تاریخ انتشاردوشنبه ۳ آبان ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۳
کد مطلب : ۲۳۶۲۴۸
ابتلا به یک بیماری خاص یکی از بدترین اتفاقاتی است که می تواند در زندگی هر انسانی رخ دهد. بیماری های خاصی که شاید بین هر صد هزار نفر گریبان یک نفر را بگیرد. حالا تصور کنید دچار یکی از این بیماری های عجیب و غریب و خاص شوید.
۰
plusresetminus
به گزارش بلاغ، زهرا صادقیان: ابتلا به یک بیماری خاص یکی از بدترین اتفاقاتی است که می تواند در زندگی هر انسانی رخ دهد. بیماری های خاصی که شاید بین هر صد هزار نفر گریبان یک نفر را بگیرد. حالا تصور کنید دچار یکی از این بیماری های عجیب و غریب و خاص شوید.
 
از مشکلات جسمی و فکری گرفته تا هزینه درمان و برخورد اطرافیان می تواند هر آدمی را به گوشه گیری و انزوا بکشد اما انگار این آدم ها چیزی توی خودشان دارند که آن ها را خاص تر می کند. تاریخ پر است از شخصیت های معروفی که در کودکی و جوانی به دلیل ابتلا به بیماری های مختلف منزوی و گوشه گیر بودند اما بعدها توانستند به معروف ترین افراد رشته شان تبدیل شوند، از ارشمیدس ریاضی دان و مخترع معروف یونانی گرفته تا برنهارد ریمان ریاضی دان آلمانی، ژان ژاک روسو فیلسوف فرانسوی و حتی وحشی بافق شاعر معروف ایرانی.
 
همه این افراد در یک ویژگی مشترک بودند، گذراندن یک دوره طولانی انزوا و بعد هم رسیدن به قله های موفقیت. کاروان ورزشی ایران در رقابت های پارالمپیک ریو 2016 جدا از نتایج درخشان و مدال های رنگارنگش یک چهره خاص و ویژه داشت، جوانی بیست و نه ساله که داستان زندگی و موفقیتش بیشتر به فیل های هالیوودی شبیه بود. مرتضی مهرزاد با قامت برافراشته خود از همان بازی نخست تیم ملی والیبال نشسته به چهره محبوب رسانه های خارجی و حتی مردم شهر ریودوژانیرو تبدیل شد، البته نقطه شروع محبوبیت و معروفیت او از یک مصاحبه تلویزیونی آغاز شد.
 
شش سال پیش یک جوان دو متر و 46 سانتی متری اما بسیار خجالتی و محجوب مهمان برنامه ماه عسل احسان علیخانی شد و از آرزوهایش در زندگی گفت. آن روز کمتر کسی فکر می کرد که روزی این جوان خجالتی و گوشه گیر تبدیل به یکی از ارکان قهرمانی تیم ملی والیبال نشسته ایران در رقابت های پارالمپیک ریو 2016 شود. مهرزاد هم با وجود روزهای خوب فعلی اش مسیر سخت و دشواری را برای رسیدن به سکوی نخست پارالمپیک 2016 پشت سر گذاشت.
 
مرتضی مهرزاد، سینمایی ترین قهرمان پاراالمپیکی ایران
 
اول از همه در مورد بیماری و شرایط خاص جسمی تان بگویید؟ آیا بیماری خاصی باعث شد شما به این میزان از رشد قدی برسید و این قدر بلندقد باشید؟
- من از بدو تولد یک سرو گردن از همسن و سالانم بلندتر بودم ، البته قدم بلند بود اما غیر طبیعی نبود تا سیزده سالگی هم این شرایط تقریبا ادامه داشت. زندگی من هم روال طبیعی خودش را طی می کرد و من بعد از مدرسه در یک نانوایی لواشی کار می کردم اما از پانزده سالگی به بعد همه چیز تغییر کرد. رشد قدم چند برابر شد و همین باعث شد به تدریج خودم از مدرسه و دوستانم فاصله بگیرم.
 
البته آن روزها اصلا من و خانواده ام نمی دانستیم که من به بیماری آکرومگالی (پرکاری غده هیپوفیز) دچار شده ام. شاید همین باعث شد احساس متفاوتی نسبت به اطرافیان و دوستانم داشته باشم و نمی توانم با آن ها ارتباط بگیرم. این انزوا و تنهایی حدود هشت سال ادامه داشت تا این که در سال 88 متوجه بیماری ام شدم و با عمل جراحی جلوی آن گرفته شد، البته در نهایت پای راستم 17 سانت کوتاه تر شد و حالا مجبورم برای راه رفتن از عصا استفاده کنم.

