تاریخ انتشارجمعه ۳ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
کد مطلب : ۴۸۴۷۲۷
این اقتصادی که در مقابل قحطی 15درصد مردم دنیا و 30درصد سوءتغذیه جمعیت جهان و مرگ روزانه چندین هزار کودک از شدت گرسنگی، آمریکا اجازه کشت چند میلیون هکتار از زمین‌هایش را نمی‌دهد و یا چند کشور اروپایی برای جلوگیری از کاهش قیمت مواد غذایی در جهان، مواد غذایی تولیدی خود را در دریا و اقیانوس می‌ریزند، نمی‌توان ادعا کرد که اقتصاد انسانی نه حتی اقتصاد اسلامی در هیچ نقطه‌ای از زمین به اجراء در آمده است.
۰
plusresetminus
اقتصاد اسلامی و عدالت جهانی
به گزارش بلاغ؛ اگر آزادى فعّالیّت‌هاى اقتصادى را این‌جور معنا کنیم که آن کسانى که قدرت فعّالیّت و مانور اقتصادى دارند اینها آزادند هرچه خواستند تولید کنند، هر جور خواستند عرضه کنند، هروقت خواستند توزیع کنند، هر جور خواستند بفروشند، هر جور خواستند مصرف کنند، این یقیناً نظر اسلام نیست.۱
حتّى در مصرف باید مراقبت بشود که اسراف به‌وجود نیاید؛ البتّه اسراف در یک حدّى فقط یک گناه شخصى است، امّا اگر همین کار حرام به حدّى رسید و به کیفیّتى درآمد که نظام اقتصادى جامعه را تهدید کرد، در جامعه فقر را گسترش داد، مایه‌ محرومیّت قشرهاى عظیمى از مردم شد، اشیاء و اجناسى را که با زحمت زیاد و با شرکت عمومى تولید می‌شود، به فنا و نابودى تهدید کرد، آن‌وقت دولت اسلامى وظیفه دارد در مقابل این اسراف و تضییع اموال بایستد.
نظر اسلام در سطح دنیا هم همین‌جور است. اگر یک نظام عادلانه‌ اقتصادى جهانى برقرار باشد، اگر سازمان‌هاى بین‌المللى مسلّط و قوى‌اى وجود داشته باشد باید جلوى کشورهایی که موادّ غذایی را اسراف می‌کنند، بگیرند. درحالى‌که در دنیا روزانه چندین هزار کودک زیر ۵ سال از گرسنگى و سوءتغذیه می‌میرند، درحالى‌که ۱۰ تا ۱۵ درصد مردم دنیا دچار قحطى‌اند، درحالى‌که ۳۰ درصد مردم دنیا دچار کمبود موادّ غذایى‌اند، آمریکا اجازه‌ کشت چند میلیون هکتار از زمین‌هایش را نمی‌دهد یا اروپایی‌ها موادّ غذایی تولیدشده‌شان را به دریا می‌ریزند تا از افت قیمت جلوگیری کنند. اگر سازمان‌هایى در دنیا باشند و حکومت‌هاى داراى وجدان بیدارى در دنیا باشند که قدرتشان را به نفع انسان‌ها و ملّت‌ها بخواهند به‌کار ببرند باید از این اقدامات جلوگیرى کنند. بنابراین، اقتصاد آزاد و مالکیّت خصوصى به معناى این نیست که کسى حق داشته باشد هر مقدارى که می‌خواهد مصرف کند ولو این مصرف زیاد او موجب بشود انسان‌هایى از گرسنگى بمیرند، انسان‌هایى دچار بیمارى بشوند، انسان‌هایى موادّ اوّلیّه و لازم زندگى گیرشان نیاید که مصرف بکنند. این از نظر اسلام ممنوع است.۲
یک نکته‌ دیگر در باب اقتصاد آزاد در اسلام این است که هیچ‌گاه اجازه داده نمی‌شود در اسلام که فعّالیّت آزاد اقتصادى موجب دست‌درازى به سرنوشت سیاسى جامعه و دخالت در بافت سیاسى و تشکیلات سیاسى جامعه بشود. در کشورهاى سرمایه‌دارى غرب سرمایه‌سالارى وجود دارد. سرمایه‌داران بزرگ درحقیقت اداره‌کنندگان حقیقى و دستهاى پشت پرده‌ نظام سیاسى کشورهاى بزرگ هستند؛ البتّه بعضى از عناصرشان در داخل حکومتها هم راه پیدا می‌کنند، امّا اگر در حکومتها هم شرکت