به گزارش
بلاغ؛ در جلسه سه شنبه نهم خرداد سال جاری مجلس شورای اسلامی صلاحیت و برنامههای آقای دکتر رضا مراد صحرایی وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش دولت سیزدهم را مورد بحث و بررسی قرار دادند و در نهایت او توانست رای اعتماد نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی را بدست آورد. مخالفین آقای وزیر ضمن طرح مباحث حائز اهمیت، نکته قابل ملاحظهای نیز بیان داشتند که نمیشود به راحتی و ساده اندیشی ازآن گذشت، یعنی قوت گرفتن جریان لیبرال در مراکز آموزشی از جمله آموزش و پرورش است.
بارها امامین انقلاب اسلامی، مسئولان، کارگزاران و متولیان مراکز آموزشی و تربیتی را نسبت به رشد و توسعه این جریان هشدار دادند، اما برخی از جریانهای سیاسی وابسته و دلبسته به غرب برای بقا و تداوم قدرت، آگاهانه نسبت به دستکاری افکار و ذهن نسل نوجوان و بی دفاع در سالهای اخیراقدام کردند، و آثار و نتایج آن را امروز در جامعه شاهد هستیم و اکنون همه ی نهادهای رسمی و انقلابی، به دنبال چگونگی مقابله با این پدیدهی فرهنگی و اجتماعی هستند ودر این راستا، باید هزینه های گزافی را نیز پرداخت کرد.
در دهههای گذشته دولتهایی به صحنه قدرت آمده اند که علناً مکتبهای سیاسی جهان غرب را آمال و آرزوهای خود برای پیشبرد اهداف لازم دانستند و برای استمرار اندیشه های آن، چه در دستگاه های اجرائی و چه در مراکز دانشگاهی و مدارس، دریغ نورزیدند. مهمترین پی آمد این نقشه راه، کاهش محتوای دینی و تمرد از قوانین رسمی کشور و متعاقب آن افزایش نزاع و تعارض میان الگوهای ناب مصونیت زا در ساحت فردی و خانواده با تکالیف سیاسی در کشور شده است.
بنیادیترین تاثیر را در ادوار گذشته، موافقان اندیشه فیلسوف آمریکائی جان دیویی در نسل نوجوان و جوان در دانشگاهها و مدارس به جای گذاشت، این اندیشمند آمریکائی اعتقاد دارد که برای تضمین تداوم قدرت، می بایست از طریق آموزش و تربیت آگاهانه نسل ها، شبکهی جدیدی از حامیان را بوجود آورد و جامعه دلخواه و مطلوب را ساخت و با نفوذ روی افکار و ذهن بر اساس یک طرح جامع به تدریج شاخصهای ویژه و مقاوم و سخت را از کل جامعه دگرگون کرد و امیدوار بود که با اصلاح مدارس، فرهنگ سیاسی مردم نیز در آینده اصلاح گردد.
اساس این مدل روی کودکان تمرکز دارد و با بازتولید اجتماعی در این قشر به نوعی برای ایجاد نظم سیاسی، به شکل دهی شخصیت شهروندان می پردازد و در حقیقت نیت پنهانی هواداران این تفکر در دستگاه آموزشی کشور، محدودسازی تربیت دینی کودکان و کاهش قدرت تصمیم در انتخاب بهترین و با فضلیتترین دولت است. این مسئله ای که امروز و آینده گریبانگیر چرخش قدرت در پیچ های حساس بدست خواهد داد.
شاید بزرگترین و هولناکترین موضوع که کودکان، نوجوانان و جوانان این کشور مقدس را تهدید می کند، بی اعتقادی به همه چیز است، خیانتی که جماعت غربگذایان با روایتهای کاذب و دروغین و نمایشهای شیطانی در کالبد این قشر بی دفاع و فاقد آرایش سیاسی روا داشتند.
وزیر محترم آموزش و پرورش و کلیه همراهان در این دستگاه بزرگ و حساس باید به این نکته واقف باشند که غفلت از این جریان کهنه کار در درون ساختار آموزش و پرورش در تمامی سطوح، می تواند خسارت جانکاهی را به بدنهی نظام مقدس جمهوری اسلامی وارد نماید و جاه طلبیهای سیاسی آنان از هرگونه علایق دینی و انقلابی مهمتر است و ضرورت دارد در بکارگیری برنامه نویسان، اساتید، آموزگاران و تربیت نیروی انسانی، حفظ جهت گیری انقلابی، ارزش برتر بودن اسلام و دین از همهی مکاتب دروغین، تیزفهمی و توجه به نیات باطنی شیاطین عالم، توجه به پایههای ایمانی پیشرفت، استقامت و عمل صالح و اعتماد و اتکال به کمک الهی و پاسداری از ولایت فقیه سرلوحه امور قرار گیرد تا امید و طمع دشمنان این مرز و بوم در هضم جمهوری اسلامی ناکام بماند.
دکتر سید جواد موسوی – مدرس دانشگاه