این انزوا و تنهایی به خاطر برخوردهای مردم بود یا خود خواسته رخ داد؟

- خب تا حد زیادی به خاطر احساس خجالت و شرم خودم بود، چون هر وقت از خانه بیرون می رفتم، با نگاه های متعجب همه مواجه می شدم. برای همین ترجیح می دادم بیشتر در خانه بمانم.
چه زمانی به رشته والیبال نشسته علاقه مند شدی؟
 
- من به ورزش علاقه زیادی داشتم اما در روستای اوجاکلا که محل زندگی ام بود، امکانات خاصی برای ورزش معلولان وجود نداشت تا این که به چالوس رفتم و البته آن جا به رشته والیبال نشسته علاقه مند شدم، البته هیچ وقت فکر نمی کردم روزی به تیم ملی والیبال نشسته دعوت شودم و طلای پارالمپیک نصیبم شود.

به نظر می رسد حضورت در ویژه برنامه ماه رمضان تلویزیون به نوعی زندگی ات زیرورو کرد؟

- بله دقیقا درست است. جالب است اصلا نمی دانم چطور دست اندر کاران آن برنامه مرا در این روستای دور افتاده استان مازندران پیدا کردند و به برنامه تلویزیونی خود بردند اما بعد از حضورم در تلویزیون نظر کاپیتان تیم والیبال چالوس به من جلب شد  و در نتیجه به والیبال نشسته راه پیدا کردم.

به نظر می رسد در ریو جزء ستاره های مورد علاقه همه رسانه های خارجی بودی؟ با جو موجود در پارالمپیک مشکلی نداشتی؟

- من از اردیبهشت 94 به تیم ملی اضافه شدم و تا پیش از رقابت های پارالمپیک تجربه بین المللی چندانی نداشتم و تنها در رقابت های بین قاره ای چین به همراه تیم ملی شرکت کرده بودم اما جو مسابقات ریو کاملا متفاوت بود، شاید به خاطر قد و شرایط حضورم در تیم ملی بیشتر مورد توجه رسانه ها قرار گرفتم. البته مردم شهر ریودو ژانیرو هم کاملا مرا می شناختند که این برایم جالب بود و تازگی داشت و من به نسبت بازیکنان تیم ملی تجربه بسیار کمتری داشتم و این قهرمانی و مدال طلا حاصل زحمات همه آن ها بود.
 
مرتضی مهرزاد، سینمایی ترین قهرمان پاراالمپیکی ایران
 
در آن مصاحبه معروف ات در تلویزیون گفتی یک آرزو داری و آن هم دیدن علی کریمی از نزدیک بود. به نظر می رسد این آرزو و دیدار برایت حواشی زیادی به همراه داشت؟
- من در آن برنامه به آقای علیخانی گفتم که آرزویم دیدار با علی کریمی از نزدیک است. اتفاقا ایشان همان شب در خیابان سئول به دیدن من آمد. بعد از این هم مدتی با من در ارتباط بود تا این که به آلمان رفت و ارتباط ما قطع شد اما حواشی این دیدار و آرزوی من تا مدت ها ادامه داشت. شایعات فراوانی در مورد پول و حتی ماشین اهدایی آقای کریمی به من شنیده می شد.
 
حتی یک روز که سوار ماشین مدل بالای یکی از دوستانم بودم همه شایعه کردند که مهرزاد آن ماشین را با پول کریمی خریده است! خلاصه این که تا مدت ها درگیر این شایعات عجیب و غریب بودم و البته هنوز هم تمام نشده است. هنوز هم شایعات زیادی در مورد پول و ماشینی که من از آقای کریمی گرفته ام، شنیده می شود.

در خبرها شنیده شد سر مربی تیم ملی والیبال نشسته آمریکا از مراکز استعدادیابی ورزش این کشور درخواست پیدا کردن بازیکنی در قواره های تو را کرده است؟

- اتفاقا تیم ملی والیبال برزیل هم یک بازیکن دو متر و 20 سانتی در ترکیب داشت که به نظر چندان هم معلول نبود. تنها یکی از پاهایش اندکی مشکل داشت. اتفاقا من از حضور بازیکنی با شرایط خودم در المپیک استقبال می کنم چرا که عاشق رقابت با حریفان قوی هستم.

