تاریخ انتشاردوشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۰۲:۰۰
کد مطلب : ۳۵۹۴۰۱
توسعه و عمران روستایی در چند دهه اخیر همواره یکی از دغدغه‎های اصلی توسعه بوده است. شناخت دقیق مسائل و مشکلات و تلاش در جهت رفع آن‌ها از اهمیت بسیاری برخوردار است، چراکه ریشه بسیاری از مشکلات نظیر بیکاری فزاینده، رشد فقر و نیز مهاجرت گسترده روستائیان به شهر و تخلیه روستاها از نیروی کار رابطه مستقیمی با عدم سازندگی و عمران و توسعه روستایی دارد.
۰
plusresetminus
بدا به‌حالت ای روستایی/ کمبودها و محرومیت‎های یوسف‌آباد/نمی‎دانیم باید خندید یا گریست؟!
به گزارش بلاغ به نقل از تنکابن24، شهرستان تنکابن که شامل سه بخش مرکزی، خرم‎آباد و نشتا است، حوزه‎های شهری و روستاهای بسیاری را در خود جای داده که عمده بار جمعیتی آن در مناطق روستایی توزیع‌ شده و می‌توان گفت روستاها نقش تعیین‌کننده‌ای در سرنوشت شهرستان تنکابن داشته و دارند.

اما شرایط شهرستان تنکابن نیز همانند سایر نقاط کشور در بخش روستایی مشابه است. این در حالی است که روستاها در تنکابن از اهمیت استراتژیکی برخوردارند که غالب تولیدات کشاورزی و دامی از محل آنان صورت می‎گیرد و بیشترین سهم در تولید و رشد اقتصادی شهرستان را در تمامی ناملایمات، نوسانات اقتصادی و شرایط سخت اجتماعی بر دوش کشیده‌اند، بااین‌حال روستا و روستایی کمترین توجه را در بسیاری از موارد از سوی مسئولان دریافت کرده‎ است. تا آنجا که روستائیان گاه از ابتدایی‎ترین امکانات رفاهی در روستای خود محروم بوده و جهت تهیه مایحتاج ضروری خود، مجبور به طی مسافت چندین کیلومتری و رفت‌وآمد روزانه به مناطق و شهرهای اطراف هستند.

پیرو حق بزرگی که روستا و روستاییان بر شهرستان تنکابن داشته و همواره مایه آسایش و آرامش مردمان این دیار بودند، این رسانه برآن است تا از این شماره، در حد توان به بررسی مشکلات و دغدغه‎های روستاها، به‌ویژه در مناطق محروم بپردازد. امید آنکه ادای دینی هرچند کوچک باشد.

یوسف‎آباد؛ زیبا و نجیب
در این شماره به سراغ روستای «یوسف‌آباد» رفته و با اهالی و اعضای شورای آن به گفت‌وگو نشستیم. یوسف‌آباد از توابع دهستان سلیمان‎آباد از بخش مرکزی تنکابن، در فاصله‌ی هجده کیلومتری از شهر تنکابن در کوهپایه البرز و در جوار جنگل ورودی قرار دارد که از کوه‌های مشرف بر آن سرچشمه می‎گیرد. یوسف‌آباد که پیش‌تر آن‌ها «نسامی» می‌‏نامیدند، شهرت امروزش را از سردار شهیدش «موسی جوریوسفی» وام گرفته و متشکل از سه آبادی بوتندان، شِلندان و کتاله سرا به مرکزیت یوسف‎آباد است. این روستای دیدنی و زیبا که قدمتی کهن دارد گرچه از محرومیت بسیار رنج می‎برد، اما آرام و صبور در کنار جنگل و رود با مردمانی پرتلاش و خونگرم استوار است و به زیستن ادامه می‎دهد.


رسیدن به روستا
برای هماهنگی و بازدید از روستا با هادی نقی‎پور عضو شورای اسلامی روستای یوسف‌آباد تماس می‎گیریم. استقبال گرمی می‎کند و پیش از هر سؤالی، نقداً و تلفنی، بی‎گفت ما، زبان به شکوه و شرح اوضاع نابسامان روستا می‎گشاید. او را به شکیبایی دعوت می‎کنیم و وعده دیدار می‌گیریم.

روز موعود فرا می‎رسد و به سمت روستا حرکت می‎کنیم. برای رسیدن به یوسف‌آباد باید از جاده انحرافی بعد از بازار سلیمان‌آباد به سمت چلاسر و خشکرود و ایثارده (کُوده) برویم تا به یوسف‌آباد برسیم. هر چه بیشتر به‌پیش می‎رویم بر زیبایی‌ها افزوده‌شده و از نشان رفاه و آبادی کاسته می‎شود.

