در میان آثار به جای مانده از آن حضرت، مهمترین سندی كه میتواند مورد استناد بحث ما باشد، نامهای است كه امام به سردار رشید و فداكارش «مالك اشتر نخعی» نوشت كه در واقع میتوان از آن به عنوان منشور اخلاقی حاكمان سیاسی یاد كرد. برای مستندسازی نوشتار به فرازهایی از آن نامه اشاره خواهد شد.
***
1. سنخیت مقامها با ویژگیهای شخصیتی و فضائل اخلاقی
گزینش سیاسی یا استخدام سیاسی از مهمترین مباحث جامعهشناسی سیاسی در هر نظام سیاسی است كه براساس الگوهای خاصی این كاركرد را عملی میكنند. فرضا در برخی موارد به دست آوردن و احراز مناصب سیاسی از طریق فتح و غلبه و به عبارت دیگر از طریق زور صورت میگیرد و در برخی نظامها مناصب براساس وراثت تقسیم میشود.
گاه این انتخاب بر مبنای رابطهها و زد و بندهایی صورت میگیرد كه خارج از رویّه طبیعی میباشد. اما دراندیشه امامعلی(ع) گزینش سیاسی براساس آموزههای دینی و فضائل اخلاقی و شخصیتی صورت میگیرد.
آن حضرت به هنگام تعیین سفراء و نمایندگان خویش و اعزام آنها به ممالك اسلامی به فضائل اخلاقی و ویژگیهای شخصیتی افراد توجه ویژه داشت و میزان اختیارات آنها را با توجه به همان خصائص معین میكرد؛ برای نمونه دامنه اختیاراتی را كه حضرت به «مالكاشتر» داد به مراتب بیشتر از اختیاراتی بود كه به «اشعث بن قیس» سپرد كه اینگونه روشهای متفاوت را بایستی در شخصیت یاران آن حضرت تفحص كرد نه در روش حكومتی اسلام.(1)
مثلاً آن همه اختیاراتی را كه امام علی(ع) به مالكاشتر تفویض کرد، نشانه آن است كه ایشان صد درصد به مالك اطمینان داشته و لزومی برای كنترل رفتار و كردار مالك نمیدید. برخلاف یاران دیگر كه چون از ویژگیهای كمتری برخوردار بودند، در نتیجه اختیارات كمتری نیز داشتند و در مقابل، كنترل بیشتری بر اعمال و رفتارشان اعمال میشد.
2. تقوای سیاسی
از جمله مؤلفههایی كه بیانكننده پیوند اخلاق و سیاست دراندیشه امام علی(ع) است توصیههای آن حضرت به مسئولان سیاسی نسبت به رعایت تقوای سیاسی در عرصه زندگی فردی و اجتماعی است. حضرت امیر(ع) در نهجال
بلاغه به این مطلب اذعان دارد كه زمامدار و حاكم باید اخلاق سیاسی را در حوزه مأموریت خود مراعات کند. از جمله شاخصهای عمده در اخلاق سیاسی، رعایت تقوای سیاسی است. بر این اساس اولین سفارش امام به مالكاشتر رعایت تقوا است: «امره بتقوی الله، و ایثار طاعته، و اتباع ما امر به فی كتابه: من فرائضه و سننه، التی لا یسعد احدٌ الاّ باتباعها و لا یشقی الاّ مع جحودها و اضاعتها»؛ او را به پرهیزکاری و ترس از خدا و برگزیدن فرمان او و پیروی از آنچه در كتاب خود به آن امر فرموده از واجبات و مستحبات امر میکند كه كسی نیكبخت نمیشود مگر به پیروی از آنها و بدبخت نمیگردد جز به زیر بار نرفتن و تباه ساختن آنها.(2)
3. مراعات انصاف، عدالت و مبارزه با ظلم
از جمله معیارهای اخلاقی كه در فرآیند تصمیمگیری در عرصه سیاست باید مدّنظر داشت، رعایت انصاف و عدالت و مبارزه با ظلم و ستم در جامعه است. امام علی(ع) در فرازی از نامه خود به مالك اشتر چنین میفرماید:«انصف الله و انصف الناس من نفسك و من خاصه اهلك و من لك فیه هوی من رعیتك فانّك الاّ تفعل تظلم»؛ با خدا به انصاف رفتار كن، و از جانب خود و خویشان نزدیك و هر رعیتی كه دوستش میداری درباره مردم انصاف را از دست مده، كه اگر نكنی ستمکار باشی.(3)
در این فراز از نامه امام به سه واژه مهم اشاره شده كه هم در حوزه اخلاق قرار دارند و هم در عرصه سیاست متجلّی است. به عبارت دیگر واژههایی سیاسی- اخلاقی هستند كه ذهن فلاسفه سیاسی را از آغاز به خود مشغول کرده است.
