به گزارش
بلاغ، موضوع انشا: نداریم
امتحانات ما تمام شد و الان منتظر کارنامه هستیم، ما دیگر موضوع انشا نداریم اما برای اینکه اطلاعات ما در همۀ زمینهها افزایش یابد و مثل یارانه هی قطع و وصل نشود، من و اصغر تابستان را به کلاسهای فوق برنامۀ مادربزرگ اصغر میرویم.
ما در خانه اصغر اینها نشسته بودیم که در زدند، در را که باز کردیم خیلی تعجب کردیم، چنگیز همکلاسی سابقِ ما، به همراه مادربزرگش که خواهر مادربزرگ اصغر است به خانه اصغر اینها آمده بودند.
چنگیز خیلی پسر خوبی است، اما مادربزرگش اجازه نمیداد که او به خاطر سند 2030 دیگر به مدرسه بیاید، مادربزرگ اصغر خیلی خوشحال شد و به مادربزرگ چنگیز گفت که اگر سند 2030 ملغی نمیشد، اصغر هم دیگر رنگ مدرسه را نمیدید.
مادربزرگ چنگیز هم مثل مادربزرگ اصغر یک تحلیلگر سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و علمی است، ما خیلی خوشحال شدیم که میتوانیم در طول تابستان، از مادربزرگ اصغر و مادربزرگ چنگیز چیز یاد بگیریم.
مادربزرگ اصغر از مادربزرگ چنگیز درباره مرگ برجام پرسید و مادربزرگ چنگیز گفت: برجام خیلی وقت است که مرده است، الان هم باید نعشکش بیاید و نعش بو گرفتهاش را ببرد و ما باید همگی کمک کنیم حلوا بپزیم و به در و همسایهها حلوا و خرما بدهیم تا برای برجام فاتحه بخوانند بلکه ثوابش به روح زجر دیدهاش برسد.
مادربزرگ اصغر گفت: معصیت دارد میت روی زمین بماند و باید غسل و کفن کرده و دفنش کنند، مادربزرگ چنگیز هم گفت که برجام مثل بچههای ازدواج فامیلی، ناقصالخلقه بوده و از اولش هم یه کم شیرین عقل میزد.
چنگیز یواشکی به ما و اصغر گفت که از نعش و روح میترسد و ما هم یک کمی میترسیم ولی نمیتوانستیم بگوییم، اصلا خودِ نعش کش هم ترس دارد، اصغر که از ترس نعش برجام هی گلاب به رویتان به دستشویی میرود.
چنگیز به ما گفت که مادربزگش انقدر درباره روح برجام با او صحبت کرده است که و بعضی وقتها فکر میکند روح برجام پشت سرش ایستاده و یوهاها هاها میکند.
مادربزرگ چنگیز گفت: اما رئیس جمهور و تیم مذاکره کننده فکر میکنند که وارد بازی بینهایت قارچخور شدهاند و هرچه که بسوزند، جانشان تمام نمیشود و میتوانند باز هم بازی کنند.
مادربزگ اصغر هم گفت: این اوباما و ترامپ از اولش هم غول مرحله آخر بودند و زبان سرشان نمیشد، حیف که در مذاکرات کدهای مخفی در نظر گرفته نشد.
اصغر به ما گفت: مثل اینکه مادربزرگ و خاله خیلی قارچ خور آنهم بینهایت بازی میکردند.
چنگیز به ما گفت: باید ایران هم دبه کند و اصلا به آمریکا محل سگ هم نگذارد، شاید ظریف آنموقع در یک لحظه عاشق شد و هوش از سرش رفت و حواسش پرت شد، وگرنه کار به اینجاها نمیکشید حتماً پای یک خاطرخواهی در میان است که ظریف چشم بر منافع ملی بست، شانس آوردیم دختر شوهر نمیداد وگرنه مهریه و شیربها هم نمیگرفت و فقط جهیزیه میداد.
چنگیز گفت: والا بدبخت آن دختری که ظریف او را شوهر بدهد، آخر عاقبتش یا طلاق است یا فرار یا مرگ.
چنگیز ادامه داد: اگر شاطر سبزعلی را به مذاکرات میفرستادند بهتر از ظریف بود، زیرا او اول پول میگیرد بعد نان سوخته و ذغال میپزد و دست مشتری میدهد، تازه پول پاره هم قبول نمیکند.
ما خیلی خوشحالیم که چنگیز برگشته.