از روستای چلاسر و ایثارده عبور می‎کنیم. در میان راه از رودخانه‎ای می‎گذریم که جاده را قطع می‎کند و بخت یار ماست که هوا مساعد است، وگرنه آن‌گونه که اهالی می‎گویند، در زمان بارندگی ارتباط این مسیر در محل این رود به‌واسطه شدت‌جریان آب قطع می‎شود.ادامه می‎دهیم.

آسفالت را طی کرده و وارد جاده خاکی و تقریباً کوهستانی می‎شویم. به وعده‎گاه که می‌رسیم، آقایان هادی نقی‎پور و شریفعلی سعادتی، اعضای شورای اسلامی یوسف‌‏آباد در انتظارمان ایستاده‎اند. اینجا ابتدای مسیر و مرز روستای یوسف‎آباد و ایثارده است. در همان ابتدای مسیر جاده سنگلاخ و غیر شوسۀ روستا از خجالت ما و خودرومان درمی‎آید. جاده‎ای سنگلاخ که گهگاه به‌وسیله گریدر صاف می‎شود؛ بدون روشنایی و حفاظ. درست مشرف بر دره‎ای عمیق که حتی در روز نیز عبور و مرور را مخاطره‎آمیز می‌سازد و چندین بار نیز قربانی گرفته است. در مسیر و تا رسیدن به مرکز روستا، هادی نقی‎پور برایمان از دغدغه‎ها و مشکلات عجیب روستا می‌گوید.

راهِ بیراه
نبود جاده مناسب که در سراسر روستا کشیده شده باشد، عمده‎ترین مشکل یوسف‎آباد است. جاده ورودی همان‌گونه که ذکر شد، غیر شوسه، بدون روشنایی و حفاظ است که در کنار دره‎ای عمیق کشیده شده است. این مسیر اصلی که در ادامه، هم‌سطح رودخانۀ جاری روستا نیز می‎شود، از دونقطه به مسیر آبادی‎های بوتندان و کتاله‌سرا جدا می‎شود.

رودخانه در مرکز روستا همدم و هم‌نشین روستائیان است و بر سر راه آبادی‎های اطراف؛ تا چندی پیش 10 خانوار ساکن در هریک از آبادی‎های بوتندان وکتاله سرا برای عبور مرور، باید پا و دل را به آب می‌زدند و از آن عبور می‌کردند، اما سال‌هاست که از برکت پیگیری مستمر اعضای شورا و مطالبه‎گری سرسختانه دهیار روستا، این نتیجه حاصل شد که بیش از این، امید واهی به وعده‎های مسئولان جهت احداث پل نباید داشت. پس خود اهالی دست‌به‌کار شدند و با هزینه شخصی ساکنین روستا، دو پل موقت در دو نقطه از رود احداث شد.

پُل‎ها صرفاً سطحی بتنی بر روی رود ایجاد کرده و در زمان طغیان رود کاملاً زیر حجم آب مغروق شده و عبور و مرور تا رفع طغیان کامل آب، قطع می‌شود. اینکه افراد ساکن در محدوده آبادی‎های بوتندان و کتاله‎سرا تا چه زمان حبس باشند، کاملاً به قهر و مهر طبیعت مربوط است که چه زمانی طغیان آب فرونشیند. در این مدت، هرگونه اتفاقی که برای این خانوارها رخ دهد، غیرقابل‌رسیدگی و پیگیری است و هیچ کمکی نیز از خارج ممکن نیست. دانش‎آموزانِ این مناطق نیز در این مدت تعطیلات اجباری را تجربه کرده و قادر به حضور در مدارس خود نیستند.


شاهکار مهندسان راهسازی
اما در میانه روستای یوسف‌آباد، سازه‎ای عجیب توجه ما را به خود جلب کرد و دیدگاهمان را نسبت به معماری و مهندسی سازه به‌کلی تغییر داد. در حاشیه رودخانه و درست در مرکز روستا، درجایی که راه با رود تلاقی دارد و دو مسیر فرعی به سمت بوتندان و روستای بالادست «کاوه ملک» را قطع می‎کند، یک سد بتنی قرار گرفته که به گفته اهالی روستا توسط مهندسان اداره راه و به‌عنوان پل ساخته شده است. این سازه عجیب که شکل واضحی ندارد و از قطعات بتن و فلز تشکیل شده و کاملاً نیمه‌کاره رهاشده از سوی مسئولان وقت جهت جلوگیری از ورود آب در زمان طغیان به روستا ساخته شده که کاملاً کاربری متضادی دارد. علی مصطفوی دهیار پیشین روستا در مورد آن می‎گوید: «این سازه به‌گونه‌ای قرار گرفته که بیشتر آب را به داخل روستا و محل مسجد و مدفن شهدای روستا هدایت می‎کند و وجود آن اوضاع را پیچیده‎تر کرده است.»

