به گزارش
بلاغ به نقل از
تنکابن24، شهرستان تنکابن که شامل سه بخش مرکزی، خرمآباد و نشتا است، حوزههای شهری و روستاهای بسیاری را در خود جای داده که عمده بار جمعیتی آن در مناطق روستایی توزیع شده و میتوان گفت روستاها نقش تعیینکنندهای در سرنوشت شهرستان تنکابن داشته و دارند.
اما شرایط شهرستان تنکابن نیز همانند سایر نقاط کشور در بخش روستایی مشابه است. این در حالی است که روستاها در تنکابن از اهمیت استراتژیکی برخوردارند که غالب تولیدات کشاورزی و دامی از محل آنان صورت میگیرد و بیشترین سهم در تولید و رشد اقتصادی شهرستان را در تمامی ناملایمات، نوسانات اقتصادی و شرایط سخت اجتماعی بر دوش کشیدهاند، بااینحال روستا و روستایی کمترین توجه را در بسیاری از موارد از سوی مسئولان دریافت کرده است. تا آنجا که روستائیان گاه از ابتداییترین امکانات رفاهی در روستای خود محروم بوده و جهت تهیه مایحتاج ضروری خود، مجبور به طی مسافت چندین کیلومتری و رفتوآمد روزانه به مناطق و شهرهای اطراف هستند.
پیرو حق بزرگی که روستا و روستاییان بر شهرستان تنکابن داشته و همواره مایه آسایش و آرامش مردمان این دیار بودند، این رسانه برآن است تا از این شماره، در حد توان به بررسی مشکلات و دغدغههای روستاها، بهویژه در مناطق محروم بپردازد. امید آنکه ادای دینی هرچند کوچک باشد.
یوسفآباد؛ زیبا و نجیبدر این شماره به سراغ روستای «یوسفآباد» رفته و با اهالی و اعضای شورای آن به گفتوگو نشستیم. یوسفآباد از توابع دهستان سلیمانآباد از بخش مرکزی تنکابن، در فاصلهی هجده کیلومتری از شهر تنکابن در کوهپایه البرز و در جوار جنگل ورودی قرار دارد که از کوههای مشرف بر آن سرچشمه میگیرد. یوسفآباد که پیشتر آنها «نسامی» مینامیدند، شهرت امروزش را از سردار شهیدش «موسی جوریوسفی» وام گرفته و متشکل از سه آبادی بوتندان، شِلندان و کتاله سرا به مرکزیت یوسفآباد است. این روستای دیدنی و زیبا که قدمتی کهن دارد گرچه از محرومیت بسیار رنج میبرد، اما آرام و صبور در کنار جنگل و رود با مردمانی پرتلاش و خونگرم استوار است و به زیستن ادامه میدهد.
رسیدن به روستابرای هماهنگی و بازدید از روستا با هادی نقیپور عضو شورای اسلامی روستای یوسفآباد تماس میگیریم. استقبال گرمی میکند و پیش از هر سؤالی، نقداً و تلفنی، بیگفت ما، زبان به شکوه و شرح اوضاع نابسامان روستا میگشاید. او را به شکیبایی دعوت میکنیم و وعده دیدار میگیریم.
روز موعود فرا میرسد و به سمت روستا حرکت میکنیم. برای رسیدن به یوسفآباد باید از جاده انحرافی بعد از بازار سلیمانآباد به سمت چلاسر و خشکرود و ایثارده (کُوده) برویم تا به یوسفآباد برسیم. هر چه بیشتر بهپیش میرویم بر زیباییها افزودهشده و از نشان رفاه و آبادی کاسته میشود.
از روستای چلاسر و ایثارده عبور میکنیم. در میان راه از رودخانهای میگذریم که جاده را قطع میکند و بخت یار ماست که هوا مساعد است، وگرنه آنگونه که اهالی میگویند، در زمان بارندگی ارتباط این مسیر در محل این رود بهواسطه شدتجریان آب قطع میشود.ادامه میدهیم.
