به گزارش
بلاغ، آیین ویژه سنتی 26 عید ماه طبری هر سال در تاریخ 28 تیرماه شمسی در بیشتر روستاهای مازندران و در این مراسم با آداب خاصی برگزار میشود که این رسم به جشن مردگان نیز معروف است.
بر اساس سنت رایج و باورهای مردم در زمانهای قدیم، فریدون پادشاه پیشدادی به خونخواهی پدرش جمشید شاه ضحاک پادشاه را در سرزمین مازندران و در دماوند کوه به بند میکشد، مردم خبر این پیروزی را در شب با آتش زدن بوتهها به یکدیگر اطلاع میدهند و فردای آن روز با برپایی جشن و مسابقه کشتی این پیروزی را گرامی میدارند.
امروزه اهالی روستاهای اطراف امامزاده حسن سوادکوه علاوه بر خیرات کردن برای اموات خود و روشن کردن شمع روی مزارها، تماشاگر مسابقه کشتی سنتی لوچو میشوند و در این روز کشتی گیران سوادکوه در این محوطه گرد میآیند و به مصاف هم میروند.
اما در مناطق جلگهای جشن مردگان در آرامگاهها برگزار میشود، همانند روستای کلهودشت از توابع شهرستان بابل به این شکل اجرا شده و در روز قبل از این روز مردان روستا با تراشیدن گیاهان هرز روییده در محل آستانه سید شمس الدین آماده برپایی این روز خاص میشوند.
در روز موعود زنان و مردان به این محل آمده و به شکل جدا یعنی مردها در یک محل و زنها با فاصله چند متری در محلهای مشخص شده مینشینند.
مراسم سخنرانی به مناسبتهای زمانی و مکانی توسط سخنران جلسه انجام میشود. پس از سخنرانی حاضرین نسبت به عمران و آبادی این آستانه شریف و قبرستان مجاور تصمیمگیری میکنند و مبالغی نیز برای اجرای تصمیمات به صورت دلخواه جمع آوری میشود.
در پایان هم از حاضرین پذیرایی میشود و هزینه پذیرایی توسط حاضرین و خیرین تأمین میشود.
صرف ناهار که از پیش توسط خانمها تهیه شده پایان بخش مراسم است و در طول برگزاری مراسم برای شادی اموات صلوات و فاتحه بسیار خوانده میشود.
علاوه بر این موارد در زمینه جشن مردگان یا 26 عیدماه جشن زیبایی به نام "مجمه چاشت" نیز در روستای فرامرزکلای سوادکوه شمالی برگزار میشود و با توجه به قدمت آن این جشن با تلاش نویسنده و سوادکوه شناس احمد باوند سوادکوهی در 22 اسفند سال 95 به شماره 1375 به ثبت ملی رسید.
"مجمه چاشت" آیینی که از دوران گذشته تاکنون نسل به نسل در روستای فرامرزکلای سوادکوه شمالی به مناسبت روز 26 عیدماه برای ایجاد صله رحم و شادی درگذشتگان برگزار میشود با حضور مدیرکل میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری استان مازندران به عنوان میراث معنوی ثبت ملی شد.
منظور از "مجمه چاشت"، غذای موجود در سینی مسی که در زبان محلی به آن مجمه گفته میشود و "چاشت" همان خوردن غذا در هنگام ظهر است.
در روز 26 عیدماه مادران در خانه به اندازه توان غذاهایی تهیه میکنند که 100 درصد غذاها حاصل دسترنج خودشان است، سپس همه غذاها در درون سینی مسی چیده شده و روی سر زنان قرار داده و به تکیه محل سکونت خود میبرند و در بین مهمانانی که از نقاط مختلف آمدهاند پخش میشود. هر 4 تا 5 نفر دور یک مجمه جمع شده و در همین مجمه غذا میخورند به همین دلیل آن را "مجمه چاشت" نامگذاری کردند.
این آیین برای ایجاد شادی روح درگذشتگان و همچنین نوعی دید و بازدید خانوادهها بوده بنابراین در این آیینها میتوان میراث معنوی خود را به همگان نشان دهیم.
