کتاب «تولدت مبارک جک نیکلسون» را نمیتوان اثری دانست که زمینه سرگرم شدن مخاطب را فراهم کند؛ بلکه حتی سختگیرانه میتوان گفت به هدفی که در نظر دارد هم نمیرسد.
۰
به گزارش بلاغ،هانتر اس.تامپسون روزنامهنگاری که چهرهها و رسانهها دربارهاش حرف زدهاند و از او به عنوان یکی از اثرگذاران سبکی تازه در روزنامهنگاری یاد میکنند. «تولدت مبارک جک نیکلسون» عنوان کتابی است از این نویسنده که با ترجمه محمدرضا شکاری توسط نشر اسم راهی کتابفروشیها شده است.
کتابی که قرار است نمایی از سبک روزنامهنگاری «گانزو» (سبکی که تامپسون پایه گذاشته بود) را از دریچه قلم تامپسون به خواننده نشان دهد. تا صفحه ۱۸ کتاب یک مرور از یک مترجم بر آثار تامسپون میخوانیم بههمراه مقدمه شکاری بر کتابی که ترجمه کرده است. از صفحه ۸۹ تا پایان کتاب (صفحه۱۰۴) هم با مفهوم روزنامهنگاری «گانزو» از زبان کریستین اوتیتیس آشنا میشویم. در واقع یک سوم کتاب به مرور و معرفی شخصیتی که کتابی از او ترجمه شده پرداخته و خواننده هنوز به مغز میوه کتاب نرسیده و با پوست آن دست به گریبان است.
حالا باید برویم سراغ کتاب ولی اجازه بدهید همینجا اعلام کنیم که قرار نیست با کتاب عجیبی روبهرو باشید به عبارتی «گشتم نبود، نگرد نیست». یعنی خیلی از ردپای نویسندهای که یک سوم کتاب در مدح سبک نوشتن او میخوانیم اثری دیده نمیشود. حال یا ترجمه موفق نبوده یا این کتاب گویای این هدف نیست. نویسندهای که به گواه مقدمه مترجم کتاب «در ایران چندان شناخته شده نیست» چون «هیچکدام از آثارش به زبان فارسی منتشر نشدهاند» و این کتاب نیز «ترجمهای است از کتابی که ذیل مجموعهای هفتاد جلدی به مناسبت هفتادمین سال تاسیس انتشارات پنگوئن، به نام پنگوئنهای جیبی در سال ۲۰۰۵ چاپ شد و در واقع گزیدهای است از کتاب مفصل و قطور «قلمروی ترس» تامپسون»!
هیچ بعید نیست اگر تصویری از تامپسونی که در حاشیههای کتاب از آن یاد میشود در این کتاب به چشم نمیآید به این خاطر باشد که خواننده مشغول خواندن اثری است که گزیدهای است از یک کتاب اصلی! گزیدهای که برای خواننده انگلیسیزبان میتواند کارکرد داشته باشد ولی برای مخاطب فارسیزبانی که تصوری از شخصیتی که سخنش میرود ندارد نهتنها کاربردی نیست بلکه میتواند موجب گیج شدن او نیز بشود.
در توضیح ویژگیهای قلم تامپسون به طنز او اشاره میشود ولی در متنی که در این کتاب در دست داریم اثری از آن نیست. حتی از نظر ساختار متن نیز با متن عجیب یا خارقالعادهای روبهرو نیستیم بلکه با متنی معمولی و روایتی سرراست از یک اتفاق روبهرو میشویم که این سوال را ایجاد میکند که مترجم درست ترجمه کرده؟
کتابی که در ۱۰۴ صفحه با قیمت ۱۰ هزار تومان منتشر شده از آن تجربههایی است که به سختی میتوان نکتهای در آن کشف کرد و به نتیجه رسید و خبری از جسارت سبک نوشتاری تامپسون و حواشی آن نیست. حتی مقدمهای که یک مترجم بر کتاب نوشته سبک نوشتن تامپسون را نوعی ولگردی میخواند ولی ما اثری از ولگردی که مسیر برایش اصالت داشته باشد و به مقصد اندیشه نکند، دیده نمیشود.
مواد مخدر و عصبیت در بخشهایی از متن دیده میشود که این را نمیتوان به عنوان یک شاخص و ویژگی قلمی قلمداد کرد در صورتی که نویسنده مدعی است آثارش از یک اثر همینگوی یا فیتزجرالد مهمتر است ولی ادلهای برای اثبات این ادعا وجود ندارد. یا نویسنده در ستایش مواد مخدر سخن میگوید ولی این را نمیتوان به عنوان عامل برجسته شدن متن به حساب آورد یا روی آن تکیه کرد.
در مجموع کتاب «تولدت مبارک جک نیکلسون» با عبارتی جذاب و کتابسازی درخور توجه نمیتواند توجه خواننده را به خود جلب کند. کتابی که هیچ هدفی ندارد و حتی بعید است زمینه سرگرم شدن خواننده را فراهم کند.