رعایت انصاف به عنوان یك مقوله اخلاقی باید هم نسبت به خداوند متعال و هم نسبت به خلقالله در جامعه اعمال شود. مراد از انصاف با خدا این است كه از اوامر و نواهی او اطاعت كند، به علاوه از نعمتهایی كه به انسان ارزانی داشته، قدردانی کند. در واقع مراعات انصاف با خدا در این است كه شكر نعمتهای الهی را كه همانا اجرای دستورات و مقررات خداوند است، بهجا آورد.(4)
اما انصاف با مردم بدین معنا است كه حق هر كس همانگونه كه هست ادا شود و حقوق هر شخصی به طور كامل و به گونهای مساوی رعایت گردد. بنابراین رعایت انصاف كه نتیجه آن عدالت در جامعه است میتواند موجب سعادت و ایجاد فضیلت در درون یك جامعه شود؛ به طوری كه در آن از هرگونه بیعدالتی و ظلم و ستم عاری شود كه این نشانگر این است كه عمل به اصول اخلاقی موجب خوشبختی یك جامعه میشود.
4. مهار قدرت توسط اخلاق
از دیدگاه امام علی(ع) اخلاق بر حوزه سیاست و قدرت حاكمیت دارد و عاملی برای مهار و كنترل قدرت است. امام یكی از عوامل سقوط و اضمحلال دولتها را خدشهدار شدن اصول و سجایای اخلاقی میداند: «ولا تندمنّ علی عفوٍ، و لا تبجحنّ بعقوبهٍ و لا تسرعنّ الی بادرهٍ وجدت منها مندوحهً...»؛ هرگز از بخشش و گذشت، پشیمان و به كیفر شاد مباش و به خشمی كه میتوانی مرتكب نشوی شتاب منما. مگو كه من امر میكنم پس باید فرمان مرا بپذیرند که این روش سبب فساد و خرابی دل و ضعف و سستی دین و تغییر و زوال نعمتها میشود و هرگاه سلطنت و حكومت برایت عظمت و بزرگی یا كبر و خودپسندی پدید آورد به بزرگی و پادشاهی خدا كه فوق تو است و به توانایی او نسبت به خود، به آنچه از جانب خویش برآن توانا نیستی بنگر كه این نگریستن كبر و سركشی تو را فرومینشاند و سرفرازی تو را بازمیدارد..(5) امام علی(ع) برای علاج روحیه اعتلاءطلبی و تفوق و قدرتطلبی كه اغلب دامنگیر ارباب قدرت است بهترین عامل را برای مهار چنین روحیهای، در وهله اول توجه و عمیق شدن به عظمت و قدرت لایزال خداوند میداند. در مرتبه بعد مهمترین عامل برای مهار قدرت، عمل به سجایای اخلاقی و دارا بودن آنها میباشد تا انسان در هنگام تصمیمگیری نهایت دقت را به عمل آورد.