جالب این است که اعضای شورای روستا و دهیارِ آن، چنین نتیجه‎ای را پیش‎بینی کرده و به عوامل اجرایی سازه و مهندسان آن تذکر داده بودند، اما سازندگان و دست‌اندرکاران این پروژۀ نامعلوم، اهالی روستا را به پایان کار و دیدن نتیجه عملکرد سازه حواله دادند که البته نتیجه کار، دیدنی از آب درآمده است!


گازرسانی، خدمتی ناقص
گازرسانی به این روستا اما حکایتی شنیدنی‎تر دارد. گرچه مراحل حفر و لوله‎گذاری گاز شهری از سوی شرکت پیمانکار بدون زحمت برای افراد ساکن روستا انجام شد، اما عدم بازسازی قسمت‎های حفر و تخریب‌شده مسیر سبب شده تا در باران‎های شدید مسیر منتهی به آبادی شِلندان نیز به دلیل رانش زمین مسدود شده و امکان دسترسی به‌وسیله خودرو به آن منطقه وجود نداشته باشد. محسن آقابراری دهیار جوان روستا می‎گوید: به دلیل این انسداد، دسترسی به چند دامداری سنتی محدودشده و یک استخر پرورش ماهی نیز از تولید خارج و راکد شده است.

اما نکته جالب‌تر اینکه پس از اتمام عملیات لوله‎گذاری، مسئولان مشتاقِ خدمت درحالی‌که هنوز عَلَمک‌ها بر سر در منازل نصب نشده، افتتاح پروژه را اعلام می‎کنند و از این موضوع بی‌خبرند که با اعلام رسمی افتتاح، روستائیان را از دریافت سهمیه نفت نیز محروم می‌کنند. سؤال اینجاست، افراد این روستا که در طی یک ماه گذشته از فصل پاییز با اُفت دما تا دوازده درجه روبرو شده و چند بحران طوفان را در منطقه پشت سر گذاشتند و در آستانه ورود به فصل سرد نیاز مبرم به استفاده از وسایل گرمایشی دارند، با وجود هم‌جواری با جنگل و رودخانه و سرمای بیشتر این روستا به دلیل موقعیت مکانی آن، چه باید بکنند؟

این سؤالی است که وجدان غافل آقایان آنگاه‌که شب‎ها خسته از فعالیت سختِ بازدیدها و افتتاح‎ها و کلنگ‎زنی‌های بی‌سرانجام به خانه بازمی‎گردند و در کنار شومینه و شوفاژهای گرم در خلسه‌ای از رؤیاهای شیرین فرو می‎روند، هیچ‌گاه از آنان نمی‎پرسد و به دلیل فاصله بسیار نخواهد پرسید.


آب شرب، غیرقابل‌شرب
آب شرب روستای یوسف‎آباد نیز حکایت پرتکرار مشکلی است که دامن‎گیر اکثر روستاهای شهرستان تنکابن است. آب آشامیدنی این روستا از چشمه‎ای در همین روستا تأمین می‎شود که پاسخگوی نیاز روستا به‌ویژه در فصول گرم سال نیست. گرچه این روستا دارای چشمه‎های متعدد و پرآبی در اطراف خود است، اما ازنظر متخصصین امر، آب این چشمه‎ها به دلیل وجود نیترات بالا و آلودگی، غیرقابل‌شرب اعلام شده است. این درحالیست که با توجه به فقدان منبع آب شربِ سالم و در دسترس، اهالی روستا به‌ناچار از آب این چشمه‏ها استفاده می‎کنند. در این مورد نیز که از وظایف دولت در ارائه خدمات است، پیگیری‎های اعضای فعال شورای روستا، به جایی نرسیده است.


فیبر نوری یا فیبر زوری؟!
تمام خدمات پایه‌ای و اساسی که باید به روستاها و مناطق مختلف کشور داده شود، در مورد روستای یوسف‎آباد حکایتی متفاوت و عجیب داشته و دارد. داستان خطوط ارتباط تلفنی این روستا نیز خواندنی است.

از سوی شرکت مخابرات با اعضای شورای یوسف‎آباد تماس گرفته و اولتیماتوم داده می‎شود که در صورت عدم دریافت کابل‎های فیبر نوری از مخابرات جهت نصب در روستا، سهمیه این روستا بازگردانده خواهد شد.

