تاریخ انتشارشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۳:۰۵
کد مطلب : ۲۰۶۹۰۳
اگرچه حقوق بشر بین المللی دربرگیرنده‌ ارزش‌های مادی فرهنگ غرب است، اما در جایی که پای منافع در میان باشد قدرت های بزرگ تبدیل به بزرگ ترین ناقضان حقوق بشر می‌شوند.
۰
plusresetminus
به گزارش بلاغ، به بهانه هفته حقوق بشر آمریکایی، که مدتی از آن می‌گذرد، خبرنگار ما در مصاحبه ای با روح الله ملکی عزین آبادی دانشجوی دکتری روابط بین اللمل دانشگاه تهران به واکاوی ابعاد دقیق تر این موضوع پرداخت که در ادامه می‌خوانید.

 

بلاغ: مفهوم کلی حقوق بشر را بیان کنید؟

روح الله ملکی: حقوق بشر و توجه به کرامت و حیثیت ذاتی انسان‌ها یکی از مهم‌ترین موضوعات مورد توجه حقوق بین‌الملل است. اگرچه حقوق بشر بین المللی دربرگیرنده‌ ارزش‌های مادی فرهنگ غرب است، اما در جایی که پای منافع در میان باشد قدرت‌های بزرگ  تبدیل به بزرگ‌ترین ناقضان حقوق بشر می‌شوند. در واقع حقوق بشر بین‌المللی به اسم تمام ابناء بشر ولی به کام قدرت‌های بزرگ است. بنابراین زمانی که مفاهیم حقوق بشر و آزادی در چارچوب منافع ملی تنزل می‌یابد، کارکرد مثبت خود را از دست می‌دهد و همانند ابزاری برای تأمین سیاست‌ها و اهداف کشورها قرار می‌گیرد.

 

بلاغ: دیدگاه حقوق بشر در زمینه آزادی چیست؟

روح الله ملکی: آزادی مفهومی است که به معنای رهایی و اعمال اختیار و اراده است به نحوی که شخص بتواند بدون مانعی اراده خود را اعمال کند. آزادی در زمینه های آزادی عقیده، اندیشه، بیان و تبلیغ، رفتارمطرح است.

موادی از اعلامیه حقوق بشر به بررسی آزادی‌ها و حد و مرز آن ها پرداخته است. در ماده 18 و 19 این بیانیه آمده است که هر کس، آزادی مطلق در بیان و عقیده و اندیشه دارد. و در مواد دیگر هم از این مفهوم بسیار یاد می‌شود.

این حقوق و آزادی ها، در هیچ موردی نمی تواند بر خلاف مقاصد و اصول ملل متحد اجرا شود پس آشکار می شود که از دیدگاه خود غربی ها آزادی ها، مشروط به  عدم مزاحمت با شناسایی و مراعات حقوق و آزادی‌های دیگران، رعایت مقتضیات صحیح اخلاقی، نظم عمومی جامعه، رفاه همگانی در شرایط یک جامعه دموکراتیک، عدم مخالفت با مقاصد و اصول ملل متحد، بر علیه حقوق و آزادی های مندرج در اعلامیه حقوق بشر حقی برای فردی یا جمعیتی ایجاد نشود.

در ماده 19 پیمان بین المللی حقوق مدنی و سیاسی همچنین آمده است: «اعمال حق آزادی اندیشه و بیان، مستلزم وظایف و مسئولیت های ویژه ای است و در نتیجه ممکن است تابع محدودیت های معین بشود که البته باید در قانون تصریح شده و برای امور زیر ضرورت داشته باشد: احترام به حقوق یا حیثیت دیگران، حفظ امنیت ملی، نظم عمومی، سلامت یا اخلاق عمومی»

در ماده 20 همین پیمان نیز، هرگونه تبلیغ برای جنگ و هرگونه دعوت به کینه ملی، نژادی یا دینی که محرک تبعیض یا خصومت یا اعمال خشونت باشد، ممنوع شده است. بنابراین، حق آزادی بیان مطلق نیست. اما همواره هرگونه محدودیت برای این حق باید بر معیارهای مشروعیت، قانونمندی، تناسب و ضرورت های دموکراتیک استوار باشد.»

