اگر حماسهای در تراز 6بهمن آمل را سایر استانها میداشتند، بهطور قطع، آن مناسبت را در سطح ملی و منطقهای با تولیدات وزین و فاخر مطرح و در جهت نکوداشت، آن را در هر سال به عموم مردم ایران معرفی و مورد تکریم عمومی قرار میدادند.
۰
به گزارش خبرنگار بلاغ، وقتی که در نیمههای شب همه مردم در خانههای خود آرمیده بودند، بناگاه گلهای از شغالان وابسته به بلوک شرق و غرب با تجهیزات کامل رزمی به شهر آمل حملهور شده و چند جوان گشت سپاه را غافلگیر کرده و به شهادت رساندند، اما ظرف چند ساعت، صاعقه مردم غیور آمل درسی به آنها داد تا برای همیشه تاریخ سندی باشد برای ایثار و از خودگذشتگی مردم در قبال نظام اسلامی و طنین زنهاری باشد در گوش ضدانقلاب.
شرح دلاوری عموم مردم آمل و شتاب بسیجی آنها در نابودی اتحادیه کمونیستها و منافقین مورد ائتلاف مهاجمان، تاکنون آن گونه که شایسته این حماسه باشد، شرح و معرفی نشد و سالهاست در چند روز مانده به این مناسبت، فکر میشود چه برنامههایی باید به مورد اجراء گذارده شود تا بخشی از عظمت سرنوشتساز این روز، حال حتی از سر رفع تکلیف هم شده، بیان گردد.
تهدید چالشی
تا زمانی که نسل جوان از عمق توطئه استکبار در موضوع جنگل آمل آگاه نشود، نمیتواند به عظمت درک بصیرتی آملیها در 5 و 6 بهمن 1360 پی ببرد.
عدهای روشنفکر بازیخورده که از دانشگاهها با تحلیلهای غلط و انحرافی با افکار مارکسیستی از ماهها قبل به جنگل آمده بودند و تحت آموزشهای سخت خود را آماده نبرد با نظام نوپای اسلامی کرده بودند، با 180 تا 200 نیروی ورزیده وارد درگیری شدند و با توهمات مالیخولیایی تصور میکردند که به محض رسیدن به شهر آمل، مردم برای آنها گاو و گوسفند قربانی خواهند کرد و با پیوستن به آنها، برای آزادسازی سایر شهرهای مازندران و سپس سایر استانهای کشور و در مآل فروپاشی نظام اسلامی راهی خواهند شد.
برخورد قاطع و مقاومت سرسختانه مردم آمل، همه تحلیلها و برنامهریزیها و ساختههای ذهنیشان را برهم زد و کمتر از 48 ساعت، هیچ از آنها باقی نگذارد و اتحادیه کمونیستها برای همیشه به تاریخ ننگ و عار پیوست.
آنها در مدت کوتاه اشغال بخش کوچکی از شهر آمل، جنایاتی را مرتکب شدند که به عنوان نمونه میتوان به یک مورد آن اشاره کرد.
مهاجمان یکی از مردم آمل به نام صادق مهدوی را به اسارت گرفتند و از او خواستند تا به حضرت امام(ره) توهین کند و پس از امتناع مهدوی از این خواسته، سرش را تا گردن در شن کردند، انگشتهای دستش را قطع کرده و دستهایش را شکستند و سپس با وضع فجیعی او را به شهادت رساندند. همچنین کمونیستها در یکی از اقدامات خود، دستهای یکی از پاسداران را شکسته سپس او را به شهادت رساندند و با وضع فجیعی جنازه او را پشت نیسان وانت گذاشتند و از کوچهای به کوچه دیگر حرکت میدادند.
حماسه واقعی
مردم و نوجوانان و جوانان آملی کنار درب ورودی سپاه از خروج سپاهیان برای درگیر شدن با مهاجمان جلوگیری بعمل میآورند و با صلابت توام با درخواست، خواهان مسلح شدن و جمع کردن بساط گروهکها بدون تلفات از سوی سپاه شدند.