برای آینده باز هم قصد ادامه حضور در تیم ملی والیبال نشسته را دارید؟

- قطعا دوست دارم باز هم با تیم ملی در مسابقات معتبر حاضر باشم و روی سکو بروم، البته حضورم در تیم ملی کاملا به نظر سر مربی و کادر فنی تیم ملی هم بستگی دارد، چرا که من از لحاظ تجربه و بار فنی از خیلی از بازیکنان تیم عقب تر هستم.

از پاداش های در نظر گرفته شده برای مدال آوردن پارا المپیک راضی هستید؟ آیا این پاداش ها به تیم ملی والیبال نشسته ایران پرداخت شده است؟
- قرار بود به طلایی های المپیک و پارالمپیک 300 سکه طلا پرداخت شود اما گفتند چون والیبال یک رشته تیمی است به هر نفر تنها 150 سکه داده خواهد شد که البته هنوز هم از این پاداش خبری نیست. حتی آن پاداش 10 هزار دلاری کمیته ملی المپیک هم به ما پرداخت نشد، البته به بسیاری از مدال آوران پارالمپیک این پاداش پرداخت شد.
 
اما باز هم نصیب تیم ملی والیبال نشسته از این پاداش ها هیچ بود. من مجردم و مشکل مالی چندانی ندارم اما دیگر بازیکنان تیم ملی متاهل هستند و هزینه های زیادی دارند. ای کاش این پاداش ها زودتر پرداخت شود، البته خوشبختانه در استان استقبال و تجلیل خوبی از من شد.
 
 مرتضی مهرزاد، سینمایی ترین قهرمان پاراالمپیکی ایران
 
قصد داری با سکه هایت چه کار کنی؟

- دوست دارم هرچه زودتر به تهران بیایم و از کتابفروشی های میدان انقلاب کلی کتاب بخرم، چون عاشق کتاب خواندن هستم.

کلا چه نوع کتاب هایی را می پسندی؟

- عاشق داستان های جنگی و تاریخی هستم. اتفاقا کتابخانه پروپیمانی دارم. دا، نورالدین پسر ایران، شوهر آهو خانم، و سووشون جزو کتاب های مورد علاقه من هستند. متاسفانه در چالوس کتاب فروشی ها تنوع چندانی ندارند و بنابراین هر بار به تهران می آیم کلی کتاب می خرم و به خانه می برم. مطالعه ام فقط به کتاب محدود نمی شود، کلا به روزنامه و مجلات هم علاقه خاصی دارم.

به فیلم و سریال هم علاقه مند هستی؟

- سریال نه چندان اما فیلم های سینمایی زیاد می بینم. طلا و مس و هیس دخترها فریاد نمی زنند را جزء بهترین فیلم ها می دانم.

فکر می کنی تیم ملی والیبال نشسته و کلا ورزش معلولان چه کمبودهایی دارد؟

- خدا را شکر امکانات تمرینی تیم ملی خوب است. ما قبل از پارالمپیک اردوهای اروپایی خوبی داشتیم. خوشبختانه بچه های با استعدادی هم داریم اما متاسفانه نگاه برخی از مردم و مسوولان به ورزش معلولان چندان مناسب نیست. به نظرم این نگاه تبعیض آمیز بین المپیک و پارالمپیک باید برطرف شود. همین الان ببینید بین مدال آوران المپیک و پارالمپیک و تجلیل از آنها چقدر تفاوت وجود دارد البته به ما هم وعده هایی در مورد حمابت و پاداش داده شده که هنوز محقق نشده است.

خالا که به شهرت و معروفیت رسیده ای، دوست داری در چالوس بمانی یا به تهران بیایی؟

- من هیچ وقت علاقه چندانی به شهرت و توی چشم بودن نداشتم. بعد از پارالمپیک هم چندین پیشنهاد مصاحبه ای تلویزیونی را رد کردم. نه تنها علاقه ای به زندگی در تهران ندارم بلکه زندگی در روستای اوجاکله را به شهر چالوس ترجیح می دهم. در واقع زیاد اهل زندگی در جاهای پر سروصدا و شلوغ نیستم و ترجیح می دهم در کنار دوستان قدیمی و خانواده ام زندگی کنم.
 
