سپس در خرداد ماه ۱۳۹۰، زمانی که دکتر جاسبی برای افتتاح پروژه های عمرانی به رامسر آمده بود، طرح برگزیده را روی بنر در ابعاد بزرگ چاپ کرده و نظر وی را بدان جلب کردیم.
در ادامه ی کار، نقشه های اولیه ی تهیه شده در دفتر فنی واحد را به اداره کل فنی و ساختمان دانشگاه آزاد فرستاده و پس از انتظاری چندین ماهه، نقشه های اصلاح شده و مصوب طرح سردرب را با شماره پروژه ی ۴۲۹۴ دریافت کردیم، بلافاصله پس از آن، با درج آگهی مناقصه ی عمومی، در پی انتخاب پیمانکار ذیصلاح برآمدیم.
قیمت پیشنهادی پیمانکار برنده، ۱۶۰ میلیون تومان بود که به نظر اداره کل طرح های عمرانی دانشگاه، گران آمد و با آن موافقت نشد.
ولی متره ی پروژه و بررسی ریزبخش های آن با قیمت های روز، نشان می داد که پیمانکار قیمت درستی داده است، لاجرم به اداره کل طرح های عمرانی در تهران رفتم و منطقاً به دفاع از حق واحد پرداختم.
متأسفانه بر موضع سابق خود پافشاری کرده و خواستند که طرحی را برای سردر برگزینم که بیش از ۱۰۰ میلیون، هزینه نداشته باشد حتی مرا برای دفاع از قیمت پیشنهادی پیمانکار، تلویحاً به فساد مالی متهم کردند!
ساخت سردر دانشگاه، بعد از آن و پس از استعفای من، مدت بسیاری به تعویق افتاد تا اینکه از ابتدای سال جاری، ساخت آن با یکی از نقشه های نازیبا و تیپ سازمانی به انجام رسید.
ولی نکته ی داستان این است که سردر کنونی، با هزینه ی ۲۸۰ میلیون تومانی ساخته شده، یعنی ۱۲۰ میلیون بیش از قیمت پیشین!
به این مبلغ، اضافه کنید، هزینه ی کار، زمان و انرژی ای که بیهوده تلف شد را! همین!