امروز دست روحانی خالی است و حتماً نباید او و دیگر زحمتکشان عرصه هستهای را ملامت کرد اما میشود مطالبه کرد که طرحی نو دراندازید. بطور مثال اگر جمعیت ایران یک درصد جمعیت جهان است اما معادن ما 3درصد معادن جهان است، ملت را به آن سو ببرید. اگر تبدیل خامفروشی به محصول و فروش آن هم ارزش افزوده دارد و اضطراب و استرس عدم خرید نفت را از بین میبرد آن مسیر را شروعنمایید و ملت را نیز به تماشای آن دعوت کنید.
ضروریات اداره کشور اگر به بند نامطمئن و پوسیدهای چفت شود هیچ شبی را نمیتوان آرام خوابید و هیچ صبحی را نمیتوان بدون استرس شروع کرد. سرمایهگذاری خارجی فقط 20درصد در رونق اقتصادی ما مؤثر است آن 80درصد را مستقل نشان دهید. مگر غیراز این است که 1/5تریلیون نقدینگی در کشور است که به سوی ارز و طلا و اخیراً مسکن میرود، چرا دولت نمیتواند مشوقهایی را قرار دهد که این پول به سمت امور مولد رود؟ زمین رایگان؟ عدم مالیات؟ وام کم بهره؟ و... کدام لازم است؟
مگر غیراز این است 30میلیون جوان آماده کار که اکثراً تحصیل کردهاند داریم و مگر غیراز این است که آمار مهندسین ایرانی در خاورمیانه اول است، آن پول و این نیروی کار چرا به هم وصل نمیشود؟
مردان اقتصاد روحانی باید توسط خود ایشان تغییر یابند و اگر این کار را نکند نشان میدهد که مسئولیتهای آنان پاداش زحمات یا کمکهای مالی انتخاباتی است و مدیون بودن رئیسدولت به آنان بر مدیریت کشور سایه افکنده است. اگر تضمینی در غرب وجود ندارد – که ندارد- گره را باز کنید و ضروریات خود را مدیریت، تعدیل یا تغییر دهید.