در این بین، «انتخاب آگاهانه و اصلحگزینی»، در کنار سه اصل حضور مردمی و برگزاری سالم، شفاف، قانونی، به موقع و باشکوه انتخابات، مشارکت حداکثری و رعایت اخلاق انتخاباتی، راهبردهای چهارگانه نظام در هر انتخاباتی و ازجمله انتخابات پیشروی مجلس شورای اسلامی است. اصل حضور مردمی و مشارکت حداکثری را میتوان از ویژگیهای لازم و انتخاب اصلح را دلیل کافی برای یک انتخابات شکوهمند دانست؛ یعنی مردمی که به شکل حداکثری در انتخابات شرکت میکنند، با انتخاب اصلح، این فعل سیاسی، اجتماعی و عبادی خود را تمام و کمال انجام خواهند داد. بنابراین، انتخاب اصلح را میتوان عصاره انتخابات در کشور دانست؛ زیرا همانگونه که بیان شد، تنها با انتخاب اصلح است که مردم و نظام میتوانند از ثمره انتخابات، برای حل و رفع چالشها و مشکلات موجود و گشودن افقها و عرصههای درخشانتر، بهرهمند شوند.
رهبر معظم انقلاب در اینباره میفرمایند: «در جمهوری اسلامی، انتخاب، انتخاب اصلح است؛ نه رقابت انتخاباتی. مردم باید با چشم باز و با بصیرت وارد شوند و آدمهایی را که اطمینان پیدا میکنند، انتخاب کنند.»
نهاد شورای نگهبان قانون اساسی صلاحیت داوطلبان، را بررسی کرده و غالباً افرادی که از فیلتر نظارتی این شورا عبور میکنند، از حداقل اهلیت و شایستگی برای تصدیگری مشاغل و مناصب انتخابی برخوردارند؛ عقلانیت و تدبیر سیاسی ایجاب میکند از میان گزینههای موجود، بهترین و اصلحترین را انتخاب کنیم، حتماً باید در مقام انتخاب، باکفایتترین و صلاحیتدارترین ایشان را انتخاب کنند.
اما مسئله مهم در این میان، شناسایی معیارهای اصلح بودن و گزینههای اصلح است. برای این هدف با مدد گرفتن از رهنمودها و فرمایشهای رهبر معظم انقلاب میتوان معیارهای اصلح بودن را بیان کرد. ایشان در زمینه اصلح بودن میفرمایند: «اصلح یعنی چه کسی؟ کسی که برای ریشهکنی فقر و فساد عزم جدی داشته باشد. کسی که به حال قشرهای محروم و مستضعف دل بسوزاند. کسی که هم به ترقی و پیشرفت کشور و توسعه اقتصادی و غیراقتصادی بیاندیشد هم زیر توهمات مربوط به توسعه، آن چنان محو و مات نشود که از یاد قشرهای مظلوم و ضعیف غافل بماند. کسی که به فکر معیشت، دین، فرهنگ و دنیا و آخرت مردم باشد.»
ایشان همچنین میفرمایند: «بهترین کیست؟ من نسبت به شخص، هیچگونه نظری ابراز نمیکنم؛ اما شاخصهایی وجود دارد. بهترین، آن کسی است که درد کشور را بفهمد، درد مردم را بداند، با مردم یگانه و صمیمی باشد، از فساد دور باشد، دنبالاشرافیگری خودش نباشد. آفت بزرگ مااشرافیگری و تجمل پرستی است؛ فلان مسئول اگر اهل تجمل واشرافیگری باشد، مردم را به سمتاشرافیگری و اسراف سوق خواهد داد... . اولین کار این است که ما مسئولین کشور را، افرادی انتخاب کنیم که مردمی باشند، ساده زیست باشند، درد مردم را بدانند و خودشان از درد مردم احساس درد کنند. این هم به نظر من شاخص مهمی است. آگاهانه بگردید؛ برسید و به آنچه که رسیدید و تشخیص دادید با قصد قربت اقدام کنید؛ با قصد قربت پای صندوق انتخابات بروید و خدای متعال اجر خواهد داد.»
رهبر معظم انقلاب در انتخاباتهای مختلف همواره یک راهبرد و چارچوب دارند و برای پربار کردن انتخابات گفتمانسازی در دایرههای «ضروری و حیاتی» نظام را آغاز میکنند؛ با این هدف که رأی مردم به جهتی سوق یابد که منافع حداکثریشان از طریق انتخاب یک فرد کارآمد میسر شود.
شاخصهای عمده در حکومت علوی، عدالت، پارسایی، پاکدامنی و «مردمی بودن» و «با مردم بودن» است. پس اساساً یکی از کارکردهای مسئولان جمهوری اسلامی، حفظ «روحیه مردمی» و در کنار مردم بودن است. این روحیه، در زمانی که حوادث و بلایا اتفاق میافتد، اهمیت بیشتری پیدا میکند. مردم در حوادث و رخدادها، نیازمند «تکیهگاه» هستند، تکیهگاهی که سر به شانههای آن بگذارند و حرفهایشان را بشنود و هر کار که از دستش برمیآید، برای رفع مشکل و محنت آنان انجام دهد. تکیهگاه جامعه در زمان شداید و حوادث، مسئولان و حاکمان آن کشورند. برای همین است که حضور مسئولان در کنار مردم حادثهدیده، علیرغم آنکه یک «وظیفه انسانی» است، در نظام اسلامی، «وظیفهای شرعی و حقوقی» نیز هست. یک نماینده مجلس باید خود را تکیهگاه مردم قرار دهد تا مردم هم به نظام اسلامی امیدوار شوند و هم زندگی راحت و آرامشبخشی را در سایهسار نظام اسلامی داشته باشند، از این جهت مردم اگر افراد متقی و پاکدامن را انتخاب کنند، میتوانند امیدوار باشند آنها به وظیفه خودشان عمل میکنند وگرنه در خدمت زرسالاران و زورمداران قرار میگیرند و مطابق میل آنها رفتار میکنند.
