طفلک همه چیز را سیاسی شده میبیند، به او گفتیم برو شمع روشن کن بلکه حاجت بگیری، میگوید: شمع را سیاسی نکنید، بگذارید برای مردم باقی بماند، میگوییم برو دخیل ببند، میگوید: دخیل را سیاسی نکنید، میگوییم پس توکل به خدا کن، میگوید: توکل را سیاسی نکنید، خدا که قبلاً با آوردن برجام سیاسی شد، کافی است دیگر، یک وقت خدا دوباره سیاسی میشود داداشم را...! بغض امانش نمیدهد.
به سپاه گفتیم: آنسری چرا ندادید ما با یک علیبرکتالله یکی دوتا موشک بیندازیم، از دستتان دلخوریم، قول دادند این سری به ما موشک بدهند، از بچگی عاشق موشک بودیم، در سرخه که بودیم، با فریدون و چند تا از بچه محلها موشک بازی میکردیم.
به این ممدجواد جدیده گفتیم این ممدجواد قدیمیه را حسابی سفت و سخت و نشکن فیلتر کند به توئیتر نرسد، این از اول اعتقادش به فشار اینترنتی و ایمیلی و توئیتری و تلگرامی و اینها بود، نمیدانم چرا دو تا ممدجواد کابینه ما، سرشان همش توی اینترنت و تلگرام و توئیتر است!!
ممدجواد قدیمیه آخر با این فشار فشار بازی توی توئیتر، جِزِّ جیگر این نتانیاهو را درآورد، نتانیاهو هم به او گفت از توئیتر لفت بده، ممد جواد لفت نداد، میترسیم مدیر گروه توئیترشان ممدجواد را ریموو کند کلاً خلاص شود.
هزار بار بهشان گفتیم چوب توی لانۀ زنبور نکنید، به خرج کسی نمیرود.
سُفرای کشورهای اروپایی غوغا کردند، هی رفت و آمد، همه با هم برای برجام آمدند، یکیشان که میگفت: دوباره ایران، دوباره برجام یا برجام دو، متوجه نشدیم خلاصه!
توی دفترمان نشسته بودیم که تلفن زنگ زد، گوشی را که برداشتیم دیدیم یکی همهاش میگوید: الو! ایقان!!؟ الو! بَقجام!!؟؟، فهمیدیم این رئیسجمهور فرانسه است، سلام و علیک کردیم گفتیم بگو ایران! گفت: ایقان، هرکاری کردیم نتوانست بگوید ایران، همهاش میگفت: ایقان.
دیدیم دارد پشت سر هم میگوید: تقامپ، تقامپ، تقامپ! گفتیم: ببین پسرجان درست است که ترامپ، فحاش است و بد دهن، و اصلاً به برجام پایبند نیست و در همه حال دارد دولت مظلوم قبلش را تخریب و تضعیف میکند و همۀ خرابکاریها را به آنها نسبت میدهد، اما از اخلاق به دور است که پشت سرش بد بگویی، بگو مِستِق تقامپ!
باز هم هی گفت تقامپ، گفتیم: ولش کن، بقیه حرفت را بزن! گفت: بقجام! بقجام! گفتیم زشت است که به یک معاهدۀ بینالمللی توهین کنی، تو تازه چهار روز است رئیسجمهور شدهای، درست صحبت کن بگو برررررررجام!
گفت: بققققققجام، هرکار کردیم بگوید برجام، نگفت.
گفتیم: ببین بچه! برو تاریخ بخوان، اگر کسی تو را مأمور کرده بین ما و آمریکا را به هم بزنی کور خواندی، یکبار آن دایی جان ناپلئونتان آمد عهدنامۀ فین کِن اِشتاین را با ما امضا کرد که ارتشمان را مدرنسازی کند، بعد زیر همه چیز زد، الان ما خودمان موشک داریم.
تازه دایی جانتان ما را هم دور زد و رفت با دشمنمان روسیه تزاری عهدنامه بست، اما برجام بیدی نیست که با این بادها و دو به هم زنیهای تو فسخ بشود، ما هم فتحعلی شاه ساده لوح نیستیم، ایران عوض شده، با ما با زبان گفتمان صحبت کنید، به دایی جان ناپلئونت هم بگو!
بعد از این تهدید مرگبار، یک مرگ بر ناپلئون هم گفتیم و گوشی را تَرَقی گذاشتیم.
حسن روحانی/26 مهرماه 96/ کاخ ریاست جمهوری