نداشته باشند، پشت پرده‌ی انتخابات در اختیار آنها است، تعیین رئیس‌جمهور با کمک آنها است، پیش رفتن و پس رفتن یک شخصیّت در صحنه‌ سیاست، در سنا، در مجلس نمایندگان در اختیار آنها است؛ قوانینى که وضع می‌شود با نظر آنها است، طبق مصلحت آنها است. کاپیتالیسم به معناى سرمایه‌دارى شاید خیلى دقیق نباشد؛ سرمایه‌گرایى، سرمایه‌سالارى و آقایى سرمایه است. این هم از نظر اسلام مردود است و هر چیزى که به این وضعیّت منتهى شود باید جلویش گرفته بشود.۳
نکته‌ دیگر اینکه در اقتصاد آزاد اسلامى به مقتضاى آزادى اقتصادى، مسئولیّت امور اقتصادى جامعه و سنگینى بار امور اقتصادى جامعه هم بر دوش مردم است. در کشورهاى سوسیالیستى این‌طور نیست؛ در کشورهاى سوسیالیستى و در نظام دولت‌سالارى - که دولت همه‌ کارخانجات، زمین‌ها و دستگاه‌هاى تولید ثروت را در اختیار دارد و مردم کارمندان دولت هستند - از مردم توقّعى نمی‌شود داشت. مثلاً برای جنگ یا ویرانى یا زلزله یا بیمارى اگر در جامعه به‌وجود آمد، مردمی که کارمندان دولتند چه‌کار می‌توانند بکنند؟ مگر تن خودشان را بیاورند مصرف کنند. امّا در نظام اسلامى این‌جورى نیست. انفاق و دادن مال و اداره‌ امور نیازهاى اقتصادى و پُر کردن خلأهاى اقتصادى مستقیماً بر دوش آحاد مردمى است که کارهاى اقتصاد جامعه و فعّالیّت آزاد اقتصادى را در جامعه دارا هستند.۴ در اسلام انفاق یک اصل است، باید در راه خدا خرج کرد. نمی‌گوید معامله نکنید و تحصیل مال نکنید، [بلکه می‌گوید] بکنید امّا خرج کنید. اسلام مردم را عادت می‌دهد که آنچه را که به دست آورده‌اند به‌قدر نیاز زندگى - نیاز معمولى و متوسّط ولو توأم با مقدارى رفاه و آسایش و گشایش در روزى، نه حالا با عسرت و فشار - براى خودش صرف کند، و آنچه زیاد مى‌آید باید در راه مصالح عمومى جامعه خرج بشود. اگر کسى ثروت را درآورد و آن را با اسراف، با خرجهاى بیخودى، با زیاده‌روى‌هاى گوناگون، با تجمّل، با اشرافیگرى، با خوراک مسرفانه، با پوشاک مسرفانه، با مرکب یا منزل مسرفانه، همه‌ آن را خرج کرد یا آن را نگه داشت و جمع ثروت کرد، این از نظر اسلام مذموم و منفور است. عدم انفاق منفور و مذموم است و اگر با جمع ثروت همراه باشد حرام است.۵
در جامعه‌ اسلامى یک حادثه‌اى رخ می‌دهد، که دولت احتیاج پیدا می‌کند به پول، این پول را مردم باید تأمین کنند. جنگى در جامعه پیش مى‌آید، ویرانى‌اى پیش مى‌آید، بیمارى‌اى پیش مى‌آید، حادثه‌ فوق‌العاده‌اى پیش مى‌آید، نظر اسلام این است که مردم باید به‌قدر وسع و توانایى خودشان این خلأ را پر کنند. البتّه چون همه‌ مردم در یک سطح نیستند، آن کسانى که بهره‌مندى بیشترى دارند، امکانات بیشترى دارند، تکلیف بیشتر برعهده‌ آنها است. آن کسانى هم که بیشترین بهره‌مندی‌ها را در جامعه دارند، وظیفه‌شان با مردم عادى یکسان نیست. این نمی‌شود که در جامعه‌ اسلامى ما که به هدایت قرآن حرکت می‌کند، در راه اسلام حرکت می‌کند، براى خدا و اعلاء کلمه‌ دین جنگ می‌کند، و در مقابلش آن‌همه مشکلات را تحمّل می‌کند، یک عدّه‌اى هم در جامعه باشند که بهره‌مندی‌هایى هم داشته باشند، برخورداری‌هایى هم داشته باشند، هیچ مسئولیّتى هم در مقابل نیازهاى جامعه حس نکنند؛ این از نظر اسلام اصلاً قابل‌قبول نیست. آیه‌ «و انفقوا فى سبیل اللّه و لاتلقوا بایدیکم الى التهلکة»۶ همین مطلب را بیان می‌کند؛ می‌فرماید در راه خدا انفاق کنید، و به دست خودتان، خودتان را در هلاکت نیندازید؛ یعنى اگر انفاق نکردید، به دست خودتان خودتان را در هلاکت می‌اندازید. جامعه‌ اسلامى به‌صورت تعارف این حرف را نمی‌زند، این یک وظیفه است، یک تکلیف است، نه فقط یک حکم اخلاقى؛ این‌همه آیات انفاق در قرآن بیان یک حکم اخلاقى نیست، بیان یک فریضه‌ى شرعى است. شما ببینید لحن «انفقوا» در قرآن همان لحن «جاهِدوا فى سبیل الله» است؛ «انفقوا فى سبیل اللّه»، «جاهِدوا فى سبیل الله»، یک‌جور حرف زده، یک‌جور مردم را مخاطب قرار داده و این یکى از آن نکات مهمّى است که در طىّ مباحث اقتصادى اسلام حتماً باید به آن توجّه بشود. بحث مسئولیّت عمومى به‌تناسب امکانات و به‌تناسب بهره‌مندی‌ها در مقابل نیازهاى عمومى، در مقابل دفاع از کشور، دفاع از مرزها، دفاع از نوامیس، دفاع از نظام اسلامى و در مقابل بقیّه‌ تهاجم‌هایى که می‌شود، یکى از وظایف و فرایضى است که بر دوش مردم است.۷
کسانى که تمکّن دارند به هر اندازه‌اى که تمکّن دارند باید به مخارج عمومى، به مصارف عمومى کمک کنند که یکى از آنها کمک به فقرا است، امّا منحصر در کمک به فقرا هم نیست. این نمی‌شود که در جامعه‌ اسلامى کسانى کسب مال و ثروت بکنند و تصوّر بکنند که آنچه دارند «انّما اوتیته على علم»۸، حرف قارون را بزنند. قارون می‌گفت این اموال را من با زیرکى خودم، با دانایى خودم، با کوشش و تلاش خودم به دست آورده‌ام، ناز شَستم. این فکر، فکر غلطى است که کسى بگوید آنچه من به دست آوردم، با تلاش و زیرکى و هوشیارى خودم بوده، پس ناز شَستم. در منطق اسلام همه موظّفند به نیازهاى اجتماعى کمک کنند. اگر در همین جامعه‌ى کنونى ما رفع فقر با یک برنامه‌ریزى به‌وسیله‌ کمک‌هاى مردمى مورد توجّه قرار بگیرد، مطمئنّاً در طول چند سالى وضعیّت جامعه و چهره‌ کشور عوض خواهد شد. براى اینکه در جامعه تعادل ثروت به‌وجود بیاید، جامعه ازلحاظ ثروت دوقطبى نشود، اسراف و فساد مالى به‌وجود نیاید، فقر به‌وجود نیاید، بهترین راه و موفّق‌ترین شیوه‌ها همین شیوه‌ى انفاق است. قرآن کریم عدم انفاق را از علائم نفاق می‌داند. یک‌جا در علائم منافقین می‌فرماید «المنافقون و المنافقات بعضهم من بعضٍ یأمرون بالمنکر و ینهون عن المعروف و یقبضون أیدیهم»۹ دستهایشان را می‌بندند، یعنى انفاق نمی‌کنند. در یک‌جاى دیگر هم به کسانى اشاره دارد که با خدا عهد می‌کنند که اگر خدا به آنها چیزى بدهد در راه خدا انفاق کنند؛ «فلمّا آتاهم من فضله بخلوا به و تولّوا»۱۰؛ امّا بعد از آنى که پولدار شدند بخل می‌کنند. اینها را خدا می‌فرماید «فاعقبهم نفاقًا فى قلوبهم الى یوم یلقونه بما اخلفوا اللّه ما وعدوه»۱۱؛ چون وعده‌ خدا را تخلّف کردند بنابراین خداى متعال در دل اینها نفاق می‌اندازد. پس یکى از نشانه‌هاى منافق این است که او قبض ید می‌کند، یعنى انفاق نمی‌کند. البتّه نمی‌توانیم بگوییم هرکسى که قبض ید می‌کند، این مطلقاً منافق است، امّا مطمئنّاً یکى از علائم منافق این است. در آیاتى عذاب الهى را براى کسانى که