تاریخ انتشاريکشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۲ - ۰۰:۰۸
کد مطلب : ۴۸۳۴۶۱
مؤمن باید دوست و دشمن خود را بشناسد و عشق و نفرت خویش را نسبت به آنان نشان دهد. از این‌رو بارها در زیارت‌های ماثور و معتبر وارده شده از سوی معصومان‌(ع)، بر تولی و تولی نسبت به معصومان‌(ع) و دوستان و دشمنان ایشان تاکید شده است.
۱
plusresetminus
چرایی لعن و نفرین به ظالمان
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی بلاغ؛ لعن شاید برای برخی لعن و نفرین، امری تنفرآمیز باشد؛ ولی کسانی که به عدالت باور دارند و در مسیر عدالت گام برمی‌دارند و خواهان تحقق آن در جامعه انسانی هستند چاره‌ای ندارند مگر آنکه به این امر تن در دهند؛ زیرا لعن و نفرین نیز همانند جنگ و دفاع، نوعی مبارزه با ظلم و ستم است؛ چرا که ابراز تنفر و انزجار از فکر پلید و رفتار ستمگرانه و دشمنی دشمنان‌، خود گامی در مبارزه با ظلم است. 
در امر به معروف و نهی از منکر مراتبی بیان شده که از جمله آنها‌، تنفر، انزجار و تبری از منكرات و نابهنجاری‌هاست. لعن و نفرین نیز گامی در این حرکت و مبارزه با ناپسندها‌، نابهنجاری‌ها و ضد ارزش‌هاست.
نویسنده در این مطلب تحلیل قرآن از لعن و نفرین و کارکردها و نقش آن را در جامعه به‌ویژه در مبارزه با ظلم و نابهنجاری‌ها و منکرات و دشمنی‌ها تبیین کرده است.
***
لعن، انزجار از بدی‌ها و ستم‌ها
در برخی از روایات معتبر اسلامی ایمان چیزی جز حب و بغض و عشق و نفرت دانسته نشده است و معصومان‌(ع) فرمودند که: هل الايمان الا الحب والبغض(اصول کافی، جلد ۳، صفحه 190) این بدان معناست که ایمان‌، بیشترین ارتباط را با دل و عواطف و احساسات انسانی دارد و بینش‌های عقلانی و شناخت‌های خردمندانه در زمانی که با‌ آمیزه‌ای از عواطف و احساسات مثبت همراه شود اعتقاد و باورها و ایمان را پدید می‌آورد.
بازتاب ایمان در عمل خارجی به نمایش در می‌آید؛ زیرا انسان معتقد می‌کوشد نه‌تنها خود به آنچه باور دارد و محبوب و معشوق وی قرار گرفته در خارج تحقق خارجی یابد بلکه دیگران را نیز بدان سو دعوت کند. این‌گونه است که تولی و تبری در کنار امر به معروف و نهی از منکر در آدمی پدید می‌آید.
امام جعفر صادق‌(ع) در بیان نشانه‌های مؤمن فرمودند: ثلاث من علامات المؤمن، علمه بالله و من يحب و من يبغض؛ سه چیز از نشانه‌های مؤمن است شناخت خدا و شناخت دوستان و دشمنان خدا»(اصول کافی، جلد ۳، صفحه ۱۹۱)
این بدان معناست که شناخت دوست و دشمن برای واکنش‌هایی چون تولی و تبری و مانند آن یکی از نشانه‌های مؤمن است. مؤمن باید دوست و دشمن خود را بشناسد و عشق و نفرت خویش را نسبت به آنان نشان دهد. از این‌رو بارها در زیارت‌های ماثور و معتبر وارده شده از سوی معصومان‌(ع)، بر تولی و تولی نسبت به معصومان‌(ع) و دوستان و دشمنان ایشان تاکید شده است. به عنوان نمونه در زیارت عاشورا آمده است: یا اباعبدالله انى اتقرب الى الله و الى رسوله و الى اميرالمؤمنين و الى فاطمه و الى الحسن و الیک بموالاتك و بالبرائهًْ ممن اسس اساس ذلک؛ من به سبب دوستی شما و دشمنی با بنیانگذاران اساس ظلم بر شما خاندان نبوت و رسالت‌، به خدا و رسولش و... تقرب می‌جویم.» و در آخر همین زیارت قبل از آنکه بر حضرت سیدالشهداء‌(ع) سلام شود، صدبار دشمنان خدا و اهل‌بيت‌(ع) لعنت و نفرین می‌شوند.
