تاریخ انتشاريکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ - ۰۰:۳۳
کد مطلب : ۴۸۴۸۶۹
ایران کشوری است که طی دهه‌های گذشته تغییرات بنیادینی درونش انجام شده است. درست است که هنوز هم ایران با مشکلاتی روبه روست اما این کشور در آستانه تبدیل شدن به یک دموکراسی درخشان و سرزنده است.
۰
plusresetminus
ایران صاحب درخشان‌ترین دموکراسی
به گزارش بلاغ؛ «...ایران در آستانه تبدیل شدن به یک دموکراسی درخشان است. این کشور تحت حاکمیت روحانیون، هم اکنون یکی از آزادترین، مُدرن‌ترین و منسجم‌ترین کشورهای خاورمیانه محسوب می‌شود...»
این جملات بخشی از گزارش پاتریک سییل، کارشناس مسائل سیاسی نشریه «میدل ایست» و تحلیلگر معروف مسائل غرب آسیا است که از وی چند کتاب‌، مقاله و گزارش در مورد تحولات خاورمیانه منتشر شده است.
«پاتریک سییل» طی گزارش مفصلی در‌آوریل 2010، ایران را در آستانه دستیابی به یک دموکراسی درخشان توصیف کرد. او از دلائل این ره آورد، سرعت سوادآموزی در شهر و روستاها، توسعه جاده‌های شهری و روستایی، حضور فعال زنان در ابعاد مختلف و مدرنیزاسیون جامعه و پیشرفت‌های انکار ناپذیر حتی در زمینه‌های فرهنگی و هنری دانست. پاتریک سییل همه این پیشرفت‌ها را ذیل حاکمیت روحانیون معرفی کرد. بخشی از گزارش فوق به شرح زیر است:
ایران؛ یکی از آزادترین، مدرن‌ترین و منسجم‌ترین کشورهای خاورمیانه
پاتریک سییل، در میدل ایست آنلاین نوشت:
«... در ایران سوادآموزی به سرعت در مناطق روستایی گسترش یافته است. در هر شهر کوچک یا روستایی در ایران (حتی اگر دورافتاده باشد) حداقل یک جاده مناسب وجود دارد؛ آماری که از بسیاری کشورهای عربی ثروتمند بیشتر است. زنان ایران نیز نقش فعالی در جامعه این کشور دارند. بیش از 60 درصد از دانشجویان در ایران را زنان تشکیل می‌دهند.
... ایران کشوری است که طی دهه‌های گذشته تغییرات بنیادینی درونش انجام شده است. درست است که هنوز هم ایران با مشکلاتی روبه روست اما این کشور در آستانه تبدیل شدن به یک دموکراسی درخشان و سرزنده است...»
 
پاتریک سیل ادامه داده است:
«... حتی به رغم مواجهه با مشکلات ناشی از تحریم‌ها‌، ایران هم اکنون یکی از مدرن‌ترین، آزادترین و منسجم‌ترین کشورهای خاورمیانه محسوب می‌شود. هشت سال جنگ ایران با عراق باعث شد که عملا تمامی مردم ایران با یکدیگر متحد شوند. پیشرفت‌های ایران طی چند سال اخیر در تمامی زمینه‌ها غیرقابل انکار است. ایران حتی در حوزه‌های فرهنگی- هنری از جمله فیلمسازی، تئاتر،موسیقی، ادبیات و عکاسی نیز استعدادهای زیادی را به جهانیان معرفی کرده است. اینها حقایقی هستند که مقامات آمریکا و اسرائیل باید در مورد ایران بدانند و مطمئن شوند که ایران کشوری معمولی نیست...»
 
روزگاری که ماسون‌ها و سفارتخانه‌ها صندوق رای را پر می‌کردند
در سال‌های پیش از انقلاب اسلامی، خارجی‌ها و کانون‌های جهان وطن صهیونی (اعم از فراماسونری یا تشکیلات دیگر) به جز هدایت شخص اول مملکت، در تعیین وکلای مجلس و وزراء نقش مستقیم داشتند. آنچنان که حتی در اسناد معتبر و منتشر شده این واقعیت به چشم می‌خورد.
 
