به گزارش
بلاغ، سلام، سلامی به گرمی ذات قلم و به گویایی و شیوایی زبان قلم، قلمی که به دست من، تو و اهالی قلم است و دست به دست میچرخد؛ بسیار مبارک، مقدس و عظیم است.
قلمی که بی ریا، مهربان، آرام و بی هیچ منتی به حرفهای دلت گوش میسپارد و سپس آنرا از اعماق وجودش و نثار قطره قطره خون تنیده در کالبدش و با ایثار و از خود گذشتگی و با تمام پاکی و ارادتش، به کاغذ میبخشد.
آری، بهراستی که قلم آموزگار لوحهای سفیدی است بهنام کاغذ، خوش به حال کاغذ که حرف قلم را میفهمد.
گفتیم مبارک از آنجهت که قلمی که امروز در دستان من و توست دیروز در دستان توانای بزرگانی بوده چون سعدی، حافظ، فردوسی و کمی نزدیکتر چون سپهری،ثالث، یوشیج، جلال آل احمد و ...؛ که وقتی پی به عظمت و مقام والای انسانی و ادبی آنها میبریم شرم مانع از آن میشود که دست را با قلم آشنا سازیم.
قداست قلم تا به حدی است که خدای تبارک و تعالی از آن در کتابش قسم یاد میکند. آری قلم مقدس است و قابل ستایش و تکریم.
این موهبت الهی در تن رنجور قلم نیست، بلکه در نفس قلم و روحی است که نویسنده در کالبد آن میدمد. بنده معتقدم قداست قلم تا بهحدی است که باید برای به دست گرفتنش لوح دل را از هر لکهای زدود و با تهذیب نفس وضو ساخت و سپس دست بر قلم برد.
اما عظیم بودن قلم که هر چند با توجه به دو ویژگی ذکر شده قبلی، میتوان به آن پی برد.
مقصود اصلی بنده از آن، روح معنوی و ظاهری قلم که در عرف جامعه تصور میشود نیست،بلکه منظور بنده عظمت و حساسیت قلم از روزگاران پیشین تا کنون و همچنین نقش غیر قابل انکار و حیاتی آن در دنیای امروز میباشد و این حساسیت تا به حدی است که مسئولیت و تکلیف را برای هر نویسنده در بر خواهد داشت.
بی شک این موهبت الهی، نویسندگی و الفت باقلم چیزی نیست که نصیب هر کسی شود گذشته از آن که همیشه و در همه موارد استثنا وجود دارد و از مواهب الهی و موقعیتهای حاصله سوء استفاده میشود.
نباید فراموش کرد که این استعداد ذاتی را خداوند در وجود آدمی نهاده و این یک لطف الهی است و آدمی در شکرانهاش چه تواند جز آنکه آنرا در راه او بهکار گیرد و با این عمل علیرغم زبانی الکن و وجودی محدود و به واسطه گیری قلم راهی به تقرب جوید.
باشد که همیشه و در همه حال یاد خدا را در نفس قلمهامان جاری کنیم و یادمان نرود که هر نوشته تنها مجموعهای از جملات نیست که در کنار هم گماشته شدهاند؛ بلکه مجمو عهای از تفکرات، احساسات و دل نوشته و الهاماتی است که از نهاد آدمی سرچشمه میگیرد و اگر در پشت این نوشتهها، تفکرات، احساسات و منطق نادرست و آلودهای نهفته باشد، چه آگاهانه و چه نا آگاهانه میتواند بر دهها، صدها و شاید بر هزاران مخاطب که از این چشمه مینوشند تاثیر سوء گذارد و اینجاست که مسئولیت و تکلیف هر نویسنده در برابر دنیای کلمات و واژهها، در کنار همنشینی با قلم و در قبال مخاطبان و بالاتر از همه، خدای متعال جلوه می نمایاند.
امیدوارم که همگان در این تکلیف الهی که خدا بر دوشهامان نهاده پیروز و سر بلند باشیم.
آمین یا رب العالمین