کسی که لعن و نفرین می‌کند در حقیقت نفرت و بیزاری خویش را از بدی‌ها و ظلم‌ها و ناپسندها بیان می‌کند و کسانی را که مرتکب این امور می‌شوند از خود دور می‌سازد؛ چرا که لعن در لغت به معنای راندن و دور کردن از روی خشم و غضب است.(مفردات الفاظ قرآن كريم، ص ۷۳۱، ذیل واژه لعن)
هرگاه واژه لعن و نفرین انسان مطرح است به معنای دعا بر ضد دیگری است و لعن خدا در دنیا به معنای دور کردن از رحمت و توفیق خود و قطع کردن آنها و در آخرت به معنای كيفر و مجازات است.(همان)
انسان با لعن و نفرین خود به نوعی به مبارزه با زشتی‌ها و نابهنجاری‌ها و منکرات و مرتکبان آن می‌پردازد و نفرت و انزجار خویش را اعلان می‌کند و خود را از دایره منکرات و مرتکبان‌، بیرون قرار می‌دهد.
خداوند نخستین کسی است که لعن و نفرین می‌کند. بر اساس آیات قرآن ابلیس نخستین کسی است که ملعون واقع شد و از رحمت خداوندی محروم گردید و توفیق رفیق راهش نشد و شقی و بدبخت ابدی گشت. شیطان لعین به معنای رانده‌شده از درگاه الهی و هبوط و سقوط از مقام قدس و محرومیت از رحمت بی‌کران الهی می‌باشد.(نساء، آیات ۱۱۷ و ۱۱۸؛ و نیز حجر، آیات ۳۲ و ۳۵ و ص‌، آیات ۷۵ و ۷۸)
جواز لعن و نفرين
از کاربردهای قرآن چنین برمی‌آید که لعن و نفرین نسبت به کسانی جایز است. خداوند بارها خود کسانی را به عللی لعن کرده و می‌کند. از آیه ۱۵۹ سوره بقره برمی‌آید که این عمل نه‌تنها از سوی خداوند مجاز دانسته شده بلکه به یک معنا واجب است. از این‌رو در مقام اخبار نسبت به اهل کتمان حق‌، از لعن خود و لعن‌کنندگان خبر می‌دهد که به معنای انشاء می‌باشد به این معنا که لعن‌کنندگان باید این گروه را لعن و نفرین کنند، چنان‌که خداوند نسبت به آنان این‌گونه عمل می‌کند. لعن نه‌تنها اختصاص به دنیا ندارد بلکه چنان‌که گفته شد در آخرت نیز تحقق می‌یابد. خداوند در آیه ۲۳ سوره نور تهمت‌زنندگان به زنان پاکدامن را در شمار ملعونان در دنیا و آخرت می‌داند و در آیه ۵۷ سوره احزاب آزاردهندگان به خدا و پیامبر(ص) را کسانی معرفی می‌کند که گرفتار لعن خدا در دنیا و آخرت هستند. البته لعن و نفرین در آخرت اختصاص به لعن خداوند ندارد بلکه چنان‌که آیات ۳۷ و ۳۸ سوره اعراف از اوضاع و احوال قیامت و دوزخ گزارش می‌کند هر امت و گروهی، گروه دیگر کافران را در دوزخ‌، لعن و نفرین می‌کنند که عامل گمراهی و شقاوت آنان شده‌اند. جالب اینجاست که کافرانی که خود را پیروان بزرگان و امامان گمراه خود می‌شمارند، خواهان لعن فراوان خداوند نسبت به رهبران گمراه‌ساز خویش در قیامت هستند و از خدا می‌خواهند تا آنان را چند برابر عذاب کند.(احزاب، آیات ۶۷ و ۶۸) به هر حال لعن و نفرین در دنیا و آخرت نسبت به افراد و کسانی مجاز و گاه واجب است؛ زیرا بیانگر میزان تولی و تبری انسان نسبت به امری است. هرچند که مفهوم لعن انسان با لعن خدا متفاوت است ولی هر کسی نسبت به توان و قدرت خویش باید رفتار کند. بنابراین بیزاری و نفرت‌جویی نسبت به ستم‌ها و بدی‌ها و نیز بدکاران و ستمگران و دشمنان باید دست‌کم به زبان و دل بیان شود و انسان عشق و نفرت خود را به خوبی‌ها و بدی‌ها و خوبان و بدان با زبان و دل نشان دهد.
