با فقر اقتصادی اگر توأم با شناخت و معرفت باشد، میتوان کنار آمد و عزت خود را حفظ کرد، اما با فقر فرهنگی، هرچه در عالم است را داشته باشد، باز هم فقیر است چراکه عزتش در گرو شهوات خود و دیگران قرار دارد.
۰
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «بلاغ»؛ ارزش انسان به داشتههای فرهنگی او شامل: اخلاق، معنویت، رعایت موازین اخلاقی و الهی، احترام به قانون و اجراء آن، نوعدوستی، عدالتگرایی و...، است و با این معیاهاست که در طول تاریخ، انسانها براساس این موازین مورد قضاوت قرار میگرفتند و نزد تاریخ نیز به دیده احترام و تکریم نگریسته میشوند.
در نقطه مقابل، آنانی که خود را مقید به اصول و ارزشهای انسانی و الهی نمیکنند و هر روز به رنگی و سازی مورد رقص صحنهگردانان لذات شهوانی در میآیند، ضمن آنکه نامی از آنها در تاریخ به مداحت ذکر نمیشود که، آنان را از نفرین شدگان تاریخ میدانند که مستوجب سب و لعن نیز هستند.
پیامبر اکرم(ص) میفرماید: من از فقر و تنگدستی بر امت خود بیمناک نیستم. اصلا نمیترسم که مسلمانان گرسنه یا تشنه بمانند... اما از فقر فرهنگی برای امتم بیم دارم. (عوالی الئلالی، ج ۴، ص ۳۹) «سوءالتدبیر» همان کجاندیشی است. منشأ کجاندیشی هم اضلال و اغوا است. به تعبیر عامیانه؛ فقر مشکل بزرگی نیست، بلکه بیشعوری و نفهمی ریشه همه بدبختیها است. ( سلوک عاشورایی، آیتالله شیخ مجتبی تهرانی، منزل ششم، ص ۱۱۰)
عفاف و حجاب؛انسانیترین ارزش
از ارزش مشترک بین همه عصرها و میان همه نسلها، رعایت پوشش و حجاب است که این اصل، از موضوع مهمتر، یعنی عفاف نشأت میگیرد.
در ادبیات همه ملل و نحل در طول تاریخ، عفاف را این گونه تعریف میكنند كه به ایجاد تعادل میان قوه عقل و شهوت میانجامد.
این اصل پذیرفته شده است که عفاف موجب تعادل بخشی میشود.عفاف یعنی پایبندی به یكسری اصول كه در نگاه معنا میشود و از طرفی، فرد عفیف تسلیم آن چه در بیرون میبیند نمیگردد و در حقیقت، انسان خود را در یكسری از خطاها مبرا میسازد.
عفاف در پوشش برای هم زن و هم مرد الزامی است كه حداقلهای معقول را در بر میگیرد.
نوع پوشش انسانها از هر قشر نظیر پزشك، معلمان و دانشگاهیان در هر كشوری به خوبی مشخص است و نوع شخصیت آنها را بروز و ظهور میدهد.
انسانیت، دین و قوانین لزوم رعایت حجاب را گوشزد میكند و سوال اینجاست كه آیا پایبندی به قانون نشانه شخصیت نیست؟.
حجاب یک هدیهای الهی است که خداوند به بندگان خود عطا کرده است تا در سایه آن، زنان به سعادت حقیقی خود دست پیدا کنند. حجاب اثرات مختلفی بر زندگی فردی، اجتماعی و خانوادگی ما دارد، از این رو بیتوجهی به مسئله حجاب هرگز به نفع فرد و جامعه نیست.
حفظ حجاب در بخش خانوادگی استواری آن را در پی داشته و کانون خانواده را استحکام میبخشد، به طوری که رسیدن به آرامش و اطمینان قلبی و تعادل شخصیتی در پرتو حجاب محقق میشود. با حفظ حجاب و پوشش مناسب دختران و زنان، بسیاری از بیماریهای اخلاقی جنسی ریشهکن شده و یا حداقل کاهش مییابد.
تدبیری که خداوند به کار برده تا زنان از جمال خود در جهت آرامش بخشی و اعتدال جامعه انسانی بهره گیرند، قرار دادن عنصر حجب و حیا در روح زن است. حیا و عفاف هم برای زنان لازم است و هم برای مردان تا گام از حریم اخلاق بیرون ننهند، اما به دلیل جاذبههای خاص و توانمندیهایی که خداوند در زن قرار داده عنصر حیا و عفاف ضرورت بیشتری یافته است. امنیت و آرامش خاطر از آثار حجاب اسلامی است.