انفاق نمی‌کنند وعده داده است. آیه‌ بسیار شدیداللّحن «خذوه فغلّوه. ثمّ الجحیم صلّوه. ثمّ فى سلسلةٍ ذرعها سبعون ذراعًا فاسلکوه. انَّه کان لا یؤمن باللّه العظیم. و لا یحضّ على طعام المسکین»۱۲، ناظر به مسئله‌ بى‌تفاوت بودن در مقابل فقرا و مستمندان و خونسرد بودن در مقابل نیازهاى جامعه است. حتّى آن کسى که خودش هم نمی‌تواند انفاق کند باید دیگران را وادار کند به انفاق. در آخر سوره‌ منافقون می‌فرماید «و انفقوا ممّا رزقناکم من قبل أن یأتى احدکـم الموت فیقول ربّ لولا اخّرتنى الى اجلٍ قریبٍ فأصّدّق و اکن من الصّالحین»۱۳؛ یعنى در آن وقتى که مرگ به سراغ او مى‌آید که ناگهانى هم مرگ به سراغ همه مى‌آید، آنجا ناگهان به خود مى‌آید؛ می‌گوید پروردگارا! عقب بینداز این مهلت را شاید بتوانم من تصدّق بدهم در راه خدا، بتوانم انفاق کنم؛ [در] حسرت انفاق نکردن اموالى است که حالا او خواهد رفت و آنها خواهد ماند.۱۴
پانوشت‌ها:
۱- آیت‌الله خامنه‌ای، ‌بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ تهران، ۲۴/۷/۱۳۶۶
۲- همان
۳- همان
۴- همان
۵- آیت‌الله خامنه‌ای، ‌بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ تهران، ۱۵/۸/۱۳۶۶
۶- سوره‌ بقره، بخشی از آیه‌ ۱۹۵
۷- آیت‌الله خامنه‌ای، ‌بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ تهران، ۲۴/۷/۱۳۶۶
۸- سوره‌ قصص، بخشی از آیه‌ ۷۸
۹- سوره‌ توبه، بخشی از آیه‌ ۶۷، ترجمه: «مردان و زنان دوچهره [همانند] یکدیگرند؛ به کار ناپسند وامیدارند و از کار پسندیده بازمی‌دارند و دستهاى خود را [از انفاق] فرو می‌بندند.»
۱۰- سوره‌ توبه، بخشی از آیه‌ ۷۶، ترجمه: «پس چون از فضل خویش به آنان بخشید بدان بخل ورزیدند و... روى برتافتند.»
۱۱- سوره‌ توبه، بخشی از آیه‌ ۷۷، ترجمه: «درنتیجه به سزاى آنکه با خدا خلف وعده کردند و... در دلهایشان تا روزى که او را دیدار می‌کنند پیامدهاى نفاق را باقى گذارد.»
۱۲- سوره‌ حاقّه، آیات ۳۰-۳۴، ترجمه: «[گویند] بگیرید او را و در غل کشید. آنگاه میان آتشش اندازید. پس در زنجیرى که درازى آن هفتاد گز است وى را در بند کشید. چرا که او به خداى بزرگ نمی‌گروید. و به اطعام مسکین تشویق نمی‌کرد.»
۱۳- سوره‌ منافقون، آیه‌ ۱۰، ترجمه: «و از آنچه روزى شما گردانیده‏ایم انفاق کنید پیش از آنکه یکى از شما را مرگ فرارسد و بگوید پروردگارا چرا تا مدّتى بیشتر [اجل] مرا به تأخیر نینداختى تا صدقه دهم و از نیکوکاران باشم.»
۱۴- آیت‌الله خامنه‌ای، ‌بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ تهران، ۲۹/۸/۱۳۶۶

سید یاسر جبرائیلی
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

تاخیر در انتصابات، خسارتی جبران‌ناپذیر
شنبه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۰
مردم  و حق اعتراض
جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
شهید شیرودی، مالک اشتر دفاع مقدس
شنبه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۱
پرستاران سر دو راهی خانه‌نشینی و تغییر شغل
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۲۳
آنچه خوبان همه دارند تو یک‌جا داری
يکشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۷