چند سال پیش، شخصی در کشور با امکانات این انقلاب، فیلمی ساخت که کل حرفش به طور خلاصه این بود که آی مردم ایران، کشور شما جای زندگی کردن نیست و باید از آن فرار کرد!!!
گروهی در این کشور که داعیهی اصلاح داشتند شروع کردند به کف و سوت کشیدن برای او که احسنت، گل گفتی، چه زیبا گفتی، چه هنری!!!
حال آن که کارگردان در آن فیلم به کل ایرانیها و کشورم ایران و انقلاب عزیزم توهین کرده بود! اما اصلاح طلبان سرزمین من و این خطه یعنی نکا و دارندگان سایتها و وبلاگهای خبری، نه تنها لب به انتقاد و گله باز نکرده و ثانیهای را به خاطر این غم بزرگ! سکوت نکردند، بلکه لب به تمجید و تعریف نیز گشودند!
چندی بعد، سیاستمداران آمریکایی، فیلمی را لایق اسکار دانستند که سرتاسر، توهین به کشورم و انقلاب اسلامی آن بود، در کمال تعجب، باز به اصطلاح اطلاح طلبان کشور، ترجیح دادند هیچ نگویند و غمگین و حزین نشوند!
اما چندی پیش ناگهان اصلاح طلبان با غیرت!!! خطه من برآشفتند که وامصیبتا! رهبر و بزرگ کشور از توهین کنندگان به ما حمایت کرده است!!
ما گمان بردیم که رهبری از آن کارگردان توهین کننده به ایران و ایرانی اظهار حمایت فرمودهاند!! اما بعد فهمیدیم موضوع بر سر سریالی مردمی و بسیار خوش ساخت است که در قالبی شیرین، سنتهای مردم کشورم را به صورت درست به نمایش گذاشته و اسلام و روابط اسلامی را اصل کار خود قرار داده است.
برای تاثیر گذاری بیشتر این قالب، از یک خانواده مهربان، صمیمی و مهماننواز شمالی استفاده کرده است که در عین سادگی و صمیمیت، بسیار به اصول فرهنگ ایرانی اسلامی پایبند هستند و با چاشنی طنز، گیرندگی سخن خود را بیشتر کرده است.
بسیار تعجب کردم!! چرا باید سریالی مردمی و مردم پسند که به علت نکات مثبت فراوانش مورد توجه رهبری عظیم الشأن ایران اسلامی قرار گرفته، باید دستمایه جیغ بنفش عدهای شود؟!!
هر چه فکر کردم و سوابق را بررسی کردم فقط به یک نتیجه رسیدم! این جریان به اصطلاح اصلاح طلب، سالهاست که از هر دستآویزی برای تخریب چهره رهبر بزرگ و انقلابیمان استفاده میکند، البته این بار با تیغی به مراتب کندتر از دفعات قبل!
به سخنانشان که گوش میدهم، دم از پیروی از رهبری میزنند! اما وقتی به عمل و سخنان در گوشیشان که به بیرون درز کرده نگاه میکنم فقط آیات سوره مبارکه بقره در ذهنم مرور میشود: "آیات 8 تا 12 سوره بقره: در میان مردم کسانی هستند که میگویند به خدا و روز رستاخیز ایمان آوردهایم، در حالی که ایمان ندارند-میخواهند خدا و مومنان را فریب بدهند (ولی) جز خودشان را فریب نمیدهند(اما نمیفهمند)-در دلهای آنها یک نوع بیماری است، خداوند بر بیماری آنها میافزاید و عذاب دردناکی به خاطر دروغهایی که میگویند در انتظار آنهاست- و هنگامی که به آنها گفته شود، در زمین فساد نکنید، میگویند ما فقط اصلاح کنندهایم-آگاه باشید اینها همان مفسدانند ولی نمیفهمند"
هنوز یادم هست گفتههای کسی که داعیه رهبری این جریان را دارد! همان که به تازگی ممنوع التصویر بودنش باز هم یادآوری شده، هم او که یکی از سران فتنه ننگین آمریکایی-اسرائیلی سال 88 بود، هم او که شرمم می آید بگویم که 8 سال رئیسجمهور این کشور بود! آقای سید محمد خاتمی، که معتقد است، دين را بايد با قرائتي مطرح كرد كه با ارزش هاي ليبراليسم سازگار باشد؛
از اين رو ميگويد: «بنده معتقدم كه دين براي آنكه بماند، نبايد آن را محصور در يك برداشت خاصي كرد؛ طبع بشر نيز چنين است كه اگر دين يا هر نهاد انساني ديگر را وافي به مقصود نيافت، يا آن را كنار ميگذارد و يا برداشت تازه از آن خواهد داشت و اين امري است كه در تاريخ رخ داده است و باز هم رخ خواهد داد.» (صبح امروز، 22و21/9/78)
آری، اینان سال هاست چون موری تلاش میکنند کوه ولایت فقیه را از سر راه خود بردارند! اما غافل از اینکه برایشان حتی عظمت این کوه هم قابل تصور و درک نیست!
آیت الله صادق آملی لاریجانی چه خوب گفته بود که "جریان اصلاحات در این کشور، پس از سالها فعالیت، مولودش فتنه ننگین 88 بود".
و امروز هم در رسانهها، جراید، مراسمات و حتی جلسات خصوصی و عمومی، به مقدسات و مشروعیات مردم اهانت میکنند و بدون عذرخواهی از مردم و روحانیت شهرستان، به راحتی و انگار نه انگار که اتفاقی افتاده، به کار خود مشغولاند.
این شکسته شدن قبح بی احترامی کردنها در شهر ما نیز کار را به جایی رساند که برخی نور چشمی ها که مدعی پیشانی اصلاحات شهر هستند، متن منتقد در لفافه سایت دیگر اصلاحات از یک شهر دیگر مازندران را با تیتر توهین آمیز به مقام معظم رهبری و با پایانی از «غم و اندو ه و اشک» همراه میسازد.
هرچند تغییر تیتر توسط صاحب این وبلاگ و پوزش خواهی در ادامه، اندکی میتواند فضا را تلطیف کند، اما هشداری است به تمام مسئولان شهری و خصوصاً آنهایی که بدون ابا و توجه به عواقب، به برخی توهینها میپردازند، که اقداماتشان، چه پیامدهایی توسط بعضی مغرضان دندان فشرده نسبت به ولایت فقیه و حتی کم خردان جاهل میتواند به همراه داشته باشد.
همچنین هشداری است برای بزرگانی که به نوعی ستون ولایتپذیری در شهر به شمار میآیند و چشم خیلیها در حوادث اخیر شهر به آنان بوده، اما حرکت دلگرم کنندهای برای حامیان ولایت از آنان دیده نشده است، تا نسبت به برخی زد و بندها و دسیسه چینیهای پشت پرده جریانی خاص در شهر حساستر شده و در حمایت از مردم و ولایت، کمی از لاک مماشات، خارج شوند.
هشداری که باید جدی گرفته شود، چون اندکی از عمق نظر این گروه در شهر را برای چند روزی نشان داد و باید نسبت به اقدامات مخفیانه آنها، حساس بود.
دوست دارم در انتهای این نوشتار، فریادهای خود را جمع کنیم و برای چند ثانیه هم که شده بر سر منافقان و آنهایی که چشم دیدن رهبری پرقدرت و نائب امام زمانمان را ندارند بزنیم که "مرگ بر ضد ولایت فقیه، ما اهل کوفه نیستیم، علی تنها بماند"/ع