حجاب عامل رشد شخصیت
مراد از حجاب، پوشش اسلامى است و مراد از پوشش اسلامى زن، به عنوان یکى از احکام وجوبى اسلام، این است که زن، هنگام معاشرت با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوهگرى و خودنمایی نپردازد. بنابراین، حجاب، به معناى پوشش اسلامى بانوان، داراى دو بعد ایجابى و سلبى است. بعد ایجابى آن، وجوب پوشش بدن و بعد سلبى آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است و این دو بعد باید در کنار یکدیگر باشند تا حجاب اسلامى محقق شود؛ گاهى ممکن است بعد اول باشد، ولى بعد دوم نباشد، در این صورت نمىتوان گفت که حجاب اسلامى محقق شده است و همچنین حجاب به معنای چیزی است که در میان دو شیء حائل میشود و به نگهبان نیز، حاجب مى گویند؛ چون مانع ورود اغیار و بیگانگان در یک حریم و محیط خاص مىشود. بنابراین، حجاب و پوشش زن نیز به منزله یک حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرم است که قصد نفوذ و تصرف در حریم ناموس دیگران را دارند.
«زینب سبزعلی» روانشناس در رابطه با حجاب میگوید: بنظرم مهمترین سؤالی که باید به آن جواب بدهیم این است: فرصت رشد شخصیت با رعایت حجاب بیشتر فراهم میشود یا عدم رعایتش؟
منظورم حجاب به معنی چادر نیست، حجاب به معنی حفظ پوشش است و از آن مهمتر حجاب به معنی «غض بصر» یعنی پوشش چشم است. آن آدمی که پیوسته نگران زیبایی خودش است و هر روز تلاش میکند که بیشتر و بیشتر پیکر خودش را به نمایش بگذارد، فرصت بیشتری برای شناخت قابلیتهای خودش دارد و میتواند شخصیت خودش را بهتر به فعلیت برساند یا آن کسی که سر در باغ اندیشیدن و تفکر کرده است؟
این را باید بدانیم که شخصیت یک مجموعهای از افکار و عواطف و عادتها و اخلاقیات است که باعث میشود انسانها از دیگر افراد متمایز شوند.
مجموعه صفات و ویژگیهای جسمی و روانی و رفتاری است که انسانها را میسازد و به آنها شخصیت میدهد و ما در روانشناسی کمال انسان رشد یافته را انسانی میدانیم که خواستار تحقق خودش است و اینگونه توصیف شده که از سطح نیازهای پایینش گذر کرده و دارد به سطوح بالاتری از نیازهایش میپردازد. یعنی از نیازهای جسمانی ، نیازهای امنیت، احساس تعلق و دوست داشتن گذر کرده و به آن سطحی رسیده که میخواهد خودشکوفا شود و دنبال به فعلیت رساندن خویشتنِ خود است.
این روانشناس در ادامه میافزاید: کسانی را انسانهای نامعقول و رشد نیافته میدانند که نیازهایشان را از راه نامعقول برطرف میکنند.
چیزی که میخواهم بگویم این است که آیا غرق شدن در خودنمایی و جلب توجه به مسیر یافتنِ خویشتن منتهی میشود یا نه؟
انسانی که زندگیاش تحت فرمان ارادهاش نباشد و دنبال هویتیابی خودش نباشد، آیا احساس شکست نمیکند؟ آیا بعد از گذراندن ۶۰ تا ۷۰ سال، احساس پوچی در زندگیاش ندارد؟ و اینکه آیا این سلیقه و خواست روزافزون و متغیر جامعه روی زندگیاش تأثیر نمیگذارد؟
از نظر روانشناسی قطعیترین عامل رشد انسان میزان ارزشی است که هر فرد برای خودش قائل است. نافذترین عامل رشد روانی و شخصیتی انسان، «سطح حرمت خود» است؛ یعنی درجه ارزیابی هر فرد از میزان مقبولیت خودش در نظر خودش! این قضاوتی که انسانها راجع به خودشان دارند، هم در قالب رفتارهای کلامی و هم در قالب رفتارهای غیرکلامی است. بعد انسان یک جایی به خودش میآید (اصلاً در سنین پیری) که آیا من در ارزشگذاری خودم در زندگی خودم موفق بودهام یا نبودهام؟.
حجاب، امنیتآفرین و آرامشبخش
امنیت فردی و امنیت اجتماعی همواره به عنوان یکی از نیازهای اساسی هر جامعه انسانی مطرح بوده است، زیرا وجود این پدیده در سطح جوامع نظم و بقاء را به عنوان مهمترین کارکرد اساسی خود بهوجود میآورد. در واقع این پدیده از اصلیترین و اساسیترین کار ویژههای نهاد اجتماعی حکومت یا همان دولت است که مردم حق خود را در دفاع از حریم عمومی و خصوصی و حفظ جامعه به نهاد اجتماعی حکومت تفویض میکنند که این مسئله بر اساس دیدگاه نخبهگرایی بیانگر نقش بارز نهاد اجتماعی حاکمیت در تأمین امنیت در سطح جامعه است بر عهده حکومت میباشد. بنابراین استمرار وجود ارزشهای فرهنگی، فرایند اجتماعی شدن، وفاق و همکاری اجتماعی و... در بین شهروندان میتواند از مهمترین عوامل ارتقاء و تقویت امنیت اجتماعی به صورت واقعی باشد؛ این در حالی است که برخی نظامهای دولتی و حکومتی با توسل به قدرت نظامیشان و اقدامات و خطمشیهای قهرآمیز و اجباری میخواهند امنیت اجتماعی را بسترسازی نمایند.