مرتضی مهرزاد، سینمایی ترین قهرمان پاراالمپیکی ایران 
 
ماجرای وانت سواری

بین رشته های ورزشی عاشق کدام رشته و تیم هستی؟

- من عاشق پرسپولیس و از هواداران متعصب این تیم. متاسفانه تیم محبوبم در جام حذفی هم نتیجه خوبی نگرفت و چند روزی به خاطر این نتیجه ناراحت بودم. در بین تیم های خارجی هم عاشق رئال مادرید و منچستر یونایتد هستم، البته اصلا نه آرزوی دیدن رونالدو را دارم نه هیچ فوتبالیست خارجی دیگری را. کلا همان یک بار آرزو برای من بس بود (خنده). برای همین ترجیح می دهم طرفدار تیم باشم تا یک بازیکن خاص.

تا به حال شده از شرایط جسمی و زندگی ات ناراضی باشی؟

- بله، بارها و بارها دبابت وضعیتم به خدا گله و شکایت کرده ام. همیشه می گفتم چرا بین این همه آدم من باید دچار چنین وضعیتی باشم اما حالا زیاد ناراضی نیستم، چرا که همین بیماری شرایط حضورم در تلویزیون و بعد از آن تیم ملی والیبال نشسته فراهم کرده است. در واقع بیماری من تبدیل به یک موهبت در زندگی ام شد.

اهل حضور در شبکه های مجازی هستی؟

- بعد از بازگشتم از ریو دوستانم گفتند که حدود 15 صفحه به اسم من در اینستاگرام ایجاد شده که برای خودم جالب بود، چراکه تا پیش از این اصلا نمی دانستم این شبکه چیست و چه کاربردی دارد. در واقع چندان اهل شبکه های مجازی نیستم و تنها حضور من در شبکه های اجتماعی به تلگرام محدود می شود که در آن هم فقط به طور محدود با دوستانم در ارتباطم. عده ای اصرار داشتند من در این شبکه ها فعالیت کنم ولی به این فعالیت ها علاقه ای ندارم.

با توجه به قدت مشکلی برای راه رفتن یا حمل و نقل نداری؟

- راه رفتن در خیابان برای آدم های سالم معمولی هم سخت است، چه برسد به من. بنابراین به ندرت پیاده روی می کنم اما برای حمل و نقل هم دچار مشکل هستم. بارها شده برای رفتن به جایی مجبور شده ام عقب وانت بنشینم، چراکه به سختی در خودروهای کوچک وطنی جا می شوم. خدا را شکر برای سفر به ریو برای من بلیط درجه یک گرفته بودند به همین خاطر مشکل چندانی نداشتم اما برای رفت و آمدهای روزمره واقعا در عذاب و سختی هستم.
 
مرتضی مهرزاد، سینمایی ترین قهرمان پاراالمپیکی ایران
 
به کار دیگری غیر از ورزش علاقه داری؟

- متاسفانه هیچ کاری نمی توانم انجام دهم، به خاطر قد و شرایطم کسی کاری به من نداد و در نتیجه تنها کار و سرگرمی من ورزش است.

مهمترین آرزو و هدفت چیست؟

- باارزش ترین مدال دنیای ورزش را به دست آورده ام اما دوست دارم در المپیک های بعدی هم در تیم ملی حضور داشته باشم و روی سکو بروم. لذت لحظه حضور روی سکوی المپیک قابل وصف نیست.

چه انگیزه ای مرتضی مهرزاد گوشه گیر را تبدیل به قهرمان امروز پارالمپیک کرد؟

- من زیاد اهل قول دادن نیستم اما آخرین قولی که دادم به احسان علیخانی بود. او از من خواست از خانه بیایم و به این انزوا خاتمه بدهم که اتفاقا به آن عمل کردم و با تیم ملی والیبال نشسته قهرمان پارالمپیک شدم.
منبع : هفته نامه همشهری جوان
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

مردم  و حق اعتراض
جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
قرآن، برای تنها تلاوت یا عمل؟
پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
پرستاران سر دو راهی خانه‌نشینی و تغییر شغل
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۲۳
آنچه خوبان همه دارند تو یک‌جا داری
يکشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۷
وعده صادق، ضربه پشیمان‌کننده و پیشگیرانه
شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۴