هرچه نام امیرکبیر یادآور اصلاح، پیشرفت، لیاقت و شایستگی است، عزل و قتل وی، از خاطرات تلخ و ناگوار حافظه تاریخی مردم ایران بشمار می رود.
دوره صدارت امیرکبیر
برقراری نظم و امنیت و ثبات سیاسی در کشور، فرونشاندن فتنه باب، سرکوب شورش سالار در خراسان، ایجاد نظم و قانون در نیروی نظامی کشور، اصلاح بودجه، تأسیس کارخانههای مختلف، مبارزه با خرافهپرستی و نیز فرقههای ساختگی، اصلاح امور قضایی، استخدام معلم و نیز افسران اروپایی برای آموزش نیروهای داخلی و... از اقدامات اصلاحی امیر است.
گفتنی است مدت صدارت امیر کبیر ۳۹ ماه یعنی سه سال و سه ماه بود. امیرکبیر بنیانگذار دارُالفُنون بود که برای آموزش دانش و فناوریهای نو به فرمان وی در تهران پایهگذاری شد.
ناهید فرهادنیا از اساتید تاریخ و مدرس دانشگاه شهرستان آمل در گفتگویی با خبرنگار ما با بیان اینکه امیرکبیر فردی اصلاحطلب و نوگرا بود، اظهار کرد: وی شجاعتی ستودنی داشت که با وجود موانع به سمت اصلاحات رفت و هیچگاه اصول خود را قربانی مصلحت اندیشی های متداول نکرد و اکنون اگر بود، قطعاً تاریخ ایران جور دیگری رقم میخورد.
اقدامات امیرکبیر
وی اصلاحات امیرکبیر را در زمان صدارت کوتاهش بسیار زیاد برشمرد و عنوان کرد: انتشارات روزنامه وقایع اتفاقیه، رواج نشر و ترجمه، سر و سامان دادن به ارتش و همچنین مهمات سازی در زمان امیرکبیر رشد زیادی پیدا کرد.
این استاد تاریخ ساخت نخستین مدرسه در ایران را از اقدامات مهم امیرکبیر دانست و افزود: فعالیتهای وی در جهت بالا بردن سواد عمومی و رشد سطح فکری تاثیر بسیار زیادی برای اعتلای فرهنگ در آن زمان داشته است.
فرهادنیا از جمله اقدامات این مرد بزرگ را اصلاحات اداری بیان کرد و گفت: با رشوهخواری به مبارز برخواست و برای ماموران دولتی حقوق ثابت تعیین کرد.
وی رواج دستگاه وزارت امورخارجه در این دوره را از اقدامات هوشمندانه امیرکبیر عنوان کرد و ادامه داد: توسعه تاسیس سفارت خانه دائمی در لندن و سن پترزبوگ، ایجاد کنسولگری در بمبی، عثمانی و قفقاز، تربیت کادر برای وزارت امور خارجه و تنظیم دفتر اسناد سیاسی از دیگر کارهای اساسی امیر کبیر بود.
استاد تاریخ و مدرس دانشگاه، اقدامات امیر کبیر را در جهت احیای دین قابل تحسین بیان کرد و افزود: رسم قمه زنی و لوطی بازی را از شهرها و راهها برداشت، حمل سلاح سرد و گرم را ممنوع و به اصلاح امور روضه خوانی اهتمام ورزید.
فرهادنیا با بیان اینکه امیر کبیر همسو با بسط عدالت اقدام به حذف عناوین و القاب کرد، یادآور شد: امیر کبیر در مبارزه با فقر و حفظ اسقلال کشور، قطع نفوذ اجانب از کشور و همچنین با عملکرد موفق خود با بسیاری از زیادهخواهیها مبارز کرد و تملق و چاپلوسی را از میان برداشت.
وی در پایان با اشاره به اینکه امیر کبیر چگونه در مدت زمان محدود صدارتش این مملکت را از هرگونه دزدی پاک کرد، ادامه داد: با توجه به پاسخ امیر کبیر در اینباره وی خود در امر صدارت و قدرت اهل دزدی نبود و این امر را هم به کارگزارانش منتقل کرد چرا که اگر جز این بود کشور دزدخانه میشد و چون همه دزد بودند در نتیجه هیچ دزدی هم محکوم نمیشد.
امیر کبیر ستاره بینظیری در تاریخ ایرانزمین بود که صدارت باکفایتش تحمل بسیاری را طاق کرد و سرانجام حکم قتل وی را با تلاش بسیار از ناصرالدین شاه گرفتند.