در ماده 14 اعلامیه حقوق بشر آمده است: «هر کس حق دارد در برابر تعقیب، شکنجه و آزار، پناهندگی جستجو کند و در کشورهای دیگر پناه اختیار کند.» اما در بند دوم این ماده متذکر می‌شود که در موردی که تعقیب مبتنی بر جرم عمومی و غیرسیاسی یا رفتارهایی مخالف با اصول و مقاصد ملل متحد باشد، نمی‌توان از این حق استفاده کند. پس می‌بینیم که این حق هم دارای محدودیتی است.

 

بلاغ: اعلامیه حقوق بشر نسبت به دین و مذهب را بگویید؟

روح الله ملکی: ماده 18-  هركس دارای حق آزادی فكر و ضمیر و دین است؛ لازمه این حق آن است كه هر كس خواه به تنهایی یا با دیگران علنی یا خصوصی از راه تعلیم و پیگیری و ممارست, یا از طریق شعاییر و انجام مراسم دینی,بتواند آزادانه,دین و یقینات خود را ابراز كند.

ماده 19- هر كس آزاد است هر عقیده‌ای را بپذیرد و آن را به زبان بیاورد و این حق شامل پذیرفتن هرگونه رای بدون مداخله اشخاص می‌باشد و می‌تواند به هر وسیله كه بخواهد بدون هیچ قید و محدودیت به حدود جغرافیایی، اخبار و افكار را تحقیق نماید و دریافت كند و انتشار دهد.

 

بلاغ: انتقاد اساسی بر حقوق بشر به نظر شما چیست؟

روح الله ملکی: عدم توجه به نسبی‌گرایی فرهنگی، سلطه گرایی ارزش‌های غربی، گزینشی عمل کردن قدرت‌های بزرگ در مسیر اجرایی حقوق بشر، گره خوردن صلح و امنیت بین المللی با حقوق بشر بین المللی است.

 

بلاغ: حقوق بشر از منظر اسلام و غرب را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

روح الله ملکی: بین اندیشمندان اسلامی و متفكران غربی در مسئله حقوق بشر، اختلافات مبنایی وجود دارد. یك مورد اساسی و مبنایی به تعریف قانون صحیح و معتبر بر می‌گردد. متفكران غربی قانونی را معتبر می‌دانند كه موافق با خواسته‌های انسان‌ها و در راستای انسان محوری باشد، از این رو، منشاء اعتبار قانون را آراء و خواسته‌های مردم می‌دانند. بررسی اعلامیه‌های جهانی حقوق بشر و میثاقین و... نشان می‌دهد كه اینان، محور تمام تصمیم‌گیری‌ها را امیال نفسانی افراد می‌دانند و در واقع امیال نفسانی مشترك بین غربی‌ها را در قالب قوانین و به نام حقوق بشر جای داده‌اند. اما از دیدگاه اسلام، قانونی صحیح و معتبر است كه از سوی خدا و از طریق وحی به دست ما رسیده باشد و مطابق با مصالح واقعی انسان‌ها باشد و از این رو، ارزش قانون به مطابقت با مصالح مادی و معنوی انسان‌ها است. طبق این دیدگاه، بشر تكویناً و تشریعاً بنده خداوند متعال است و برخلاف متفكران غربی كه انسان را در برابر خدا هم آزاد می‌پندارند، بر تسلیم و فرمانبرداری انسان‌ها در برابر خدا تأكید می‌ورزد.

