به گزارش
بلاغ، در طول نسلهای مختلف، آسیبهای اجتماعی از جمله موضوعاتی است که انکارناپذیر و غیرقابل چشم پوشی است.
هرچند که در نسلهای مختلف، این آسیبها با شدت متفاوت وجود داشتهاند اما به مرور و با گذشت زمان بر اهمیت آن افزوده شد.
این اهمیت دادن و دیده شدن، به واسطه فهم این مهم ایجاد شد که هرکدام از این آسیبها، سلسلهوار، زمینهساز پیدایش نوع جدید آن هستند.
در واقع هرکدام از معضلات اجتماعی از بین نمیروند بلکه شکل جدید و نوینی از خود بروز میدهند.
میان سینما و جامعه یک رابطه دو طرفهای وجود دارد و هر یک بر دیگری اثر میگذارد.
یک فیلمساز، برای ساخت فیلم، با هر موضوعی، قبل از هرچیز، به جامعهاش نگاه میکند و مناسبات کاراکترها و زندگیشان را با مردم و جامعه رعایت میکند.
سینما، به عنوان یک رسانه، تجلی و آیینه جامعه خود است.
اگرچه در ابتدای امر هدفی به جز سرگرمی نداشت اما به مرور دریافته شد که این هنر، ابزاری است برای نمایش یک جامعه با تمام فرهنگ و تمدن، تاریخ، آداب، اعتقادات مذهبی، مشکلات.
همچنین در کنار اینها میتواند به عنوان یک تریبون، بیانگر آسیبهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی در قالب طرح مشکل و حتی ایده برای برطرف کردن و یا کاهش دادن آنها باشد.
سینمای ایران، در دهههای اخیر، به دنبال افزایش آسیبها و ظهور شکلهای جدید آسیب، سینمای اجتماعی را بیشتر و جدیتر دنبال کرده است که بعضاً از آن به عنوان سیاهنمایی یاد شده است.
شاید این برداشت از اینجا نشئت میگیرد که فیلمسازان در اغلب فیلمها، به طرح مشکل اکتفا کردهاند و تقریباً همه آنها از یک زاویه مشابه به آن مشکل نگاه کردهاند. اما با این حال باید پذیرفت که این آسیبها واقعیتهای جامعه هستند که در سینما، به واسطه خلق فضای دراماتیک و نشان دادن آسیب اجتماعی در دل قصه، کمی بزرگنمایی هم به نظر بیاید، اما واقعیت امر اینطور نیست!
در هیچ کجای جهان سینمای اجتماعی را نمیتوان یک ژانر معرفی کرد چرا که هیچ زمانی سینما از اجتماع جدا نیست؛ زمانی که یک قصه و یک اتفاق را نمایش میدهیم، این اتفاقها توسط شخصیتها که خود عضوی از جامعه هستند، رقم میخورد.
بنابراین ما همواره در فیلمها متاثر از جامعه و یا با یک کنش اجتماعی روبرو هستیم؛ با این حال میتوان سینمای اجتماعی را در قالب درامها و قصهها مورد بررسی قرار داد.
اعتیاد به عنوان یک آسیب اجتماعی در سینمای ایران، سالهاست که مورد توجه است.
مصرف مواد مخدر و اعتیاد، که امروزه رشد چشمگیری در جامعه وجود دارد، از جمله معضلات اجتماعی مهمی است که خود از نتیجه و تبعات آسیبهای اجتماعی دیگر همچون طلاق، مشکلات خانوادگی، فقر، بیکاری و... است.
به دنبال رشد آماری این آسیبها و با ایجاد انواع جدید و متنوع مواد مخدر، اعتیاد نیز سیر صعودی داشته است، همچنین خود اعتیاد هم می تواند بستر آسیبهای دیگر باشد.
مصرف مواد مخدر، یکی از آسیبهایی است که علاوه بر شخص درگیر اعتیاد، افراد مرتبط با آنها مثل خانواده و دوستان، و شرایط مرتبط با او، مثل شرایط تحصیل و شرایط کاری را تحتالشعاع خود قرار میدهد و این خود زمینه ساز معضل جدیدی است.