چگونگی به قتل رسیدن امیرکبیر
پیرامون چگونگی به قتل رسیدن امیرکبیر، نقلهای مختلفی وجود دارد که میگویند امیرکبیر در تاریخ 20 دی ماه 1230 به دستور نورى حاج علیخان وی را که به عادت هر روز صبح با محافظان خود از اندرون خارج میشد، محاصره کردند و سپس با گرفتن جلوی دهانش وی را کشانکشان به حیاط مجاور بردند و پس از بستن دست و پاهایش رگهای هر دو دست و پاى امیر را قطع کردند پس از مدتی خونریزی به دستور علی خان فراش، میرغضب با چکمه به میان دو کتف امیر کوبید و زمانی که امیر به زمین افتاد دستمالی در گلویش کرد تا جان سپرد.
در همین راستا سامان رضایی استاد تاریخ در دانشگاه به دلایل قتل امیرکبیر اشاره کرد و گفت: پس از صدر اعظمی امیرکبیر و گذشت مدت زمانی رجال و شاهزادگان درباری که اصلاحات وی را تا حد بسیاری به ضرر خود میدیدند به اقداماتی علیه امیر دست زدند.
وی با بیان اینکه رجال و شاهزادگان درباری که افرادی صاحب نفوذ و دارای قدرت بودند برای متوقف کردن امیرکبیر و روندی کاری که در پیش داشت بسیار تلاش کردند و ادامه داد: درباریان چون راهی برای متوقف کردن امیر کبیر پیدا نکردند برای خارج کردن وی از صحنه اتهامات بسیاری مانند اینکه امیر داعیه سلطنت دارد را به صورت شایعه به وی نسبت دادند.
رضایی با اشاره به اینکه در ابنتدا ناصرالدین شاه از امیر کبیر حمایت و به شایعات و اتهاماتی که به وی زده میشد توجه نمیکرد و یادآورشد: با توجه به اینکه توطئه علیه امیر گسترده بود و بدخواهان به طور مدام در حال ترساندن شاه بودند ناصرالدین شاه که نوجوانی بیش نبود به امیر سوءظن پیدا کرد و پس از آن وی را از صدارت عزل و مقام امیرنظام را تنها برایش باقی گذاشت.
طبق تاریخ ناصرالدین شاه در روز پنجشنبه 19 محرم 1268 ﻫ .ق دست خطی برای امیر فرستاد که به شرح زیر است.
"چون صدارت و وزارت کبری زحمت زیاد دارد و تحمل این مشقت بر شما دشوار است، شما را از آن کار معاف کردیم. باید در کمال اطمینان مشغول امارت نظام باشید و یک قبضه شمشیر و یک نشان که علامت ریاست کل عساکر است فرستادیم. به آن کار اقدام کنید تا امر محاسبه و سایر امور را به دیگران از چاکران که قابل باشند واگذاریم."
جریان تبعید و قتل امیر
سامان رضایی با بیان اینکه سرانجام به دستور شاه، امیر کبیر به اجبار از تهران به فین کاشان تبعید شد، خاطرنشان کرد: امیر کبیر و تمام اعضای خانوادهاش بهویژه همسرش عزتالدوله که خواهر ناصرالدین شاه بود روز هشتم صفر سال 1268 به تبعیدگاه خود "باغ فین" وارد شدند.
وی با عنوان اینکه اصلاحات مفید امیرکبیر و نفوذ وی در مقامها و جایگاههای کشوری و لشکری موجب جلوهگر شدن قدرت امیر در مقابل درباریان شد، بیان کرد: پس از آنکه امیرکبیر مستمریهای گزاف درباریان را قطع کرد در برابر وی صفآرایی کردند و برای براندازی امیر با تملق افکارشاه جوان را که خود از نفوذ و قدرت روزافزون امیر به وحشت افتاده بود، علیه وی تحریک کردند.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه دشمنان امیر چون از تعلق خاطر شاه به وی اطلاع داشتند میترسیدند بار دیگر شاه وی را به صدارت منصوب کند و یادآور شد: درباریان شاه را به صدور فرمان قتل امیر وادار کردند که در این میان بیشترین نقش را در ترسیم توطئه قتل امیرکبیر میرزا آقاخان نوری و مهدعلیا مادر ناصرالدین شاه ایفا کردند.
رضایی با بیان اینکه میرزا آغاخان نوری و مهدعلیا مادر ناصرالدین شاه بیشترین نقش را در توطئه قتل امیر کبیر بازی کردند، ادامه داد: ریشه این اختلاف بر خلاف باور اکثریت مردم علت دیگری داشت چراکه امیرکبیر از انحرافات اخلاقی مهد علیا و میرزا آغاخان نوری باخبر بود به همین جهت مهدعلیا با او دشمنی تمام داشت و میخواست به هر قیمتی میرزا آقاخان نوری وزیر لشکر را به جای او بنشاند.