در زندگی از اسراف و حرمت آن بسیار شنیدهایم و خود را مصون از این گناه میدانیم، اما اگر کمی بیشتر دقت کنیم، میبینیم در طول شبانهروز فراوان اسراف میشود ولی متوجه آن نیستیم.
حکایت؛ یک بار برادری که مسئول امور مالی امام بود، پشت یک پاکت چیزی نوشت و خدمت امام فرستاد، ایشان در یک کاغذ کوچک جواب داد و زیر آن نوشت: شما در این قطعه کوچک هم میتوانستید بنویسید از اینرو آن برادر کاغذهای خرده را جمع و جور میکرد و در کیسهای نگه میداشت و هنگامیکه میخواست چیزی بنویسید، روی آن کاغذها مینوشت. امام هم زیرش جواب مینوشت.
بسیار اتفاق میافتاد که ایشان شبها از اندرون بیرون میآمدند و اگر چراغی روشن بود خاموش میکردند و افراد را توبیخ میکردند چرا چراغ را روشن گذاشته و خاموش نکردهاند.
در هنگام وضو گرفتن آب اضافه مصرف نمیکردند و در فاصله بین مسح و شستشوی دست راست و چپ شیر آب را میبست.1
صرفه جویی پیشه کن در زندگی تا نگردد عایدت شرمندگی 2