سفرهای استانی روسای جمهوری کشورمان همواره با بیاحترامی به فعالان رسانهای استانها، افکار عمومی را در حد فهم روابط عمومی ریاست جمهوری و تیم تشریفات تنزل میدهد و موجبات گلایهمندی خبرنگاران و روزنامهنگاران را فراهم میآورد.
۰
به گزارش خبرنگار بلاغ، شاید نتوان هیچ سفر روسای جمهور کشورمان به استانها و شهرستانها راسراغ آورد که بدون مسئله در امر اصحاب رسانهها، مسائل سفر را تمشیت کرده باشند؛ چرا که همواره در چالش با رسانههای استانی، موجی از نارضایتی را دستاورد سفر برای این فعالان قرار میداده و میدهند.
موضوع کدورت بین رسانههای استانی با تیم تشریفات و روابط عمومی از آنجا آغاز میشود که گروه اعزامی از ستاد ریاست جمهوری معمولاً با رسانههای کشوری و مستقر در پایتخت موضوع پوشش خبری و تصویری سفر را میبندد و یا قائل به گزینش از میان خبرنگاران و برخی رسانههای استانی هستند و در این میان، بسیاری از رسانهها و فعالان خبری استانها نسبت به این بیاعتمادی معترض و گلایهمندند و این موضوع مختص دولت آقای روحانی نیست و در همه دورهها با شدت و ضعف وجود داشته و در این سفر دکتر روحانی به مازندران از شدت بیشتری برخوردار بوده است.
دردکشنده تبعیض
بها دادن به خبرنگاران پایتخت و همراه کردن آنها با رئیس جمهور و اعلام بینیازی به خبرنگاران استانهای میزبان سفر، سالهای سال بود که خبرنگاران شهرستانی را رنج میداد تا آنکه پذیرفتند به رسانههای استانی نیز باید توجه شود و تبعیض در برخورد با آنها باید کمتر شود.
اما، قصه پرغصه خبرنگاران شهرستانی تمامی ندارد و در هر سفر مقامات عالیرتبه بهخصوص رئیس جمهور، زخم تبعیض بیشتر سر باز میکند و با برخی اقدامات تیم تشریفات، بر این زخم نمک پاشیده و فعالان رسانهای استانها رنجورتر میشوند.
ملاک مهارتهای حرفهای
اظهاراتی همچون: حرفهای و با تجربه بودن خبرنگاران مرکز، آشنایی بیشتر آنها با آداب برخورد با رئیس جمهور و همراهان و ...، اگر تا حدی درست باشد، نمیتواند بهصورت مطلق قابل پذیرش باشد.
برتربینی پایتختی، مالیخولیایی است که در جان عدهای آنچنان رسوخ کرده که به هیچ وجه نمیتوانند در نوع رفتارشان با شهرستانها تغییری را ایجاد کنند، هرچند که به صراحت هم این تفکر را نفی کنند.
واقعاً این نکته برای بسیاری از خبرنگاران غیرقابل قبول است که دوستان ریاست جمهوری و روابط عمومی این نهاد چگونه به این تشخیص کارشناسی میرسند که خبرنگاران مرکز از هرجهت برتر از همتایان استانی و شهرستانیشان هستند؟!
البته این تبعیض، که بهصورت تفکری غلط در فضای فکری بسیاری از مسئولان کشور در سطوح مختلف وجود دارد، تا حد زیادی ناشی از وجود این تفکر در سطح مدیریت برخی رسانهها و عدم خودباوری در آنهاست که حتی در قبال بیحرمتی نهاد ریاست جمهوری و روابط عمومی برخی از استانداریها واکنش مناسب نشان نداده و با سکوت خود، بر این فضای مسموم مهر تائید میزنند.
حرمتداری که پول و اعتبار نمیخواهد
اگر خبرنگاران همیشه با پاسخ کمبود اعتبارات و نداشتن نقدینگی از سوی مسئولان در قبال مشکلات جامعه و ناتمامی پروژهها مواجهاند، برای تکریم آنها که مسئولان نیاز به پول و اعتبار ندارند.
محدود کردن خبرنگاران استانی و دادن 4 سهمیه سوال از رئیس جمهور و تهدید دیگر خبرنگاران حاضر در کنفرانس خبری پایان سفر و استفاده از آنها به عنوان سیاهی لشکر، نوعی تحقیر و تضعیف جایگاه و شأن خبرنگاران است که شاید هیچگاه از ذهنشان پاک نشود.
به راستی آیا نمیتوان به گونهای برنامهریزی کرد که فعالان رسانهای استان ها به عنوان وجدان بیدار جامعه و زبان گویای مردم در جریان سفر مقامات و رئیس جمهور، احساس رضایت و غرور کنند و این همه دلافسرده و گلایهمند نشوند؟
شاید امروز تکرار فرهیختگی و مناعت طبع و دلسوزی مسئولانه خبرنگاران، روزنامهنگاران و فعالان رسانهای که در خط انقلاب و منافع کشور و مصالح مردم تلاش میکنند، لازم نباشد و همگان بر این حقایق آگاهی دارند، اما بیان این نکته به عنوان تذکری دائمی لازم و ضروری است که ای مسئولان! شما را به حرمت افکار و اندیشههای پاک جامعه اسلامیمان، منزلت اصحاب رسانه را حفظ کنید.
این همه سختگیری برای چه؟!
لزوم رعایت موازین امنیتی برای محافظت از وقت و سلامتی آقای رئیس جمهور کاملاً قابل فهم و قبول است و کسی در این مسئله مهم تردید ندارد؛ مشکل از آنجا شروع میشود که اصل را بر دور کردن رئیس جمهور از مواجهه با افراد و مردم قرار دهند و بنای شان بر عدم ملاقات باشد مگر در ضرورت اجتنابناپذیر.
صدور کارت مجوز برای فعالان رسانهای که چیزی جز کار و تلاش و پیگیری ممتد را از آنها نمیطلبد، چه سودی برای خبرنگاران دارد که این همه برای آنها مشکل آفریده میشود.
و سرانجام این که سفر آقای روحانی به مازندران به پایان رسید اما، چرا باید گلایه رسانهها تازه آغاز شود. این نیست مگر با سوءتدبیر برخی از مسئولان.
یکبار و برای همیشه
برای حل نهایی این مشکل، به نظر میرسد که شیوهنامه کار از ابتدای سفر تا انتهای آن و از روزهای قبل از سفر تا پایان آن توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با همکاری نهاد ریاست جمهوری تهیه و پس از جرح و تعدیلهای کارشناسان و تصویب آن، ملاک عمل قرار گیرد تا یکبار و برای همیشه این مشکل گلایهآفرین حل و فصل شود. انشاءالله