یکی از راهکارهای سرعت دادن به رشد رویشها در ادبیات پایداری استفاده از تجربیات ستارههای کشوری خودساخته فارس است که درخشش امروزشان حاصل راه پرپیچ و خمی است که پشت سرگذاشتند
۰
به گزارش بلاغ،هفته دفاع مقدس هرساله یکی از فرصتهای مغتنم برای ارزیابی کارنامه ادبیات پایداری استان است. گرچه تمرکز زیاد دراین هفته و غفلت در بقیه اوقات سال از این مقوله مهم پذیرفته نیست اما همین تمرکز یک هفتهای هم جای بحث و بررسی دارد. در اکثر ویژه برنامههای بزرگداشت هفته دفاع مقدس شاهد حضور پیشکسوتانی بودیم که اکثرشان با زحمات شخصی به زغم کملطفیهای متولیان مربوطه ستاره کشوری شدند و این روزها مهمان ویژه مسئولینی هستند که نقش زیادی در رشد آنها نداشتند. متاسفانه در این هفته کمتر شاهد تریبون دادن به رویشها و میدان دادن به جوانان بودیم و همچنان افق مبهم و راه سختی برای رشددر این عرصه پیش روی جوانان است و اگر نگوییم توقف، کند شدن روند رشد نسل جدید درعرصه ادبیات پایداری کاملا محسوس است. طبیعتا یکی از راهکارهای تسریع رشد نسل جدید مشورت و استفاده از تجربیات ستاره های کشوری فارس است که درخشش امروزشان حاصل راه پرپیچ و خمی است که پشت سرگذاشتند. در همین راستا با تنی چند از آنها به گفتگو نشستیم تاچراغ راهی برای جوانان مشتاق در این عرصه باشد.
انزوای مقوله آموزش راه انتقال تجربه را بسته است
بیژن کیا نویسنده و فیلمنامهنویس خوش آوازه شیرازی که یکی از نام آوران این عرصه است درباره جوانگرایی در ادبیات پایداری در گفتوگو با خبرنگار فارس گفت: همانطور که بار هشت سال دفاع مقدس به دوش فرماندهان جوان بود اگر بپذیریم در گام دوم انقلاب هم نقش جوانها مهم وتاثیرگذار است باید بپذیریم که در این مقوله ضعف داریم و کمتر چهره جوانی داریم که روی آن حساب کنیم. البته قطعا تک ستاره داریم ولی متاسفانه جریان نداریم مهمترین علت هم این است که برای توسعه ادبیات پایداری در استان فارس هیچ تفکر کلان راهبردی در استان وجود ندارد. حرفهای خوب در مناسبتها زیاد است اما اراده عملی وجود ندارد بنابراین ادبیات پایداری استان توسعه پیدا نمیکند و درجا خواهد. باعرض تاسف باید بگویم در استان افق خوبی نمیشود ترسیم کرد به رغم اینکه پتانسیل خوبی وجود دارد. ما حتی مهاجرت پنهان داریم یعنی نویسنده بومی ما در استان فارس زندگی می کند اما به خاطر شرایط موجود کتاب او خارج از استان مثل تهران و مشهد و..چاپ میشود و در کشور افتخارآفرینی میکند.
وی که رمانهای جذابی چون «پرواز ناتمام»، «وینسنس و گرگ خندان» و «آدمخوار» را در کارنامه درخشان خود دارد و رمان «شیرازیها»ی او در پیچ و خم انتخاب ناشر است ابراز داشت: کسانی که در این زمینه مسئولیت دارند نگاه نقطه ای به مقوله کتاب و اقتصاد هنر دارند و بیشتر روی چاپ تمرکز دارند و اگر بعد از چاپ کتابها در انبار ادارات دپو شده و به دست محاطب نرسد برای آنها مهم نیست. در این صورت نویسنده جوان دلزده وسرخورده میشود و یا ممکن است به فکر بیفتد با سایر استانها کار کند و قید کار داخل استان را بزند.
وی تصریح کرد: مشکل دیگری که اخیرا زخ نشان داده این است که بحث آموزش در ادبیات پایداری تقریبا تعطیل شده است در استان جایی سراغ ندارم که به برگزاری کارگاههای تخصصی بپردازد. ما نویسندگان خوبی داریم که در کشور ستاره شدند اما کارگاه انتقال تجربیات نداریم و فضایی نیست که با جوانتر ها ارتباط برقرار کنیم. کیا با اشاره به اینکه در فارس بحث آموزش به انزوا رفته یادآور شد: در استانهای دیگر توجه بیشتری به آموزش و استفاده از نویسندگان خوشنام فارس برای دورههای آموزشی شاهد هستیم.