وی افزود:مقدّمه اعلامیه اسلامی حقوق بشر «با در نظر گرفتن عقیده توحید ناب، كه ساختار اسلام بر پایه آن استوار شده است; عقیده‌ای كه بشریت را فراخواند تا جز خدا كسی را پرستش نكرده و شریكی برای او قایل نشوند و احدی را به عنوان خدا به جای الله نگیرند. ... ـ این شریعت، معنویات و ماده را با هم درآمیخت.» در مقدّمه اعلامیه اسلامی حقوق بشر آمده است: «با در نظر گرفتن عقیده توحید ناب، كه ساختار اسلام بر پایه آن استوار شده است; عقیده‌ای كه بشریت را فراخواند تا جز خدا كسی را پرستش نكرده و شریكی برای او قایل نشوند و احدی را به عنوان خدا به جای الله نگیرند. ... ـ این شریعت، معنویات و ماده را با هم درآمیخت.» این قسمت از اعلامیه برگرفته از آیه ۶۴ سوره آل عمران است كه بر اطاعت انسان‌ها از خداوند تأكید نموده و از شرك ورزیدن نهی فرموده است. دعوت انبیا هم بر اساس عبودیت خداوند شكل گرفته است: (وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ لاَ تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللّهَ). و زمانی كه از بنی‌اسرائیل عهد و پیمان گرفتیم كه جز خدا كسی را پرستش نكنند.

روح الله ملکی عزین آبادی افزود:از دیدگاه اسلام، واضع قوانین خداوند است و در قرآن كریم در مورد افرادی كه بدون توجه به این نكته، به وضع قوانین می‌پردازند، آمده است: (إِنَّهُمْ كَانُوا إِذَا قِیلَ لَهُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ یَسْتَكْبِرُونَ) ؛اینان این گونه بودند كه تا به آنها گفته می‌شد، خدایی جز خدای یگانه نیست، سرپیچی می‌كردند. پس از آنچه بیان شد، معلوم می‌شود كه اساس تفكر اسلامی در منشأ قانونگذاری و مشروعیت مقررات حقوقی، خداوند متعال و وحی (توحیدمحوری) است و در اندیشه غرب اساس، انسان و خواسته‌های فردی او (انسان‌محوری) است.

وی تصریح کرد: اگر به تاریخچه و تكوین اعلامیه‌های حقوق بشر، نظری بیفكنیم، به این امر پی خواهیم برد كه این اعلامیه‌ها، در آن موقعیت‌ها و در زمان خود، كارایی بسیاری داشته است و انسان‌ها را به سوی یك صلح جهانی رهنمون شده است. اما باید توجه داشت كه این اعلامیه‌ها تحت شرایط خاصی و در زمان خاصی و در كشورهای خاصی مطرح شد و بیشتر تلاش آن‌ها حل مشكلات خود در آن دوره بوده است و باید گفت كه در این امر هم موفق بوده‌اند; چرا كه در زمینه رعایت حقوق بشر در بسیاری از محیط‌های اختناق آلوده آن زمان تأثیر داشته است.

ملکی عزین آبادی ادامه داد: اعلامیه حقوق بشر یك سویه بوده و مطابق با فرهنگ خاص وضع‌كنندگان آن بوده است و از این رو، آداب و رسوم دیگران را در نظر نگرفته است. علاوه بر اینكه، مبنای نظری بسیاری از طرفداران اعلامیه با مبانی فكری اندیشمندان دیگر در تضاد است، به عنوان مثال، این اعلامیه بر مبنای اندیشه اصالت فرد بنا شده و قائل به تساوی حقوق همه انسان‌ها است، در حالی كه بسیاری از متفكران چنین اندیشه‌ای را برنمی‌تابند. مورد دیگر اینكه در اعلامیه مواردی وجود دارد كه با دین و دینداری مغایرت دارد. در حالی كه، بخش زیادی از جمعیت جهان و درصد قابل ملاحظه‌ای از انسان‌ها را دینداران تشكیل می‌دهند. این اعلامیه، آزادی مطلق انسان‌ها را معتقد است. در حالی كه، هیچ یك از ادیان چنین امری را نمی‌پذیرند. پس برای حل این مشكل و برای پیشرفت حقوق بشر بایستی «اولا: دیدگاه‌های مختلف مورد بررسی قرار گیرد و اختلافات كاملا متمایز گردد و با توجه به تعارضی كه هر گروه و نظام حاكم بر كشورها از حقوق بشر دارد، با همان ضوابط، پایبندی یك كشور خاص به حقوق بشر مورد بررسی قرار گیرد. به عنوان مثال، اگر مسلمانان معتقدند كه حقوق بشر از دیدگاه اسلام با دیگر ادیان تفاوت دارد، سازمان‌های حقوق بشر می‌توانند مسئله حقوق بشر را مطابق آنچه به عنوان حقوق بشر در این كشورها مطرح است، بررسی كنند تا ببینند كشورهای اسلامی تا چه حد، حقوق بشری را كه معتقدند مراعات نموده یا پیاده می‌كنند، به جای اینكه بخواهیم بر مبنای حقوق بشر با تعریف غربی آن این گونه كشورها را مؤاخذه یا ارزیابی كنیم.».

