جان بولتون هنوز زنده است؟!
جانبولتون مشاور امنیت ملی سابق کاخ سفید که زمانی از فعالترین چهرههای آمریکایی در توییتر بود و علیه ایران فضاسازی میکرد، اکنون در بحبوحه به همریختگی اجتماعی و سیاسی آمریکا خفهخون گرفته است.
به گزارش روزنامه جوان، سرچ نام کشورمان در توئیتهای جان بولتون، توئیتهای متعددی را به فاصلههای زمانی کم نشان میدهد؛ هر اتفاق مهم ایران، بولتون، وکیل و دیپلمات آمریکایی را که تا پاییز ۹۸ مشاور امنیت ملی دولت ترامپ بود، به واکنش توئیتری و غیرتوئیتری وا میدارد. تا جایی که بولتون را میتوان به عنوان فعال مجازی ضدایرانی شناخت. او نگران قیمت بنزین و اعتراضات آن در ایران میشد، اما اینک که همه جای دنیا صحبت از آمریکا، خشونت پلیس، نژادپرستی و اعتراض و آشوب است، جان بولتون ساکتترین فعال سیاسی توئیتری شده است. صفحه توئیتر او چند روز متوالی پس از قتل یک شهروند سیاهپوست آمریکایی توسط پلیس آمریکا و آغاز اعتراضات شدید در سراسر آمریکا، بهروزرسانی نشد. او سپس با توئیتی در مورد هنگ کنگ! به توئیتر بازگشت! سه توئیت در دو روز زد؛ دو توئیت در مورد هنگ کنگ و لزوم شنیدن صدای اعتراضات توسط دولت چین و یکی هم در مورد ناسا!
بولتون مشخصاً در مورد وقایع پر خبر کشورش که همه فضای خبری جهان را تحت تأثیر قرار داده و دهها شهر آمریکا را درنوردیده و دامنه اعتراضات را به اروپا رسانده، سکوت کرده است. علاوهبر آنکه او طبیعتاً هیچ دفاعی از نژادپرستی سازمان یافته و حاکمیتی دولت آمریکا ندارد، به نظر میرسد از آنکه مطلبی علیه دولت ترامپ بزند هم پرهیز دارد.
مشاور خاتمی: مردم از عملکرد دولت و مجلس دهم ناراضی هستند
مشاور خاتمی و وزیر دولت اصلاحات میگوید: دولت تدبیر و فراکسیون امید در مجلس دهم، با عملکرد خود، مردم را ناراضی و عصبانی کردهاند.
علی صوفی در گفتوگو با «تابناک» و درباره اظهارات صادق زیباکلام پیرامون مرگ جریان اصلاحطلبی بعد از انتخابات مجلس اظهار داشت: آقای زیباکلام گاهی حرفهای متفاوتی میزند تا به قول خودشان در عرصه سیاسی شوک ایجاد کنند.
او با کتمان رای نیاوردن فهرست اصلاحطلبان گفت: برخلاف نظر زیباکلام اعتقاد دارم که اصلاحطلبی نمرده، بلکه اصلاحطلبی را کشتند. اصلاحطلبی یک جریان سیاسی و فکری است که در بین مردم ریشه دارد و در انتخاباتها دارای پایگاه است و روحانی هم مدیون همین پایگاه اجتماعی و عقبه رای اصلاحات است.
صوفی به «عملکرد ضعیف فراکسیون امید» و «حسن روحانی در قامت رئیسجمهور مورد حمایت اصلاحطلبان» اشاره کرد و یادآور شد: آنها نتوانستهاند، انتظارات مردم را برآورده کنند و مردم را عصبانی کردهاند و به اصلاحات لطمه زدند. وزیر دولت اصلاحات فضای متأثر از عملکرد ضعیف روحانی در پاستور و نمایندههای اصلاحطلب در بهارستان را اینگونه توضیح میدهد: به دلیل همین ضعف در عملکرد و نارضایتی ایجاد شده به دنبال آن، اگر همه ژنرالهای اصلاحطلب در انتخابات ۹۸ تایید صلاحیت میشدند هم معلوم نبود که رای میآوردند. مردم در انتخابات مجلس، ارزیابی مثبتی از نامزدهای اصلاحطلبی نداشتند.
عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان در عین حال در اظهارنظری متناقض مدعی شد: گفتمان اصلاحات امروز بین اصولگرایان هم نفوذ دارد و خیلی از اصولگرایان عاقل و معتدل با اصلاحاتی که اصلاحطلبان آن را مطرح میکنند، موافقند. صوفی بدون اشاره به ترکیب ائتلافی اکثریت مجلس دهم گفت: انتظار ما این بود، اگر مجلس دست عقلای هر دو جریان میافتاد شاهد تصمیمات و همکاریهای مشترکی بین جریانات اصولگرا و اصلاحطلب در کشور بودیم که میتوانست اوضاع را بهبود بخشد و نارساییهای موجود را حل و نظر مردم را جلب کند.
گزارش دیرهنگام عارف و بحران محبوبیت اصلاحطلبان
بیانیه محمدرضا عارف رئیس فراکسیون امید در مجلس دهم، نوشدارو پس از مرگ سهراب و در شرایطی منتشر شده که محبوبیت اجتماعی اصلاحطلبان در بدترین وضعیت خود به سر میبرد.
سایت اصلاحطلب فرارو با انتشار تحلیل فوق مینویسد:
محمدرضا عارف رئیس شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان پس از پایان دوره دهم مجلس، گزارشی منتشر کرده و در آن از عملکرد خود و فراکسیون امید دفاع کرده است. عارف در این بیانیه سعی کرده برای سکوتها و کمکاریهایی که مورد انتقاد افکار عمومی قرار دارد دلیلی ارائه کند.
محمدرضا عارف در کل دوران چهار سال نمایندگیاش فقط سه بار در مجلس نطق کرد. او در این چهار سال به ندرت با رسانهها گفتوگو میکرد و همیشه در شرایط حساس، سیاست سکوت را در پیش میگرفت. او در طول چهار سال حتی از کارنامه خود و فراکسیون امید هم دفاع تمام قدی انجام نداد. سکوتهای او شهره عام و خاص و مایه اعتراض بدنه اصلاحطلبان بود.
رئیس شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان، در ماههای اخیر زیر شدیدترین انتقادات و فشارهای فعالان سیاسی اصلاحطلب بوده است. بسیاری متعقدند او باید از این مسئولیت استعفا دهد چرا که نتوانسته است در جایگاه یک رهبر موثر برای اصلاحطلبان عمل کند. عارف در برابر درخواستها برای استعفا هم سکوت کرده و به نوعی مقاومت میکند. شاید بیانیه اخیر او و وعدهاش برای توضیحات بیشتر درباره اقدامات فراکسیون امید در راستای کاهش فشارها بر او در جبهه اصلاحات باشد.
پس از انتخابات سال 494 و موفقیت نسبی لیست امید در آن انتخابات انتظار زیادی از این لیست و به ویژه عارف به عنوان سرلیست آن در افکار عمومی وجود داشت. انتظاری که خیلی سریع کار خود را کرد و موج نارضایتی از عملکرد فراکسیون امید را به وجود آورد.
سوال مهم این است که چرا عارف حالا به انتقادات و انتظارات پاسخ میدهد، چرا در زمانی که نماینده مجلس بود گزارش کار نمیداد و نشست خبری برگزار نمیکرد؟ عدهای معتقدند که او در حال زمینهچینی برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری است. عارف در سال 92 رقیب حسن روحانی بود به دلیل عدم حمایت اصلاحطلبان، او ناچار شد که به نفع روحانی کنارهگیری کند.
البته اگر عارف برای ریاستجمهوری آماده میشود باید بداند، وضعیت برای او بسیار دشوار است، محبوبیت اصلاحطلبان در بدترین روزهای خود قرار دارد. این مسئله در مورد شخص عارف محسوستر هم هست. او دیگر چهره میانهرو اصلاحطلبان نیست بلکه به عنوان شخصیتی کم کار، ناتوان و معاملهگر در میان بدنه اصلاحطلبان شناخته میشود. حتی بسیاری او را فرصتطلب میدانند که به دنبال استفاده از نردبان اصلاحات برای بالا رفتن است. در این شرایط ممکن است جریان اصلاحطلب از عارف برای ریاستجمهوری حمایت نکند، البته احتمالا رقبای اصلاحطلبان از حضور او در عرصه انتخابات ریاستجمهوری به خوبی استقبال کنند. چرا که آنها نیز از اوضاع اصلاحطلبان باخبرند و تصور میکنند عارف شانسی برای موفقیت ندارد، اما از حضورش میتوان استفاده تبلیغاتی کرد. عارف در جدال درونی اصلاحطلبان نیز مخالفان جدی همچون حزب کارگزاران دارد.
شورای نگهبان را بهانه نکنیم مردم از ما اصلاحطلبان ناامیدند
یک سایت اصلاحطلب از اعضای فراکسیون امید خواست مظلومنمایی را کنار بگذارند و درباره کارنامه ضعیف خود توضیح بدهند.