جای خالی رونق تولید در ادبیات پایداری
این کارشناس فرهنگی به گام بعد از تولید هم اشاره کرد و گفت: در بحث نقد و بررسی ادبیات پایداری در استان یکی دو اثر معدود مانند خشاب کلمات خانم مومنی و کارنامه ادبیات داستانی خانم زهرا اکبری را داریم. برای استانی که نویسنده های قابلی دارد دو کتاب نقدوبررسی کفایت می کند؟ متاسفانه علاوه بر ضعف توزیع آثار، به نقد و بررسی آثار هم توجه نشده و انجمنی برای این کار در سطح استان نداریم. بنابراین وقتی به آموزش که مرحله قبل از تولید و نقد و بررسی که مرحله بعد از تولید محسوب میشود توجه ویژه نداشتیم، چطور باید انتظار رویش داشته باشیم؟
کیا ادامه داد معمولا مسئولین در پاسخ به انتقادات از تنگناهای اقتصادی میگویند. سوال من این است؛ آیا نمیشود برای غلبه بر مشکلات اقتصادی کارمشترک انجام داد و چند سازمان متولی و مرتبط کنار هم بیایند؟ حتما باید نقطهای و جزیرهای کار کنیم؟ متاسفانه در بحث ادبیات پایداری رونق تولید را نمیبینیم. یک راهکار برون رفت از این وضعیت در کنار تنگناهای اقتصادی تولید مشترک است. با این اتفاق خوب نویسندگان جوان به رونق تولید در عرصه فرهنگی امیدوار میشوند. ما یک مشکل قدیمی هم داریم و آن اینکه همچنان سازمانها به اعداد وارقام و بیلان کاری وابستگی شدیدی دارند. اگر کبه گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، هفته دفاع مقدس هرساله یکی از فرصتهای مغتنم برای ارزیابی کارنامه ادبیات پایداری استان است. گرچه تمرکز زیاد دراین هفته و غفلت در بقیه اوقات سال از این مقوله مهم پذیرفته نیست اما همین تمرکز یک هفتهای هم جای بحث و بررسی دارد. در اکثر ویژه برنامههای بزرگداشت هفته دفاع مقدس شاهد حضور پیشکسوتانی بودیم که اکثرشان با زحمات شخصی به زغم کملطفیهای متولیان مربوطه ستاره کشوری شدند و این روزها مهمان ویژه مسئولینی هستند که نقش زیادی در رشد آنها نداشتند. متاسفانه در این هفته کمتر شاهد تریبون دادن به رویشها و میدان دادن به جوانان بودیم و همچنان افق مبهم و راه سختی برای رشددر این عرصه پیش روی جوانان است و اگر نگوییم توقف، کند شدن روند رشد نسل جدید درعرصه ادبیات پایداری کاملا محسوس است. طبیعتا یکی از راهکارهای تسریع رشد نسل جدید مشورت و استفاده از تجربیات ستاره های کشوری فارس است که درخشش امروزشان حاصل راه پرپیچ و خمی است که پشت سرگذاشتند. در همین راستا با تنی چند از آنها به گفتگو نشستیم تاچراغ راهی برای جوانان مشتاق در این عرصه باشد.
انزوای مقوله آموزش راه انتقال تجربه را بسته است
بیژن کیا نویسنده و فیلمنامهنویس خوش آوازه شیرازی که یکی از نام آوران این عرصه است درباره جوانگرایی در ادبیات پایداری در گفتوگو با خبرنگار فارس گفت: همانطور که بار هشت سال دفاع مقدس به دوش فرماندهان جوان بود اگر بپذیریم در گام دوم انقلاب هم نقش جوانها مهم وتاثیرگذار است باید بپذیریم که در این مقوله ضعف داریم و کمتر چهره جوانی داریم که روی آن حساب کنیم. البته قطعا تک ستاره داریم ولی متاسفانه جریان نداریم مهمترین علت هم این است که برای توسعه ادبیات پایداری در استان فارس هیچ تفکر کلان راهبردی در استان وجود ندارد. حرفهای خوب در مناسبتها زیاد است اما اراده عملی وجود ندارد بنابراین ادبیات پایداری استان توسعه پیدا نمیکند و درجا خواهد. باعرض تاسف باید بگویم در استان افق خوبی نمیشود ترسیم کرد به رغم اینکه پتانسیل خوبی وجود دارد. ما حتی مهاجرت پنهان داریم یعنی نویسنده بومی ما در استان فارس زندگی می کند اما به خاطر شرایط موجود کتاب او خارج از استان مثل تهران و مشهد و..چاپ میشود و در کشور افتخارآفرینی میکند.
