و وطن در برابر مقاتله در دین قرار داده شده، که نشان مى دهد هر کدام ارزشى جداگانه دارد.

در آیه ۲۴۶ سوره مبارکه بقره نیز این سخن، از زبان گروهى از بنى اسرائیل نقل شده است:  آنها، به پیامبر زمان خود گفتند: «چگونه ممکن است که در راه خدا پیکار نکنیم، در حالى که از خانه ها و فرزندانمان رانده شده ایم (شهرهاى ما از سوى دشمن اشغال، و فرزندانمان اسیر شده اند؟.

این تعبیر نشان مى دهد که انگیزه آنها براى جهاد، علاوه بر حفظ آیین الهى، نجات وطن بوده است و پیامبر آنان بر این سخن اعتراض نکرد و عملا بر آن مُهر تأیید نهاد.
پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) نیز هنگامى که مى خواست از مکّه هجرت کند، سخت ناراحت و منقلب بود. درست است که مکّه ارزش معنوى و الهى فوق العاده اى داشت، ولى به نظر مى رسد که علاقه پیامبر به آن شهر جهات متعدّدى داشت که از جمله علاقه او به زادگاهش بود.

ارزش مجاهدت در راه وطن
مسئله حائز اهمیت این است انسانی که در زندگی هدفی بالاتر از ادامه حیات و کسب رفاه بیشتر و بدست آوردن موقعیت‌های بالاتر ندارد، چه انگیزه‌ای باعث ترغیب وی به شرکت در جنگ‌ها و دفاع از سرزمینش می‌شود؟ با این فرض که احتمال کشته شدن خود را می‌دهد. در طول تاریخ دیده شده است که افراد متفاوت از سرزمین‌های مختلف با عقاید گوناگون حاضر به اهدای جان خود برای دفاع از موضوعاتی از قبیل وطن ، ناموس، مال وعقیده و ...  شده اند.

چیزی که باید مورد توجه قرار گیرد این است که همه این موضوعات ناشی از همان فطرت الهی هستند و در صورت تعارض میان این علایق، آن چه که باید معیار ارزش گذاری میان آنان باشد، امر الهی (دین) است.پس اگر انسان علاقه‌ای را بدون در نظر گرفتن ملاک حقیقی(دین) برعلایق دیگر مقدم بدارد، دچار خطا و اشتباه می‌شود و اگر آن مفهوم دارای ارزش حقیقی نباشد، رفتار فرد، مصداق آیه‌ی کریمه‌ی(... لا تُلقوا بِاَیدِیکُم الَی الَّتهلُکَه...) خواهد بود و این عمل وی مورد نهی خداوند واقع خواهد شد. ولی اگر آن مفهوم حقیقتاً دارای ارزش باشد، جان دادن در راه آن نه تنها مطلوب، بلکه واجب دانسته می‌شود.

دفاع از وطن، واجب شرعی
از مجموع آنچه گفته شد، مى توان نتیجه گرفت که عشق و علاقه به زادگاه و وطن هم ریشه هایى در قرآن مجید دارد و هم در روایات و هم در منطق عقل. ولى این بدان معنا نیست که انسان نسبت به وطن و زادگاهش عشق کورکورانه داشته باشد و اگر فرضاً براى تکامل علمى و مادّى و معنوى هجرت از وطن ضرورت پیدا کند، متعصبانه از وطن جدا نشود، هر چند به قیمتِ عقب ماندگى و درماندگى او تمام شود.

پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله وسلم) با هجرت خود از مکّه ـ که علاوه بر تمام مزایاى معنوى، زادگاه آن حضرت بود ـ به مدینه که محیط بازترى براى نشر و پیشرفت اسلام محسوب مى شد، ثابت کرد که ماندن در وطن همیشه مطلوب نیست و استثنائاتى دارد که باید آن را پذیرفت.

جالب این که پس از فتح مکه، باز پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) آنجا را براى اقامتگاه خویش انتخاب نکرد و به مدینه بازگشت; چرا که مدینه جایگاه مناسب ترى براى مرکزیت اسلام بود. به همین دلیل در حدیث معروفى که در کلمات قصار نهج البلاغه از امیرمؤمنان على(علیه السلام) نقل شده مى خوانیم که فرمود: شهرى براى تو شایسته تر از شهر دیگرى نیست (و در ضرورت ها باید از وطن هجرت کنى) بهترین شهرها شهرى است که تو را پذیرا شود، یعنى وسایل پیشرفت تو را فراهم سازد).

این نکته نیز قابل توجه است که اگر وطن مادّى و جسمانى توأم با وطن معنوى و روحانى گردد و عنوان دارالاسلام به خود بگیرد، عشق و علاقه و احترام به آن، به مراتب افزون تر مى گردد و در اینجاست که انگیزه هاى معنوى و مادّى، دست به دست هم مى دهند و انسان را براى دفاع از آن تا آخرین نَفَس آماده مى سازند.

