حجازی پیش از انقلاب مدتی به تدریس پرداخت و سپس استخدام وزارت فرهنگ شد. وی به خصوص پس از آشنایی با گروه فداییان اسلام سخنرانیهای آتشین خود را آغاز کرد و گفته میشود هیچ گاه بابت این سخنرانی ها پولی دریافت نکرد.
فخرالدین حجازی در دوران جوان
مهدی عبدخدایی یکی از خاطراتش از مرحوم حجازی را اینگونه روایت میکند: «او صاحب قلم و شاعر بود و در کانون نشر حقایق اسلامی که مرحوم محمد تقی شریعتی نزدیک تلفنخانه مشهد در چهار باغ داشت با بچه مذهبیهای روشنفکر همکاری میکرد. آقای حجازی سال ۱۳۳۰ وقتی فدائیان اسلام را گرفته بودند از سبزوار به تهران آمده و قصیدهای سروده بود. من چند بیتی از آن قصیده را از حفظ هستم. ایشان آمد سر قبر حسین امامی در ابنبابویه و سخنرانی کرد. قصیده در روزنامه «نبرد ملت» آن روز چاپ شد که شروعش این بود:
خوش آن رزمی که مردانش به خشم آورده اهریمن
خوش آن جمعی که یارانش به رحم آورده رحمان را
گروهی دیندار و حق پرست و عالم و عارف
معرف گشته در عالم چو افراد مسلمان را
خدا رحمت کند فرزند پیغمبر امامی را
که با خونش نمود ظاهر دین پیشوایان را
خلیل کردگاری شد خلیل الله طهماسب
منور کرد چون یوسف در و دیوار زندان را
صبا از من سلامی ده به نواب صفا گستر
همی هنیا لک آن مظهر ایمان و احسان را »
فخرالدین حجازی (نفر دوم از سمت چپ تصویر)
حجازی پیش از آن در نشریات دیگری نیز نویسندگی کرده بود اما بعد از شهادت فدائیان اسلام روزنامه ای تاسیس کرد به نام «جلوه حقیقت» که در نخستین شماره او در ۳۱ تیر ۱۳۳۱ مقالهاى با این جملات نوشت: «مرام ما اسلام و حرف ما سعادت جامعه است و سیاست ما سیاست اسلامى مىباشد؛ چون با خداى خویش پیمان بستهایم که در راه او از نثار جان خود دریغ ننماییم.»
دیری نپایید روزنامه اش توسط مزدوران عصر پهلوی بسته شد و حجازی تصمیم گرفت راهی مشهد شود. وقتی به مشهد رسید تحصیلاتش را ادامه داد و با مدرک لیسانس ادبیات فارغ التحصیل شد. حضور وی در مشهد نیز دوامی نیافت و باز مجبور شد به دلیل فعالیتها و سخنرانیهای ضد پهلوی اش به تهران عزیمت کند. در پایتخت مکانهای مذهبی مختلفی از جمله بازار تهران، حسینیه زرگنده قلهک، مسجد جامع نارمک، مدرسه برهان و ... به سخنرانی و خطابه علیه رژیم پهلوی میپرداخت. این سخنرانی ها تا جایی پیش رفت که موجب شد او چند باری در زندان های طاغوت محبوس شود.
فخرالدین حجازی در کنار استاد شهریار
آخرین ماههای منتهی به پیروزی انقلاب بود که فخرالدین حجازی به دلیل مشکل قلب مجبور شد به آلمان برود. اما آنجا تنها به معالجه نپرداخت و در کنارش سخنرانیهای خود را ادامه میداد. وی در شهر کپنهاک دانمارک در ۱۸ آذر سال ۵۷ گفت: «اگر ایالات متحده در مبارزات ملت ایران مداخله کند، آنها با ویتنام تازهاى روبرو خواهند شد.»
حجازی پس از پیروزی انقلاب سه دوره نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی را بر عهده گرفت. با شروع جنگ تحمیلی وی در کنار رزمندگان حضور داشت و آنها را نیز از سخنان پر شور و حرارت خود بی بهره نگذاشت.
از فخرالدین حجازی کتابهایی نیز به جا مانده است. وی سرانجام پس از یک دوره بیماری در ۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۶ در تهران فوت کرد و در بهشت زهرا (س) نزدیک قبر آیتالله طالقانی به خاک سپرده شد.
فخرالدین حجازی در جمع دوستان
رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی درگذشت وی را تسلیت گفت. متن پیام بدین شرح است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
درگذشت خطیب گرانمایه و چهره سرشناس فرهنگی و سیاسی مرحوم آقای فخرالدین حجازی را به خاندان مکرم و بازماندگان و همه دوستان و علاقمندان ایشان تسلیت عرض میکنم. آن مرحوم در طول سالیان متمادی، چه در دوران اختناق و چه پس از پیروزی انقلاب اسلامی از جمله سخنوران موفقی بود که با بیان گرم و پر احساس خویش دلهای بیشماری را مجذوب حقایق دین و معارف اسلامی میساخت، به ویژه در دوران دفاع مقدس، حضور ایشان در عرصههای مختلف گرمابخش فضای حماسی آن دوران و مایه شور و شوق جوانان این مرز و بوم بود. از خداوند متعال مغفرت و رحمت واسعهاش را برای آن مرحوم مسالت میکنم و برای بازماندگان ایشان صبر و اجر جزیل آرزو مینمایم.
سیدعلی خامنهای
۳۰ اردیبهشت ۱۳۸۶»
فخرالدین حجازی در حال سخنرانی
فخرالدین حجازی در جمع رزمندگان اسلام