فلسفه آیین مجمه چاشت از زیان محقق تاریخاحمد باوند سوادکوهی محقق تاریخ در گفت وگو با
بلاغ، درباره آیین "مَجمِه چاشت" میگوید: 26 عیدماه مربوط به تاریخ طبری مازندران که معادل اسفند ماه تاریخ شمسی است و در دوم مرداد سال طبری آغاز میشود، به دلیل آنکه عیدماه آخرین ماه سال طبری است مردم مازندران به این مناسبت جشنی برگزار میکردند.
وی درباره فلسفه جشن 26 عیدماه، افزود: در برخی از افسانهها آمده است که وقتی کاوه آهنگر بر ضحاک غلبه کرد خبر پیروزی خود را به کوه نشینان میدهد و کوه نشینان با آتش زدن گون، خبر این پیروزی را به دشت نشینان میدهند، در آنجا فریدون دستور میدهد که ضحاک را به کوهستان برده و وی را در آنجا زندانی کنند و سپس با دستور فریدون به یاد مردگانی که به دست ضحاک کشته شدند شمع روشن کردند و با رفتن به سر مزارشان به نوعی از آنان تجلیل می کنند، بنابراین این آیین از آن دوران تاکنون یعنی حدود 8 هزار سال در مازندران مرسوم بود.
باوند تصریح کرد: به مناسبت جشن 26 عیدماه در روستای فرامرزکلای شهرستان سوادکوه شمالی آیینی به نام "مَجمِه چاشت" با قدمت حدود سیصد سال برگزار میشود.
وی درباره علت اینکه روستای فرامرزکلا به عنوان پایلوت ثبت معنوی "مجمه چاشت" قرار گرفت، اظهار کرد: آیین "مجمه چاشت" به سبب آنکه در روستای فرامرزکلا در سال دو مجمه چاشت داریم یکی 26 عیدماه و دیگری چهل و هشتم که معادل رحلت پیامبر به روش نیاکانمان هنوز در حال برگزاری است بنابراین این آیین در این منطقه به ثبت میراث معنوی رسید.
این محقق با اشاره به اینکه برای ثبت هر اثری باید به اسم محلی آن توجه شود و قدمت تاریخی داشته باشد و درباره آن کتابها و مقالات مختلف نوشته شود، تصریح کرد: درباره آیین "مجمه چاشت" روستای فرامرزکلا در کتاب «آیینهای کهن ایران» اشاره شد و نیز در مقالات مختلف در این باره بحث و همچنین فیلم مستندی هم در این مورد به نمایش در آمد تا اینکه همه این عوامل موجب ایجاد زمینهای برای ثبت معنوی این آیین شد.
وی آیینهای عید مردگان را دارای سه شاخه دانست و گفت: از مهمترین برنامههای 26 عیدماه "مجمه چاشت" است که در روستای فرامرزکلای سوادکوه شمالی اجرا میشود و نیز کشتی لوچو در امامزاده حسن لاشت که به ثبت معنوی رسید و همچنین بازار سنتی که در امام زاده محمد کتی لته شهرستان سوادکوه شمالی برگزار میشد.
باوند افزود: آیین "مجمه چاشت" فرامرزکلا بسیار در بین مازندرانیها شهره بود به طوری که از حوزه بابل، درونکلا، بابلکنار، روستای سیودرکا و همچنین روستای بزچفت مردمانش برای برگزاری این آیین در این منطقه جمع میشدند. در گذشته قبل از برگزاری آیین مجمه چاشت، اهالی به سر مزار برای "آستانه تراشی" میرفتند یعنی خس و خاشاک اطراف قبرها را تمیز میکنند.
اعتقاد مردم مازندران درباره 26 عیدماهاین محقق تاریخ با بیان اینکه مردم مازندران معتقدند در 26 عیدماه مردگان به خانه و کاشانه خود بر میگردند و چشم انتظارند که بدانند بازماندگان چه اقداماتی برای آنان انجام میدهند، ادامه داد: بازماندگان نیز در این ایام خیرات میکنند تا در جشن مردگان شریک باشند اما تنها جشنی است که شادی در آن زیاد به چشم نمیآید.