وی اعلامیه حقوق بشر را نسبت به دین و مذهب بی‌تفاوت قلمداد کرد و افزود : اعلامیه حقوق بشر  به اصطلاح جنبه لائیك دارد. در ماده یك اعلامیه جهانی آمده است: «تمام افراد بشر آزاد به دنیا می‌آیند... كه در این جا كلمه "born " = متولد شدن، را به كار برده است كه اشاره‌ای به آفریننده انسان ندارد. ولی اگر نسبت به دین در این اعلامیه كم توجهی نمی‌شد، می‌بایست تعبیر creation به كار می‌رفت كه  تمام افراد بشر آزاد آفریده می‌شوند. حتی به جرات می‌توان گفت كه نه تنها این اعلامیه نسبت به دین و مذهب بی‌تفاوت است، بلكه نسبت به احكام صادره از سوی ادیان الهی صریحاً، موضع منفی اتخاذ نموده است. و در ماده ۵ اعلامیه حقوق بشر "احدی را نمی‌توان تحت شكنجه یا مجازات یا رفتاری قرار داد كه ظالمانه و برخلاف انسانیت و شئون بشری یا موهن باشد.» این ماده، طعنه‌ای به مجازات‌هایی دارد كه میان كشورهای گوناگون جهان و بر اساس دین و فرهنگ و آیین خود برای مجرمان و بزهكاران در نظر گرفته‌اند.

 

بلاغ: دیدگاه شما در خصوص رابطه حقوق داخلی و بین الملل از دیدیگاه غرب چیست؟؟   

روح الله ملکی:  طبق نظریه وحدت دو حقوق، كشورها برای هماهنگی با مقررات بین‌الملل از همه ارزش‌های مكتبی خویش باید چشم بپوشند و در داخل كشورشان نیز درصدد اجرای كامل این ارزش‌ها نباشند و این چیزی است كه لااقل از دیدگاه اسلام، نادرستی آن آشكار است در این زمینه می‌توان به سه دیدگاه اشاره كرد كه دو دیدگاه را حقوقدانان غرب و دیدگاه سوم را اندیشمندان اسلامی ارائه نموده‌اند. حقوقدانان غربی در زمینه رابطه حقوق بین‌الملل، دو دیدگاه كاملا متفاوت ارائه كرده‌اند: یك دیدگاه، كه در قدیم طرفداران بیشتری داشته است، نظریه ثنویت یا دوگانگی حقوق بین‌الملل و حقوق داخلی است. این نظریه بر این امر تأكید دارد كه اصولا حقوق بین‌الملل از نظر مبانی، تشكیلات، قلمرو و موضوع و نیز از جنبه اجرا با حقوق داخلی كاملا متفاوت است. بنابراین حقوق بین‌الملل برای افراد كشور الزامی نیست و هر یك از دو حقوق در قلمرو مخصوص به خود لازم‌الاجرا هستند و در ظرف تعارض، حقوق داخلی بر حقوق بین‌الملل مقدم است، مگر اینكه قوه مقننه مقررات بین‌الملل را همانند مقررات داخلی تصویب كند.(۱) دیدگاه دیگر، نظریه وحدت دو حقوق است كه بیشتر حقوقدانان كنونی بدان معتقدند. بر اساس این دیدگاه، تمام اختلافات بین حقوق داخلی و حقوق بین‌الملل صوری است و این اختلافات به معنای دوگانگی این دو حقوق و عدم ارتباط این دو با یكدیگر نیست. بنابراین نظر، در مواردی كه كشوری موجبات ضرر و زیان كشور دیگر یا اتباع آن را از طریق وضع مقررات داخلی متضاد با حقوق بین‌الملل یا هر عامل دیگری فراهم كرده باشد، عذر او در برابر سازمان‌های بین‌الملل به استناد قانون اساسی یا دیگر مقررات داخلی، پذیرفته نیست.