امام علی(ع) در جای دیگر نیز توصیههای اخلاقی راجع به حاكمیت اخلاق در دولت مطرح میکند و نحوه برخورد مسئولان سیاسی با مردم را بیان مینماید: «و ایاك و المنّ علی رعیتك باحسانك او التزّید فیما كان من فعلك او ان تعدهم فتتبع موعدك بخلفك فانّ المنّ یبطل الاحسان و التزیّد یذهب بنور الحقّ والخلف یوجب المقت عندالله و النّاس»؛ از منت نهادن بر رعیت به جهت احسانی كه کردهای و یا بیش از حد جلوه دادن آنچه كردهای بپرهیز و نیز از وعدهای كه خلف میكنی احتراز كن؛ چه اینکه منت نهادن، احسان را بیارزش میكند و زیادهنگری، روشنایی حق را میبرد و خلف وعده موجب خشم خدا و مردم میشود. (6)
در این فراز توصیه میكند كه دولتمردان باید از منت نهادن بر مردم كه مورد نهی خداوند و دلیل انحطاط اخلاقی و موجب تحقیر مردم و بیارزش كردن كارها است بپرهیزند و از زیادهنمایی در سیاست اجتناب کنند. یعنی اموری كه انجام شده را بیش از آنچه هست، نباید جلوه داد كه این نوعی سفسطه و ریاكاری و خلافگویی است و بدبینی مردم را به همراه خواهد داشت و نیز از وعدههایی كه نمیتوانند به آنها جامه عمل بپوشانند، اجتناب کنند زیرا نه تنها موجب خشم خداوند خواهد بود بلكه خشم و غضب ملت را هم برمیانگیزد و این خود بزرگترین ضربه را بر پیكر دولت و كشور خواهد زد.
5. اخلاق و سیاست در سیاست خارجی و روابط بینالملل
در دیدگاه امام علی(ع)رعایت اصول اخلاقی صرفا مربوط به حوزه سیاست داخلی نیست بلكه در سیاست خارجی و روابط با سایر ملل نیز باید اخلاقی برخورد کرد. برای نمونه مكرّر صحبت از وفای به عهد و پیمان و پرهیز از پیمانشكنی و خدعه و نیرنگ و اجتناب از دروغ و فریبکاری به میان میآورد.
به كارگیری چنین رذایل اخلاقی در روابط خارجی از منظر امام علی(ع) مطرود و مذموم شمرده شده است. میتوان گفت رقبای سیاسی امام در همان زمان كه به دروغ خودشان را رقیب قلمداد میكردند، با استفاده از همین شیوههای غیراخلاقی به قدرت و حكومت رسیدند(7) ولی حضرت در مقابل آنها چنین نكرد.
امام حتی در مقابل دشمنان و در برخورد با آنها نیز توصیه میكند كه اخلاق را مراعات کنند. برای نمونه میفرماید: «اذا قدرت علی عدوك فاجعل العفو عنه شكرا للقدره علیه..»؛ هنگامی كه بر دشمنت پیروز شدی عفو را شكرانه این پیروزی قرار ده.(8)
بنابراین امامعلی(ع)در مراعات خصال اخلاقی تفاوتی بین سیاست داخلی و خارجی قائل نیست بلكه بر این باور است كه همانگونه كه رعایت اخلاق در تصمیمگیریهای داخلی ضروری است، در روابط خارجی نیز باید اخلاق، مبنای روابط باشد.
