طنزنامه بلاغ

آیا این کافی نیست!!؟

تاریخ انتشارپنجشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۶ - ۰۰:۰۰
کد مطلب : ۳۱۶۹۹۵
رئیس‌جمهور هی باید تاریخ بخواند و از تمام وقایع و حوادث درس مذاکره بگیرد، تمام قراردادهای صدر اسلام را مطالعه کردن و دیدن اینکه می‌تواند یک قراردادی ببندد که قابلیت نقض شدن از سوی طرف مقابل را داشته باشد کار بسیار دشواری است، آیا این برای شما کافی نیست!؟؟
۰
plusresetminus
آیا این کافی نیست!!؟
به گزارش بلاغ، شیخی مریدانش را بگفت: از دست شما و سوالات بیهوده‌تان ذله گشته‌ام و قصد دارم برای همیشه سر به کوه و بیابان نهاده و شیخی‌گری را رها کنم.

ابتدا مریدان مشغول مسخره‌بازی همیشگی خود شدند و پنداشتند که شیخ می‌خواهد روحیۀ طنز و جنبۀ شوخی‌پذیری آنها را امتحان کند بنابراین یکی از مریدان پایش را دراز کرده و از شیخ پرسید: یا شیخ! کجا به سلامتی!؟

شیخ بگفت: پایت را جمع کن، بو می‌دهد، شما کی می‌خواهید نظافت فردی را یاد بگیرید!؟ مگر شما کارو زندگی ندارید؟ خرج و بَرج ندارید که همیشه علافید و سر به سر من می‌گذارید؟؟

یکی از مریدان گفت: یا شیخ! رئیس‌جمهور گفته است از پارسال تا به حال از نرخ بیکاری فقط یک درصد کاسته شده است، تو حساب کن و بگو با این درصدها ما چگونه سر کار برویم، ترجیح می‌دهیم هرگز از محضر شما فارغ‌التحصیل نشده و خرجمان را ننه و بابایمان بدهند.

شیخ سرش را خاراند اما متاسفانه چیزی به ذهنش نرسید و دوباره و دوباره خاراند.

یکی از مریدان گفت: شیخا! شما که ما را نصیحت به رعایت نظافت فردی می‌کنید، خود چرا به گرمابه نمی‌روید و سر خود را با شامپو تخم مرغی داروگر نمی‌شویید تا سرتان نخارد؟

شیخ گفت: ای مرید نادان، ساکت شو و خوب گوش کن، من حق را به رئیس‌جمهور می‌دهم، او دغدغه‌هایی مهم‌تر از ایجاد شغل برای شما بیکاران و ول معطلان دارد، او باید تمام تلاش خود را در این چهار سال و اندی می‌نمود تا دروغگویی یک کذاب را به اثبات برساند، آیا این برای شما کافی نیست!!؟؟؟

مریدان یکصدا گفتند: نه!!

شیخ دوباره به مریدان گفت: رئیس‌جمهور هی باید تاریخ بخواند و از تمام وقایع و حوادث درس مذاکره بگیرد، تمام قراردادهای صدر اسلام را مطالعه کردن و دیدن اینکه می‌تواند یک قراردادی ببندد که قابلیت نقض شدن از سوی طرف مقابل را داشته باشد کار بسیار دشواری است، آیا این برای شما کافی نیست!؟؟

مریدان یکصدا گفتند: نه!!

شیخ مریدان را گفت: شما جماعتی پررو هستید.

مریدان شیخ را به تمسخر گرفته و دلش را شکستند.

شیخ با بغض گفت: رئیس‌جمهور میراث‌دار یک دولت قرض و قوله بالا آورده است، او باید همۀ توان خود را صرف پرداخت بدهی گذشتگان کند و برای آنها حلالیت بطلبد، پس کجا وقت دارد برای شما شغل ایجاد کند!!؟؟ آیا این برای شما کافی نیست!!؟؟

مریدان یکصدا گفتند: یا شیخ کافی است، ما دیگر جگرمان کشش سوختن بیشتر از این را ندارد، بدبختی‌های خودمان یادمان رفت، ما همگی پول توی جیبی‌های خود را جمع کرده و برای پرداخت بدهی گذشتگان به رئیس‌جمهور خواهیم داد.

شیخ گفت: آفرین بر شما، ما نباید بگذاریم که کرامت انسانی کسی مثل رئیس‌جمهور به خاطر شندرغاز پول از بین برود، قبل از تقاضای کمک او، باید خودمان پیش قدم شده و او را یاری دهیم.

پس درس امروز ما این است، از قدیم گفته‌اند: همسایه‌ها یاری کنید/ تا من شوهرداری کنم، شما هم باید به رئیس‌جمهور برای کشورداری کمک کنید.

مریدان نعره‌ها برآوردند و پی کارشان برفتند.
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

اقتداریابی دانشجویی در معادلات جهانی
سه شنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۰
برنامه ملی سلامت خانواده زیر ذره‌بین
يکشنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۷
شهید شیرودی، مالک اشتر دفاع مقدس
شنبه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۱