نصیر پورعلی
رهبر معظم انقلاب در اینباره میفرمایند: «در جمهوری اسلامی، انتخاب، انتخاب اصلح است؛ نه رقابت انتخاباتی. مردم باید با چشم باز و با بصیرت وارد شوند و آدمهایی را که اطمینان پیدا میکنند، انتخاب کنند.»
نهاد شورای نگهبان قانون اساسی صلاحیت داوطلبان، را بررسی کرده و غالباً افرادی که از فیلتر نظارتی این شورا عبور میکنند، از حداقل اهلیت و شایستگی برای تصدیگری مشاغل و مناصب انتخابی برخوردارند؛ عقلانیت و تدبیر سیاسی ایجاب میکند از میان گزینههای موجود، بهترین و اصلحترین را انتخاب کنیم، حتماً باید در مقام انتخاب، باکفایتترین و صلاحیتدارترین ایشان را انتخاب کنند.
اما مسئله مهم در این میان، شناسایی معیارهای اصلح بودن و گزینههای اصلح است. برای این هدف با مدد گرفتن از رهنمودها و فرمایشهای رهبر معظم انقلاب میتوان معیارهای اصلح بودن را بیان کرد. ایشان در زمینه اصلح بودن میفرمایند: «اصلح یعنی چه کسی؟ کسی که برای ریشهکنی فقر و فساد عزم جدی داشته باشد. کسی که به حال قشرهای محروم و مستضعف دل بسوزاند. کسی که هم به ترقی و پیشرفت کشور و توسعه اقتصادی و غیراقتصادی بیاندیشد هم زیر توهمات مربوط به توسعه، آن چنان محو و مات نشود که از یاد قشرهای مظلوم و ضعیف غافل بماند. کسی که به فکر معیشت، دین، فرهنگ و دنیا و آخرت مردم باشد.»
ایشان همچنین میفرمایند: «بهترین کیست؟ من نسبت به شخص، هیچگونه نظری ابراز نمیکنم؛ اما شاخصهایی وجود دارد. بهترین، آن کسی است که درد کشور را بفهمد، درد مردم را بداند، با مردم یگانه و صمیمی باشد، از فساد دور باشد، دنبالاشرافیگری خودش نباشد. آفت بزرگ مااشرافیگری و تجمل پرستی است؛ فلان مسئول اگر اهل تجمل واشرافیگری باشد، مردم را به سمتاشرافیگری و اسراف سوق خواهد داد... . اولین کار این است که ما مسئولین کشور را، افرادی انتخاب کنیم که مردمی باشند، ساده زیست باشند، درد مردم را بدانند و خودشان از درد مردم احساس درد کنند. این هم به نظر من شاخص مهمی است. آگاهانه بگردید؛ برسید و به آنچه که رسیدید و تشخیص دادید با قصد قربت اقدام کنید؛ با قصد قربت پای صندوق انتخابات بروید و خدای متعال اجر خواهد داد.»
رهبر معظم انقلاب در انتخاباتهای مختلف همواره یک راهبرد و چارچوب دارند و برای پربار کردن انتخابات گفتمانسازی در دایرههای «ضروری و حیاتی» نظام را آغاز میکنند؛ با این هدف که رأی مردم به جهتی سوق یابد که منافع حداکثریشان از طریق انتخاب یک فرد کارآمد میسر شود.
شاخصهای عمده در حکومت علوی، عدالت، پارسایی، پاکدامنی و «مردمی بودن» و «با مردم بودن» است. پس اساساً یکی از کارکردهای مسئولان جمهوری اسلامی، حفظ «روحیه مردمی» و در کنار مردم بودن است. این روحیه، در زمانی که حوادث و بلایا اتفاق میافتد، اهمیت بیشتری پیدا میکند. مردم در حوادث و رخدادها، نیازمند «تکیهگاه» هستند، تکیهگاهی که سر به شانههای آن بگذارند و حرفهایشان را بشنود و هر کار که از دستش برمیآید، برای رفع مشکل و محنت آنان انجام دهد. تکیهگاه جامعه در زمان شداید و حوادث، مسئولان و حاکمان آن کشورند. برای همین است که حضور مسئولان در کنار مردم حادثهدیده، علیرغم آنکه یک «وظیفه انسانی» است، در نظام اسلامی، «وظیفهای شرعی و حقوقی» نیز هست. یک نماینده مجلس باید خود را تکیهگاه مردم قرار دهد تا مردم هم به نظام اسلامی امیدوار شوند و هم زندگی راحت و آرامشبخشی را در سایهسار نظام اسلامی داشته باشند، از این جهت مردم اگر افراد متقی و پاکدامن را انتخاب کنند، میتوانند امیدوار باشند آنها به وظیفه خودشان عمل میکنند وگرنه در خدمت زرسالاران و زورمداران قرار میگیرند و مطابق میل آنها رفتار میکنند.
نصیر پورعلی