به گزارش بلاغ،بعد از نماز ظهر عاشورا هنگامي كه غالب ياران امام به شهادت رسيدند و اهل حرم نياز شديد به آب داشتند، امام و برادرش عباس در صدد تهيّه آب برآمدند و به سمت فرات حركت كردند.[1] عباس، پيشاپيش حسين(ع) حركت ميكرد و ميجنگيد و به هر سو كه حسين(ع) ميرفت، او نيز به همان سو ميرفت[2]
در اين هنگام امام حسين(ع) روي سيلبند كنار فرات* رفته و به سمت فرات روانه شد و سپاهيان عمر بنسعد از حركت او جلوگيري كردند. امام هر چه تلاش كرد, دشمن سرسختانه مقاومت كرد و نگذاشت ايشان به آب دسترسي پيدا كند. همچنين تيري بر گلوي حضرت اصابت كرد كه مانع از حركت ايشان شد.[3] آنگاه در حالي كه عطش آن شدّت يافته بود، به جايگاهش بازگشت. در اين حال لشكر دشمن، عباس(ع) را از هر طرف محاصره كرده و او را از امام حسين(ع) جدا كردند. عباس [كه از برادرش جدا شده بود] به تنهايي با آنان جنگيد.[4] او در حالي كه حمله ميكرد، اين رجز را ميخواند:
«سوگند به خداي بزرگ و ارجمند و سوگند راستين به حجون و زمزم؛ سوگند به خداي صاحب حطيم و آستانة مقدّس در [كعبه]؛ امروز در حضور مرد با فضيلت و با كرامت يعني حسين(ع) كه داراي افتخارات ديرين است، پيكرم به خون، رنگين خواهد شد».[5]
حضرت عباس در حالي كه براي آوردن آب عازم شده بود، اينگونه رجز ميخواند:
«آن گاه كه پرندة مرگ صدا كند، هراسي از مرگ ندارم تا آن كه در دريايي از مردان چابك و شتابنده فرو رفته و ناپديد شوم». «جان من فداي [حسين] برگزيدة پاك باد. من عباس هستم و هر بامداد، كارم سقّايي است. آن روز كه با شرّ روبرو گردم، از آن نميهراسم».
آن گاه حمله برد و دشمن را متفرّق كرد. [6]
و خود را به شريعه فرات رساند و تا ميتوانست مشكي را به همراه داشت آب نمود. اما اين آب هرگز به خيمهها نرسيد. دشمن براي نرسيدن اين آب به خيام سيدالشهدا، زخمهاي بسياري بر بدن عباس وارد كرد و سرانجام دستهاي اباالفضل را از بدن جدا كردند. زماني كه عباس [بر اثر تيرها و ضربات ديگر دشمن] زخمهاي شديدي برداشته بود و ديگر توان حركت نداشت با كوبيدن عمود آهنين بر فرق آن حضرت ايشان را به شهادت رساندند.[7] و بدينگونه او پس از كشتن گروهي از دشمن، به شهادت رسيد.[8]
پي نوشت: ---------------------------------------
[1]. شيخ مفيد، الارشاد، ج2، ص109. اين مطلب را ابنحمزه طوسي (م560 ق) نيز به اين صورت از يك شاهد عيني در كربلا نقل كرده است: إنّ الحُسين عَليه السلام لَمّا غَلَبَ عَلَي عَسْكَرِهِ الْعَطَشُ رَكِبَ المسنَاة يُرِيدُ الْفُراتَ... (الثاقب فيالمناقب، ص341).
[2]. ابوحنيفه دِيْنَوَري، الاخبار الطوال، ص380.
[3]. «اللّهم انّي اشكو اليك ما يفعل بِابن بِنت نبيّك». (طبري، تاريخ الامم و الملوك، ج 5، ص450 ـ 449؛ بلاذري، انساب الاشراف، ج3، ص 407).
[4]. شيخ مفيد، الارشاد، ج2، ص 109.
[5]. ابناعثم، كتاب الفتوح، ج 5، ص 114؛ خوارزمي، مقتلالحسين، ج2، ص30.