وی که رمانهای جذابی چون «پرواز ناتمام»، «وینسنس و گرگ خندان» و «آدمخوار» را در کارنامه درخشان خود دارد و رمان «شیرازیها»ی او در پیچ و خم انتخاب ناشر است ابراز داشت: کسانی که در این زمینه مسئولیت دارند نگاه نقطه ای به مقوله کتاب و اقتصاد هنر دارند و بیشتر روی چاپ تمرکز دارند و اگر بعد از چاپ کتابها در انبار ادارات دپو شده و به دست محاطب نرسد برای آنها مهم نیست. در این صورت نویسنده جوان دلزده وسرخورده میشود و یا ممکن است به فکر بیفتد با سایر استانها کار کند و قید کار داخل استان را بزند.
وی تصریح کرد: مشکل دیگری که اخیرا زخ نشان داده این است که بحث آموزش در ادبیات پایداری تقریبا تعطیل شده است در استان جایی سراغ ندارم که به برگزاری کارگاههای تخصصی بپردازد. ما نویسندگان خوبی داریم که در کشور ستاره شدند اما کارگاه انتقال تجربیات نداریم و فضایی نیست که با جوانتر ها ارتباط برقرار کنیم. کیا با اشاره به اینکه در فارس بحث آموزش به انزوا رفته یادآور شد: در استانهای دیگر توجه بیشتری به آموزش و استفاده از نویسندگان خوشنام فارس برای دورههای آموزشی شاهد هستیم.
جای خالی رونق تولید در ادبیات پایداری
این کارشناس فرهنگی به گام بعد از تولید هم اشاره کرد و گفت: در بحث نقد و بررسی ادبیات پایداری در استان یکی دو اثر معدود مانند خشاب کلمات خانم مومنی و کارنامه ادبیات داستانی خانم زهرا اکبری را داریم. برای استانی که نویسنده های قابلی دارد دو کتاب نقدوبررسی کفایت می کند؟ متاسفانه علاوه بر ضعف توزیع آثار، به نقد و بررسی آثار هم توجه نشده و انجمنی برای این کار در سطح استان نداریم. بنابراین وقتی به آموزش که مرحله قبل از تولید و نقد و بررسی که مرحله بعد از تولید محسوب میشود توجه ویژه نداشتیم، چطور باید انتظار رویش داشته باشیم؟
کیا ادامه داد معمولا مسئولین در پاسخ به انتقادات از تنگناهای اقتصادی میگویند. سوال من این است؛ آیا نمیشود برای غلبه بر مشکلات اقتصادی کارمشترک انجام داد و چند سازمان متولی و مرتبط کنار هم بیایند؟ حتما باید نقطهای و جزیرهای کار کنیم؟ متاسفانه در بحث ادبیات پایداری رونق تولید را نمیبینیم. یک راهکار برون رفت از این وضعیت در کنار تنگناهای اقتصادی تولید مشترک است. با این اتفاق خوب نویسندگان جوان به رونق تولید در عرصه فرهنگی امیدوار میشوند. ما یک مشکل قدیمی هم داریم و آن اینکه همچنان سازمانها به اعداد وارقام و بیلان کاری وابستگی شدیدی دارند. اگر کتابی چاپ شود بعضا میبینیم با تیراژ اندک چاپ میشود که فقط آمار تولید داشته باشند. از طرفی دانشگاهیان ماهم به ادبیات داستانی بی رغبت هستند و به نظر میرسد در سطح دانشگاههای کشور داستان نویسی مغفول مانده است. از آنجا که ریشه ادبیات پایداری ادبیات داستانی است باید به این مشکل هم توجه شود.