باوند با بیان این موضوع که باید نوحههایی که زنان مازندرانی در هنگام از دست دادن فردی سر میدهند نیز به ثبت برسانیم، تصریح کرد: برخی از زنان در هنگام از دست رفتن فردی به نوحه خوانی میپردازند که در آیین مازندران به آن «نِواجِش» گفته میشود و از سختیها و مشکلات از دست رفته با صدای نوحه در نواجشهایشان ناله میکنند.
وی با اشاره به اینکه 26 عیدماه را نیاکانمان برای صله رحم بنا نهادند، گفت: در روستاها، پدران دارای آب و خاک هستند. منظور از آب، آب کشاورزی و خاک نیز زمین کشاورزی است. در گذشته در بین کشاورزان بر سر آب و خاک اختلافاتی ایجاد میشد. در آیین "مجمه چاشت" کدورتها از بین میرفت و با هم در یک سینی غذا میخورند بنابراین این آیین برای آشتی بازماندگان است.
باوند با بیان اینکه نکته دیگر اینکه مردم بر این باورند که روح ارواح در این روز به زمین بر میگردد و نیاز به خیرات دارند، گفت: در گذشته در این ایام روضه خوانی به نیت اموات برگزار میشد، یک باور هم داشتند که پروانهای از سمت قبرستان به سمت خانهها میآید که به آن روح پاپلی میگفتند با دیدن این پروانه مقداری آب به بیرون میریختند و بر این باور بودند که این پروانه آب را برای ارواح میبرد.
وی یادآور شد: از مدیرکل میراث فرهنگی استان مازندران دکتر بزرگنیا و خانم اصانلو کارشناس ثبت میراث معنوی و شورا و دهیاری و اهالی محل برای حمایت از به ثبت رساندن آئین مجمه چات در روستای فرامرزکلای سوادکوه شمالی قدردانی کنم.
علی حسننژاد پژوهشگر نویسنده فرهنگ عامه درباره اعتقادات و باورهای مردم حاشیه رشته کوه البرز و تاریخ برگزاری جشن 26 عیدماه، گفت: حکمرانی ضحاک پادشاه ایرانی با کشتار مردم همراه بود و اجازه نداشتن برای عزاداری عزیزانشان اوج این ظلم بود و پس از پیرورزی فریدون بر ضحاک، بستر برای حضور مردم بر مزار در گذشتگانشان فراهم شد.
حسننژاد تصریح کرد: در گفتههای اساطیری آمده که مردم به پاس پاسداشت این پیروزی که بسترساز فرصت حضور بر سر مزار امواتشان فراهم شد این روز را با پذیراییها و برگزاری برنامههایی جشن میگیرند. این حضور دسته جمعی یک روزه بر سر مزار مردگان نیز نوعی یادآوری مرگ و قدر دانستن فرصت زندگی است.
وی میگوید: براساس سال باستانی مازندران یا همان طبری که 12 ماه و هر ماه 30 روزه است، تحویل سال مازندران دوم مرداد است اما این آیین سنتی در بازه زمانی از دهه آخر تیر تا 28 تیر ماه برگزار میشود.
این محقق فرهنگ عامه مازندران، این مراسم را در آمیخته با کارهایی همچون توزیع انواع غذاها و شیرینیها دانسته و خاطرنشان کرد: در برخی نقاط مازندران از جمله سوادکوه و دودانگه ساری شیرینی خاص با شکل و شمایل انسانها و ابزار کار کشاورزی و دامداری تهیه و در روز جشن مردگان تهیه و توزیع میشود و در این باور و اعتقاد وجود دارد که با حک شدن شکل و شمایل ابزار کار حرفههای مختلف بر روی این شیرینی، ماندگاری راه، روش و کردار گذشتگانمان را نشان میدهند.