 مثلا علی امینی گزینه آمریکا برای نخست‌وزیری ایران بود و شاه علی رغم مخالفت با آن نتوانست از این امر سرپیچی کند و امینی در اردیبهشت 1340 به نخست‌وزیری رسید. چنین امری درباره امثال حسنعلی منصور (از نوکیسه‌گان وابسته به آمریکا و عضو ارشد لژهای فراماسونری) نیز وجود داشت و محمدرضا پهلوی با اینکه شناخت چندانی از منصور نداشت ولی به دلیل خواست کانون‌های ماسونی‌، به نخست‌وزیر او تسلیم گردید.
تنها موردی که در سال‌های پیش از انقلاب، ظاهرا انتخابات برگزار می‌گردید‌، در مجلس شورای ملی بود‌، در حالی که تمامی اعضای مجلس دیگر به نام مجلس سنا که سناتور نامیده می‌شدند از سوی شاه منصوب می‌گردیدند و همه قوانین و مصوبات مجلس شورای ملی حتما بایستی از سوی مجلس سنا تصویب می‌شد وگرنه هیچ اعتباری نداشت.
اما خود انتخابات مجلس شورای ملی، همواره با دخالت‌های بیرونی انجام می‌گرفت؛ دخالت‌ها از سفارتخانه‌ها گرفته تا سازمان‌های ماسونی و بخصوص شخص شاه صورت می‌گرفت، مثلا وقتی رضاخان به عنوان شاه قدرت يافت، از ورود مخالفينش به مجلس جلوگيري کرد. چنان‌که آيت الله سید حسن مدرس که در دوره‌های قبل نماینده اول تهران بود، وقتی در انتخابات مجلس هفتم هم کانديدا شد، به دستور رضاخان آراء او را نخواندند. 
اما آيت الله مدرس جمله اي گفت که براي جعلی بودن انتخابات کافي بود. او گفت: 
«من يک رأي براي خودم نوشتم آن رأي کجاست»!
یا در انتخابات دوره شانزدهم مجلس شورای ملی در سال 1328، سفارت انگلیس با دخالت مستقیم و گماردن یکی از مزدوران خود به نام عبدالحسین هژیر در پست وزارت دربار و هیئت نظارت بر انتخابات، از انتخاب افرادی که در مجلس پانزدهم مانع تصویب لوایحی مانند گس-گلشاییان شدند، جلوگیری کرد تا دیگر کسی در مجلس از حاکمیت بلامنازع انگلیس بر منابع نفتی ایران ممانعت نکند. 
از همین روی با دخالت در انتخابات، تقریبا تمامی مخالفین تلاش انگلیس برای قبضه نفت ایران از جمله آیت‌الله کاشانی و دکتر مصدق از راه‌یابی به مجلس بازماندند تا اینکه با مجازات انقلابی هژیر توسط فداییان اسلام، برای انتخاب نمایندگان مجلس شانزدهم، مجددا انتخابات برگزار گردید. 
 
رأی مردم را انقلاب به کرسی نشاند
اما در سال‌های پس از پیروزی انقلاب‌، با درهم شکستن تشکیلات پیچیده و سرّی فراماسون‌ها و به هم ریختن لژهای ماسونی و قطع ارتباط مستقیم حاکمیت با سفارتخانه‌ها و کانون‌های قدرت خارجی و مراکز پنهان سیاسی، نقش مردم در انتخاب تقریبا همه اداره کنندگان مملکت برجسته شد و ملت برای انتخاب هر یک از مدیران کشور، به پای صندوق‌های رای رفتند. 
یرواند آبراهامیان مورخ مقیم آمریکا و استاد دانشگاه‌های آکسفورد و پرینستون و کالج باروک نیویورک درباره وضعیت انتخابات و آزادی‌های سیاسی در دوران حکومت پهلوی طی مصاحبه‌ای گفت:
«... در زمینه آزادی‌های سیاسی باید بگویم که وضعیت آزادی‌های سیاسی در آن دوره نسبت به این روزها محدودتر بود. در آن دوره چیزی به نام انتخابات وجود نداشت...»
 
در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی‌، برای نخستین بار در طول تاریخ این سرزمین بود که ملت ایران به طور گسترده در تعیین سرنوشت خود‌، مشارکت جست و نمایندگان خویش در قوه مقننه و مرکز قانونگذاری کشور، در مقام رئیس اجرائی مملکت یعنی ریاست جمهوری و حتی برای رهبری کشور (ولو به صورت غیر مستقیم از طریق انتخاب خبرگان ملت) را بر می‌گزید.
 
 دیگر نه امتیازات فامیلی و قومی و اشرافی کسی را به نمایندگی مجلس می‌رساند‌، نه نفوذ خارجی و وابستگی به بیگانگان و نه مسئله انتقال موروثی قدرت‌، مدیران کشور را تعیین می‌کرد. همه چیز در اختیار ملت بود و بنا به آمار‌، در طی سال‌های پس از انقلاب‌، دهها بار انتخابات برای مجلس قانونگذاری و ریاست جمهوری و خبرگان رهبری و شوراهای شهر و روستا برگزار شد که تقریبا به طور متوسط هر سال یک بار‌، این ملت برای تعیین یک یا چند یا گروهی ازمدیران کشور یا قانونگذاران‌، به پای صندوق‌های رای رفتند.
 