اعضای شورا نیز به هزینه شورای روستا که هنوز به‌صورت بدهی پابرجاست، کابل‌ها را دریافت و به روستا حمل و حتی اقدام به حفر و نصب کابل‏‌ها در خاک می‎کنند. تمام این هزینه‎ها توسط شورای روستا انجام‌شده و حتی کار یدی آن نیز توسط اعضا و اهالی صوت می‎گیرد؛ اما ازآنجاکه مسئولان شرکت مخابرات مسئولیت را از دوش خود برداشته و حتی پیگیر انجام آن نیز نبودند، کار به سرانجام نرسیده و امروز کابل فیبر نوریِ زوری، همچنان بلاتکلیف در کناره جاده و در مرز روستای ایثارده و یوسف‎آباد رها شده است. سیستم ارتباطی تلفن ثابت این روستا نیز که با همان کابل‎های سابق پابرجاست، پس از گذشت سال‎ها به‌صورت اتوماتیک چنان پیشرفت کرده که تمام تماس‌ها از تمام خانه‎های روستا قابل شنود و به اشتراک‌گذاری است و شرکت مخابرات در این زمینه به نحو احسن در حال خدمت‌رسانی است.

البته تحقیقات و رایزنی اعضای شورا گویای این مطلب است که بودجه انجام طرح جایگزینی کابل‎های فیبر نوری، از مراحل خرید، حمل به محل و نصب، تماماً وصول و تخصیص داده شده است؛ اما اگر این بودجه صرف انجام این طرح نشده و تمام هزینه‏‌ها به گردن روستاییان گذارده شده، در کجا هزینه شده و از کجا سر درآورده است؟


داستان دفتر شورا
پس‌ازآنکه گشت‌وگذارمان در روستا تمام شد و بطورکامل متوجه حجم انبوه خدمت‎رسانی دستگاه‎های اجرایی شدیم و تمام مشکلات را از زبان اعضای شورا و دهیار آن شنیدیم، به دعوت اعضای شورا از کنار مسجد روستا عبور می‎کنیم و به سمت دفتر شورای روستا می‎رویم که دوباره برق از سرمان می‎پرد. علی مصطفوی، دهیار پیشین شورا می‎‏گوید: به دلیل عدم وجود امکانات مالی جهت احداث دفتر شورا، غسالخانه روستا را تغییر کاربری دادیم. کمی می‎خندیم، اما به ورودی غسالخانه یا همان دفتر شورا که رسیدیم، با اکراه ایستادیم. اعضای شورا با شوخی و خنده ما را به داخل هدایت می‎کنند. غسالخانه را دو قسمت کرده‎اند، قسمت ورودی که همچنان به شکل کاربری گذشته است و بخش داخل آن که موکت کاری شده و میز و صندلی گذاشته‎اند. اتاقک کوچکی به‌اندازه چهار الی پنج متر است و همه در کنار هم روی صندلی‎های به هم چسبیده می‏نشینیم. جایی دورهم نشسته‎ایم که تا چندی پیش محل غسل میتی بوده که آن را غسل و کفن کرده‏اند.

گفته‎ها و شنیده‌ها را مرور می‎کنیم تا چیزی از قلم نیفتد. اعضای شورا هرچه از کمبودها و محرومیت‎ها می‎گویند تمامی ندارد. از مشکل برق روستا می‎گویند که گرچه هست، اما نیست. به‌ویژه در تابستان و فصول گرم به دلیل بکار افتادن پمپ‎های مکنده آب، تقریباً قطعی هرروزه دارد و به گفته اعضای شورا مشکل آن است که سیم‎های انتقال برق به این روستا، سه رشته بوده و توان ولتاژ بیشتر را ندارند.

مبهوت و متحیریم و برایمان سؤال است که چطور پس از گذشت این همه سال هنوز محرومیت در این روستا موج می‏‌زند؟ نمی‎دانیم باید خندید یا گریست؟!


