تاریخ انتشاردوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۰۰:۲۲
کد مطلب : ۲۸۷۰۶۲
گذشت و فداکاری سنگرسازان بی‌سنگر و بسیجیان دلاور را با هیچ ابزار بشری نمی‌توان توصیف کرد و آن را در هیچ قالبی نمی‌توان گنجاند، شاید بتوان معنای این همه مجاهدت‌ها و فداکاری را در کلمه عشق الهی تجسم کرد.
۰
plusresetminus
جانبازان منتقل‌کننده فرهنگ استقامت، اعتقاد و شهامت به نسل آینده/ ایثار یعنی در عین عشق و حب به چیزی آن را ببخشی
به گزارش بلاغ، جانباز تجسم عینی فداکاری و ایثار است، آنها مرزی برای از خودگذشتگی نمی‌شناختند، وقتی جان بر کف آرمان‌های انقلاب ایستادند تا ناموس وطن شوند.

سلاحشان جز ایمان، قدرت معنوی‌شان بود که به تنهایی توانست آلبوم تماشایی از تاریخ برای جهانیان بسازد، زخم تنشان ستاره دنباله داری است که یادآور نادیده‌های زیادی است، لبخند می‌زنند تا از دیدیشان محو شود.

جانبازان قله‌های اورست وجودشان را فتح کردند و زخم‌های باشکوهشان را به رخ دنیا می‌کشند.

آنها تصویرگران ماهری هستند، هرچند سرفه‌ها امانشان نمی‌دهد، دست‌ها توان نوشتن ندارند و پاها تن زخمی‌شان را تحمل نمی‌کند، اما مردان قدرتمندی هستند که صفحه تاریخ را ورق زدند.

باتوجه به جایگاه والای جانبازان سالگرد میلاد حضرت ابوالفضل العباس(ع) روز جانباز نام‌گذاری شد. وی بزرگ جانباز تاریخ انسانیت است که صحنه کربلا را تجلی‌گاه ایثار و جانبازی کرد و فداکاری هایش در تاریخ بشر مانند ندارد.

سرهنگ جانباز اکبر محمدنسب عمران دانشجوی دکترای علوم سیاسی دانشگاه تهران، متولد 9 مهر 1346 از روستای میله دشت سر شهرستان آمل است.

وی در گفت‌وگو با خبرنگار ما از شروع فعالیت‌های انقلابی خود گفت و افزود: در دوران ابتدایی به دلیل شعارها وحرکت‌های انقلابی به روستایی دیگر تبعید شدم اما آنجا هم دست از فعالیت‌های انقلابی برنداشتم تا اینکه پاییز 58 وارد عرصه فعالیت‌های فرهنگی مدرسه شدم. در انجمن‌ اسلامی و کتابخانه مدرسه پیوسته حضور داشتم و سپس وارد بسیج دانش آموزی شدم و برای اعزام به جبهه آموزش‌های نظامی و دفاعی دیدم.

وی با اشاره به حضور خود در حماسه عظیم 6 بهمن آمل از شوق و ذوق اعزام به جبهه گفت و اظهار کرد: سال 62 در بازبینی پرونده بنده، به علت سن پایین رد شدم و با وجود اینکه در صف اعزام بودم، نتوانستم وارد جبهه شوم.

این جانباز آملی با بیان اینکه در سال 64 با بسیج مستضعفین سپاه پاسداران وارد جبهه و به مریوان اعزام شدم، ادامه داد: نیروهای انقلاب، نیروهای تکلیفی هستند و یک مسلمان هرکجا باشد به تکلیف خود عمل می‌کند؛ جبهه رفتن در زمان انقلاب یک تکلیف شرعی بود که ولی امر مسلمین گفتند که این تکلیف از دانش‌آموزان مستثنی نبود و سهم بزرگی در جبهه‌های جنگ داشتند.

محمدنسب به عملیات‌های که در آن حضور داشت اشاره کرد و گفت: در عملیات‌های والفجر 8، کربلای 4، کربلای 5 حضور داشتم، سال 67 در شلمچه به اسارت گرفته شدم و مدت دو سال و سه ماه و چهار روز در اسارت بودم.

وی با اشاره به اینکه در عملیات والفجر 8 جانباز شد، تصریح کرد: در این عملیات شیمیایی شدم و در کربلای 5 دچار موج انفجار شدید شدم که بیش از 30 نقطه بدنم دچار مشکل است؛ در سپاه 62 درصد و بنیاد شهید 55 درصد جانباز محسوب می‌شوم.

این جانباز آمل تاثیرگذارترین فرد در زندگی خود را امام(ره) عنوان کرد و افزود: بدترین خاطره برای من رحلت امام (ره) بود که در زمان اسارت آن را شنیدم.