موجبات لعن و نفرين
اما چه چیزها و یا چه کارهایی موجب می‌شود تا لعن و نفرین مجاز و یا واجب شود؟ مطلبی است که در این بخش به آن پرداخته می‌شود. خداوند برای لعن و نفرین خود موجباتی را بیان می‌کند که می‌توان از آن این معنا را استنباط کرد که انسان‌های مؤمن نیز باید نسبت به این‌گونه زمینه‌ها واکنش منفی نشان دهند و نفرت و انزجار خویش را با لعن و نفرین ابراز کنند. از جمله زمینه‌ها و عوامل لعن می‌توان به اذیت و آزار خدا و رسول‌الله(ص) اشاره کرد که در آیاتی از جمله ۵۷ سوره احزاب خداوند این رفتار بد و زشت را موجب گرفتاری آدمی به لعن خدا در دنیا و آخرت معرفی می‌کند. در اینکه مقصود از اذیت خداوند چیست، چند احتمال وجود دارد: ۱. مقصود هرگونه مخالفت با امر خدا و توصیف خداوند به چیزهایی است که او از آن پاک و منزه است. 
بنابراین کسی که خداوند را معاذالله به ظلم توصیف کند ملعون خداوند است ۲. ایجاد انحراف در اسما و صفات خدا از مصادیق اذیت و آزار خداوند است 3. اذیت و آزار پیامبر(ص) است؛ زیرا کسی که پیامبر(ص) را اذیت و آزار می‌کند در حقیقت خدا را آزار و اذیت رسانیده است. بنابراین تفاوتی میان اذیت و آزار خدا و رسول نیست اما تقديم خدا و آوردن نام خدا در این‌جا تنها از باب تعظیم و تکریم است و اینکه اذیت و آزار خدا و رسول‌الله(ص) یکی است. آزار پیامبر(ص) که موجب لعن می‌شود به اشکال گوناگون می‌تواند صورت گیرد. در روایت معتبر و مشهور، پیامبر(ص) مى‌فرمايد: فاطمهًْ بضعهًْ منى فمن آذاها فقد آذانی و من آذاني فقد آذى الله؛ فاطمه پاره تن من است هر کس او را بیازارد مرا آزرده و هر کس مرا بیازارد خدا را آزرده است.(معجم‌الصحابهًْ، ص ۱۴۱، به نقل از احقاق‌الحق، ج ۱۰، ص ۲۰۵.)
در روایتی دیگر پیامبر(ص) می‌فرماید: من أذى عليا فقد أذاني و من آذاني فقد آذى الله و من آذى الله يُوشِكُ أَن يَنتَقِمُ مِنه؛ هر کسی علی را بیازارد مرا آزرده و هر کس مرا بیازارد، خدا را بیازارد و هر کسی خدا را بیازارد خدا از او انتقام می‌کشد.(بحارالأنوار، ج ۵، ص ۱۹ و نیز رجوع كنيد: التاريخ الكبير، البخاري‌، ج ۶‌، ص ۳۰۶ تا ۳۰۷ و مسند احمد بن حنبل، ج ۳، ص 483) در جایی دیگر می‌فرماید: من أحب عليا فقد أحبني ومن أحبني فقد أحب الله ومن أبغضه فقد أبغضني ومن أبغضني فقد أبغض الله(كنزالعمال، المتقي الهندي‌، ج ۱۱‌، ص ۶۲۲) بنابراین مصادیق اذیت و آزار خدا و پیامبر(ص) که موجبات لعن و نفرین خدا می‌شود، اذیت و آزار اهل‌بیت عصمت و طهارت می‌باشد. از دیگر موجبات لعن و نفرین می‌توان به افترا و تهمت به خدا(مائده، آیه ۱۶۲ و توبه‌، آیه ۳۰) تحریف حقایق آسمانی و بد جلوه دادن دین خدا(اعراف آیات ۴۴ و ۱۳۵ هود، آیات ۱۸ و ۱۹) بازداشتن مردم از راه خدا(همان)، کفر و باقی ماندن بر آن تا دم مرگ(بقره، آیه ۱۶۱)، کتمان حقایق اسلام و ادعای هدایت‌یافته‌تر بودن مشرکان از مسلمانان از سوی اهل کتاب(نساء، آیات 51 و 52) ایمان به جبت و طاغوت(همان) اطاعت از مستبدان(هود، آیات ۵۹ و ۶۰) استکبار(حجر، آیات 31 تا 35) تکذیب پیامبران(بقره، آیات ۸۷ و ۸۸)، سوءظن به خدا(فتح، آیه ۶)، دوستی با کافران و روابط