در همه جا، انتخابات تهدیدهایی و از جمله امنیتی را برای کشور برگزارکننده بوجود میآورد مگر در ایران اسلامی که بدلیل فهم و بلوغ تحسینبرانگیز مردم، انتخابات همواره برای ایرانیان به عنوان یک فرصت برای نمایش مردمسالاری دینی تلقی میشده است.
۰
به گزارش بلاغ، انتخابات با همه فرود و فرازش در مازندران به گونهای اجراء شد که ضریب مشارکت عموم در آن، توانست از معدل کشوری که 62درصد است، فراتر رود و به ضریب 72درصد بالغ شود.
باید برپایی بدون مسئله عمده انتخابات در استان را، که بمانند سایر استانها در کمال آرامش برگزار شد، از خصوصیات و نقاط برجسته آن ذکر کرد که چون ریشه در فهم و بلوغ عمومی دارد و در اغلب انتخاباتها هیچ مسئله امنیتی بوجود نیامده جز در انتخابات سال 88 که از نانجیبی برخی خواص سرچشمه گرفته بود، این برگزاری آرام و بدون مسئله چندان به چشم نمیآید و حال آنکه، در بسیاری از نقاط جهان و کشورهای غربی، انتخابات با حواشیهای امنیتی وحشتناک برگزار میشود و در کشورمان نباید این نعمت بزرگ را نادیده گرفت و به شکر الهی و قدردانی از مردم و مسئولان نپرداخت.
در مازندران انتخابات در 9حوزه برگزار شد که هیچ گزارشی از صدها صندوق فعال در استان مبنی بر بروز مشکل و معضل امنیتی به گوش نرسید و مردم هم در کمال آرامش با تمهید مقدمات سختکوشانه مسئولان مربوطه آراء خود را به صندوقها ریختند و صرفنظر از نامهایی که از این صندوقها خارج میشود، برنده اصلی این انتخابات و آزمایش بزرگ خود مردم هستند و همگان نیز باید قدردان این مشارکت دلپذیر باشند.
حال، اگر نام کاندیداهایی از یک جریان سیاسی از صندوقها در نیامد و یا آرزوهای این یا آن جریان سیاسی محقق نشد، نباید رشدنایافتگی نشان داد و همه را زیر سئوال برد و خواهان برکناری استاندار و این و آن شد.
اینکه اصلاحطلبانی در مازندران از فردای انتخابات تهدیدهای عزل استاندار، که سابقه از فردای معارفه او دارد، را به دست گرفتهاند و به قصد دستیابی به جایگاه عالی استان، بهانههایی را مطرح کنند و با آسمان ریسمان کردن خواهان برکناری استاندار با نام بردن از افراد خاص به عنوان استاندار جدید مازندران شدند، چیزی نیست که مردم این استان عقب نگهداشته شده را از محرومیت نجات دهد.
بزرگان دلسوز و با تجربه استان قائل به این واقعیت تلخ هستند که در مازندران به علت غلبه گرایشات حزبی و سیاسی بر برخی نیروها، مازندران هیچگاه شاهد دستگیری و کمک عموم جریانهای سیاسی به استاندارش نبوده و در نقطه مقابل، شواهد فراوانی در تقابل استاندار را میتوان فهرست کرد.
بسیاری و از جمله خود استانداران متعدد مازندران معتقدند ناثباتی مدیریت استان و در معرض تغییر و تعویض قرار داشتن از روز معارفه، جو ناپایداری را برای برنامهریزی و پیگیری جدی امور بر استانداران تحمیل میکرد که از عوارض طبیعی این معلق بودن نباید غفلت کرد که تاکنون آسیبهای فراوانی را به مازندران وارد آورده است.
حرف و حدیثهای این روزهای برخی رسانههای جناح اصلاحطلب در مازندران، که برای بار چندم تغییر استاندار را به دست گرفتهاند، شاید سرپوشی باشد برای انحراف افکار عمومی از شکست سنگین اصلاحطلبان در انتخاباتی که علیالظاهر میبایست با توسل به دولت میتوانستند گزینههای خود را راهی بهارستان میکردند، اما سرخورده از این نااقبالی مردم با آنها به پروژههایی همچون عزل استاندار متوسل شدهاند.
شاید عملکرد ربیع فلاح در جای خود و در حوزههای مختلف قابل انتقاد باشد که تاکنون سایت بلاغ، بدور از جوسازیهای مخل، اقدام به طرح این انتقادها میکرد و خواهد کرد، اما بعد از هر ناکامی، کاسه و کوزهها را به سر استاندار شکاندن، عمل نازیایی است که به سطه فرهمندی و بلوغ اجتماعی افراد برمیگردد.
اگر استاندار مازندران در ارزیابیهای کارشناسی وزارت کشور ناموفق و در خور تغییر تشخیص داده شد، که جای بحث و ایراد نیست، اما مغز سخن ما در این است که با غرضورزی و مسائل جناحی عزل و نصبها صورت نگیرد که کاملاً به زیان مردم و استان است. از روز اول نیز کلام مردم و مطالبه بلاغ، شایستهگزینی بوده و هست و خواهد بود.