 

بلاغ: بنظر شما سکوت حقوق بشر در مورد شیعه کشی امروز جهان چیست؟

روح الله ملکی: در جهان کنونی، قدرت‌های بزرگ غربی هستند که افکار عمومی جهانی را در راستای تأمین منافع‌شان، مهندسی می‌کنند بنابراین تا زمانی که کشورهایی همچون عربستان، قطر، امارات متحده عربی و.. در بالاترین حد ممکن منافع قدرت‌های غربی تأمین می‌کنند ما شاهد سکوت جهانی (حتی سکوت نهادهای حقوق بشری) پیرامون شیعه کشی خواهیم بود.

 

بلاغ: نظرتان در خصوص رهبر شیعیان نیجریه و بحرین و عربستان چیست؟

روح الله ملکی: جبهه شیعیان بسیار یکپارچه و مرجعیت آن کاملا روشن و برجسته است. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان در حال حاضر در جامعه شیعی بدون اذن آیت الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب و آیت الله سیستانی، مرجع عالی نجف اشرف حتی یک گلوله هم شلیک نمی شود و هر کس خلاف نظر این دو کاری انجام دهد فورا توسط جامعه شیعی طرد می‌شود. نمونه‌های این ادعا بسیار است. در عراق، لبنان، بحرین، یمن، سوریه و خلاصه در هر جایی که شیعیان حضور دارند مرجع آنها مقام معظم رهبری یا آیت الله سیستانی است. علاوه بر آن نزدیکی دیدگاه این دو مقام دینی به گونه ای است که در بسیاری از موارد آرای آنها با یکدیگر هم پوشانی دارد و بسیاری موارد مواضع آنها یکی است. مثلا در عراق هنگامی که آیت الله سیستانی فتوای جهاد صادر کرد، مقام معظم رهبری از این فتوا حمایت کردند و دیدیم که این هم نظری چه کمکی در پیشبرد اهداف شیعیان در عراق کرد و مقابل افراط گرایی و صدماتی که می رفت داعش بر شیعیان تحمیل کند، ایستاد و موثر واقع شد.

به هر حال یکپارچگی جهان تشیع در برابر چنددستگی اهل تسنن بسیار مهم است و رهبران شیعه در سرتاسر جهان در حفظ این یکپارچگی نقش والایی دارند. به ویژه رهبرانی که در کشورهایی حضور دارند که مرام حکام این کشورها مخالفت با تشیع است از جایگاه حساسی برخوردار هستند.

 

بلاغ: نظرتان در مورد تحولات منطقه و جنگ ها در کشورهای اسلامی چیست؟

روح الله ملکی: در مسائل بین المللی چه در سطح جهانی و چه در سطح منطقه‌ای، نقش قدرت‌های بزرگ بسیار تعیین کننده است؛ بنابراین بدون در نظر گرفتن منافع قدرت‌ها در منطقه خاورمیانه، نمی‌توان تحلیل درستی پیرامون تحولات این منطقه ارائه کرد.