یوسف‌آباد همچنان پرتلاش و پرامید
اما از تمام مشکلات که بگذریم، اهالی و اعضای شورای روستای یوسف‎آباد مردمانی قابل‌احترام و دوست‌داشتنی هستند. مردمانی که گویا از جنس دیگری‎اند و نظیرشان امروز در شهرها و بسیاری از روستاهای بزرگ کمتر دیده می‎شود. مهربان، صمیمی، قوی و استوار، با روحیۀ همکاری و همراهی، تلاشگر و ساعی و خستگی‏ناپذیر که برای حصول مطالبات خود دست به دامان هر مسئولی شده‎اند و اداره و دستگاهی نیست که سر نزده باشند. از ادارات مختلف تا بخشداری و فرمانداری و نماینده مجلس، همه را دیده و مشکل خود را گفته‎اند، اما دریغ و صد افسوس که حاصل تمام پیگیری‏ها، تنها بازدید است و بازدید و البته خاطرات مسئولین از گردش در هوای پاک روستا و عکس‎های سلفی جذاب که مدتی است، سخت موردعلاقه آقایان واقع شده است.

با وجود تمام این بی‎مهری‎ها و کم‎توجهی‌ها، مردم پُر همت و نجیب روستای یوسف‌آباد با روحیه جهادی خود تلاش می‌کنند که در زادگاهشان بمانند و در جهت احیاء و آبادانیِ میراث و دسترنج خود سرسختانه می‎کوشند.



روستای پرتوان و غنی یوسف‌‏آباد با کشت و برداشت انواع محصولات کشاورزی از کیوی و مرکبات و خرمالو گرفته تا چای و استخرهای پرورش ماهی و دامداری، همه نوع محصولی را که در منطقه و شهرستان نیاز است را تولید کرده و می‎کند، اما زیر سایه محرومیتی که سال‌هاست چتر سنگین خود را از روستا برنداشته و برنمی‎دارد و نیز به یمن عنایت مسئولان، تنها توانسته داشته‎های خود را حفظ کرده و به‌اندازه نیاز و توان خود تولید کند.

عدم وجود زیرساخت‌های لازم و حداقلی در بخش خدمات چهارگانه و بنیادی، عدم وجود راه ارتباطی و مسیر عبور و مرور مناسب برای این روستا و مهم‌تر از همه عدم توجه مسئولان به این منطقه و روستاها و آبادی‎های هم‌جوار سبب شده امروز، یوسف‌آباد با ظرفیت بالقوه فراوان و جوانان تحصیل‌کرده‌ی بسیار تنها به گذران حداقلی زندگی مردمانش بیاندیشد حال‌آنکه در صورت توجه مسئولان و اندک سرمایه‌گذاری در راستای اهداف سال جاری که از سوی مقام معظم رهبری به سال حمایت از کالای ایرانی نام‌گذاری شده است، باروحیه‌ی جهادگرانه‌ای که از مردمان این روستا سراغ گرفته‌ایم قادر است حجم تولیدات بومی خود را بسیار افزایش داده و امید و نشاط را در مردمان منطقه ایجاد کند.

از دفتر شورا خارج می‌شویم چشممان به‌سوی مدفن دو شهید روستا کشیده می‌شود، بر سر مزارشان می‌نشینیم و فاتحه‌های نثار روح بزرگشان می‌کنیم چراکه آنان حداکثر آن چیزی را که در اختیار داشته‌اند، جانشان را، برای مرزوبوم و باورشان نثار کرده‌اند حال ما را چه شده است که مادر پیر و بیمار سردار شهید روستا نیز قادر به عبور و مرور برای پیگیری‌های درمانی خویش نیست، یوسف‌آباد نجیب همچنان منتظر است، آن را دریابید.

پس از انتشار گزارش فوق گازرسانی به روستا سرانجام در اواسط زمستان 96 به‌طور کامل انجام‌شده و مردم نجیب روستای یوسف‌آباد از نعمت گاز برخوردار شدند.



به گفته هادی نقی‌پور عضو شورای اسلامی یوسف‌آباد پس از پیگیری‌های مستمر وبی توجهی مسئولان نسبت به آسفالت راه دسترسی روستا، خود اهالی با بودجه‌های شخصی بخشی از مسیر دسترسی به بوتندان را با بتن بهسازی کرده‌اند، پس‌ازآن بخشدار مرکزی تنکابن، رضا آقا گلی طی بازدید از وضعیت راه روستا قول پرداخت هزینه حداقل 200 پاکت سیمان را به اعضای شورا می‌دهد که پس از گذشت ماه‌ها و گذشت چند ماه از سال جدید این وعده نیز همچون بسیاری موارد از سوی مسئول مربوطه به دست فراموشی سپرده‌شده است!
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

مردم  و حق اعتراض
جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
قرآن، برای تنها تلاوت یا عمل؟
پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
پرستاران سر دو راهی خانه‌نشینی و تغییر شغل
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۲۳
آنچه خوبان همه دارند تو یک‌جا داری
يکشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۷
وعده صادق، ضربه پشیمان‌کننده و پیشگیرانه
شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۴