بنابراین استقلال کشور از دخالت بیگانه در امور داخلی‌، کوتاه کردن دست خارجی‌ها از امور مملکت‌، به دست آوردن حاکمیت ملی و به دنبال آن حضور مردم در همه عرصه‌های انتخاب مدیران کشور و تعیین سرنوشت خود و به قول معروف مردم سالاری که با تکیه بر قوانین اسلام، عنوان مردم سالاری دینی را یافت، از مهم‌ترین و محوری‌ترین و ارزشمندترین دستاوردهای انقلاب و نظام اسلامی شد.
 
علی‌رغم توطئه‌های مکرر دشمنان خارجی و عوامل داخلی‌شان برای شکستن این دو بازوی مهم انقلاب، با ایستادگی حضرت امام و سپس، مقام معظم رهبری، تاکنون این دو دستاورد مهم، کوچک‌ترین خدشه‌ای برنداشته است‌، اگرچه در مقاطعی مانند انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم در سال 1388، گروهی از وادادگان داخلی با طراحی کانون‌ها و مراکز معلوم‌الحال نظام سلطه در صدد خدشه بر این دستاورد مهم و مشارکت مردم و مردم سالاری برآمدند، اما به لطف و یاری خدا و پایمردی مقام معظم رهبری و حضور مردم در صحنه، این اقدام ضد انقلابی به جایی نرسید و پس از ماهها درگیری و اغتشاش و هجمه گسترده رسانه‌ای، خاموش شد و حاکمیت رای مردم پابرجا ماند.
 
سیره امام رای مردم بود
شاید بتوان به جرأت گفت که در هیچ نظام حکومتی در دنیا تا این حد به آرای مردم اهمیت داده نشده است. این در حالی است که نظام جمهوری اسلامی با یک انقلاب مردمی روی کار آمد. انقلابی که برای پیروزی‌اش میلیون‌ها نفر به خیابان‌ها آمدند و جان و مال به پایش ریختند.
در حالی که حتی براساس نوشته‌ها و خاطرات خارجی‌های مقیم ایران‌، راهپیمایی‌های مردمی به خصوص در روزهای عاشورا و تاسوعای 1357، در واقع رفراندومی برای الغای رژیم شاهنشاهی و برقراری حکومت اسلامی بود و در حالی که برای پیروزی انقلاب در روزهای 21 و 22 بهمن نیز همه مردم به میدان آمدند، اما حضرت امام علی رغم همه این واقعیات در یک اقدام بی‌سابقه برای برقراری حکومت برخاسته از انقلاب، امر به رفراندوم دادند.
حضرت امام حتی پس از اینکه قانون اساسی توسط خبرگانی که با رای مردم انتخاب شده بودند، تدوین و تصویب شد، امر کردند بایستی به همه‌پرسی عمومی و رفراندوم گذارده شود تا رای مردم نسبت به آن مشخص گردد. 
این سیره حضرت امام خمینی رحمه الله علیه بود که حتی در سخنرانی پرشور بهشت زهرا در 12 بهمن 1357 و در اوج احساسات انقلابی فرمودند: 
«.. من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می‌کنم! من به واسطه اینکه ملت مرا قبول دارد...»
و این «پشتیبانی ملت» را در حکمی که برای تعیین دولت موقت صادر کردند، معنی نموده و علی‌رغم «رهبری انقلابی»، اما باز هم به «حق ملت برای انتخاب» اشاره داشتند:
«... بنا به پیشنهاد شورای انقلاب، بر حسب حق شرعی و حق قانونی ناشی از آرای اکثریت قاطع قریب به اتفاق ملت ایران که طی اجتماعات عظیم و تظاهرات وسیع و متعدد در سراسر ایران نسبت به رهبری جنبش ابراز شده ‌است... جنابعالی را... مأمور تشکیل دولت موقت می‌نمایم...»
منبع : دفتر پژوهش‌های مؤسسه کیهان
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

تاخیر در انتصابات، خسارتی جبران‌ناپذیر
شنبه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۰
مردم  و حق اعتراض
جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
پرستاران سر دو راهی خانه‌نشینی و تغییر شغل
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۲۳
آنچه خوبان همه دارند تو یک‌جا داری
يکشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۷
وعده صادق، ضربه پشیمان‌کننده و پیشگیرانه
شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۴