نوجوانی با التماس میخواهد تا یک پاسدار سلاح خود را به او دهد. میگوید که این گروهکهای مزدور در حد و سایزی نیستند که برادران سپاهی با آنها درگیر شوند. با قاطعیت میگوید اگر به من اسلحه دهید، میروم و جنازه کثیف سردسته این مزدوران را برایتان میآورم.
روز پرتلاطم و پرخروش برای عموم آملیها با هجوم بیامانشان به سوی مهاجمان، چریکهای اتحادیه کمونیستها را مستاصل و نابود کرد.
سردار احمد کوهستانی که در زمان یورش جنگلیها به آمل، فرمانده عملیات سپاه شهرستان نور و عضو فرماندهی قرارگاه حضرت ابوالفضل(ع) در جنگل های شمال بود، میگوید: ما در شب ششم بهمن در یکی از پایگاه های چمستان مستقر بودیم. وقتی که صداهای تیراندازی را ساعت ۱۲شب شنیدیم، بلافاصله به اتفاق چند نفر به سپاه آمل رفتیم و در جریان درگیری قرار گرفتیم. ما می دانستیم آنها یک روزی به شهر حمله می کنند و ما هم آماده بودیم. آنها خودشان هم اعتراف کرده بودند که اصلاً قرار نبود در این ایام حمله کنند. از بس ما جنگل را ناامن کرده بودیم و تمایل به درگیری جنگلی داشتیم و به این یقین رسیده بودیم که اگر در جنگل با آنها درگیر شویم، ما پیروز میدان هستیم ولی آنها هم این پیش بینی را میکردند و تن به درگیری نمیدادند و میدانستند اگر جای آنها لو برود، به دنبال آن متلاشی و نابود خواهند شد.
حتیالامکان اگر ما را می دیدند یا فرار می کردند و یا مخفی می شدند تا ما آنها را نبینیم. گشتیهای ما آنقدر جنگل را برای آنها ناامن کرده بودند تا اینکه آنها مجبور شدند تا لو نرفتند هدف اصلی شان که حمله به شهر بود را آغاز کنند و بالاخره کار خودشان را کردند و در شب ششم بهمن سال۱۳۶۰ به شهر حمله کردند ولی این مردم حماسه ساز آمل بودند که با آن دلیری و شجاعت با تقدیم ۴۰ شهید، حماسه ای تاریخی و بی نظیر آفریدند.
جای خالی این حماسه در کتب درسی
سردار ناصر شعبانی، فرمانده سپاه وقت آمل اظهار میدارد: چند سال قبل وقتی برای پاسداشت شش بهمن به آمل رفته بودم، آنجا پیشنهاد دادم كه باید شش بهمن 60 آمل در تاریخ ماندگار شود. چه اشكالی دارد كه این حماسه را بچههای ما در كتب درسی مانند درس دهقان فداكار بخوانند و از واقعه حماسی معاصر کشور و استانشان بی اطلاع باشند؟!.
یکی از مدافعان حماسه 6 بهمن آمل در این زمینه میگوید: در عمل باید قبول کرد که کار چندان فاخری برای گرامیداشت سنواتی حماسه 6بهمن آمل انجام نشده و برای آن، ابتداء مسئولان استان بویژه استاندار باید به برنامهریزی جامع و فراگیر مبادرت بورزند و سپس به مدیریت بر امکانات ملی و استانی بخصوص در حوزه رسانهها و رسانه ملی بپردازند.
این فعال انقلاب وضعیت کنونی بویژه گرانمیداشت 6بهمن امسال را محدود، ناکافی و توام با نواقص فراوان ذکر کرد و از استاندار و مسئولان مربوطه خواست تا از هم اکنون نیز اقدام به برنامهریزی جامع و مانع کنند.