اگر همه اینها را کنار هم بگذاریم و دقت کنیم میبینیم که رویکرد متولیان فرهنگی ما نسبت به جوانان مثبت نبود. البته به یک روی دیگر سکه هم میرسیم. در این شرایط موسساتی هستند که اکثرا غیردولتی هستند و وظیفه چاپ و نشر کتاب برای خود تعریف کردند این اتفاق خوبی است اما این موسسات هم عاری از اشتباه وآسیب نیستند. یک رگههایی از یک نوع احساسات گرایی مفرط در بعضی کتابهایی که اخیرا به دستم رسیده مخصوصا درباره شهدای مدافع حرم دیده میشود. این احساسات گرایی میتواند به دلیل جذب مخاطب و فروش بیشتر و تغییر ذائقه یا ضعف اقتصاد هنر یا هر دلیل دیگری باشد اما در صورت ادامه تولید این نوع آثار تدریجا در سالهای آینده با یک ادبیات احساسات گرای بدون عمق مواجه میشویم و این خوب نیست البته راهکار آن هم مقابله با این آثار نیست باید از این ظرفیتها بهره بگیریم و فضا را برای رشد جوانهای نویسنده آماده کنیم و تا زمینه برای کارهای عمیق و کیفی فراهم شود.
مسولین فرهنگی استان جذبه و عشق و تخصص لازم برای هنرمند پروری ندارند
محمد محمودی نورآبادی که نیز که کارنامه درخشانی در این زمینه دارد معتقد است مسولین فرهنگی استان جذبه و عشق و تخصص لازم برای هنرمند پروری را ندارند. کما این که چهره های موجود عرصه ی ادبیات پایداری که توانسته اند در سطح ملی عرض اندام کنند و خودی نشان دهند، هیچگاه مورد توجه این مدیران نبوده اند. چهره هایی که البته در مناسبت هایی چون هفته دفاع مقدس، به عنوان زینت المجالس همان مدیران به حساب می آیند. دعوت میشوند و چند عکس و این میشود کارنامه ی مدیران فرهنگی...
وی در گفتگو با خبرنگار فارس ابراز داشت: خب سوال پیش میآید که چه باید کرد؟ این سوالی است که نمیشود و نباید از مدیران فرهنگی استان پرسید. چرا که آنها هم اکنون بیش از همیشه از سیاست زدگی و روزمرگی رنج میبرند. این چه باید کرد را اتفاقا باید از چهرههای مطرح ادبی و هنری پرسید. اینها هستند که باید به فکر کادر سازی برای آینده باشند. داشتههای خود را در اختیار دوستداران و علاقمندان قرار دهند و نگذارند این قطار از حرکت باز بماند. اصلا هم در فکر این که مدیران خوششان بیاید یا نیاید، نباشند. محافل ادبی نظیر آنچه که ماهی یک بار در پاتوق کتاب شیراز برگزار می شود، می تواند مثمر ثمر باشد.
محمودی نورآبادی که آثار ترجمه شدهاش در عرصه ادبیات پایداری مرزهای مقاومت را در منطقه درنوردیده است تاکید داشت: اگر منتظر بذل عنیات مدیران بمانیم، قطار فرهنگ به ته دره سقوط خواهد کرد...
راه چاره رشد سریع رویشها دل کندن از شیراز است
اکبر صحرایی که بیش از 35 عنوان کتاب در عرصه ادبیات پایداری در کارنامه دارد، در گفتگو با خبرنگار فارس ابراز داشت: طبیعتا نویسنده کشوری شدن در شهرستان خیلی سخت است و بیش از ده برابر از ساکنان مرکز انرژی می برد. من تلاشم این بوده که این سنت را بشکنم. اما باید پذیرفت که متاسفانه در شیراز مرغ همسایه غاز است و به ظرفیتهای بومی کمتر توجه میکنند.
وی توضیح داد: وقتی آمار فروش آثارم را از ناشرین میگیرم در خیلی از استانها کتابهایم با فاصله زیاد جزو پرفروشترینهاست اما کمترین فروش را در استان فارس میبینم. یکی از دلایل آن به مسئولین و متولیان برمیگردد که در معرفی آثار ضعیف عمل میکنند یکی بخشی به عملکرد ناشران بستگی دارد. من فراموش نمیکنم زمانی که جایزه جلال که یکی از ارزشمندترین جوایز در عرصه ادبیات و داستان نویسی است را بخاطر حافظ هفت گرفتم و در کمال سکوت و گمنامی به شیراز برگشتم اطراف خانه ما بنر زده بودند تجمع بسیجیان فارس با حضور نویسنده کتاب پایی که جا ماند. آن کتاب کتاب خوبی بود اما خیلی طنز تلخی بود که کسی متوجه افتخارآفرینان استان نبود. خیلی از ارگانها در شیراز تعداد زیادی از آن کتاب را خریدند و بین مخاطبان خود پخش کردند اما یکی حافظ هفت را ندید. تازه ما محکوم به نویسنده حکومتی هم هستیم و اوضاع مان این است.