امروز و در طول تاریخ، از همین غریزه خدادادی است که انسان‌ها برای مام وطن، جان می‌دهند و آن را جزء ایمان و اعتقاد خود، غیرقابل انعطاف و معامله می‌دانند و حفظ وطن را از ناموس و ایمان و اعتقادات مقدس خود قلمداد می‌کنند، که بواقع، درصد بالایی از جنگ‌های تاریخ برای همین موضوع بوده، که عده‌ای قصد سوء برای کشورگشایی داشته و جمعیت مورد تهاجم نیز دفاع از آب و خاک خود را ارجمندتر از جان خود می‌دانسته و شرط شرافت خود را در دفاع از سرزمین و وطن خود می‌پندارند.

از عوامل ثبات بخش به کشور و اثبات میزان دلبستگی مردم هر کشور به وطن و آب و خاک خود، حضور مردم در صحنه های نمایش این دلدادگی است که مهمترین آن در ادبیات و عرف مشهور جامعه جهانی، شرکت در انتخابات است.

دنیای کنونی، انتخابات را با سنجه برای ارزیابی تعهدمندی مردم هر کشور به کشورشان می‌داند و این یک واقعیت واضح و تردیدناپذیر است.

در کشورمان، حب الوطن، علاوه بر ریشه در سرشت هموطنان، که بر پایه مبانی دینی نیز استوار است و دفاع از وطن، به عنوان جهاد مقدس تلقی شده و از مدافع وطن در هر راستایی، به عنوان مجاهد فی سبیل‌الله یاد می‌شود و کسی که برای صیانت از کشور در هر عرصه و زمینه کشته شود، از او به عنوان شهید یاد شده و دارای اجر بی پایان است.

امروزه شاخص حب‌الوطن در جهان، به آراء مردم آن کشور در انتخابات‌ها ارزیابی می‌شود. مردمی که به اقلیم و زیست بوم خود عشق می‌ورزند، آن را در انتخابات و حضور پرشکوه خود پای صندوق‌ها به اثبات می‌رسانند و این پیام صریح و مستقیم یک ملت به جهانیان است.

هیچ از یاد نبریم که در فتنه سال گذشته پس از فراخون گسترده صهیونیست‌ها در سراسر آمریکا و اروپا برای شکل دادن بزرگ‌ترین اجتماع مخالفان جمهوری اسلامی ایران، عده‌ای معدودی، که حتی رسانه‌های غربی نتوانستند تصاویر و یا فیلم این تجمع را بدلیل اندک بودن تعداد مخالفان پخش کنند، ۳۰ مهر ۱۴۰۱ در برلین، با در دست داشتن ۱۶ پرچم‌ مختلف، مدعی بودن بعداز فروپاشی جمهوری اسلامی، ایران باید به ۱۶ کشور تجزیه شود و این خواست قلبی ضدانقلاب و دشمنان ایران متحد و منسجم است که می‌خواهند با تحریک اقوام و بروز حساسیت بین آنها، با برهم‌زدن اتحاد اقوام، جنگ ویرانگر داخلی را بوجود بیاورند که نتیجه آن، تجریه ایران به ۱۶ کشور یا اقلیم تجریه‌طلب باشد و انتخابات ۱۱ اسفند، اولین انتخابات پس از غائله و اغتشاش سال گذشته است که میزان مشارکت بالای مردم در انتخابات امسال، خواهد توانست تودهنی جانانه‌ای به معاندان ایران بزند و خواب و رویاهای آنان را پریشان کند.

ایران، همواره به وجود با غیرتانی که جان می‌دهند، اما خاک و قیمومیت دشمن بر خود را برنمی‌تابد، افتخار می‌کند؛ همان مردانی که از انقلاب اسلامی به این سوی، حتی وجبی از خاک خود را حتی با نثاز ده‌ها هزار شهید به دشمن نداده‌اند و حال که دشمنان این سرزمین از طریق انتخابات و تشویق مردم به عدم مشارکت در انتخابات می‌خواهند به اهداف پلیدشان برسند، با حضور پرشور و شعور خود، این پیام را به معاندان این مملک می‌دهند که: «شتر در خواب بیند پنبه دانه کمی لپ لپ خورد گه دانه دانه».
 
انتهای خبر/

 
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

چشم زخم؛ خرافات یا حقیقت؟
يکشنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
تاخیر در انتصابات، خسارتی جبران‌ناپذیر
شنبه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۰
شهید شیرودی، مالک اشتر دفاع مقدس
شنبه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۱
پرستاران سر دو راهی خانه‌نشینی و تغییر شغل
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۲۳
آنچه خوبان همه دارند تو یک‌جا داری
يکشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۷