آسفالت را طی کرده و وارد جاده خاکی و تقریباً کوهستانی میشویم. به وعدهگاه که میرسیم، آقایان هادی نقیپور و شریفعلی سعادتی، اعضای شورای اسلامی یوسفآباد در انتظارمان ایستادهاند. اینجا ابتدای مسیر و مرز روستای یوسفآباد و ایثارده است. در همان ابتدای مسیر جاده سنگلاخ و غیر شوسۀ روستا از خجالت ما و خودرومان درمیآید. جادهای سنگلاخ که گهگاه بهوسیله گریدر صاف میشود؛ بدون روشنایی و حفاظ. درست مشرف بر درهای عمیق که حتی در روز نیز عبور و مرور را مخاطرهآمیز میسازد و چندین بار نیز قربانی گرفته است. در مسیر و تا رسیدن به مرکز روستا، هادی نقیپور برایمان از دغدغهها و مشکلات عجیب روستا میگوید.
راهِ بیراهنبود جاده مناسب که در سراسر روستا کشیده شده باشد، عمدهترین مشکل یوسفآباد است. جاده ورودی همانگونه که ذکر شد، غیر شوسه، بدون روشنایی و حفاظ است که در کنار درهای عمیق کشیده شده است. این مسیر اصلی که در ادامه، همسطح رودخانۀ جاری روستا نیز میشود، از دونقطه به مسیر آبادیهای بوتندان و کتالهسرا جدا میشود.
رودخانه در مرکز روستا همدم و همنشین روستائیان است و بر سر راه آبادیهای اطراف؛ تا چندی پیش 10 خانوار ساکن در هریک از آبادیهای بوتندان وکتاله سرا برای عبور مرور، باید پا و دل را به آب میزدند و از آن عبور میکردند، اما سالهاست که از برکت پیگیری مستمر اعضای شورا و مطالبهگری سرسختانه دهیار روستا، این نتیجه حاصل شد که بیش از این، امید واهی به وعدههای مسئولان جهت احداث پل نباید داشت. پس خود اهالی دستبهکار شدند و با هزینه شخصی ساکنین روستا، دو پل موقت در دو نقطه از رود احداث شد.
پُلها صرفاً سطحی بتنی بر روی رود ایجاد کرده و در زمان طغیان رود کاملاً زیر حجم آب مغروق شده و عبور و مرور تا رفع طغیان کامل آب، قطع میشود. اینکه افراد ساکن در محدوده آبادیهای بوتندان و کتالهسرا تا چه زمان حبس باشند، کاملاً به قهر و مهر طبیعت مربوط است که چه زمانی طغیان آب فرونشیند. در این مدت، هرگونه اتفاقی که برای این خانوارها رخ دهد، غیرقابلرسیدگی و پیگیری است و هیچ کمکی نیز از خارج ممکن نیست. دانشآموزانِ این مناطق نیز در این مدت تعطیلات اجباری را تجربه کرده و قادر به حضور در مدارس خود نیستند.
شاهکار مهندسان راهسازیاما در میانه روستای یوسفآباد، سازهای عجیب توجه ما را به خود جلب کرد و دیدگاهمان را نسبت به معماری و مهندسی سازه بهکلی تغییر داد. در حاشیه رودخانه و درست در مرکز روستا، درجایی که راه با رود تلاقی دارد و دو مسیر فرعی به سمت بوتندان و روستای بالادست «کاوه ملک» را قطع میکند، یک سد بتنی قرار گرفته که به گفته اهالی روستا توسط مهندسان اداره راه و بهعنوان پل ساخته شده است. این سازه عجیب که شکل واضحی ندارد و از قطعات بتن و فلز تشکیل شده و کاملاً نیمهکاره رهاشده از سوی مسئولان وقت جهت جلوگیری از ورود آب در زمان طغیان به روستا ساخته شده که کاملاً کاربری متضادی دارد. علی مصطفوی دهیار پیشین روستا در مورد آن میگوید: «این سازه بهگونهای قرار گرفته که بیشتر آب را به داخل روستا و محل مسجد و مدفن شهدای روستا هدایت میکند و وجود آن اوضاع را پیچیدهتر کرده است.»