عصر ایران با اشاره به ناکامی اصلاحطلبان در انتخابات مجلس نوشت: نمایندگان مجلس دهم باید رودرروی مردم بنشینند و بگویند چرا کار به اینجا رسید و تفکری که با رای مردم از مجلس دور مانده بود، دوباره به سرکار برگشت و پارلمان را در اختیار گرفت.
ردصلاحیتها جای خود اما نمیشود چشمها را بر روی عملکرد نمایندگان مجلس دهم بست. مثلا چقدر خوب میشود محمدرضا عارف بهعنوان رئیس فراکسیون امید حداقل بعد از پایان عمر نمایندگی قفل از دهان بگشاید و حرف بزند البته نه مثل بیانیهای که برای دوران چهار ساله نمایندگی خود صادر کردند. بگوید چه کارهایی کردهاند، چه کارهایی میخواستند بکنند و نتوانستند و چه کارهایی نکردهاند.
قطعا نتیجه انتخابات مجلس یازدهم، حاصل ناامیدی مردم از نمایندگان مجلس دهم بود. اگر نمایندههای مجلس کار خود را به خوبی انجام میدادند و یا حداقل مردم میدیدند که وکلایشان در مجلس، در حال تلاش هستند اما زورشان نمیرسد شاهد تکیه زدن دوباره برخی افراد به کرسیهای سبز پارلمان نبودیم. برخی نمایندگان حتی به خود زحمت نمیدادند در مورد شرایط کشور نطق کنند یا حرفی بزنند. بعضی از اسامی برای ما که کارمان خبر و تحلیل است، ناآشنا بود چه برسد به مردم عادی.
عصر ایران با منفعلانه خواندن رفتار فراکسیون امید نوشت: حاصل عملکرد مجلس دهم تشکیل مجلسی شاید تندتر از مجلس نهم.
دیگر گلایه از شورای نگهبان و ردصلاحیتها را باید کنار گذاشت و نقد درونجریانی را شروع کرد. اصلاحطلبان باید از خود بپرسند چرا به قدرت رسیدیم و چرا آن را از دست دادیم؟ نه تنها در مورد مجلس، در مورد دولت هم باید این پرسش مطرح شود. چرا همه فکر میکنند رئيسجمهور آینده ایران یک اصولگرا است. مردم باید هرجا نمایندگان مجلس دهم بهویژه در تهران را دیدند - البته به شرطی که آنها را بشناسند از بس که نبودند تا دیده شوند- در مورد عملکردشان و رفتارشان سوال کنند و از آنها دلیل سکوتشان را مطالبه کنند و از حقشان بگویند و امیدی که قربانی «امید» شد.
زیباکلام: در انتخابات مجلس با صورت به زمین خوردیم
یک فعال طیف اصلاحطلب میگوید: اصلاحطلبان در انتخابات مجلس در اسفند 98 با صورت زمین خوردند. صادق زیباکلام در گفتوگو با نامهنیوز درباره آینده سیاسی علی لاریجانی گفت: حیات سیاسی بسیاری از شخصیتهای اصولگرا همچون آقای علی لاریجانی به آخر خط رسیده چون نه حرفی برای گفتن دارند، نه زبان نسل جدید را میفهمند و نه نسل جدید میتواند با آنها ارتباط برقرار کند. وی افزود: آقای لاریجانی فکر و اندیشهای برای مشکلات عظیم کشور ندارد، حداکثر همان صحبتهای کلی همیشگی را تکرار میکند که باید امید را در جامعه حفظ کرد و از طریق همدلی، وحدت و انسجام ملی مشکلات را پشتسر گذاشت بنابراین اصلا و ابدا هیچ شانسی برای انتخابات ریاست جمهوری 1400 ندارد. واقعا چه کسی حاضر است به آقای لاریجانی رأی دهد؟ اصلاحطلبان هم او را به عنوان یار قرضی نمیگیرند. حتی اگر این اتفاق هم بیفتد 10 درصد رأیدهندگان نیز حاضر نیستند به آقای لاریجانی رأی دهند.
وی ادامه داد: ما اوج قدرت اصلاحطلبان را در انتخابات اسفند 98 مشاهده کردیم و دیدم چطور اصلاحطلبان با صورت به زمین خوردند. از نظر جامعهشناسی مهمترین مشکل آقای لاریجانی برای ریاست جمهوری آن است که پایگاه اجتماعی معلوم و مشخصی ندارد. حتی اگر آقای خاتمی از آقای لاریجانی حمایت کند هیچ شانسی برای پیروزی در انتخابات 1400 به وجود نمیآید.
