به گزارش بلاغ، اقتصاد تنها جنبهای از زندگی تودههای انسانی در جامعه حاضر است که هر فردی بدون هیچ تخصصی میتواند موقعیت خود را درک و مشکلات آن را با گوشت و پوست خود احساس کند.
از زمانی که مقام معظم رهبری در دیدار خود با کارآفرینان در شهریور 1389 واژه "اقتصاد مقاومتی" را برای اولین بار مطرح کردند تا به امروز تعریفها و تفسیرهای متفاوتی از سخنان ایشان پیرامون مفهوم، اهداف و به ویژه نحوه رسیدن به اقتصادی مقاومتی مطرح شده است.
رهبر معظم انقلاب در آن دیدار با توجه به تحریمهای انجام گرفته علیه کشورمان واژه اقتصاد مقاومتی را مطرح نمودند و در توضیحاتشان فرمودند: «اقتصاد مقاومتی این نیست که حصاری دور خود بکشیم و فقط کارهای تدافعی انجام دهیم بلکه اقتصادی است که به یک ملت امکان میدهد که حتی در شرایط فشار هم رشد و شکوفایی خودشان را داشته باشند.»
اقتصاد مقاومتی همانطور که از عنوان آن پیداست، اقتصادی است که از یک طرف مبنای آن مقابله با تهدیدها و تحریمها و از طرف دیگر مقاومت برای تحقق اهداف تعیین شده است.
يک سال از ابلاغ سياستهای کلی "اقتصاد مقاومتی" به قوای سه گانه گذشت و برآيند حاصل از عملکرد اقتصادی کشور، تامين کننده خواستهها و اهداف مورد نظر نبوده است.
راهبرد استراتژيک اقتصاد مقاومتی برپايه استفاده از ظرفيتها و الگوهای بومی، نهاده شده تا کشور در برابر مشکل آفرينیهای خارجی دچار ضعف و چالش نگردد. به عبارتی هدف اقتصاد مقاومتی، تقويت ساخت درونی قدرت در حوزه اقتصاد است که اين امر نيازمند تمهيدات و عزم ملی در حمايت از اقتصاد داخلی است.
هنگامی که اقتصاد، وابسته و غيرمقاوم باشد، اولين نتيجه محتوم آن اين است که به ناچار محصولات خارجی برای تامين نيازهای مردم وارد کشور میشود.
تبعات چنين کاری، جدای از جوانب مرگبار اقتصادی آن، لطمات سياسی و فرهنگی آن است.
وقتی بر اساس قانون اساسی، به فرمايشات رهبری در مورد اقتصاد مقاومتی توجه وافی و کافی نمیشود، بايد انتظار داشت که فرهنگ مصرف کالاهای خارجی مسلط شده و از خودبيگانگی رواج پيدا کند.
فشارهای بينالمللی برای کسب امتيازات در گفتوگوهای مختلف با استفاده از حربه اقتصاد، نظير گفتوگوهای هستهای، از صدمات و لطمات اقتصاد غيرمولد و وابسته است.
برخلاف آنچه تصور میشود، بزرگترين خطر فعلی ما، کشورهای مستکبر نيستند، بلکه مديران و مسئولانی هستند که با وجود تصريح قانون اساسی برای تبعيت از فرامين رهبری، بر خلاف قانون کشور عمل میکنند و حاضر نيستند که انديشه عالیترين مقام کشور برای مقاوم سازی و کسب استقلال اقتصادی را اجرايی کنند.
حتی بدتر از آن، عملکرد مسئولانی است که خود را معتقد به اقتصاد مقاومتی نشان میدهند اما در عمل شيوهای متضاد با سياستهای آن را در پيش میگيرند. مانند بعضی از مسئولان گذشته که در فتنه 88 رسماً اعلام براندازی نکردند ولی در عمل قصد براندازی داشتند.
اين يادداشت به دنبال ناديده گرفتن اقدامات انجام شده و برخی طرحها و برنامههای دستگاههای مختلف برای تحقق اقتصاد مقاومتی نيست، اما چنان که اخیرا از سوی رهبر انقلاب نيز مطرح شد: «بايد نَفَس جديدی در تلاشهای اقتصادی مسئولان دميده شود.»
