وی با بیان اینکه وقتی صحبت از انتشار کتاب پیش آمد کار جدیتر شد، افزود: بنابراین «تا صور اسرافیل» در حدود ۲۰۶ صفحه سال ۸۹ چاپ شد. خانم سیده اعظم حسینی کتابم را دیده بود و پس از مطالعه کتاب، برای نگارش خاطرهنگاری بانوان فعال حوزه دفاع مقدس از بنده دعوت به همکاری کرد. او کار خانم فرهادی را به من پیشنهاد داد و بنده هم پذیرفتم.
وی با تاکید بر اینکه پیش از پذیرش من، دو نفر کار را انجام داده بودند، ولی به نتیجه نرسیده بود، تصریح کرد: بنده کار را مطالعه کردم و به دلم نشست. پس از آن نوشتن را آغاز کردم.
ساسانیخواه در پاسخ به این سؤال که چند سال طول کشید تا کتاب به پایان برسد، افزود: ۵ سال مستمر کار تالیف خاطرات خانم فرهادی به طول انجامید؛ آن هم بدون توقف؛ چرا که نیاز به مصاحبههای عمیق و ساختارمند بود، بنابراین باید از سوال و جواب کلی به سوال و جوابهای عمیق میرسیدیم.
این نویسنده بیان داشت: در کارهای اینچنینی که قرار است یک فرد با گروهی همکاری داشته باشد تا به اطلاعات دست یابد، کمی زمان نیاز است تا فرآیند جلب اعتماد طی شود. این فرآیند کمی طولانی شد اما به لطف خدا اتفاقی که باید رخ میداد و ارتباطی که باید به فرآیند اعتماد میانجامید، شکل گرفت. طرح کلی پس از آن دستم آمد و نوشتن را آغاز کردم.
به گفته وی: مصاحبههای تکمیلی را هم حین نوشتن انجام دادم. در این مرحله اعتماد خانم فرهادی به من بیشتر شد. این اعتماد موجب شد خاطرات با جزئیات بیشتر مطرح شود یا خاطراتی مطرح میکردند که تا به حال گفته نشده بود.
وی درباره نحوه انتخاب پرسشها هم توضیح داد: سوالات مصاحبه بخشی به واسطه مطالعه از کتاب خاطرات خرمشهر به طور خاص و کتابهای جنگ به طور عام طراحی شد. یک سری سوالات هم در قالب خاطرات خانم فرهادی که تعریف شد پرسیدم. دو سفر به استان خوزستان داشتم تا هم اشراف بیشتری به شهر داشته باشم و هم حضور در شهر سوالات جدید را مطرح میکرد. مطالعات میدانی و کتابخانهای زیادی هم داشتم.
ساسانیخواه تاکید کرد: در مطالعات میدانی مصاحبههایی با خانواده اقوام و دوستان و افرادی که در آن برهه زمانی همراه او بودند، دریافت شد؛ زیرا کار خاطرهنگاری برای بنده کار پژوهشی و علمی شمرده میشود و صرفا ضبط را مقابل راوی گذاشتن درست نیست. گفتوگو با کارشناسان مختلف در این حوزه در طول کار را تجربه کردم؛ کارشناسانی چون معصومه رامهرمزی و سیده اعظم حسینی تا این کار نوشته شد.
این نویسنده بیان داشت: تالیف این اثر پروسه ۵ ساله داشت. ۸۴ ساعت مصاحبه گرفته شد و حدود ۱۳ ساعت توسط همکاران پیش از بنده گرفته شده بود و هفتاد و اندی ساعت را بنده گرفتم. عمده مصاحبههای خانم فرهادی که بار عاطفی داشت در جلسات آخر گرفته شد؛ چرا که نسبت به حضور بنده راحت بوده و اعتماد بیشتری داشتند.
وی اضافه کرد: در مورد مصاحبهشوندگان که شامل خانواده، اقوام و دوستان میشود باید به نکاتی اشاره کنم چرا که سختترین کار خاطرهنویسی همین است. چند دسته افراد جزو مصاحبه قرار گرفتند، برخی که برای تکمیل چند خاطره کوچک همراهی میکردند که من با آنها مشکلی برای هماهنگی نداشتم، اما دسته دوم حاضر به همکاری نمیشدند و عنوان میکردند خودمان خاطراتمان را مینویسیم. حتی یک نفر میگفت: خاطره مطرح شده را حذف کنید زیرا قرار است در کتاب خودم مطرح شود. برخی هم اصلا همکاری نکرده و گاهی تلفن را در حال پرواز قرار میدادند. برخی بزرگواران هم که مایل به همکاری بودند، هیچ خاطرهای از خانم فرهادی در ذهن نداشتند. اینکه میگویم جزو سختیهای کار خاطره نگاری است برای این است که بزرگانی که در جنگ و انقلاب بودند به خود تکلیف نمیدانند همانگونه که حضور داشته و افتخار آفریدند، باید آن را به تاریخ مثل یک امانت تحویل دهند. این احساس مسئولیت در برخی افراد دیده نمیشود.
وی ابراز داشت: دو دهه است که به طور جدی خاطره نگاری در ایران مطرح شده اما متاسفانه روالی برای قانع کردن این افراد وجود ندارد که این تکلیف و امانت را اجابت کنند.
ساسانیخواه در پایان به اثری که در دست تالیف دارد اشاره کرد و گفت: کتابی در دست دارم که شامل خاطرات آقایی است که اصالتا خرم آبادی بوده و به عنوان سرباز خاطراتش را مطرح میکند. این خاطرات شامل پیش و پس از انقلاب است که در واقع وقایع جذاب و پیچیدهای را بیان میکند.