جالب این است که اعضای شورای روستا و دهیارِ آن، چنین نتیجهای را پیشبینی کرده و به عوامل اجرایی سازه و مهندسان آن تذکر داده بودند، اما سازندگان و دستاندرکاران این پروژۀ نامعلوم، اهالی روستا را به پایان کار و دیدن نتیجه عملکرد سازه حواله دادند که البته نتیجه کار، دیدنی از آب درآمده است!
گازرسانی، خدمتی ناقصگازرسانی به این روستا اما حکایتی شنیدنیتر دارد. گرچه مراحل حفر و لولهگذاری گاز شهری از سوی شرکت پیمانکار بدون زحمت برای افراد ساکن روستا انجام شد، اما عدم بازسازی قسمتهای حفر و تخریبشده مسیر سبب شده تا در بارانهای شدید مسیر منتهی به آبادی شِلندان نیز به دلیل رانش زمین مسدود شده و امکان دسترسی بهوسیله خودرو به آن منطقه وجود نداشته باشد. محسن آقابراری دهیار جوان روستا میگوید: به دلیل این انسداد، دسترسی به چند دامداری سنتی محدودشده و یک استخر پرورش ماهی نیز از تولید خارج و راکد شده است.
اما نکته جالبتر اینکه پس از اتمام عملیات لولهگذاری، مسئولان مشتاقِ خدمت درحالیکه هنوز عَلَمکها بر سر در منازل نصب نشده، افتتاح پروژه را اعلام میکنند و از این موضوع بیخبرند که با اعلام رسمی افتتاح، روستائیان را از دریافت سهمیه نفت نیز محروم میکنند. سؤال اینجاست، افراد این روستا که در طی یک ماه گذشته از فصل پاییز با اُفت دما تا دوازده درجه روبرو شده و چند بحران طوفان را در منطقه پشت سر گذاشتند و در آستانه ورود به فصل سرد نیاز مبرم به استفاده از وسایل گرمایشی دارند، با وجود همجواری با جنگل و رودخانه و سرمای بیشتر این روستا به دلیل موقعیت مکانی آن، چه باید بکنند؟
این سؤالی است که وجدان غافل آقایان آنگاهکه شبها خسته از فعالیت سختِ بازدیدها و افتتاحها و کلنگزنیهای بیسرانجام به خانه بازمیگردند و در کنار شومینه و شوفاژهای گرم در خلسهای از رؤیاهای شیرین فرو میروند، هیچگاه از آنان نمیپرسد و به دلیل فاصله بسیار نخواهد پرسید.
آب شرب، غیرقابلشربآب شرب روستای یوسفآباد نیز حکایت پرتکرار مشکلی است که دامنگیر اکثر روستاهای شهرستان تنکابن است. آب آشامیدنی این روستا از چشمهای در همین روستا تأمین میشود که پاسخگوی نیاز روستا بهویژه در فصول گرم سال نیست. گرچه این روستا دارای چشمههای متعدد و پرآبی در اطراف خود است، اما ازنظر متخصصین امر، آب این چشمهها به دلیل وجود نیترات بالا و آلودگی، غیرقابلشرب اعلام شده است. این درحالیست که با توجه به فقدان منبع آب شربِ سالم و در دسترس، اهالی روستا بهناچار از آب این چشمهها استفاده میکنند. در این مورد نیز که از وظایف دولت در ارائه خدمات است، پیگیریهای اعضای فعال شورای روستا، به جایی نرسیده است.
فیبر نوری یا فیبر زوری؟!تمام خدمات پایهای و اساسی که باید به روستاها و مناطق مختلف کشور داده شود، در مورد روستای یوسفآباد حکایتی متفاوت و عجیب داشته و دارد. داستان خطوط ارتباط تلفنی این روستا نیز خواندنی است.
از سوی شرکت مخابرات با اعضای شورای یوسفآباد تماس گرفته و اولتیماتوم داده میشود که در صورت عدم دریافت کابلهای فیبر نوری از مخابرات جهت نصب در روستا، سهمیه این روستا بازگردانده خواهد شد.