از زمانی که مقام معظم رهبری در دیدار خود با کارآفرینان در شهریور 1389 واژه "اقتصاد مقاومتی" را برای اولین بار مطرح کردند تا به امروز تعریفها و تفسیرهای متفاوتی از سخنان ایشان پیرامون مفهوم، اهداف و به ویژه نحوه رسیدن به اقتصادی مقاومتی مطرح شده است.
رهبر معظم انقلاب در آن دیدار با توجه به تحریمهای انجام گرفته علیه کشورمان واژه اقتصاد مقاومتی را مطرح نمودند و در توضیحاتشان فرمودند: «اقتصاد مقاومتی این نیست که حصاری دور خود بکشیم و فقط کارهای تدافعی انجام دهیم بلکه اقتصادی است که به یک ملت امکان میدهد که حتی در شرایط فشار هم رشد و شکوفایی خودشان را داشته باشند.»
اقتصاد مقاومتی همانطور که از عنوان آن پیداست، اقتصادی است که از یک طرف مبنای آن مقابله با تهدیدها و تحریمها و از طرف دیگر مقاومت برای تحقق اهداف تعیین شده است.
يک سال از ابلاغ سياستهای کلی "اقتصاد مقاومتی" به قوای سه گانه گذشت و برآيند حاصل از عملکرد اقتصادی کشور، تامين کننده خواستهها و اهداف مورد نظر نبوده است.
راهبرد استراتژيک اقتصاد مقاومتی برپايه استفاده از ظرفيتها و الگوهای بومی، نهاده شده تا کشور در برابر مشکل آفرينیهای خارجی دچار ضعف و چالش نگردد. به عبارتی هدف اقتصاد مقاومتی، تقويت ساخت درونی قدرت در حوزه اقتصاد است که اين امر نيازمند تمهيدات و عزم ملی در حمايت از اقتصاد داخلی است.
هنگامی که اقتصاد، وابسته و غيرمقاوم باشد، اولين نتيجه محتوم آن اين است که به ناچار محصولات خارجی برای تامين نيازهای مردم وارد کشور میشود.
تبعات چنين کاری، جدای از جوانب مرگبار اقتصادی آن، لطمات سياسی و فرهنگی آن است.
وقتی بر اساس قانون اساسی، به فرمايشات رهبری در مورد اقتصاد مقاومتی توجه وافی و کافی نمیشود، بايد انتظار داشت که فرهنگ مصرف کالاهای خارجی مسلط شده و از خودبيگانگی رواج پيدا کند.
فشارهای بينالمللی برای کسب امتيازات در گفتوگوهای مختلف با استفاده از حربه اقتصاد، نظير گفتوگوهای هستهای، از صدمات و لطمات اقتصاد غيرمولد و وابسته است.
برخلاف آنچه تصور میشود، بزرگترين خطر فعلی ما، کشورهای مستکبر نيستند، بلکه مديران و مسئولانی هستند که با وجود تصريح قانون اساسی برای تبعيت از فرامين رهبری، بر خلاف قانون کشور عمل میکنند و حاضر نيستند که انديشه عالیترين مقام کشور برای مقاوم سازی و کسب استقلال اقتصادی را اجرايی کنند.
حتی بدتر از آن، عملکرد مسئولانی است که خود را معتقد به اقتصاد مقاومتی نشان میدهند اما در عمل شيوهای متضاد با سياستهای آن را در پيش میگيرند. مانند بعضی از مسئولان گذشته که در فتنه 88 رسماً اعلام براندازی نکردند ولی در عمل قصد براندازی داشتند.
اين يادداشت به دنبال ناديده گرفتن اقدامات انجام شده و برخی طرحها و برنامههای دستگاههای مختلف برای تحقق اقتصاد مقاومتی نيست، اما چنان که اخیرا از سوی رهبر انقلاب نيز مطرح شد: «بايد نَفَس جديدی در تلاشهای اقتصادی مسئولان دميده شود.»