تاریخ انتشارجمعه ۱۰ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۵:۴۹
کد مطلب : ۵۰۳۷۴
دوری از هدف اصلی رسانه موجب تغییر رویکرد و بلای جان رسانه ها در مازندران شده است.
۰
plusresetminus
نشست رسانه ها با استاندار؛ فرصتی که فنا شد!
به گزارش بلاغ، در ذهن مردم کوچه و بازار وقتی نام رسانه، خصوصاً مطبوعات و رسانه های مجازی به میان می آید ناخودآگاه دفاع از حقوق شهروندی و تکیه بر ظرفیت خرد ورزی و تسلط خبرنگاران بر امور جامعه نقش می‎بندد.
اما این حقیقت در مازندران کمتر به وقوع پیوسته است زیرا در سال ‎ های گذشته کمتر شاهد ورود افراد کارشناس در امور مختلف به عرصه رسانه مازندران بوده ایم.
شاید در نگاه یک شهروند یا یک مدیر ناآشنا با حوزه رسانه، تفاوت خبرنگاران مسلط و کاردان با دوربین به دستان این ‎ روزهای مازندران به وضوح روشن نباشد و شاید کمتر کسی به جز خود این خبرنگاران و مدیران روابط عمومی، از منافع محوری برخی از رسانه ها و قربانی کردن منافع صنفی و عمومی خبر داشته باشند.
یا شاید همه اقشار از منافع حزبی و گروهی برخی رسانه ها، آن هم در کسب آگهی و انجام تبلیغ برای مدیران یا در پیشرفته ترین وضعیت برخی جابجایی های مدیریتی خبر نداشته باشند اما یک حقیقت را نمی‏توان از نگاه افراد تیزبین و مطلع مخفی کرد.
همزیستی، شهرت و جیب خالی
ورود افراد بیکار با نیات مختلف و حتی بدون توانایی تنظیم یک گزارش ساده یا در حالی که توانایی شناسایی سبک ‎های متداول خبری را ندارند به حوزه خبر مازندران، موجب کم بهره ماندن استان از خبرگان خبری و مدیران زبده رسانه ای شده است.
وقتی در شورای فرهنگ عمومی استان برخی مدیران در مورد مسائلی کلیشه ای و نخ ‎ نما مانند خطرات تهاجم فرهنگی سخن‎ سرایی می‎کنند یا وقتی یک مسئول در شورای اداری آمار غیر واقع می‎دهد یا از روی کاغذ برخی اعداد را بدون درک درست بیان می‎کند، مطمئناً غافل از اهمیت جنبه تصمیم‌گیرندگی این نشست ها برای رفع مشکلات فرهنگی جامعه و موانع معیشتی مردم در آن نشست حضور پیدا کرده اند.
در این مواقع وظیفه رسانه است که به نقد حضور بی ارزش این مدیران که تعداد آنها هم کم نیست بپردازند، اما وقتی جلسات مدیران رسانه ها هم به این مشکل دچار می‎شود، قطعاً مصداق بارز مثل "هرچه بگندد نمک اش می ‎ زنند"می‎شود.
این یعنی علاوه بر مدیران ادارات در نقاط مختلف مدیران رسانه ها نیز اغلب نشست با عالی‏ترین مقام استان را با یک «دورهمی» ساده یا شب نشینی اشتباه گرفته اند که اینگونه مسائل غیر صنفی و غیر بی محتوا را مطرح می‎کنند.
در ابتدای این نوشتار از ورود خبرنگارهایی با نیات غیرحرفه ای به این حرفه در مازندران نوشتیم ولی با تمام احترامی که باید به مقام پیشکسوتان و دود چراغ خوردگان خبر در مازندران یعنی زحمتکشان واقعی اما بسیار اندک آن قائل شد، باید اشاره کرد که رویکرد کاسب ‎کارانه در بسیاری از روزنامه ها و رسانه های مجازی بر اقدام حرفه ای و کاوشگرانه مستولی یافته است.
ساده است که در دفتر کار خود بنشینیم و با دیدن یک خبر در رسانه های سریع الانتشار مانند خبرگزاری ها تلفن را برداریم و وارد مذاکره با رئیس یا مدیر روابط عمومی یک اداره شویم، آن هم برای دریافت رپورتاژ از خبری که حقوق مادی و معنوی آن اخلاقاً و شرعاً و قانوناً متعلق به یک خبرنگار با حق التحریر تعریف شده است.
از ماست که بر ماست
یا می ‎توان سیاستی خاص در قبال برخی جابجایی ‎ های اداری و سیاسی اتخاذ کرد که منافع کلان را آن هم به قیمت از دست دادن سمت نوکری افکار عمومی و خادمی ذهن جویا و کم اطلاع مردم به دست آورد.
مثل معروفی است که همه شنیده ایم یک دسته از چوب‏های بستنی را نمی توان با هم شکست اما یک یک آنان را به راحتی می‎توان از هم گسست و این مصداق رسانه های مازندران است، وقتی برای اهداف سیاسی و دفاع از این مدیر و آن مدیر در حضور استاندار میکروفن روشن می کنند اما مشکلات صنفی و کارگری خبرنگاران را سرسری می گیرند.