اعضای شورا نیز به هزینه شورای روستا که هنوز بهصورت بدهی پابرجاست، کابلها را دریافت و به روستا حمل و حتی اقدام به حفر و نصب کابلها در خاک میکنند. تمام این هزینهها توسط شورای روستا انجامشده و حتی کار یدی آن نیز توسط اعضا و اهالی صوت میگیرد؛ اما ازآنجاکه مسئولان شرکت مخابرات مسئولیت را از دوش خود برداشته و حتی پیگیر انجام آن نیز نبودند، کار به سرانجام نرسیده و امروز کابل فیبر نوریِ زوری، همچنان بلاتکلیف در کناره جاده و در مرز روستای ایثارده و یوسفآباد رها شده است. سیستم ارتباطی تلفن ثابت این روستا نیز که با همان کابلهای سابق پابرجاست، پس از گذشت سالها بهصورت اتوماتیک چنان پیشرفت کرده که تمام تماسها از تمام خانههای روستا قابل شنود و به اشتراکگذاری است و شرکت مخابرات در این زمینه به نحو احسن در حال خدمترسانی است.
البته تحقیقات و رایزنی اعضای شورا گویای این مطلب است که بودجه انجام طرح جایگزینی کابلهای فیبر نوری، از مراحل خرید، حمل به محل و نصب، تماماً وصول و تخصیص داده شده است؛ اما اگر این بودجه صرف انجام این طرح نشده و تمام هزینهها به گردن روستاییان گذارده شده، در کجا هزینه شده و از کجا سر درآورده است؟
داستان دفتر شوراپسازآنکه گشتوگذارمان در روستا تمام شد و بطورکامل متوجه حجم انبوه خدمترسانی دستگاههای اجرایی شدیم و تمام مشکلات را از زبان اعضای شورا و دهیار آن شنیدیم، به دعوت اعضای شورا از کنار مسجد روستا عبور میکنیم و به سمت دفتر شورای روستا میرویم که دوباره برق از سرمان میپرد. علی مصطفوی، دهیار پیشین شورا میگوید: به دلیل عدم وجود امکانات مالی جهت احداث دفتر شورا، غسالخانه روستا را تغییر کاربری دادیم. کمی میخندیم، اما به ورودی غسالخانه یا همان دفتر شورا که رسیدیم، با اکراه ایستادیم. اعضای شورا با شوخی و خنده ما را به داخل هدایت میکنند. غسالخانه را دو قسمت کردهاند، قسمت ورودی که همچنان به شکل کاربری گذشته است و بخش داخل آن که موکت کاری شده و میز و صندلی گذاشتهاند. اتاقک کوچکی بهاندازه چهار الی پنج متر است و همه در کنار هم روی صندلیهای به هم چسبیده مینشینیم. جایی دورهم نشستهایم که تا چندی پیش محل غسل میتی بوده که آن را غسل و کفن کردهاند.
گفتهها و شنیدهها را مرور میکنیم تا چیزی از قلم نیفتد. اعضای شورا هرچه از کمبودها و محرومیتها میگویند تمامی ندارد. از مشکل برق روستا میگویند که گرچه هست، اما نیست. بهویژه در تابستان و فصول گرم به دلیل بکار افتادن پمپهای مکنده آب، تقریباً قطعی هرروزه دارد و به گفته اعضای شورا مشکل آن است که سیمهای انتقال برق به این روستا، سه رشته بوده و توان ولتاژ بیشتر را ندارند.
مبهوت و متحیریم و برایمان سؤال است که چطور پس از گذشت این همه سال هنوز محرومیت در این روستا موج میزند؟ نمیدانیم باید خندید یا گریست؟!