یکی از خطرها و جریان‌های مرموز در منطقه، اندیشه «سلفی‌گری تكفیری» است كه طی نزدیك به دو سده، ریشه گرفته، نضج یافته و اكنون به یكی از مهم‌ترین كانون‌های شكل‌دهی به تحولات جهان اسلام به‌ویژه منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا تبدیل شده است. البته جغرافیای اثرگذاری این كانون بر تحولات جاری، پهناورتر از كشورهای اسلامی است تا جایی كه شعاع گستره یادشده، سراسر جهان از شرق تا غرب را در بر می‌گیرد، ولی بیشترین نمود و بروز رشد و گسترش سلفی‌گری تكفیری در منطقه خاورمیانه(غرب آسیا) و شمال آفریقا قابل مشاهده و رصد بوده است.

وی ادامه داد: طرح اساسی غرب برای ایجاد حس اسلام‌هراسی استفاده از روش هویت علیه هویت بوده است، یعنی راه‌اندازی گروه‌هایی که به ظاهر هم مسلک با مسلمانان هستند تا توسط آنان ریشه اسلام را بزنند و گروه‌های تکفیری دقیقاً ابزار دست غرب برای ترویج پدیده اسلام‌هراسی هستند.

کشورهای سرشناس اروپایی با طرح‌ریزی آمریکا و حمایت‌های جدی عربستان و دیگر همراهان عربی ریاض، از زمان شروع بیداری اسلامی در منطقه و سپس در ابتدای بحران سوریه کمک‌های اطلاعاتی، تسلیحاتی و رسانه‌ای خود را در حمایت از تکفیری‌ها به کار گرفتند تا حکومت سوریه را به ریاست بشار اسد برانداخته و جبهه مقاومت اسلامی منطقه را با ضربه سنگینی متوقف کنند. از این‌رو از آغاز بحران سوریه در سال 2011 ، از هیچ کوششی جهت تجهیز عناصر تکفیری فروگذار نکردند و از آشکار نمودن آن نیز ابایی نداشتند، چرا که وسعت حمایت‌ها به‌گونه‌ای است که جایی برای انکار نمی‌ماند. این کمک‌ها شامل جذب تکفیری‌ها از سراسر دنیا به کشورهای همسایه سوریه، سازماندهی آنها و فرستادن به سوریه از طریق ترکیه، لبنان، اردن و از راه مرزهای عراق است و در ادامه انواع کمک‌های نظامی - تسلیحاتی و اطلاعاتی توسط آمریکا، عربستان، رژیم صهیونیستی، انگلیس، فرانسه و... و آموزش نظامی تروریست‌ها در اردن و ترکیه دنبال می‌شود.

وی مانع تکامل، رشد و پیشرفت جوامع اسلامی را دامن زدن به اختلافات فرقه‌ای و طایفه ای از سوی دشمنان دانست و افزود:  تعصب و نادانی و کوردلی داخلی در برخی از کشورهای منطقه سبب شد که این اختلافات، ابزاری برای درگیری و جنگ‌های خونین و دور از انتظار در اختیار دشمنان قرار گیرد. همچنین ثمره این اختلافات، ظهور پدیده شوم ترور و تروریسم در این جوامع بوده است که زمینه ذهنی آن نوعاً از تعصب، جهل و خودخواهی برمی‌خیزد و ترکیب اینها ناشی از آن است که انسان‌ها گمان می‌کنند همه حق و حقیقت در اختیار آنهاست و آنچه غیر نظر آنان باشد ناحق و باطل است؛ بنابراین ایجاد اختلاف بین مسلمانان و دامن زدن به آن توسط تکفیری‌ها می‌تواند برای جوامع اسلامی بسیار خطرناک باشد و موجبات ظهور پدیده شوم تروریسم در کشورهای بیداری اسلامی را فراهم کند، کما اینکه امروز شاهدیم گروه‌های افراطی تکفیری چگونه مردم مسلمان اعم از شیعه و سنی را مورد قتل عام قرار می‌دهند.

ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

مردم  و حق اعتراض
جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
قرآن، برای تنها تلاوت یا عمل؟
پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
پرستاران سر دو راهی خانه‌نشینی و تغییر شغل
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۲۳
آنچه خوبان همه دارند تو یک‌جا داری
يکشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۷
وعده صادق، ضربه پشیمان‌کننده و پیشگیرانه
شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۴