وی در تعریف جانباز بیان کرد: جانبازان به حضرت ابوالفضل اقتدا و در راه حضرت ولی امر مسلمین، جان بازی کردند، همه امیدهای دنیا و دلبستگی‌های خانوادگی را رها کردند تا نسل امروز از امنیت برخوردار باشند.

محمدنسب در تکلیف یک مسلمان عنوان کرد: مسلمان باید تکلیف محور باشد هرکس در هر کجا قرار گرفت باید به تکلیف شرعی خود عمل کند، یک نانوا اگر انقلابی عمل کند یک نان خوب به مردم می‌دهد، مسئولان و هر شخص دیگری هر پستی برعهده گرفت باید به نحواحسنت انجام مسئولیت کند.

وی جایگاه یک جانباز را به فرموده امام(ره) رهبران نهضت خواند و تصریح کرد: انتقال فرهنگ استقامت، اعتقاد و شهامت به نسل آینده از وظیفه‌های یک جانباز است که مانند یک پدر عمل و فرهنگ اسلامی را به دیگران منتقل کند؛ فداکاری کند و همیشه ایثارگر باشد تا فرهنگ ایثار به درستی منتقل شود.

این جانباز نقش صدا و سیما را در انتقال فرهنگ انقلاب بسیار زیاد دانست و بیان کرد: از آموزش و پرورش گرفته تا آموزش عالی و ترویج فرهنگ دفاع مقدس در کتاب‌های مهد کودک تا تمام سطوح دانشگاهی، سینما، تئاتر، رسانه‌های مجازی و تلویزیون همه نقش مهمی در ترویج دفاع مقدس دارند، که متاسفانه نتوانستند حقشان را به شهدا به خوبی ادا کنند و در این زمینه‌ها کم کاری زیادی انجام شد.

وی یکی از شکایات جانبازان را نداشتن شرایط مناسب برای زندگی دانست و عنوان کرد: بسیاری از مسئولان کاری برای جانبازان انجام نمی‌دهند و فقط برای عکس گرفتن به دیدن جانبازان می‌آیند و اگر مشکلی را بررسی کنند برای حل آن اقدام نمی‌کنند.

تاریخ ایثار از زمان حضرت آدم (ع) شروع شده و تا آخرین منجی موعود (ع) ادامه دارد.

در طول تاریخ پیامبران و افراد مشهور دیگری در این کره خاکی پا به عرصه گذاشته از روح و عظمت بسیار بالایی برخوردار بودند تا بتوانند در عین احتیاج به چیزی و داشتن عشق و حب نسبت به آن، آن را ببخشند.

اهداف همه ایثارگران در مکتب الهی چیزی جزء به رسیدن حق نیست. سرنگونی طاغوت ایجاد حکومت اسلامی، دستیابی به آزادی، اجرای قانون اسلامی و ده‌ها خواسته دیگر همه وسیله هستند برای رسیدن به هدف بالاتر و آن راهیابی به کمال مطلق است.

مجید شعبانی فرزند جانباز دوستعلی شعبانی که به تازگی پدرش به فیض شهادت نائل آمد، در گفت‌وگو با خبرنگار ما از خصوصیات بارز پدرش گفت و افزود: پدرم فردی متعهد، متدین و متعصب به نظام و انقلاب اسلامی بود و محبوبیت خاصی در میان اقوام، دوستان، همکاران،آشنایان و هم رزمانش داشت.

وی از ویژگی‌های بارز پدرش را صبور بودن دانست و بیان کرد: خیلی با اخلاص و با ایمان و به معنای واقعی مرد بزرگی بود؛ برای من مثل یک کوه می‌ماند، مهربان، ساده و بسیار سخت کوش و تا جایی که از دستش کار بر می‌آمد برای همه انجام می‌داد.

شعبانی از حضور پدرش در فعالیت‌های دوران انقلاب تعریف کرد و افزود: از ابتدای انقلاب جز مبارزان انقلابی بودند و از آنجایی که در سال‌های اول انقلاب تهران سکونت داشت در حرکت‌های انقلابی شرکت می‌کرد و فعالیت‌های بسیاری برای پیروزی انقلاب انجام داد.

وی به فعالیت‌های پدرش در زمان جنگ اشاره کرد و گفت: زمان آغاز جنگ تحمیلی درسن 45 سالگی در جبهه حضور داشت، از رشادت‌ها و بی‌باکی پدرم همین قدر کافی است که به وی لقب چریک پیر را دادند، سال‌های 61، 62 ،63 و 65 حدود 20 ماه در مناطق کردستان (مریوان) شلمچه، رقابیه، چزابه و... به صورت داوطلبانه عازم جبهه‌های حق علیه باطل شدند.