نتیجه این رویکرد را می توان در مشکلات رسانه ها دید که ناشی از جدی نگرفتن رسانه ها توسط مدیران دستگاه ها و حتی مردم، آن هم به دلیل دست کم گرفتن ظرفیت رسانه توسط خود اهالی آن است.
آنچه در سطور گذشته آمد تنها بیان ناآگاهی برخی متولیان مدیریت رسانه یعنی خبرنگاران دیروز و کاسبکاران امروز از جایگاه صنفی رسانه است اما نمود عینی این حقایق و سند معتبر آن نیز سخنان سطحی و گاهی به دور از شخصیت برخی از حاضران در نشست مدیران رسانه ها با استاندار و معاونان وی بود.
نشست فوق به عنوان نخستین نشست مدیران رسانه با نماینده استانی دولت «آنهم زمانی که تا دیروز بر سر خود می‏زدیم که استاندار با ما جلسه نمی‌گذارد و ای وای که او رسانه‎ ای نیست» به جای اینکه به عنوان فرصتی برای رسیدگی به حداقل یکی از مشکلات رسانه های استان مغتنم شمرده شود، صرف صحبت های گزاف یا بی نتیجه شد.
به استثنای برخی از سخنان ارزشمند که لابلای هیایو و گزاف گویی ها مستتر و خاموش شد، بقیه جلسه یا مانند دیگر جلسات به آماردهی مسئولان در موارد جاری استان گذشت یا به عقده گشایی حزبی و گروهی برخی از فعالان رسانه ای فوق مصروف شد.
شکایت صنفی را به استانداری نبریم
نگاه سطح پائین به مشکلات رسانه تا جایی در سال های گذشته در بین برخی منتخبان تشکل رسانه ای مازندران نفوذ پیدا کرده است که «شکایت آگهی قاپی از یکدیگر» را نیز خارج از فضای صنفی آن هم در استانداری مطرح می کنند.
وقتی ما به رعایت اعتدال و حقوق هم صنفی ها در دریافت آگهی های ثبتی با لابی گری در ادارات تعارض داریم و هنگامی که آرای صنفی نمی‎تواند خودش چاره ای برای رفع مشکل درون صنفی پیدا کند، چه انتظاری از دیگران داریم.
حال مائیم و این سوال اساسی که آیا با این نگاه سطحی به مشکلات صنفی آن هم بدون پیشنهاد راهکار کارآمد در مورد مسائلی مانند مسکن خبرنگاران و بیمه فعالان خبری همچنین وجود خبرنگارنماهای چند برابر ظرفیت در روزهای اوج، استاندار چه دردی از بیماری سخت‎الاعلاج رسانه در مازندران حل خواهد کرد، به جز اینکه وی نیز از فرصت استفاده کرده و آمار عملکرد سیاسی اجتماعی و عمرانی خود را در جمع خبرنگاران ارائه دهد که انصافاً خوب و به درستی هم انتشار یافت بدون اینکه دردی کم شود و آبی از آب تکان بخورد.
روابط عمومی، برنامه ریز نشست با استاندار
این نیز از تجربه و موی سپیدی استاندار بود که با میل دادن یک جلسه بی ‎ هدف و باری به هرجهت مدیران رسانه ها به سمت ارائه آمارهای استانداری جلسه را قدری هدفمند کرد.
عجب اینکه نحوه طرح و پیگیری مشکلات رسانه ها در مازندران طوری است که انگار مشکلات صنفی مازندران نباید زیربنایی حل شود، هر از گاهی یک موج ایجاد می‌شود اما دریغ از جدی گرفتن مسئولان زیرا خودمان اهمیت خبرنگاری و ضرورت احترام "متولی به امامزاده" را جدی نگرفته ایم.
وقتی مدیریت روابط عمومی استانداری مازندران به عنوان افق دید روابط عمومی های دستگاه های اجرایی در مازندران از دعوت کامل مدیران رسانه ای و برنامه ریزی برای برگزاری جلسه ای ارزشمند و کارا کاهل باشد و وقتی برخی اصحاب رسانه در انتهای جلسه مجبور به ترک این نشست می‎شوند با توجه به آنچه در سطور بالا آمد، نمی توان به نتایجی مثبت از نخستین نشست استاندار با مدیران رسانه در استان خوشبین بود.
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

feedback
Iran, Islamic Republic of
ناشناس
احسنت.دست تان درد نکند که این مطلب رانوشتید .
feedback
Iran, Islamic Republic of
ناشناس
حالا چرا نویسنده اسمش رو ننوشت؟!! نگفتی سخنان جذاب کی لابه لای سخنان گزاف گم شد؟ حالا شما چه راهکاری میدید که تو دفتر ننشینند واسه رپرتاژ تلفنی؟ واسه بیکاران بگید کارخانه بزنند خبرنگار نشند و فقط. دود خورده ها باشند مگه اون بیچاره ها تا ابد زنده می مانند؟؟؟
مردم  و حق اعتراض
جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
پرستاران سر دو راهی خانه‌نشینی و تغییر شغل
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۲۳
آنچه خوبان همه دارند تو یک‌جا داری
يکشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۷
وعده صادق، ضربه پشیمان‌کننده و پیشگیرانه
شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۴