تاریخ انتشاردوشنبه ۲۵ فروردين ۱۳۹۳ - ۰۱:۳۰
کد مطلب : ۴۱۶۲۰
شب که می‌شود حوصله‌ها مانند سایه ماه کوتاه است و کمرنگ. داستانک، قلقلکی کوتاه برای فکر و روحمان است تا در ساعات پایانی شب، لحظات کوتاه امروز را با خواندن جملاتی کوتاه بهتر و بیشتر قدر بدانیم.
۰
plusresetminus
بلاغ-یک میلیونر می خواست خانه ای بزرگ و قدیمی را بخرد؛ اما فکری او را ناراحت می کرد. برای آن که از شر اوهام  خلاص شود از خدمتکار پیر آن خانه پرسید: ببخشید، این جا یکم وحشتناکه، مطمئنید در این خانه ارواح حضور ندارند؟ پیشخدمت جواب داد: خیالتون راحت! من حداقل ۲۰۰ساله این جا کار می کنم اما تا حالا هیچ روحی ندیدم.
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

مردم  و حق اعتراض
جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
پرستاران سر دو راهی خانه‌نشینی و تغییر شغل
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۲۳
آنچه خوبان همه دارند تو یک‌جا داری
يکشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۷
وعده صادق، ضربه پشیمان‌کننده و پیشگیرانه
شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۴