صحرایی که در کشور معروف تر از شیراز و فارس است، تصریح کرد: موانع در این مسیر زیاد است. راهکار من در این شرایط دل کندن از شیراز است. من ساکن شیراز هستم اما اکثر آثارم را با ناشران کشوری کار کردم وگرنه خیلی زودتر از اینها به خط پایان کار در شیراز میرسیدم.
تشکل خانه داستان با حمایت صنفی از نویسندگان میتواند رشد رویشها را سرعت دهد
عبدالرضا قیصری شاعر و طنزپرداز شیرازی نیز اعتقاد دارد با یک اتفاقنظر بین مدیران و متولیان فرهنگی میتوان برای شکوفایی ظرفیتهای استانی به یک نقطه مشترک رسید و سختیهای مسیر را به حداقل رساند.
وی در گفتگو با فارس در این خصوص گفت: چرا به یک نقطه مشترک نرسیم و یک ناشر توانمند در شیراز نداشته باشیم؟ نمونه آن در مشهد از همه کشور متقاضی دارد. خیلی دور از ذهن است که در شیراز با این پشتوانه غنی ادبی و فرهنگی ناشری داشته باشیم که بتواند از بعضی کتابهای خوب حمایت جدی داشته باشد؟ هم در زمینه چاپ و هم توزیع خوب و قوی در کشورقابلیت رقابت با ناشران کشور داشته باشد و هم بتواند ظرفیتهای استان را به کشور منعکس کند. قیصری با اشاره به تجربیات هنرمندان توانمند استان به عنوان ظرفیت آموزشی افزود: نویسندههای فارسی که در کشور ستاره شدند مانند اکبر صحرایی برای رویشهای استان خوب انرژی میگذارند و تجربیات خود را انتقال میدهند که جوانان ناچار نباشند از صفر شروع کنند. تشکل خانه داستان هم اگر بهتر سازماندهی شود میتواند نقطه امیدی باشد که حمایت صنفی از نویسندگان انجام دهد و از این طریق به رشد رویشها سرعت دهد.
با فراگیری رسانهها اثرشایسته بیش از گذشته فرصت دیده شدن دارد
میلاد عرفان پور از شاعران پرکار دهه شصتی شیراز که سالهاست از شیراز بار سفر بسته معتقد است شاعری یک بحث است و اینکه شاعر چطور در فضای مقاومت و اعتراض تلاش کند و رسالت خود را انجام دهد بحث دیگری است. من باور دارم و احساس میکنم که نسل بعد از ما که زیر سی سال و جوان تر از ما هستند هم توانمند و هم باورمند به مبانی مقاومت و پایداری هستند. نکته مهمی است که ما توجه داشته باشیم که شعر به معنای آن شعری که در اسلام مطرح شده و چارچوبی که در قرآن درباره شعر گفته شده باید ظلم ستیز و مدافع حق باشد اگر نباشد مورد تایید خدا نخواهد بود در آئین ما جای نخواهد داشت.
وی افزود: اگر شاعران به این مهم توجه کنند در حوزه پایداری شاعران بیشتری خواهیم داشت چرا که در این حوزه برای دفاع از حق و مقابله با ظلم تمرکز میشوند.
عرفانپورگفت: راهکاری که برای رشد رویشها میشود پیشنهاد کرد این است که از حیث فکری و نظری برای شاعران جوان این مطلب جا بیفتد که اگر پیگیر شعر قرآنی و اسلامی هستید، به دنبال شعر موضع مند و ظلم ستیز باشید. البته این روزها با ظهور و بروز گسترده رسانهها خیلی روند کار برای شاعر تهران و شهرستان فرقی ندارد و خیلی مثل گذشته مسیر دشوار نیست. اگر اثر قابل و شایسته تولید شود رسانه ها فراگیر شدند و اثر به خوبی دیده میشود. مهم این است خود شاعر به فکر مطرح شدن خودش و شعرش نباشد. اگر فکر انجام رسالت خودش باشد به لطف خدا کار اثرگذار خواهد شد. اما اگر من شاعر موقع سرایش به فکر دیده شدن خودم و شعرم باشم به نتیجه مطلوبی نمیرسم.
به گزارش فارس، مناسبتهایی مانند هفته دفاع مقدس مثل خیلی از ایام سال میتواند فرصت خوبی برای انتقال تجربیات ستارههای درخشان امروز و حمایت از رویشهای جدید برای درخشیدن در آینده باشد.متاسفانه این مهم در برنامههای مناسبتی کمتر دیده میشود. گزارش از نجمه اشرفی