6. سیاست اخلاقی در روش و منش حكومتی امام علی(ع)
با تفحص و تأمل در فرازهای بلند نهجال
بلاغه كه در واقع تجلّی رفتار و منش سیاسی امامعلی(ع) است به این نتیجه میرسیم كه حضرت در دوران حكومت خویش دو پدیده اخلاق و سیاست را به گونهای تفكیكناپذیر در همآمیخت. از منظر او كسب قدرت در جامعه یك هدف نیست تا اینكه از هر وسیلهای در راه رسیدن به آن استفاده شود. در رفتار سیاسی امام هدف، وسیله را توجیه نمیكند، بلكه در راه نائل شدن به اهداف باید به اصول اخلاقی تمسك جست و اسلام خواهان اخلاقی شدن سیاست است.(9) برای منقح شدن بحث به برخی جلوهها از سیاست اخلاقی امام علی(ع) در دوران حكومتش اشاره میكنیم:
الف ) تعهد عملی به شعارها با دغدغه هماهنگی حرف و عمل
از جمله اصول اخلاق سیاسی امام علی(ع) تعهد به عملی كردن شعارهایش بود. امام در اولین جمعه حكومت خویش هنگامی كه مردم برای بیعت با ایشان مراجعه میكردند، سخنانی بیان كرد كه در حقیقت خط و مشی و استراتژی سیاسی حضرت را تا پایان حكومت مشخص میكند. در آنجا آمده است: «ذمّتی بما اقول رهینةٌ و انا به زعیمٌ»؛ ذمّه من در گرو سخنانی است كه میگویم و تمام آنها را ضمانت میكنم(10) در حقیقت این ویژگی است كه سیمای علی(ع) را در میان سایر بازیگران عرصه سیاست ممتاز میكند.
ب) ریشه داشتن هر سخن در باور
رفتار سیاسی امام علی(ع) نشاندهنده این نكته است كه هر تصمیم و هر سخنی را كه در حوزه سیاست اعلام میكرد به آن سخت باور و اعتقاد داشت و به طور كلی تمام گفتارهایش ریشه در باورهای وی داشت.
این یكی از مصادیق اخلاق سیاسی در زندگی سیاسی آن حضرت است. در همان فراز پیشین آمده است: «و انا به زعیم» یعنی به آنچه میگویم باور دارم. لذا میتوان چنین استفاده كرد كه یكی از اصول اخلاقی در سیاست این است كه سخنان مسئولین سیاسی باید ریشه در باورهای آنها داشته باشد. به این معنا كه خود آنها در وهله اول باید به آنچه میگویند باور داشته باشند.
ج) پرهیز از خشونت و غضب با مردم
امام علی(ع) همواره با چهرهای باز و خندان با مردم روبهرو میشد و از هر گونه تندی و خشونت با مردم تحت فرمانروایی خویش پرهیز می کرد. ایشان همین شیوه را در نامهای خطاب به «عبدالله بن عباس» هنگامی كه وی را به فرمانروایی بصره منصوب کرد توصیه میكند.
در آنجا چنین آمده است: «سع الناس بوجهك و مجلسك و حكمك، ایاك و الغضب فانّه طیرهٌ من الشیطان»؛ با چهرهای باز در مجلس خود با مردم روبهرو شو و با حكم و قضاوت (عادلانه) آنها را بنگر و از خشم و غضب سخت دوری كن كه انگیزهای است از شیطان. (11)
بنابراین گشادهرویی و پرهیز از خشونت، یكی از سجایای اخلاق سیاسی در رفتار و منش سیاسی امام علی(ع) بوده و به كارگزاران خود نیز سفارشهای زیادی در اینباره میكند كه در این نوشتار مجال بیشتر برای تفصیل آن نیست.
______________________
1. محمد، فاضل لنكرانی، «آیین كشورداری از دیدگاه امام علی(ع)»، تهران، نشر دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1370، ص60.
2. نهجال
بلاغه، ترجمه و شرح فیضالاسلام، ص991.
3. همان، ص993.
4. محمد فاضل لنكرانی، پیشین، ص100.
5. نهجال
بلاغه، همان، ص993.
6. همان، ص131.
7.سید علیاصغر كاظمی، «اخلاق و سیاست در اندیشه سیاسی در عرصه عمل»، تهران، نشر قومس، 1376، ص171.
8. سید كاظم محمدی و محمد دشتی، «المعجم المفهرس لالفاظ نهجال
بلاغه»، قم، نشر امام علی، 1369، ص190.
9. عبدالمجید معادیخواه، «اخلاق سیاسی»، روزنامه حیات نو، پنج شنبه 16/4/79، ص7.
10. نهجال
بلاغه، خطبه 16، ص66.
11. سید كاظم محمدی و محمد دشتی، همان، ص189.