وی به برگزاری آیینهایی در مناطق کوهستانی و ییلاقی استان از جمله آمل، لاریجان و سوادکوه اشاره و گفت: غروب روز 26 عید ماه نوعی گیاه وحشی با نام «گون» به نشانه اعلام برگزاری عید مردگان در سطح روستا چرخانده میشود که به این آیین «نورگَوِن» گفته میشود.
حسننژاد با اشاره به اینکه روشن کردن شمع تهیه شده از روغن گیاهی به عنوان پیش درآمد برگزاری این جشن است و از شب قبل انجام میشود، افزود: انجام این کار همچنان در برخی مناطق مازندران از جمله دودانگه ساری باقی مانده و انجام میشود و مردم این مناطق شمعها را در ایوان خانهها و بر سرمزار مردگان خود روشن میکنند.
نورگون به معنی گونهای شعلهور جشنی که در منطقه کوهستانی مازندران در روز 21 تیرماه برگزار میشود و مرکز این جشن در روستای نوا از توابع آمل است.
نام مصطلح و رایج این جشن «نورگوهون» به معنی نورگون (گون در لهجه محلی گوهون نامیده میشود). این مراسم در روستای نوا و در 26 نوروز ماه (نوروز ماه از ماههای زمینی و برابر با 20 تیرماه شمسی) و از حوالی عصر که هوا رو به تاریکی میرود برگزار میشود.
نوا روستایی بسیار زیبا با حدود 100 چشمه و دشتهایی زیبا که توسط کوههایی با نام عبرت، رئیس کوه، خورته (خورشید) کوه و سیو کوه (سیاه کوه) احاطه شده و در 70 کیلومتری شهرستان آمل واقع در استان مازندران است.
مردم این روستا معتقدند که فریدون بعد از شکست ضحاک و از آنجایی که میبایستی او را در غاری در کوه دماوند به زنجیر بکشد به سمت قله دماوند به راه افتاد اما طرفداران ضحاک نیز در تلاش برای رهانیدن او بودند و بارها به لشکریان فریدون شبیخون زدند و او ضمن شکست آنان به سمت قله میرفت تا زمانی که به روستای نوا که درست مقابل قله دماوند بوده رسید. روستایی که از آنجا دماوند مانند مادری مهربان نشسته و چادرش را برای حفظ فرزندانش گسترانید.
پس از چند شب و روز استراحت و رفع خستگی فریدون و لشکریانش به همراه ضحاک ماردوش روانه قله دماوند میشوند و قرار میگذارند که بعد از به بند کشیدن ضحاک در دامنه کوه آتش روشن خواهند کرد تا همگان بدانند که کار ضحاک به پایان رسید.
علیرغم فاصله کم نوا تا قله دماوند هر چه مردم منتظر ماندند اثری از آتش نبود و همه نگران بودند که نکند که ضحاکیان با کشتن فریدون و یارانش او را از بند رهانیده باشند بنابراین مردم روستا به بلندترین نقطه روستا به قلاپیش یا همان جلوی قلعه رفته و چشم به دماوند دوخته بودند در حالی که آفتاب آرام آرام غروب میکرد و شب دامن میگستراند از علامت آتشین خبری نبود تا آنکه اوایل شب ناگهان نور آتش از دامنه دماوند درخشید و مردم نوا نیز در پاسخ آن آتش گونها را بر سر طنابی بسته و پس از آتش زدن، آن را بالای سر به گردش درآوردند تا پاسخ دلگرم کنندهای برای یاران فریدون باشد و از آن زمان به بعد این مراسم به جشنی بزرگ تبدیل شد و هر سال در حدود 20 تیرماه شمسی در همان محل قلاپیش همه گرد هم میآیند و جشن میگیرند و گونهای خشک را آتش زده و به دور سر میچرخانند و خانواده نامزدهای جوان برای نو عروس کله قند، شیرینی، میوه و مرغ و خروس میفرستند و آنها نیز خانواده داماد را به شام دعوت میکنند.