ولایی با آنان(مائده آیات ۷۸ و ۸۰)، ترک جهاد و دستورهای الهی(محمد، آیات ۲۰ و ۲۳)، نافرمانی خدا و پیامبران(مائده، آیه ۷۸)، عقیده به عجز خدا و ناتوان پنداشتن او از تدبیر جهان(مائده، آیه ۶۴) عهدشکنی و نقض پیمان(نساء، آیه ۱۵۵ و مانده، آیه ۱۳) شایعه‌پراکنی و ایجاد ناامنی در جامعه اسلامی(احزاب، آیات ۶۰ و 61)، ارتداد و بازگشت به کفر با وجود دلایل روشن(آل‌عمران، آیات ۸۶ و ۸۷)، ادعای قتل مسیح(نساء، آیات ۱۵۵ و ۱۵۷)، کشتن پیامبران(نساء، آیه ۱۵۵)، قطع رحم با خویشان(محمد، آیات ۲۲ و ۲۳)، فسادگری بر روی زمین(رعد، آیه ۲۵)، قذف و نسبت دروغین دادن زنا به زنان پاکدامن(نور، آیات ۶ و ۷ و ۲۳)، لجاجت در برابر حق و تکذیب آن(آل‌عمران، آیه ۶۱)‌، همسویی با کافران علیه مسلمانان(نساء، آیات ۵۱ و ۵۲) و مانند آن اشاره کرد. با نگاهی به موجبات لعن و نفرین می‌توان دریافت که غیر از حوزه مسائل اعتقادی بسیاری از رفتارهای انسان از موجبات لعن می‌شود. همچنین لعن اختصاص به کافران و دشمنان ندارد، بلکه حتی مسلمانانی که در مسیری چون دوستی و همسویی با کافران قرار می‌گیرند نیز در حوزه ملعونان قرار می‌گیرند. لعن و نفرین نسبت به این افراد برای آن است که جامعه ایمانی آگاه شود تا این‌گونه رفتار نکنند. البته در روایات‌، مصادیق دیگری از موجبات لعن بیان شده است که از جمله می‌توان به اذیت و آزار والدین و همسایگان اشاره کرد. از پیامبر روایت است که هر که والدینش را بیازارد و خشمگین کند، مغضوب و ملعون است: من أذى والديه فقط آذاني و من أذاني فقد أذى الله و من أذى الله فهو ملعون (مستدرک‌الوسایل‌، کتاب نکاح‌، باب ۷۵) در روایت دیگر آمده است: من اسخط والديه فقط اسخط الله و من أغضبهما فقط اغضب الله.(همان)
پیامبر(ص) درباره همسایه‌ها و جایگاه و منزلت آنان چنان سخن می‌گوید که گاهی گمان رفته است که همسایگان حتی از یکدیگر ارث می‌برند، بنابراین اذیت و آزار آنان در حکم اذیت و آزار پیامبر و خدا معرفی شده است. از آن حضرت روایت است که فرمود: من أذي جاره فقد أذاني و من أذاني فقد 
أذي الله و من حارب جاره فقد حاربني.(مستدرك‌الوسائل، ج 9، ص۵۷ ) خداوند همچنین گروه‌ها و افرادی را به عنوان لعن‌کنندگان معرفی می‌کند که از جمله می‌توان به حضرت داود‌(ع) اشاره کرد که فاسقان بنی‌اسرائیل را لعن و نفرین کرد.(مائده‌، آیات ۷۸ و ۸۱) روحیه عصیان‌پیشگی‌، تجاوزگری و ترک نهی از مذکر یهودیان موجب می‌شود تا آن حضرت‌(ع) آنها را لعن و نفرین کند. بنابراین یکی از موجبات لمن را می‌توان ترک نهی از منکر از سوی امت بر شمرد. کسانی که به موازین و مقررات و قوانین دولت اسلامی وقعی نمی‌نهند و تارکان معروف و عاملان منکر هستند از سوی خدا و امت، ملعون و مطرود می‌باشند.(همان)
حضرت عیسی‌(ع) نیز یهودیان را به سبب کفر به خویش و انکار رسالتش لعن و نفرین کرد و چنان‌که از آیه ۷۸ سوره مائده برمی‌آید این لعن و نفرین موجب می‌شود تا به صورت خوک مسخ و هلاک شوند. بنابراین لعن و نفرین پیامبران و بزرگان ممکن است که در دنیا ‌گریبانگیر افراد شود و این‌گونه نیست که لعن تاثیرات خود را فقط در آخرت نشان دهد. 
