به گزارش بلاغ، ناظر به شرکت در همایش ملی بازنمایی گفتمان انقلاب اسلامی مبتنی بر گام دوم با موضوع «بازنمایی زمینههای نظریه تحقق تمدن اسلامی حول محور تمدن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی» در تاریخ ۱۴۰۰/۶/۲، در کسوت یک استاد و سخنران مورد احترام ، قابل تحسین بود؛ اما شرکت مدیر گروه دانشکده علوم سیاسی دانشگاه مازندران در این همایش با این موضوع خاص و بیان نظرات تبیینی و کاملاً همسو با موضوع تعیین شده آنهم در شرایطی که در حوزه مدیریتی و عرصه تحقق این دغدغه و در راستای نظرات حمایتی و تبیینی مطروحه، واقعیت گونهی متفاوتی رقم میخورد ، جای بسی تامل و نقد میباشد.
این مجال برای ارائه مبسوط نقدها نسبت به سیاستهای آموزشی حاکم بر دانشکده کافی نیست اما بطور موجز و مختصر میتوان گفت که قطعاً حضرتعالی که در کسوت استادی بنده هستید نیک مستحضرید که یکی از مهمترین ارکان گفتمان انقلاب اسلامی و مهمترین لازمه تحقق تمدن اسلامی و طلوع خورشید ولایت عظمی، نفی طاغوت جهانی و بسیج ملتها در راستای تضعیف هژمونی استکبار و مخدوش سازی و باز تعریف سازوکارهای خودساخته این نظام جهانی مبتنی بر ظلم است و این موضوع را میتوان به وضوح در سیره سیاسی پیامبر اکرم و ائمه معصوم و همچنین امام خمینی(ره) مشاهده کرد.
طبیعتاً همراه سازی ملتها در تضعیف نظام مستکبر و یکسویهی جهانی و تلاش برای هویتبخشی و اعتبار دهی به گفتمان سیاسی برآمده از سیره معصومین و به تبع آن انقلاب اسلامی، با دو رکن همراه سازی عقول و قلوب ملتها صورت میپذیرد . اگر همراه سازی قلوب ملت خود را به حوزه فرهنگ و هنر(به معنای خاص) مرتبط بدانیم، بلاشک یکی از مهمترین متولیان ومتکلفان تحقق این هدف در بُعد همراه سازی و هدایت عقول مردم را باید دانشکده های علوم سیاسی قلمداد نمود و باید میزان اعتقاد این متولیان خاص به این هدف، و اجرای این تکلیف را، با کیفیت و جهتگیریهای آموزشی (اهم از چیدمان اساتید و محتوای آموزشی و کتب معرفی شده و عناوین پایان نامهها و ...) ارزیابی نمود.
این مجال برای ارائه مبسوط نقدها نسبت به سیاستهای آموزشی حاکم بر دانشکده کافی نیست اما بطور موجز و مختصر میتوان گفت که قطعاً حضرتعالی که در کسوت استادی بنده هستید نیک مستحضرید که یکی از مهمترین ارکان گفتمان انقلاب اسلامی و مهمترین لازمه تحقق تمدن اسلامی و طلوع خورشید ولایت عظمی، نفی طاغوت جهانی و بسیج ملتها در راستای تضعیف هژمونی استکبار و مخدوش سازی و باز تعریف سازوکارهای خودساخته این نظام جهانی مبتنی بر ظلم است و این موضوع را میتوان به وضوح در سیره سیاسی پیامبر اکرم و ائمه معصوم و همچنین امام خمینی(ره) مشاهده کرد.
طبیعتاً همراه سازی ملتها در تضعیف نظام مستکبر و یکسویهی جهانی و تلاش برای هویتبخشی و اعتبار دهی به گفتمان سیاسی برآمده از سیره معصومین و به تبع آن انقلاب اسلامی، با دو رکن همراه سازی عقول و قلوب ملتها صورت میپذیرد . اگر همراه سازی قلوب ملت خود را به حوزه فرهنگ و هنر(به معنای خاص) مرتبط بدانیم، بلاشک یکی از مهمترین متولیان ومتکلفان تحقق این هدف در بُعد همراه سازی و هدایت عقول مردم را باید دانشکده های علوم سیاسی قلمداد نمود و باید میزان اعتقاد این متولیان خاص به این هدف، و اجرای این تکلیف را، با کیفیت و جهتگیریهای آموزشی (اهم از چیدمان اساتید و محتوای آموزشی و کتب معرفی شده و عناوین پایان نامهها و ...) ارزیابی نمود.
حال سوال واضح بنده بعنوان یک دانشجوی علوم سیاسی دانشگاه مازندران از مدیر گروه دانشکده علوم سیاسی این است که چرا بین سیاستها و مهندسی آموزشی گروه مذکور که حضرتعالی بعنوان موثرترین فرد در این مهم متولی هستید، با دغدغه ها و نظرات مطروحه شما در این همایش تطابق حداقلی وجود دارد؟.
چگونه می شود در قامت مدیریت گروه علوم سیاسی در حوزه تمدن سازی اسلامی و اثبات قابلیت حکمرانی جهانی اسلام تبیینگری کرد، اما رویه و جهت گیری بسیاری از اساتید و سیاستها و مباحث آموزشی همان گروه، عدم اعتقاد به مهمترین رکن ایدئولوژیکی انقلاب اسلامی و مهمترین لازمه تحقق بُعد تمدنی اسلام، یعنی لزوم نفی و افول تمدن غربی و نظامات بعضاً خودساخته برآمده از آن را در اذهان متبادر سازد؟!.
بنده قصد مرور و یادآوری سمینارهای متعدد برگزار شده گروه در سالهای گذشته در خصوص لزوم پذیرش نظام هژمون و لزوم تسریع قبول و اجرای برجام با هدف همراه شدن با نظام جهانی و سایر موضوعات مرتبط را ندارم؛ اما این تناقض در حرف تا عمل را نمیتوان نادیده گرفت.
یا باید از بن دندان معتقد به مبانی ایدئولوژیکی انقلاب اسلامی و نظریه قابلیت حکمرانی جهانی اسلام داشت و این باور را در حوزه مدیریت و اختیارات مرتبط محقق ساخت و به تصویر کشید، و یا به امثال بنده بعنوان یک شاگرد منتقد و البته علاقه مند به استاد محترمی همچون شما حق داد که بگویم: «آقای دکتر رفیع، اجازه بدهید از شما نپذیرم!»
سیدامیرساداتی کرمی- دانشجوی علوم سیاسی دانشگاه مازندران
انتهای پیام/