زیباکلام با بیان اینکه حمایت خاتمی ذرهای به شانس پیروزی لاریجانی در انتخابات ریاست جمهوری 1400 اضافه نمیکند، اظهار کرد: نهتنها آقای خاتمی بلکه تمامی اصلاحطلبان نیز روی حمایت از آقای لاریجانی اجماع کنند حتی یک رأی هم به سبد آقای لاریجانی اضافه نخواهد شد.
وی یادآور شد: اصولگرایان سنتی همچون آقایان لاریجانی و ناطقنوری هیچ شانسی برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری ندارند چون مردم کلا از آنها و اصلاحطلبان سنتی همچون آقای خاتمی رخت بربستند.
کاهش 430 هزار واحدی تولید مسکن در دولت روحانی
یک روزنامه اصلاحطلب حامی دولت میگوید: تولید مسکن در هفت سال فعالیت دولت روحانی با افت شدید مواجه شده و همین کاهش ساخت و ساز، به تورم شدید دامن زده است.
روزنامه آرمان از قول ایرج رهبر رئيس انجمن انبوهسازان مسکن نوشت: اکنون که در سال جهش تولید قرار گرفتهایم میتوان ساختمانسازی را در راس صنایع و پیشتاز تولید دانست. متاسفانه بیتوجهی به حوزه تولید طی سالهای اخیر باعث شده تا هرساله یک میلیون تقاضای انباشته به وجود آید، در حالی که حداقل 500 هزار مهندس در حوزه ساختمانسازی از دانشگاههای کشور فارغالتحصیل شدهاند که اگر سالانه به هر کدام از این افراد دو پروژه واگذار شود، عقبماندگی بازار مسکن جبران میشود. در این صورت میتوان به تعدیل قیمتها هم امید داشت. گذشته از تعداد مهندسانی که به آن اشاره شد 6500 شرکت انبوهساز هم در کشور فعالیت دارند؛ حال که وزارت راهوشهرسازی عزم خود را برای جهش تولید مسکن جزم کرده، میتوان طبق برنامهای مدون همکاری دولت با این شرکتها را محقق ساخت. به هر حال انبوهسازان و تولیدکنندگان به دنبال رکود بازار نیستند. سود آنها زمانی محقق میشود که بلافاصله پس از پایان یک پروژه، ساخت پروژه جدید را آغاز کنند. اکنون این سوال مطرح میشود که چرا بهرغم رکود ناشی از شیوع کرونا، قیمت مسکن رو به افزایش است؟ اما باید توجه داشت که پیش از این هم انتظار بروز این افزایش قیمت وجود داشت. چراکه طی سالهای گذشته برنامهای برای تولید وجود نداشت و در پی پیشیگرفتن تقاضا از عرضه این افزایش قیمت همچنان در بازار مسکن وجود دارد. البته امروز مشاهده میشود که وزارت راه و شهرسازی با جدیت طرح اقدام ملی مسکن را دنبال میکند و درصدد است حداقل در این طرح سالانه 200 هزار واحد تولید کند، امید میرود این وزارتخانه پای کار بماند و تا آخر با همین جدیت پیش برود.
اگر طی یک دهه اخیر چنین طرحهایی به اجرا گذاشته میشد، امروز دیگر نگرانی بابت تامین مسکن ارزان وجود نداشت. مقایسه میزان تولید مسکن در سال 98 با سال 92 نشان از افت 430 هزار واحدی تولیدات دارد. در حالی که در این مدت علاوه بر رشد جمعیت جوانان زیادی هم تشکیل خانواده دادهاند و به جمعیت متقاضیان واقعی مسکن اضافه شدهاند. مجموعه حاکمیت باید دست به دست هم دهند تا در سال جهش تولید، تامین مسکن به سهولت انجام بپذیرد. به نظر میرسد وزارت راه و شهرسازی به عنوان متولی ساخت مسکن همراه با وزارت کار، وزارت صمت و وزارت جهاد کشاورزی با هماهنگی و همفکری میتوانند برنامه ساخت مسکن در شهرهای کوچک و روستاها را به خوبی اجرایی کنند. چرا که امروز حاشیهنشینی به یک معضل تبدیل شده و طبق گفته وزیر پیشین راهوشهرسازی تعداد حاشیهنشینان به بیش از 19 میلیون نفر میرسد.
یادآور میشود قیمت مسکن فقط طی دو سال اخیر، حدود 300 درصد افزایش داشته و 3 برابر شده است.