سینما با استفاده از توان هنری و اجتماعی خود، در دهههای اخیر تلاش کرده تا با نشان دادن موقعیتها و قصههای تحت تاثیر اعتیاد، در جهت مبارزه با مصرف مواد مخدر تلاش کند اما اینکه تا چه اندازه از پتانسیل خود به درستی استفاده می کند، محل بحث است.
در سالهای بعد از انقلاب، فیلمهای سینمایی مختلفی، در بستر قصه خود، به اعتیاد پرداختهاند، به نحوی که یا شخصیت اصلی و یا دیگر کاراکترهای فیلم درگیر مسئله اعتیاد و خرید و فروش مواد مخدر بودهاند. همانطور که پیشتر گفته شد، بسیاری از فیلمسازان به طرح مشکل اکتفا میکنند و کمتر به دلایل ایجاد آن مسئله میپردازند.
در زمینه اعتیاد هم، در غالب فیلمها ، چگونه مبتلا شدن به این بیماری و دلایل آن به صورت ریشهای بیان نشده و صرفا به تاثیرات استفاده از موادمخدر و تغییراتی که در فرد و زندگیاش ایجاد میشود و مشکلاتی که بعد از مصرف، با آنها دست به گریبان هستند، با جزئیات به نمایش گذاشته میشوند.
البته که نمیتوان منکر تاثیر نمایش دادن این اثرات بر فرد و جامعه شد.
یقینا مشاهده این دسته از فیلمها تلنگری است برای تمام افراد جامعه و از جمله افراد درگیر اعتیاد اما با نشان دادن دقیق عوامل محرک اعتیاد و بررسی لایهای آن، میتوان اجتماع و مسئولین را آگاه ساخت تا درصدد پیشگیری و حل مسائل زمینهساز اعتیاد برآیند.
این میتواند متاثر از فضای اجتماعی هم باشد.
جدای از سینما، همواره رسانه، کارشناسان اجتماعی و مسئولین مرتبط، آسیبها را شناسایی میکنند اما آسیبشناسی صورت نمیگیرد، به این معنا که کمتر به عوامل و و بستر آن آسیب پرداخته میشود و همواره خود آسیب پررنگتر از زمینههای آن است!
درحالیکه با شناخت و از بین بردن عوامل زمینهساز، میتوان از پیشرفت آسیب تا حد زیادی جلوگیری کرد.
عوامل زمینهای اعتیاد در فیلمها، به صورت یک دستهبندی پیشفرض درآمدهاند و تمام فیلمها در یکی از این گروهبندی قرار میگیرند.
لازم به تاکید است که در اکثر فیلمها و سریالها، عوامل مصرف و یا خرید و فروش، در حد اشاره جزئی باقی میماند، حال آنکه این عوامل هم به اندازه تاثیرات مهم و نیازمند پردازش دقیقتر هستند.
این دور تکرار حتی در زمینه پردازش شخصیت و پایانبندی آن ها نیز وجود دارد، همه شخصیتها یک روند و سیر را طی میکنند و بیشتر آنها در حد تیپ باقی میماند.
درست است که اشتراک آنها بیماریای است به نام اعتیاد اما هرکدام از آنها در محیط مختص به خود و زندگی و قصه خود، دارای تفاوت هایی هستند که کمتر به این جزییات پرداخته شده است.
به نظر میرسد با توجه به فضای اجتماعی و فرهنگی حاکم بر جامعه، خودسانسوری جایز نیست و باید بدون پرده و بدون ممیزی این معضلات را به تصویر کشید و از کسانی که در این زمینه دغدغهمند هستند، حمایت شود؛ چرا که آنها این پتانسیل را دارند که به اندازه یک کارشناس و یا یک نهاد، اثرگذار باشند.
اگرچه مقوله اعتیاد در فیلمها و سریالها مورد بحث قرار گرفته است اما تاریخ مصرف ندارد. اعتیاد، این حقیقت تلخ اجتماعی، جهانی است که درون خود هزار قصه دارد و هیچ گاه تکراری نمیشود و میتوان این قصهها را با زاویه نگاههای متفاوتی پرداخت کرد.
هانیه علینژادنوائی