امنیت اجتماعی خانواده عبارت است از: «حفظ حریم زندگی خانوادگی از خطرات و تهدیدات، همچنین ارتقاء سطح زندگی خانوادگی با اتخاذ تدابیری جهت کسب فرصتهای زندگی». در اینجا خطرات و تهدیدات به کلیه مخاطراتی اطلاق میشود که در روابط گرم و عاطفی، صمیمی و محبتآمیز خانواده اختلال ایجاد نماید و احساس نزدیکی و همدلی میان آنان را از بین ببرد.
حجاب و پوشش برای زنان، محیط جامعه را از بیبند و باری و آزادیهای جنسی حفظ مینماید و جلوی جلوهنماییهای زنان و دختران گرفته میشود و ارضای نیازهای جنسی را در همان محیط خانواده محدود مینماید.
آری! با بیحجابی، روابط آزاد و نامشروع جنسی، جامعه را فرا میگیرد و به همان نسبت کانون خانوادهها سست شده، آمار ازدواج کاهش مییابد و ازدواجهای گذشته هم به جدایی و طلاق منجر میشود. بنابراین وجود خانواده سالم و مستحکم در گرو گسترش فرهنگ حجاب خواهد بود.
بیحجابی زن عامل اصلی جنایت جنسی
رسانههای ضدانقلاب تلاش میکنند بگویند عدم پوشش آزاد زنان در جامعه باعث افزایش تجاوز جنسی شده است در حالی که آمارها دقیقاً خلاف این دیدگاه را اثبات می کند و هر آنجا که حجاب و رابطه مردان و زنان آزاد بوده است تجاوز جنسی نیز زیاد بوده است.
«تجاوز جنسی» جنایتی هولناک است اما این جنایت علل و عواملی دارد. «رواج پوشش نامناسب در جامعه» و «مریض دلی برخی افراد» از جمله این عوامل است. امّا برخی درصدد فرافکنی درباره اثرات سوء عامل بدپوششی هستند.
بر اساس مقاله منتشر شده در سایت دفتر برنامههای عدالت وابسته به وزارت دادگستری آمریکا، اکثریت روانپزشکان آمریکایی در سال ۱۹۹۱ معتقد بودند نوع پوشش زن میتواند باعث جنایت جنسی علیه زنان شود.
نویسنده مقاله بیان میکند: میزان تجاوز جنسی در ایالات متحده از سال ۱۹۶۳ تا ۱۹۸۹ چهار برابر شده است. جنایات جنسی علیه دختران جوان به یک نگرانی بزرگ تبدیل شده است. تحریک بصری اغلب در فعالیت جنسی عادی دخیل است، بنابراین یک سوال طبیعی این است که آیا تحریک از طریق لباس یکی از عوامل متعدد تجاوز و آزار است؟
۵۸۱ روانپزشک از ۵۰ ایالت آمریکا پرسشنامهای را تکمیل کردند مبنی بر این که آیا لباسهای تحریکآمیز در سطح بالایی از جنایات جنسی علیه دختران جوان نقش دارد یا خیر؟. اکثریت قابل توجهی از پاسخ دهندگان از هر دو جنس معتقد بودند که آنچه یک زن جوان میپوشد ممکن است بر خطر جنایت بر او تأثیر بگذارد.
تحقیقات «NISVS» در سال ۲۰۱۵ نشان میدهد که ۵۲.۲ میلیون نفر از زنان آمریکایی (۴۳.۶درصد کل زنان) مورد خشونت جنسی قرار گرفتند که از این تعداد به ۲۵.۵ میلیون نفر از آنان (۲۱.۳درصد) تجاوز (Rape) است. بیش از یک سوم زنان آمریکا (۳۷درصد) نیز در طول زندگی خود تماس جنسی نظیر لمس ناخواسته (Unwanted contact) را گزارش دادند.
این تحقیقات نشان میدهد که سن تجاوز یک نفر از هر ۳ زن قربانی برای اولین بار بین ۱۱ تا ۱۷ سالگی بود. یک نفر از هر ۸ زن نیز اعلام کردند که اولین تجاوز قبل از ۱۰ سالگی او رخ داده است.
امّا این آمار فقط به زنان ختم نمیشود. قریب به یکچهارم مردان در آمریکا (۲۴.۸درصد کل مردان) نیز نوعی خشونت جنسی را در طول زندگی خود تجربه کردهاند. از این میزان، حدود ۲.۸ میلیون نفر از مردان آمریکایی (۲.۶درصد) در طول زندگی خود قربانی تجاوز جنسی شدهاند. تقریباً یکپنجم مردان در آمریکا (۱۷.۹درصد) در طول زندگی خود تماس جنسی نظیر لمس ناخواسته (Unwanted contact) را گزارش دادند.
این تحقیقات نشان میدهد که سن تجاوز یک نفر از هر ۴ مرد قربانی برای اولین بار بین ۱۱ تا ۱۷ سالگی بود. یک نفر از هر چهار مرد قربانی نیز اعلام کردند که اولین تجاوز قبل از ۱۰ سالگی او رخ داده است.