بسیاری از گرفتاری‌های آدمی به سبب ظلم و ستم و نفرین ستم‌دیدگان است. پس مواظبت و مراقبت در این حوزه بسیار ضروری و اساسی است؛ زیرا که آه مظلومان و ستم‌دیدگان خانمانسوز است.
همچنین عصیان و ستمگری و تجاوزگری و ترک نهی از منکر از سوی يهوديان موجبات لعن حضرت عیسی و داود‌(ع) بر اساس آیات ۷۸ و ۷۹ سوره مائده است. قوم حضرت ابراهیم‌(ع) نیز به سبب بت‌پرستی، ملعون یکدیگر شدند به این معنا که دوستی آنان با یکدیگر و مشارکت در فکر و عقیده و عمل موجب نشد تا در قیامت از نفرین و لعن یکدیگر باز ایستند.(عنکبوت، آیات ۱۶ و ۲۵) کافران نیز در دوزخ یکدیگر را لعن می‌کنند(اعراف آیات ۳۷ و ۳۸)‌، چنان‌که گواهان الهی(هود، آیه ۱۸) و فرشتگان خداوندی(آل‌عمران آیات ۸۶ و ۸۷) و مؤمنان راستین(بقره‌، آیات ۱۶۱ و ۱۶۲ و مجمع‌البیان، ج ۱ و ۲، ص ۲۴۴) نیز کفار و مشرکان و مرتدان را لعن و نفرین می‌کنند و کسانی که برخلاف اسلام عمل می‌کنند و مرتکب منکر می‌شوند‌، ملعون ایشان هستند. کفرپیشگان تا دم مرگ و کسانی که با وجود دلایل روشن به کفر می‌گرایند و در مسیر فسق و ظلم گام برمی‌دارند از سوی مردمان لعن می‌شوند.(آل‌عمران، آیات ۸۶ و ۸۷)
بنابراین گروه‌ها و اشخاص به اسباب گوناگون مستحق لعن و نفرین هستند. این عمل برای بیان تبری از سوی مؤمنان انجام می‌گیرد تا نفرت و بیزاری خویش را از بدی‌ها و نابهنجاری‌ها و منکرات و همچنین انجام‌دهندگان آنها بیان کنند. در حقیقت لعن و نفرین گامی در مسیر برائت‌جویی از آنها و مرتکبان آن است. در عرصه سیاسی شعارهایی چون مرگ بر استکبار، مصداقی از تبری از ولایت استکباری و اعلان زشتی عمل استکبارورزی است که این‌گونه‌، اعلان می‌شود.‏‏

فرید باغملکی

انتهای پیام/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

تاخیر در انتصابات، خسارتی جبران‌ناپذیر
شنبه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۰
مردم  و حق اعتراض
جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
شهید شیرودی، مالک اشتر دفاع مقدس
شنبه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۱
پرستاران سر دو راهی خانه‌نشینی و تغییر شغل
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۲۳
آنچه خوبان همه دارند تو یک‌جا داری
يکشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۷