یوسفآباد همچنان پرتلاش و پرامیداما از تمام مشکلات که بگذریم، اهالی و اعضای شورای روستای یوسفآباد مردمانی قابلاحترام و دوستداشتنی هستند. مردمانی که گویا از جنس دیگریاند و نظیرشان امروز در شهرها و بسیاری از روستاهای بزرگ کمتر دیده میشود. مهربان، صمیمی، قوی و استوار، با روحیۀ همکاری و همراهی، تلاشگر و ساعی و خستگیناپذیر که برای حصول مطالبات خود دست به دامان هر مسئولی شدهاند و اداره و دستگاهی نیست که سر نزده باشند. از ادارات مختلف تا بخشداری و فرمانداری و نماینده مجلس، همه را دیده و مشکل خود را گفتهاند، اما دریغ و صد افسوس که حاصل تمام پیگیریها، تنها بازدید است و بازدید و البته خاطرات مسئولین از گردش در هوای پاک روستا و عکسهای سلفی جذاب که مدتی است، سخت موردعلاقه آقایان واقع شده است.
با وجود تمام این بیمهریها و کمتوجهیها، مردم پُر همت و نجیب روستای یوسفآباد با روحیه جهادی خود تلاش میکنند که در زادگاهشان بمانند و در جهت احیاء و آبادانیِ میراث و دسترنج خود سرسختانه میکوشند.
روستای پرتوان و غنی یوسفآباد با کشت و برداشت انواع محصولات کشاورزی از کیوی و مرکبات و خرمالو گرفته تا چای و استخرهای پرورش ماهی و دامداری، همه نوع محصولی را که در منطقه و شهرستان نیاز است را تولید کرده و میکند، اما زیر سایه محرومیتی که سالهاست چتر سنگین خود را از روستا برنداشته و برنمیدارد و نیز به یمن عنایت مسئولان، تنها توانسته داشتههای خود را حفظ کرده و بهاندازه نیاز و توان خود تولید کند.
عدم وجود زیرساختهای لازم و حداقلی در بخش خدمات چهارگانه و بنیادی، عدم وجود راه ارتباطی و مسیر عبور و مرور مناسب برای این روستا و مهمتر از همه عدم توجه مسئولان به این منطقه و روستاها و آبادیهای همجوار سبب شده امروز، یوسفآباد با ظرفیت بالقوه فراوان و جوانان تحصیلکردهی بسیار تنها به گذران حداقلی زندگی مردمانش بیاندیشد حالآنکه در صورت توجه مسئولان و اندک سرمایهگذاری در راستای اهداف سال جاری که از سوی مقام معظم رهبری به سال حمایت از کالای ایرانی نامگذاری شده است، باروحیهی جهادگرانهای که از مردمان این روستا سراغ گرفتهایم قادر است حجم تولیدات بومی خود را بسیار افزایش داده و امید و نشاط را در مردمان منطقه ایجاد کند.
از دفتر شورا خارج میشویم چشممان بهسوی مدفن دو شهید روستا کشیده میشود، بر سر مزارشان مینشینیم و فاتحههای نثار روح بزرگشان میکنیم چراکه آنان حداکثر آن چیزی را که در اختیار داشتهاند، جانشان را، برای مرزوبوم و باورشان نثار کردهاند حال ما را چه شده است که مادر پیر و بیمار سردار شهید روستا نیز قادر به عبور و مرور برای پیگیریهای درمانی خویش نیست، یوسفآباد نجیب همچنان منتظر است، آن را دریابید.
پس از انتشار گزارش فوق گازرسانی به روستا سرانجام در اواسط زمستان 96 بهطور کامل انجامشده و مردم نجیب روستای یوسفآباد از نعمت گاز برخوردار شدند.
به گفته هادی نقیپور عضو شورای اسلامی یوسفآباد پس از پیگیریهای مستمر وبی توجهی مسئولان نسبت به آسفالت راه دسترسی روستا، خود اهالی با بودجههای شخصی بخشی از مسیر دسترسی به بوتندان را با بتن بهسازی کردهاند، پسازآن بخشدار مرکزی تنکابن، رضا آقا گلی طی بازدید از وضعیت راه روستا قول پرداخت هزینه حداقل 200 پاکت سیمان را به اعضای شورا میدهد که پس از گذشت ماهها و گذشت چند ماه از سال جدید این وعده نیز همچون بسیاری موارد از سوی مسئول مربوطه به دست فراموشی سپردهشده است!