فرزند جانباز دوستعلی شعبانی در ادامه تصریح کرد: پدرم در عملیات والفجر 8 بر اثر اصابت خمپاره از ناحیه پا و پارگی پرده هر دو گوش و موج انفجار مجروح و در همان سال‌ها به گاز خردل هم آلوده و جانباز شیمیایی شد.

شعبانی سرفه‌های بی‌وقفه پدرش را از لحظه‌های تلخ زندگی‌اش دانست و بیان کرد: در این چند سال سختی‌ها و زجر بسیاری کشید، تمام شب‌ها تا صبح از سرفه نمی‌خوابید بطوری که حتی اکسیژن و اسپره‌ها هم جوابگو نبود.

وی با بیان اینکه پدرم ازجبهه بسیار می‌گفت و از تجدید خاطراتش لذت می‌برد، یادآور شد: هرجا و هر جمعی را می‌دید از خاطرات جنگ و هم رزمانش می‌گفت و آنقدر با حس و حال تعریف می‌کرد که فضا را تحت تاثیر قرار می‌داد، با بغض از پرپر شدن هم سنگرانش که بیشتر آنها جوان بودند، می‌گفت.

فرزند جانباز دوستعلی شعبانی تلخ‌ترین خاطره‌های پدرش را از روزهای سخت عملیات بیان کرد و گفت: روزهایی که وقت بازگویی آن بغض می‌کرد و اشک از چشمانش جاری می‌شد، می‌گفت وقتی درعملیات‌ها بچه‌ها مجروح می‌شدند و دشمن در حال پیشروی بود نمی‌توانستیم به مجروحان کمک کنیم یا آنها را به عقب برگردانیم.

شعبانی از سفارش‌های همیشگی پدرش را تاکید بر خواند نماز اول وقت بیان کرد و گفت: همیشه توصیه می‌کرد مردم دار باشیم و کسی را مورد آزار و اذیت قرار ندهیم، تا می‌توانیم دست افراد ناتوان را بگیریم، کاری که خودش به آن پایبند بود و در اقوام و آشنایان نیز معروف بود.

وی ادامه داد: سال‌هایی که در تهران زندگی می‌کرد اگر اقوام و آشنایان دچار بیماری می‌شدند و جهت درمان به تهران مراجعه می‌کردند در منزل‌مان به روی آنها باز و سنگری برای فامیل‌ها و هم محلی‌ها بود.

شعبانی با بیان اینکه با همه این قهرمانی‌ها و رشادت‌های پدرم، بنیاد جانبازان وظیفه خود را در قبال وی انجام نداد، تصریح کرد: پدرم می‌گفت من برای رضای خدا، ناموس و وطنم به جبهه رفتم، به همین خاطر بسیار دیر برای دریافت جانبازی اقدام کرد و برای گرفتن درصد دچار مشکل شد، تا یک سال گذشته تمام هزینه‌های درمانی را خودش و خانواده متحمل می‌شدند، حتی زمانی که در آی سی یو بستری شد چون ایام عید بود برای هماهنگی با یک پزشک ریه دچار مشکل شدیم و نهایتا موفق نشدیم اما بنیاد جانبازان با وجود درخواست‌های زیادمان همکاری نکرد. پدرم با همه رشادت‌هایی که از اول انقلاب تا کنون داشت همیشه مظلوم واقع شد.

امروز که دشمن جرات برپا کردن جنگ با سلاح را ندارد، جنگ نرم به راه انداخته و فرهنگ اسلامی را با رواج مد پرستی، ترویج فیلم‌های غیراخلاقی و اشاعه بی حجابی در جامعه و با تبلیغات ضد انقلاب از طریق رسانه‌ها و ماهواره‌ها و … همه و همه هدف گرفته است تا جوانان را با فرهنگ شهادت و ایثار بیگانه کند.

اما علی رغم تلاش‌های دشمنان انقلاب روز به روز زنده تر و استوارتر می‌شود و همانگونه که مشاهده کردیم در جریان انتخابات سال 1388 همه و همه به خیابان‌ها آمدند و از آرمان‌های انقلاب دفاع کردند و دشمنان این انقلاب را سر جای خود نشاندند.

گذشت و فداکاری سنگرسازان بی سنگر و بسیجیان دلاور را با هیچ ابزار بشری نمی‌توان توصیف کرد و آن را در هیچ قالبی نمی‌توان گنجاند، شاید بتوان معنای این همه مجاهدت‌ها و فداکاری را در کلمه عشق الهی تجسم کرد.
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

مردم  و حق اعتراض
جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
قرآن، برای تنها تلاوت یا عمل؟
پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
پرستاران سر دو راهی خانه‌نشینی و تغییر شغل
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۲۳
آنچه خوبان همه دارند تو یک‌جا داری
يکشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۷
وعده صادق، ضربه پشیمان‌کننده و پیشگیرانه
شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۴